واکنش یک مدیر صداوسیما به خبر رفتن سرافراز
در پی مطرح شدن خبرهایی درباره رفتن محمد سرافراز از ریاست سازمان
صداوسیما، "مرتضی شمسی" رییس مرکز پویانمایی صبا با انتشار مطلبی به حمایت
از رییس رسانه ملی پرداخت.
عسگری به دفتر ریاست صدا وسیما رفت
در متن این یادداشت که نسخه ای از آن به سرویس تلویزیون و رادیو ایسنا ارسال شده، آمده است:
«بسم الله الرحمن الرحیم
این روزها؛ که شایعه رفتن سرافراز بر سر زبانهاست به یاد قیس بن سعد بن عباده می افتم. شباهت سرافراز و قیس بن سعد در این است که هر دو قربانی فضاسازی و اتهامات بی اساسی شدند که مخالفان مولایشان طراحی و برنامه ریزی کردند. امیر المومنین (ع) چنان تحت فشار جنگ روانی توطئه گران قرار گرفت که در نهایت قیس را از مصر بر داشت و محمد بن ابوبکر را به جای وی گماشت. در تاریخ قیس هرگز به علی خیانت نکرد ولی اشعث و تیمش که جو سازی کرده بودند به علی و حسن خیانت کردند.
موضوعی که قلب آدمی را درد می آورد نه جابجایی یک مدیر و یا اینکه ایشان انسان بی خطایی است؛ باشد. بلکه موضوع اصلی این است که ایشان در کنار اصلاح سازمان. چابک سازی و .... که وظیفه اش بود و در حال انجامش. یک سال و نیم مورد هجمه بی امان شایعه سازان و منافقین مدرن قرار گرفت. هجوم بی امانی که در کنار سختی های کار در سازمان و اصلاح آن وبد اخلاقی های دولت و.... توان هر انسان قویی را می گیرد.
بارزترین نماد این نفاق مدرن کانال شهرزاد بود. کانال شهرزاد تاثیر بزرگی در بحرانهای سازمان داشت و این بحرانها حتما توسط فردی قوی تر از متهم اصلی هدایت شده است. آن فرد یا گروه با این کانال همان کاری را با محمد سرافراز کرد که تیم شایعه ساز اشعث با قیس. سوالی که به نظر من خیلی مهم است این است که خوراک محتوایی این کانال چگونه تامین می شد. چه کسی این اطلاعات را در اختیار متهم اصلی این پروژه قرار داد. یک فرد یا یک جمع چگونه به این اسناد دست پیدا می کند و آیا یک مدیر در سطح متهم می تواند تا حد به اخبار محرمانه دسترسی داشته باشد؟. اسنادی که برخی فوق محرمانه بوده و با قلب آن در سازمان بحران ایجاد کردند.
هزینه این امر از کجا تامین می شد و چرا برخی در تلاشند که متهم اصلی زودتر از زندان آزاد شود. آیا می توان این امر را یک تصمیم فردی دانست؟ آیا ممکن است فردی صرفا برای عدم تمایل به سرافراز چنین هزینه هنگفتی را بدهد که به گفته برخی برای هر خبر یک سیم و یک تلفن همراه که امکان سرویس تلگرام را داشته باشد هزینه کند؟ ( تا شناسایی نشود) حداقل درکش برای من مشکل است و احساسم این است که اشعث این ماجرا نمی تواند فرد بازداشتی باشد بلکه تامین کننده سرمایه و منتقل کننده اخبار را باید کشف کرد و مورد بازخواست قرار داد.
کانال شهرزاد موضوع کوچکی نیست و به نظر من الان مهم نیست که در راس سازمان صدا و سیما چه کسی باشد مهم این است که این سنت و این تجربه زشت چنان با آن برخورد شود که دیگر کسی جرات نکند برای تخریب یک مدیر دست به هر توطئه ای بزند. بویژه اگر آن مدیر با عباراتی بی نظیر مورد توجه ولی الامر مسلمین قرار گرفته باشد.
دوستانی هم که به هر دلیل با سرافراز چنین کردند یادشان باشد که علی القاعده سوار قطاری شده اند که به سوی اهداف مقدسی چون شهادت می رود در این مسیر مهم نیست که من واگن اول نشسته ام یا دوم. اگر چنین تفکری دارم حتما قطار را اشتباه سوار شده ام.
