حذف هسته مركزي مخالفان دولت از مجلس دهم
روزنامه ايران در يادداشت شماره دوشنبه خود نوشت: صفحه اول روزنامههاي ديروز، مصاف كاغذي رسانههايي بود كه تلاش داشتند نتيجه انتخابات مجلس را هر چه بيشتر به نفع جريان متبوع و مطلوب خود تفسير كنند.
در اين يادداشت آمده است: هرچند فهرستهاي حمايتي جريانهاي حاضر در ميدان رقابت- كه همين چند وقت پيش منتشر شد- راه را بر هر ادعايي ميبندد، اما روز گذشته شماري از روزنامههاي منتسب به اصولگرايان، با چشم بستن بر واقعيت پيروزي نامزدهاي «جبهه اميد»، ادعا كردند كه اكثريت مجلس را به دست آوردهاند؛ آن سو هم شماري از رسانههاي نزديك به رقيب اصولگرايان، تعداد منتخبان ائتلافشان را فراتر از نامزدهاي فهرستشان عنوان كردند.
يكي از نكاتي كه در اين مناظره رسانهاي بر سر اعداد و ارقام از نگاهها پنهان ماند، فرجام مخالفان و منتقدان سرسخت دولت در بهارستان بود. مخالفان و منتقداني كه به مدد مسئوليت نمايندگي و داشتن ابزارهاي نظارتي اعم از استيضاح، كارت زرد، سؤال و تذكر و امثالهم، سه سال نخست دولت يازدهم را براي رئيس جمهوري و وزرا دشوار و گاهي تلخ كرده و در كمتر جلسهاي قوه مجريه را از زبان تند و تيز خود بي نصيب گذاشتند.
هر چند اكثريت نمايندگان مجلس نهم و در رأس آنها علي لاريجاني رئيس مجلس در اين مدت كوشيدند زمام امور نهاد قانونگذاري به دست مخالفان نيفتد، اما روشن شدن تريبون حتي يك نفر از اين گروه كافي بود تا طرح انتقاد، اتهام و حتي توهين خوراك رسانههاي داخلي و خارجي را براي هفتهها تأمين كند.
مرز باريك ميان «انتقاد» و «مخالفت» هم باعث شد تا اين طيف هر آنچه نميشد حتي در گعدههاي خصوصي گفت را در صحن علني مجلس نثار دولت كنند و در مقابل پاسخ از سوي دولت، رئيس جمهوري و كابينه متبوعش را به «انتقادناپذيري» متهم كنند.
درز گزارش يا سخنان محرمانه مذاكره كنندگان هستهاي در رسانهها در كوران مذاكرات، برگزاري سلسله ميتينگهاي «دلواپسي»، هجمه به دستگاه وزارت خارجه برپايه اظهارات تقطيع و تحريف شده تنها بخشي از تحركات اين گروه بود.
اگرچه عمده تمركز اين طيف مذاكرات هستهاي و سپس «برجام» بود، اما اين باعث نميشد تا مخالفان دولت در پارلمان هر موضوعي را دستاويز هجمه به دولت نكنند. هجمهاي پايدار، سرسخت و مداوم كه از يك هسته مركزي كمشمار و پرسر و صدا تغذيه و با پشتيباني شبكهاي از رسانهها، بزرگنمايي هم ميشد.
پيش از رسيدن به پاسخ اينكه اين طيف در جريان انتخابات مجلس دهم چه سرنوشتي يافتند، يافتن جواب براي اين سؤال ضروري است كه اين مخالفان، چه كساني بودند و ستيزشان با دولت از كجا آغاز شده بود؟ پرسشي كه براي يافتن جواب بايد به 8 سال پيش رجوع كرد. زماني كه برخي محدوديتها باعث شد شماري از اصلاحطلبان از ميدان رقابتهاي انتخاباتي مجلس هشتم كنار گذاشته شوند و شماري نيز داوطلبانه كنار بكشند و سرنوشت پارلمان را به رقابت اصولگرايان با اصولگرايان واگذار كنند.
