اعلام و تکذیب پخش ربنا در ماه رمضان؛ «ربنا» از توقیف درمیآید؟
«ربنای شجریان» رمضانِ جاری از صدا و سیما پخش میشود.» این خبری بود که یکی از خبرگزاریها دربارهی ربنای شجریان از قول « سیدفضلالله شریعت پناهی» داد، خبری که با سرعت تکذیب شد و این مدیر تلویزیونی در این باره گفت: « خبری را که خبرگزاری ایلنا درباره پخش ربنای شجریان در ایام ماه مبارک رمضان منتشر کردهاند تکذیب میکنم.»
«ربنای شجریان» رمضانِ جاری از صدا و سیما پخش میشود.» این خبری بود که یکی از خبرگزاریها دربارهی ربنای شجریان از قول « سیدفضلالله شریعت پناهی» داد، خبری که با سرعت تکذیب شد و این مدیر تلویزیونی در این باره گفت: « خبری را که خبرگزاری ایلنا درباره پخش ربنای شجریان در ایام ماه مبارک رمضان منتشر کردهاند تکذیب میکنم.» در این میان، «حلاجی» روابط عمومی شبکهی یک، در گفتوگو با موسیقی ما میگوید: «صحبتهایی در این خصوص انجام شده است؛ اما هنوز تصمیم نهایی در این باره گرفته نشده است و در صورتی که این اتفاق در صدا و سیما به تصویب برسد، حتما اخبار را به رسانهها اعلام خواهیم کرد.»
اما با وجود تکذیب خبر، همین هم اتفاق خوبی است. همین که حرف از پخش شدن این اثر به صدا و سیما میشود؛ آن هم بعد از هفت سال؛ آن هم بعد از آنکه خسروی آواز ایران، هنوز ممنوعالکار است. نیمهی بدبینانهی وجودِ ما که همواره نیمهی غالب هم هست؛ میگوید، میتوان این جریان را به بیماری استاد شجریان ربط داد، به همان فرهنگِ ایرانیان که انگار همدیگر را در ناراحتیها و گرفتاریها بیشتر دوست دارند تا شادیها؛ نیمهی خوشبین اما میخواهد این تغییرات را به عوض شدن مدیر تلویزیون – مدیرِ تنها رسانهی ملی- کشور مربوط دانست و اینکه مدیرانِ جدید صدا و سیما نخواستهاند تا این ننگِ تاریخی بر شانههایشان باشد.
* ربنا چیست؟
ربنای استاد شجریان ، مجوعهای است از چهار آیه شریفه از قرآن ( از سوره های بقره ، آل عمران ، مومنون و کهف ) که همواره با تضرعِ ربنا آغاز شده است. این دعا در تابستان 1358 در رادیو به ضبط رسید و مدتها با توجه به اقبال کم نظیر خواص و عوام، در ماه رمضان پخش شد. خود شجریان در این باره گفته است که انگیزهٔ اصلیاش از خواندن این دعا، تدریس آن به دو هنرجو بوده و این اثر در یکی از استودیوهای رادیو ضبط شدهاست. شجریان ربنا را در دستگاه سهگاه خوانده و با مرکبخوانی (مدولاسیون یا راه گردانی) سری به دستگاهها و آوازهای دیگر ردیف موسیقی ایرانی از جمله آواز افشاری و گوشه عراق (صبا) زده و سپس به سهگاه برگشته است. ربنا در نواری که محمدرضا شجریان با نام به یاد پدر ضبط کرده، منتشر شدهاست. در این اثر به خوبی میتوان تأثیرات شیخ نصرالدین طوبار و شیخ طه الفشنی را مشاهده کرد. این اجرا تقریباً فاقد تحریر است و بجز چند نت، تماماً بوسیلهٔ غلت و ویبراسیون اجرا شدهاست. ربنای شجریان از ابتدا، روی نتهای سی بمل و سپس دو اوج میگیرد (روی خط حامل کلید سل) و در حوالی این نتها گردش دارد و تا نت می بمل به بالاترین نت خود میرسد.
راغب مصطفی غلوش، قاری نامدار مصری، در سفری به ایران ربنای شجریان را میشنود و از این کار یک نسخه میخواهد تا امتحان کند که آیا میتواند آن را بخواند یا نه. شجریان خود در این باره میگوید:«بعد از دو سال دوستم او را مجدداً میبیند و این قاری به او میگوید کار من نیست، چرا که خواندن اوجی که در خواندن ربنا هست کار هر خوانندهای نیست.»
