عباس کیارستمی به روایت ژان کلود کریر

کد خبر: ۱۱۱۱۲۶
تاریخ انتشار: ۰۱ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۶:۵۲
درحال‌حاضر کارنامه عباس کیارستمی را در فیلم‌سازی و هنرهای تجسمی و پرفورمنس و موسیقی چگونه می‌بینید؟ 
سینمای کیارستمی برای ما از دو جهت شگفت‌آور بود. مؤلف، سینمای جدید و کاملی را برای ما فاش می‌کرد و درعین‌حال، این مؤلف به ما نشان می‌داد که می‌توان بیان سینمایی را غنی کرد. با حفاظت از نمونه‌های سینمای بزرگ قبل از خود، او نوآوری می‌کرد و به‌ویژه، از طریق کودکان، شرایط و احساسات جدیدی را به ما نشان می‌داد. همچنین می‌دانیم او عکاس بزرگی نیز هست، با شیوه‌ای قابل‌تشخیص و بسیار شخصی‫. عباس کیارستمی شعر کوتاه نیز می‌سراید؛ اشعاری بسیار متراکم، که من آنها را با همکاری همسرم، نهال تجدد، با شادمانی، به فرانسه ترجمه کردم. 

ویژگی آثار کیارستمی در کجاها در تاریخ سینما و کلا تاریخ هنر قابل‌ارجاع‌اند؟ 
کیارستمی که به‌عنوان کارگردان معرفی شده، رهبر مکتب سینمایی ماندنی در تاریخ نیز هست، او هنرمندی کامل و همواره، به‌دور از هرگونه خودخواهی حرفه‌ای، در پی انتقال کشفیاتش است. 

شما به‌عنوان فیلم‌نامه‌نویس تحسین‌شده، تحلیلتان از روشمندی عباس کیارستمی در نگارش فیلم‌نامه‌ها چیست؟ 
فیلم‌نامه‌های کیارستمی بسیار دقیق‌اند. اما همیشه به بیننده امکان اضافه‌کردن احساسات خود را در داستانی که حکایت می‌شود می‌دهد. گاهی اوقات بر بیننده است تا اتفاقی را که تنها پیشنهاد شده، روشن کند. 

کیارستمی هرچه از فیلم «گزارش» به جلو حرکت می‌کند، قصه در فیلم‌هایش کم‌رنگ‌تر می‌شود و همین‌طور خود را از قالب سینما جدا می‌کند و به هنرهای تجسمی نزدیک‌تر می‌شود- البته این گرایش مطلق نیست، چون مثلا «رونوشت برابر اصل» یک فیلم است - ولی بااین‌حال روح چنین نگاهی در روش کاری‌اش دیده می‌شود. انگار می‌خواهد خود را از قیدوبند جدا کند. این نکته را چگونه تحلیل می‌کنید؟ 
هرگز فراموش نکنیم که او از سینمای واقعیت می‌آید و کارش با فیلم‌برداری مردم عادی و حتی کودکانی که مورد سؤال قرار می‌داد آغاز شده است. او را به‌عنوان یک فیلم‌ساز دور از دنیای واقعی نباید تلقی کرد‫. کیارستمی به سبک خود با واقعیت برخورد می‌کند و ما را به آن‌سو می‌برد‫. فکر نمی‌کنم بخواهد آنچه را که ما «داستان» می‌نامیم ترک کند یا اینکه به‌دنبال صرفا بیان زیبایی‌شناسی برود‫. هر یک از فیلم‌های او تجربه‌ای نو هستند؛ چه از نظر روایتی و چه از نظر زیبایی‌شناسی‫. 

برخی در ایران معتقدند سینمای کیارستمی تمام شده، نظر شما چیست؟ 
تصور می‌کنم، در ایران نیز، افرادی وجود دارند که اشتباه می‌کنند. سینمای کیارستمی در ٣٠ سال گذشته شگفت‌آورترین ارمغان را به‌همراه آورده است و من به‌خصوص نمی‌توانم آن را فراموش کنم. 

به نظر شما ایشان توانسته در جریان سینمای هنری تأثیر بگذارد و موجبات الهام فیلم‌سازان دنیا را فراهم کند؟ 
هنگامی که چنین فیلم‌ساز ارزشمندی ظهور می‌کند، مشکل می‌شود گفت آیا راهی انفرادی را می‌پیماید یا مسیری جدید را برای کسان دیگر می‌گشاید. درهرحال، او جزء معدود فیلم‌سازانی است که سینما را در جایی که بوده، باقی نگذاشته است. 

با سیطره سینمای آمریکا و استثمار تصاویر توسط سرگرمی‌سازان در جهان، سینمایی از نوع کیارستمی چقدر می‌تواند درآینده تحمل شود و بقا پیدا کند؟ 
در اروپا، فیلم‌های کیارستمی را مانند دوستانی که به کمک ما آمده‌اند و از سینمای مؤلف حمایت می‌کنند، تلقی می‌کنیم. در مقابل فقر شگرف سینمای آمریکا، ما دست به دست هم می‌جنگیم و نمی‌توان گفت پیروزی از آن کیست. 

حتما سینمای ایران را دنبال می‌کنید، نظرتان درباره فیلم‌های ایرانی سال‌های اخیر چیست؟ 
ایران کشور بزرگ سینمایی است و این برای من و دوستانم آشکار است. ما همگی در انتظار فیلم‌های ایرانی از کارگردانانی مثل فرهادی، پناهی و بنی‌اعتماد هستیم و امیدواریم که این چشمه هرگز نخشکد. 

در ایران برخی از محافظه‌کاران و افراطی‌ها همواره نسبت به علاقه‌مندی غربی‌ها به برخی از فیلم‌های ایرانی مشکوکند و به دیده تردید نگاه می‌کنند و گاهی این نوع فیلم‌سازان را به جاسوسی متهم می‌کنند، چون آنها را پیرو تفکرات غربی می‌دانند. تحلیل و پاسخ درباره این نوع نگاه چیست؟ 
در مورد فیلم‌های خوب ایرانی هیچ‌گونه نظر قبلی‌ای نداریم. آنها را می‌پسندیم برای آنچه هستند، نه برای اینکه از ایران می‌آیند. 

به نظر شما سینمای اصغر فرهادی چه جایگاهی در سینما خواهد داشت؟ 
پنج فیلم بسیار خوب از فرهادی دیده‌ام. او نخست فیلم‌نامه‌نویس فوق‌العاده‌ای است که هیچ موردی را به دست اتفاق نمی‌سپارد. برایش امید و آرزوی ادامه راه زیبایی را که آغاز کرده است دارم و هم اینکه همواره خودش باشد. 

آقای کریر! این روزها مشغول چه نوع فعالیت‌های هنری و فرهنگی‌ای هستید؟ 
مشغول نوشتن کتابی درباره امر مرموز «صلح» هستم. همین‌طور با عتیق رحیمی داریم فیلم‌نامه می‌نویسیم و دیگر اینکه پروژه‌ای نیز با «پل ورهوون» دارم. 
پربیننده ترین ها