انتخابات مجلس هشتم، نخستين آزمون انتخاباتي محمود احمدينژاد و كابينه متبوعش بود. هرچند براساس نص صريح قانون اساسي، دولت تنها مجري انتخابات است و حق دخالت به نفع يا عليه نامزدها و جريانهاي سياسي ندارد، اما رئيس دولت سابق با ترتيب دادن ضيافتي در نهاد رياست جمهوري، غلامعلي حدادعادل رئيس وقت مجلس شوراي اسلامي، عزتالله ضرغامي رئيس وقت سازمان صدا و سيما و دبيران و اعضاي ارشد احزاب عضو جبهه پيروان خط امام و رهبري، جمعيت ايثارگران و رهپويان و شمار ديگري از اصولگرايان كه بعدها به نام «پايداري» شناخته شدند را دعوت كرد تا براي در اختيار گرفتن كرسيهاي مجلس هشتم تدبيري بينديشند. ائتلاف نانوشته سه گروه جبهه پيروان، جمعيت ايثارگران و رايحه خوش خدمت با موفقيت همراه شد و شمار زيادي از چهرههاي عضو اين ائتلاف كه عنوان «جبهه متحد اصولگرايان» را يدك ميكشيد، توانست روي صندليهاي سبز بهارستان بنشيند.
ورود به مجلس هشتم آغاز جدايي طيفهاي حاضر در ائتلاف يادشده بود. زيرا شماري از حاميان سرسخت دولت وقت در فراكسيوني با عنوان فراكسيون انقلاب اسلامي، سفره خود را از فراكسيون اصولگرايان و خط امام(ره) جدا كردند. فراكسيوني كه روح الله حسينيان رياست آن را برعهده داشت و بيش از هر چيز به حمايت همهجانبه و بي چون و چرا از دولت وقت مشهور شد.
رويدادهاي پس از انتخابات رياست جمهوري سال 88، باعث شد انتخابات مجلس نهم باز هم در غيبت اصلاحطلبان برگزار شده و رقابت دوباره بين اصولگرايان باشد؛ با اين تفاوت كه اعضاي سابق ائتلاف رايحه خوش خدمت و شماري از اعضاي فراكسيون انقلاب اسلامي و جبهه تازه تأسيس پايداري ساز جداگانه كوك كردند و حاضر نشدند الگوي مجلس هشتم را پياده كنند. نتيجه اين شد كه جامعتين و شماري از تشكلهاي اصولگرا از جمله جبهه پيروان يك فهرست و حاميان سرسخت دولت وقت در فراكسيون انقلاب و شماري از وزراي جدا شده از دولت احمدينژاد يك فهرست جدا بدهند.
نبودن اصلاحطلبان در عرصه باعث شد شماري از هر دو فهرست به مجلس نهم راه پيدا كنند. همان گونه كه انتخابات مجلس نهم با هشتم متفاوت بود، فراكسيونهاي مجلس تازه شكل گرفته نيز گونهاي ديگر شد. اگرچه همانند مجالس گذشته فراكسيوني به نام اصولگرايان تشكيل شد كه رياست آن را غلامعلي حدادعادل به عهده داشت، اما شمار ديگري از اصولگرايان نزديك به علي لاريجاني فراكسيون رهروان ولايت را تشكيل دادند. جبهه پايداري، جمعيت ايثارگران و رهپويان شاكله اصلي فراكسيون اصولگرايان را تشكيل ميدادند و مابقي اصولگرايان به عضويت رهروان ولايت در آمدند.
اختلاف ديدگاه اصولگرايان در اين دو فراكسيون و ديگر عرصهها، باعث شد اين جريان درانتخابات رياست جمهوري سال 92، با چند نامزد در ميدان حاضر شوند. در آن برهه حزب پايداري و در رأس آن آيتالله مصباح يزدي همه توش و توان خود را صرف حمايت از سعيد جليلي كرد و ديگر احزاب نيز هر كدام از يكي از كانديداهاي اصولگرا از جمله علي اكبر ولايتي، محسن رضايي، محمدباقر قاليباف و سعيد جليلي حمايت كردند اما رأيدهندگان حسن روحاني را انتخاب كردند.