* دعایی که ثبت نشد، پخش نشد
با تمام اهمیتی که این دعا در ایران و میان روزهداران دارد، این دعا هفت سال است که پخش نشده است، درست در همان سالهایی که استادِ آوازخوان، امکان اجرای برنامه در ایران را نداشته است. سال 87 زمزمههایی در مورد ثبت این اثر در فهرست آثار ملی ایران به گوش میرسید که البته به نتیجهای نرسید و یک سال بعد از آن نیز دیگر هرگز از تلویزیون پخش نشد، آن هم از دهانِ خوانندهای که نه تنها بسیاری او را اسطورهی موسیقی ایران میدانند که خود ، قاری قرآن و نیز قاری زاده است . به قولِ «پویا سرایی» - آهنگساز و نوازنده و استاد دانشگاه- البته تنها قاریِ صرف نیست، بلکه موسیقیدانی توانمند و خوانندهای کارکشته در موسیقی کلاسیک ایرانی نیز هست؛ ردیف دان و نوازنده نیز. خوانندهای که در زمان اجرای این نیایش، میانسال و مشهور است .این پژوهشگر دربارهی پخش نشدنِ این اثر چنین اظهار نظر کرده است: «فرهنگ موسیقایی خاورمیانه ، پیوندی ناگسستنی با مفهوم سنت دارد . این پیوستگی بدین معناست که همه مصادیق اسالیب و اشکال هنری ، وجودی هستند . به زبانی سادهتر، اجرای هر کدام از این مصادیق یا اسالیب نه بر پایه احساس و خواستهای سوبؤکتیو فردی بلکه فارغ از همه تقدیات زمانی-مکانی است . بدین ترتیب در نگاهی کل نگر، هر کدام از مایه ها با خلط، مزاج ، ستاره ، ماه ، روز ، ساعت و حتی پیامبر ، نژاد و حتی حرفه و پیشه ای خاص انتساب دارند.»
* این ربنا مال مردم است
«من از این ربنا نه بهرهای می برم و نه شهرتم را زیادتر میکند، من کارم را 32 سال پیش انجام داده ام و آن را به مردم هدیه دادهام. حالا برای ثواب یا وجدانم باشد این ربنا مال مردم است و من هم اجازه ندارم این را از مردم دریغ کنم. به همین دلیل رادیو و تلویزیون هم نمی تواند ربنا را از مردم دریغ کنند یا ربنای دیگری را جایگزین آن کند.»
اینها را «شجریان» دربارهی ربنا گفته است. او توضیح داده است: «سال 58 تغییرات و تحولاتی در رادیو مخصوصا در بخش موسیقی در حال شکل گیری بود. در این جریانها بود که رئیس وقت رادیو آقای وجیهاللهی که فردی تحصیلکرده و روشنفکر بود از من موکدا و مرتبا می خواست با توجه به تغییرات و تحولات سیاسی و مذهبی ایران برای پخش آثار جدید قبل از افطار طرحی انجام بدهم. آنها نمیخواستند آثار دوره قبلی را پخش کنند؛ من پذیرفتم. کلاسی برای افرادی که قرار بود دعای سحر و مناجات بخوانند گذاشتم که با این افراد نحوه درست خواندن را کار کنم. تابستان سال 58 بود که آموزش این عده را شروع و پس از مدتی هم ضبط این آثار را آغاز کردم. قرار شد برای دم افطار هم برنامه ضبط کنیم و از من خواستند که برای برنامه های دم افطار هم فکری بکنم. برنامههای دم افطار دوران قبل از انقلاب را مرحوم ذبیحی بسیار عالی خوانده بود و من تمام کارهای او را از نوجوانی شنیده بودم و مناجات حضرت امیر را با صدای او از حفظ بودم. با این حال پذیرفتم که این کار را بکنم. به این فکر کردم باید آوازی باشد که علاوه بر اینکه تقلید نباشد، از اصل اثر هم خیلی دور نباشد. رفتم استودیو و «ربنا» و «مثنوی افشاری» را بدون هیچ تکرار و تصحیحی خواندم. اثر ضبط شده را به چهار نفر از هنرمندان مورد نظر دادم و از آنها خواستم که تمرین کنند تا برای ضبط آماده بشوند. آقای قاسم رفعتی «مثنوی افشاری» را زیبا خواندند. اما با اینکه روانشاد صالحی قرآن خوان حرفهای بودند و صدای خوبی هم داشتند، هرچه تلاش کردند نتوانستند آن طوری که مد نظر من بود، ربنا را بخوانند. بالاخره با کمک و راهنماییهای من بعد از 20 روز تمرین برای ضبط آماده شدیم و به استودیو رفتیم. در استودیو هم سه نفری که بنا بود ربنا را بخوانند بارها خواندند و نشد تا اینکه من بخشی از ربنا را می خواندم، این بخش را تکرار می کردند تا توانستیم این ربنا را ضبط کنیم. شروع به ویرایش و تصحیح این آثار کردم . از 4 بعد از ظهر تا 3 صبح کارها را تک و تنها در رادیو تصحیح می کردم تا اثر مناسبی برای پخش در ماه رمضان آماده شود. کارها را 2 روز مانده به ماه رمضان آماده کردم و به رئیس رادیو ارائه کردم. اما از همان موقع و حتی قبلتر آن فریدون شهبازیان که کار من را شنیده بودند، اصرار میکردند که با صدای خودم پخش شود. و من هم مصرانه میگفتم که صدای من نباید اینگونه پخش بشود، هیچ اجازه ای به آنها برای پخش ندادم. از همان زمان هم تصمیم گرفته بودم که دیگر در رادیو کار نکنم به آقای وجیهی الهی اعلام کردم که دیگر به رادیو نمیآیم. اما روز اول ماه رمضان دیدم ربنایی را که خودم خوانده ام از رادیو پخش شد.»
