24 خرداد و چند نكته

کد خبر: ۱۰۹۵۸
تاریخ انتشار: ۲۴ خرداد ۱۳۹۳ - ۱۳:۵۷
غلامعلي رجايي؛ يك سال از انتخابات رياست‌جمهوري در ايران عزيز ما گذشت. اين اتنخابات برخلاف انتخابات دوره‌هاي قبل ويژگي‌هاي خاصي داشت كه مهم‌ترين آنها بازگشت اميدوارانه اصلاح‌طلب‌ها به چرخه قدرت با وجود محدوديت‌هايي بود كه درجهت عدم دستيابي‌شان به قدرت پيش‌بيني شده بود.



با نيم‌نگاهي به حوادث دو دوره گذشته مي‌توان نكاتي را كه در ادامه كار دولت و نيز در انتخابات آينده هم مي‌تواند مد نظر مردان سياست در ايران آينده باشد، يادآور شد:

1- در اين انتخابات در رقابت بين جناح‌هاي موجود سياسي كشور توازني برقرار نبود. به جز دكتر عارف بقيه نامزدها از طيف اصولگرا بودند. يعني نسبت هفت به يك. با اين همه اصلاح‌طلبان در حركتي هوشمندانه با انصراف اجباري خاتمي از حضور در انتخابات - با وجود همه آمادگي‌هايي كه براي راي‌آوري داشت- با انتخابات قهر نكردند و با پشتيباني از نامزدي دكتر روحاني كه با هوشمندي تصاوير سيدمحمد خاتمي را - كه در شرايط غيرانتخاباتي پخش آنها از سيما ممنوع بوده و هست – در فيلم تبليغاتي خود در جهت جلب آنان گنجانده بود پيروزي وي را ممكن كردند.

اينكه اصلاح‌طلب‌ها با استفاده از تجارب دو دوره انتخابات قبل به واقع‌گرايي روي آوردند و با اين واقع‌گرايي از كمترين روزنه اميد ماندن در مسند قدرت به بهترين نحو ممكن بهره بردند براي آنها دستاورد مهمي است كه همواره بايد مدنظر قرار گيرد. البته اگر دكتر عارف به نفع دكتر روحاني كناره مي‌گرفت راي روحاني اندكي بيشتر مي‌شد و به تبع آن شرايط اصلاح‌طلبان در بدنه قدرت و دولت متفاوت‌تر از وضع موجود بود.

 2- مجلس محترم حاضر كه اكثريت آن را نمايندگان اصولگرا تشكيل مي‌دهند و سليقه آنها در تشكيل دولت توفيقي به دست نياورده بود در واكنش به اين عدم توفيق درمقابل تصميم رييس دولت جديد مبني بر معرفي بعضي وزراي پيشنهادي از طيف اصلاح‌طلب ايستادگي و آن‌گونه كه گفته مي‌شود به وي اعلام كرد كه از اين تصميم منصرف شود و اصلاح‌طلبان را براي راي به مجلس معرفي نكند كه با راي منفي نمايندگان روبه‌رو خواهد شد؛ امري كه متاسفانه تاحدودي از سوي دكتر روحاني جدي گرفته شد.

به اين ترتيب اصلاح‌طلبان در معرض آزمون صبر و تحمل سخت ديگري قرار گرفتند و آن محروميت ازحضور در حد وزن راي‌شان در هيات دولت جديد بود، در عين حال رويكرد مجلس مانع ورود اصلاح‌طلبان به بدنه دولت نشد.

اين امر را مي‌توان به فال نيك گرفت ازآن جهت كه اگرچه نسبت به ميزان رايي كه به روحاني داده بودند از قدرت سهم نگرفتند اما با وجود بعضي اراده‌ها و موانع به چرخه قدرت راه يافتند و نشاط و اميد به اردوگاه آنها بازگشت.

با اين بازگشت بطلان استدلال مضحك برخي اصولگراها مبني بر ريزش نيروهاي اصلاح‌طلب در انتخابات قبل و اينكه نيروي موجود در اردوگاه اصلاح‌طلب‌ها در سراسر كشور! پس از انتخابات به چندهزار نفر رسيده است! آشكارتر از قبل شد.