اگر چه شماري از اصولگرايان بويژه اعضاي فراكسيون اصولگرايان مجلس نتوانستند در انتخابات رياست جمهوري در حمايت از يك نامزد همكلام شوند، اما به محض استقرار دولت در مخالفخواني با حسن روحاني، سياستها و برنامههايش همسو شدند و كم كم هسته مخالفان دولت در مجلس را شكل داد. مخالفيني كه از همان جلسه معرفي وزراي پيشنهادي يعني پيش از شكل گرفتن دولت، زبان به اعتراض گشودند و تا امروز بر همان طبل ميكوبند. اگرچه اوج اين مخالفتها در موضوع مذاكرات هستهاي و پس از آن برجام بود اما كمتر موضوعي است كه از سوي اين جريان دستاويز هجمه به دولت نشده باشد.
هجمهاي كه در جريان تبليغات دهمين دوره مجلس شوراي اسلامي به اوج رسيد. زماني كه غلامعلي حدادعادل رئيس فراكسيون اصولگرايان مجلس سخنگوي ائتلاف اصولگرايان شد و در نهايت فهرستي از سوي اين ائتلاف ارائه شد كه شاكله اصلي آن را مخالفان و منتقدان دولت تشكيل ميدادند.
مرتضي آقاتهراني، محمد سليماني، زهره طبيبزاده نوري، فاطمه آليا، بيژن نوباوه وطن و محمود نبويان از حزب پايداري، اسماعيل كوثري و مهرداد بذرپاش از همسويان فكري و سياسي اين تشكل، عليرضا زاكاني و زهره الهيان دبيركل و عضو مركزي جمعيت رهپويان انقلاب اسلامي، الياس نادران، لطفالله فروزنده و مجتبي رحماندوست از اعضاي جمعيت ايثارگران انقلاب اسلامي، محمد ناظمي اردكاني عضو «جبهه يكتا» و لاله افتخاري از حزب مؤتلفه اسلامي نامزدهاي فهرست شوراي ائتلاف بودند كه مروري سطحي بر مواضع هر كدامشان كافي بود تا نام وي را به عنوان منتقد يا مخالف دولت ثبت كند. طيفي كه هفتم اسفندماه با «نه» قاطع مردم تهران پشت درهاي مجلس دهم ماندند. ثبت نام نكردن روحالله حسينيان و علياصغر زارعي رد صلاحيت حميد رسايي، رأي نياوردن مهدي كوچكزاده، حسين نجابت، سيد مهدي هاشمي، محمدحسن آصفري، ابراهيم آقامحمدي، مرتضي حسيني و بهرام بيرانوند در تهران و شهرستانها در دو مرحله انتخابات مجلس دهم، گوياي آن بود كه هسته مركزي مخالفان دولت در مجلس از هم پاشيده است.
اگرچه هنوز شماري از مخالفان و منتقدان دولت هستند كه توانستند جواز حضور در مجلس دهم را بگيرند، اما شمار اندك و غايب رئوس اين گروه از جمله حدادعادل، زاكاني، نادران، كوثري، بذرپاش و... اين گزاره را مطرح ميكند كه مخالفان دولت روحاني روزهاي دشواري را در مجلس دهم خواهند داشت. اما بايد توجه داشت پايان مخالفان دولت در مجلس، به معناي پايان تحركات اين طيف نخواهد بود؛ بويژه آن كه شكست، كام اين گروه را تلختر كرده و بعيد است اين جريان دست روي دست بگذارند. آن هم در شرايطي كه يك سال ديگر تا انتخابات رياست جمهوري دوازدهم زمان مانده است.
گزارش خطا
آخرین اخبار