* دعایی که نماد موسیقی مذهبی شد
«فواد توحیدی» -پژوهشگر و موزیسین- در این باره میگوید: «موسیقی مذهبی در اسلام و خصوصا مذهب تشیع به صورتهای مختلف از جمله قرائت آیات وحی، اذان، دعا، حمد، نعت، مدح، مرثیه، مولودی، منقبت،چاووشی، پامنبری، روضه خوانی و... حضور پررنگ و متننوعی در مراسم مذهبی بر عهده داشته و دارند. در میان انواع دعاها، دعای ربنا که شامل چهار قسمت از آیات قرآنی است که همگی با عبارت «ربنا» شروع میشوند، با توجه به ساختار هنری و حسی بسیار غنی در روح و جان ایرانیان جای گرفته است. این دعا نوید بخش مومنان و عاشقان روزهدار در سپری ایام مبارک این ماه بود. این اجرا با صدای آسمانی «محمدرضا شجریان» در تابستان 1358 به صورت بداهه در استودیوی رادیو ضبط شد تا الگوی آموزشی شود برای هنرجویان علاقهمند. پس از ضبط به دلیل اجرای فوق العاده زیبای آن توسط رسانه ملی پخش شد و بسیار مورد توجه مخاطبان قرار گرفت، به طوری که برای مدت سی سال همآغوش احساس ایرانیان بود.مضمون دعا از چهار آیه شامل آیه هشت سوره آل عمران،آیه 109 سوره مومنان،آیه 10 سوره کهف و آیه 250 سوره بقره انتخاب شده است و در دو دستگاه قرآنی راست و عجم، به اجرا درآمده است. اجرای این قطعه چنان مرصع و زیباست که گویی سال ها با وسواس برای اجرای آن تمرین،تحقیق و برنامه ریزی شده است ولی بداهه خوانی آن نشان از الهام و شهودی دارد که در هنگام ضبط به وقوع پیوسته است. شجریان که در زمینه موسیقی کلاسیک ایرانی،شاخص ترین چهره و به نوعی نماد موسیقی ایران محسوب می شود، با توجه به رشد در خانواده ای متدین و داشتن پدری مومن که از قاریان خوب قرآن بوده است با قرائت قرآن آشنا می شود. در ادامه به فراگیری آواز ایرانی میپردازد.»
او ادامه میدهد: «زمانی که استاد شجریان به پخش آثارش از صدا و سیما اعتراض کرد، پخش ربنا را بلامانع دانست، چون او بهتر از مسوؤلان صدا و سیما میدانست که این دعا قبل از اینکه مال او باشد،قسمتی از اعتقادات و احساسات مذهبی مردم است ولی آقایان با غرور از پخش آن خودداری کردند. البته واضح است که آنها شجریان را حذف نکردند، خواست مردم را حذف کردند. عدم پخش ربنا دهن کجی به شعور و احساسات مردم بود. کاش از خودشان می پرسیدند آیا واقعا حال و هوای ماه های رمضان بدون این قطعه مانند سال های پیش است؟ خیلی ها خواستند قطعه ای مشابه اجرا کنند و نشد و البته که نمی شود. این ارگان، سفارشات بسیاری را در مرکز نغمات آیینی رادیو و رادیو نوا برای ضبط چنین قطعه ای داد؛ولی با اینکه هنرمندان زیادی به این کار اقدام کردند؛هیچ قطعه ای حتی نزدیک به این قطعه هم آماده نشد.»
* شکاف رسانهای
اما دکتر «محمد حسین پورنجاتی» عدم پخش این اثر را نشانهای آسیب شناسانه از نوعی شکاف اجتماعی در عرصهی رابطهی رسانهای ساختار سیاسی کشور با بخش گستردهای از افکار عمومی دانسته است: «اگر قرار باشد اندكی از برخوردهای سلیقهای و داوری های مبتنی بر قیاس شخصی و تعمیم های ذهنی فاصله بگیریم و سنجش نگرش مردم و رفتارشناسی جامعه را با شیوه های علمی مد نظر قرار دهیم ، آنگاه صورت و سیرت و نتیجه ی قضیه نوعی دیگر خواهد شد .»
منبع: موسیقی ما
خبرهای مرتبط
گزارش خطا
آخرین اخبار