 3- بازگشت اصلاح‌طلب‌ها به قدرت از زاويه ديگري هم مهم مي‌نمايد. با روي‌آوري آنها به صندوق‌هاي راي، تنور انتخابات گرم‌تر و گرم‌تر شد و توازن نسبي در پيكره سياست برقرار شد. اين يك حقيقت است كه پس از هر انتخابات دوجناح سياسي مطرح كشور درابتداي پيروزي خود و تصرف مسند قدرت، به حذف رقيب دست زده‌اند و عملا نظام را از وجود نيروهايي كه با وجود برخورداري از سليقه متفاوت مي‌توانسته‌اند كماكان درخدمت منافع كشور باشند محروم كرده‌اند. قدرت در ايران به پرنده‌يي مي‌ماند كه بايد همواره در سپهر سياست و آسمان اعتدال با دو بال پرواز كند.

دموكراسي واقعي آن است كه هر دو سليقه سياسي به اندازه وزن خود در جلب آراي مردم در عرصه سياست بمانند نه اينكه يك سليقه در جهت حذف كامل جناح و سليقه سياسي رقيب حركت كند.

 4- با وجود عدم تناسب بين نامزدهايي كه صلاحيت‌شان از سوي شوراي نگهبان تاييد شده بود و با وقوع حادثه رد صلاحيت آيت‌الله هاشمي كه مراكز نظرسنجي رسمي حاكميت از توفيق وي درجلب 90 درصدي وي و پيروزي قطعي‌اش درمرحله انتخابات خبر مي‌دادند - امري كه سخت آنها را نگران نموده بود- مردم عملا در معرض انتخابي سخت قرار گرفتند.

مردمي كه در موقع ثبت‌نام هاشمي نه‌تنها در مقابل ستاد انتخابات وزارت كشور كه در جاي جاي كشور آن همه شادي كرده بودند و به چهره اين يار ديرين امام - كه در قدمت ارتباط با امام هماوردي ندارد- به عنوان يك ناجي در جهت برون‌رفت از شرايطي كه دولت آن رفته! براي كشور پديد آورده بود، مي‌نگريستند، چشم به راي او به نامزدي ديگر دوختند و با اعلام رسمي وي از روحاني در راي به روحاني ترديدي به خود راه ندادند.

اگرچه رد صلاحيت هاشمي ريزش‌هايي در حضور مردم در حوزه‌هاي راي‌گيري داشت و باعث شد بعضي با صندوق‌هاي راي قهر كنند ولي راي مردم به روحاني كه او را در بين نامزدهاي موجود در عرصه انتخابات نزديك‌ترين فرد به هاشمي مي‌دانستند و بر اساس تبليغ بعضي از نزديكان روحاني وي را -درست يا نادرست- هاشمي كوچك، هاشمي دوم يا نسخه دوم هاشمي مي‌دانستند تدابير بعضي‌ها را از اهدافي كه در رد صلاحيت آيت‌الله 80 ساله دنبال مي‌كردند بي‌اثر كرد.

درنهايت مردم در انتخابات به نامزدي از اصولگراها راي دادند كه وي را بر مشي اصلاح‌طلبي و اعتدال مي‌ديدند.

اعلام حمايت هاشمي و خاتمي از نامزدي دكتر روحاني در اين راي‌آوري حقيقتي انكار‌ناپذير است چون در بعضي از استان‌ها عمر ستادهاي انتخاباتي روحاني به دو سه روز بيشتر نمي‌رسيد و در بعضي استان‌ها وي اساسا فرصت نيافت ستادي تشكيل دهد.

 5- نكته مهم پاياني بيان اين واقعيت است كه در اين انتخابات دكتر روحاني ازعقبه لازم براي جلب آراي مردمي بي بهره بود. خوب ظاهر شدن وي در مناظره‌ها اگرچه بر راي وي افزود ولي ضعف طبيعي وي را از نداشتن عقبه‌يي قوي در مردم جبران نمي‌كرد.