خدا ان شاء الله ما را از شر شیطان و منافقین ایمن دارد.»
عسگری به دفتر ریاست صدا وسیما رفت
در متن این یادداشت که نسخه ای از آن به سرویس تلویزیون و رادیو ایسنا ارسال شده، آمده است:
«بسم الله الرحمن الرحیم
این روزها؛ که شایعه رفتن سرافراز بر سر زبانهاست به یاد قیس بن سعد بن عباده می افتم. شباهت سرافراز و قیس بن سعد در این است که هر دو قربانی فضاسازی و اتهامات بی اساسی شدند که مخالفان مولایشان طراحی و برنامه ریزی کردند. امیر المومنین (ع) چنان تحت فشار جنگ روانی توطئه گران قرار گرفت که در نهایت قیس را از مصر بر داشت و محمد بن ابوبکر را به جای وی گماشت. در تاریخ قیس هرگز به علی خیانت نکرد ولی اشعث و تیمش که جو سازی کرده بودند به علی و حسن خیانت کردند.
موضوعی که قلب آدمی را درد می آورد نه جابجایی یک مدیر و یا اینکه ایشان انسان بی خطایی است؛ باشد. بلکه موضوع اصلی این است که ایشان در کنار اصلاح سازمان. چابک سازی و .... که وظیفه اش بود و در حال انجامش. یک سال و نیم مورد هجمه بی امان شایعه سازان و منافقین مدرن قرار گرفت. هجوم بی امانی که در کنار سختی های کار در سازمان و اصلاح آن وبد اخلاقی های دولت و.... توان هر انسان قویی را می گیرد.
بارزترین نماد این نفاق مدرن کانال شهرزاد بود. کانال شهرزاد تاثیر بزرگی در بحرانهای سازمان داشت و این بحرانها حتما توسط فردی قوی تر از متهم اصلی هدایت شده است. آن فرد یا گروه با این کانال همان کاری را با محمد سرافراز کرد که تیم شایعه ساز اشعث با قیس. سوالی که به نظر من خیلی مهم است این است که خوراک محتوایی این کانال چگونه تامین می شد. چه کسی این اطلاعات را در اختیار متهم اصلی این پروژه قرار داد. یک فرد یا یک جمع چگونه به این اسناد دست پیدا می کند و آیا یک مدیر در سطح متهم می تواند تا حد به اخبار محرمانه دسترسی داشته باشد؟. اسنادی که برخی فوق محرمانه بوده و با قلب آن در سازمان بحران ایجاد کردند.
هزینه این امر از کجا تامین می شد و چرا برخی در تلاشند که متهم اصلی زودتر از زندان آزاد شود. آیا می توان این امر را یک تصمیم فردی دانست؟ آیا ممکن است فردی صرفا برای عدم تمایل به سرافراز چنین هزینه هنگفتی را بدهد که به گفته برخی برای هر خبر یک سیم و یک تلفن همراه که امکان سرویس تلگرام را داشته باشد هزینه کند؟ ( تا شناسایی نشود) حداقل درکش برای من مشکل است و احساسم این است که اشعث این ماجرا نمی تواند فرد بازداشتی باشد بلکه تامین کننده سرمایه و منتقل کننده اخبار را باید کشف کرد و مورد بازخواست قرار داد.
کانال شهرزاد موضوع کوچکی نیست و به نظر من الان مهم نیست که در راس سازمان صدا و سیما چه کسی باشد مهم این است که این سنت و این تجربه زشت چنان با آن برخورد شود که دیگر کسی جرات نکند برای تخریب یک مدیر دست به هر توطئه ای بزند. بویژه اگر آن مدیر با عباراتی بی نظیر مورد توجه ولی الامر مسلمین قرار گرفته باشد.
دوستانی هم که به هر دلیل با سرافراز چنین کردند یادشان باشد که علی القاعده سوار قطاری شده اند که به سوی اهداف مقدسی چون شهادت می رود در این مسیر مهم نیست که من واگن اول نشسته ام یا دوم. اگر چنین تفکری دارم حتما قطار را اشتباه سوار شده ام.
خدا ان شاء الله ما را از شر شیطان و منافقین ایمن دارد.»
گزارش خطا
آخرین اخبار