وي در ادامه دولت خود بايد با هوشمندي خاصي كه دارد برخورداري از اين عقبه را كه راحت و بدون هزينه و تلاش در اختيار او قرار گرفت مغتنم بشمارد و فريفته راي‌آوري خود- كه بي‌شك تنها معلول شايستگي‌هاي فردي وي در مناظره‌ها نبود- نشود.

وي براي ادامه دولت خود سخت به حفظ و تقويت اين عقبه نيازمند است و مردان او در دولت بايد همواره به اين نكته كليدي توجه خاصي داشته باشند كه نمي‌توانند بدون توجه به اين عقبه به پيروزي در دوره بعد اميدوار باشند. چه جناح شكست‌خورده رقيب كه وي را با وجود اينكه به هرحال در طيف اصولگراها بود چندان از خود نمي‌داند

با وجود شش نامزد در عرصه رقابت باور نمي‌كرد با پيروزي او در عمل عرصه قدرت را به هاشمي و اصلاح‌طلبان واگذار كند در جهت مايوس كردن مردم از روحاني همواره درصدد بزرگ‌نمايي بعضي مشكلات نارسايي‌هاي به ارث مانده از دولت قبل- كه جذب انبوه نيروي اداري بالاي 370 هزار نفري زايد و صدها هزار ميليارد تعهد دولت به پيمانكارها و... در قبال كلنگ‌هايي كه توسط رييس و مردان دولت با علم به اينكه دولت بعدي بايد به ناچار منابع مالي آنها را تامين كند پشت سر هم به زمين زده مي‌شد! تنها دو نمونه آن است - است تا با اين بزرگ‌نمايي‌ها دل و اقبال مردم را از دولت تدبير و اميد برگرداند و اميد آنها را به يأس از روحاني تبديل كند.

هم در اين راستاست كه همايش «دلواپسيم» از سوي كساني كه در مقابل آن همه فساد دولت قبل ديده بربسته و دلواپسي نداشتند برگزار مي‌شود و به مضر بودن مذاكرات با غرب براي ايران در بحث هسته‌يي با وجود حمايت صريح رهبري از تيم مذاكره‌كننده و سرباز انقلاب دانستن آنان، مدام دامن زده مي‌شود.

 روحاني اگر بخواهد مجلس آينده را با خود داشته باشد بايد بيشتر با مردم سخن بگويد و با آنان درجهت رفع مشكل معيشتي‌شان كه روزبه‌روز بدتر از قبل مي‌شود شفاف‌تر گفت‌وگوكند. بايد بيش از اينكه تا كنون نشان داده است چهره‌يي مردمي داشته باشد و در تعامل با مردم بهتر از وضع موجود ظاهر شود.

به گمان اين قلم وي در مغايرتي آشكار با رويه رييس رفته دولت قبل، از اين منظر به‌ شدت آسيب‌پذير است و ديدار گاه به گاهي با خانواده‌هاي ايثارگران غالبا تهراني نمي‌تواند اين نقيصه را در كنش وي بپوشاند.

يك رويكرد مهم در جلب هرچه بيشتر مردم به روحاني اين است كه وي – هرچند البته تا حدودي دير شده است- آثار و ميراث شومي را كه براي او در عرصه مديريت كشور به جا مانده است كامل و بدون نقص به مردم بازگو كند.

اين درست كه سيماي ملي چندان با دولت تدبير و اميد بر سر مهر نيست- و اين را از لابه‌لاي برنامه‌هاي خبري مانند 20:30 شبكه دو به راحتي مي‌شود فهميد - ولي ارتباط و گفت‌وگو با مردم تنها از طريق دوربين سيما نيست.

بايد براي آن تدبير داشت و راهكارهاي جايگزين طراحي كرد. مردم ايران فهيم و منصف هستند. كافي است واقعيت‌ها آن‌گونه كه هست با آنان در ميان نهاده شود. تعامل مطلوب با مردم تنها راهي است كه تلاش‌هاي مدام رقيب را بي‌اثر مي‌سازد و ادامه كار دولت تدبير و اميد و دولت‌هاي معتدل را در دوره بعد و دوره‌هاي بعد ممكن مي‌سازد.

پربیننده ترین ها