رقصطنابدار در کابوسهاي دخترعاشقپيشه
دختر عاشق پيشه اي که در پي دوستي خياباني با مرد جوان، همسر باردار او را به طرز فجيعي کشته بود هنگام بازسازي صحنه جنايت در حضور مقام قضايي گفت:ماجراي سرقت طلاهاي مقتول يک صحنه سازي بود و من به تنهايي مرتکب قتل شدم.
دختر ۲۵ساله که مقابل منزل مسکوني مقتول از خودروي پليس پياده شده بود وقتي مقابل دوربين قوه قضاييه قرار گرفت به ذکر جزئيات اين جنايت پرداخت و به قاضي موحدي راد ( قاضي ويژه قتل عمد) گفت: آن روز تصميم گرفتم تکليف خودم را در اين رابطه دوستي روشن کنم شب قبل هم پيامکي براي «ح» (همسر مقتول) فرستادم و تهديد کردم که طور ديگري با او رفتار خواهم کرد صبح وقتي مطمئن شدم که «ح» سرکارش رفته است به منزل او رفتم از قبل کليد در حياط را از خانه «ح» برداشته بودم. آن را از کيفم بيرون آوردم و در را باز کردم. وقتي وارد پذيرايي شدم، زن باردار با ديدن من گفت چه مي خواهي؟ و من در حالي که او را به سمت ديوار هل مي دادم گفتم يعني مرا نمي شناسي؟ با همين حال او را تا کنار اُپن آشپزخانه کشاندم و با يکديگر درگير شديم. سر او به گوشه کمدخورد و روي زمين افتاد در اين حال من به داخل آشپزخانه رفتم و چاقويي را برداشتم و دوباره به سمت او حمله کردم و ضربه اي به شکمش زدم او که مقاومت مي کرد چاقو را از دست من گرفت و پشت تلويزيون انداخت او مي گفت: خدا کند که تو نه کاري دست خودت بدهي و نه من!! ولي آن لحظه من به اين حرف ها توجهي نمي کردم کشان کشان زن باردار را تا کنار کمد بردم و ليواني را برداشتم که آن ليوان شکست و خرده شيشه هايش روي زمين ريخت. درحالت درگيري او را روي زمين انداختم و سيم تلفن را که از کنار فرش عبور کرده بود کشيدم و دور گردنش حلقه کردم هر بار که سيم تلفن پاره مي شد من تعداد حلقه هاي آن را بيشتر مي کردم تا اين که او بي حال شد با تکه شيشه هاي ليوان رگ دست هايش را نيز بريدم و پس از آن به داخل حمام رفتم و روسري ام را با آب خيس کردم سپس همه خون ها را کاملا تميز کردم حتي با پارچ آب خون هاي روي دست مقتول را هم شستم اما براي آن که پليس به من مشکوک نشود قيچي را برداشتم و النگوهاي دستش را بريدم پس از آن هم خون هاي روي گوشي تلفن را با دستمال تميز کردم حتي مي خواستم با جاروبرقي خرده شيشه ها را جمع کنم که منصرف شدم. حدود ساعت ۹صبح بود که از خانه مقتول بيرون آمدم و پيامکي را براي همسرش با اين مضمون که «مادرم اجازه خروج از منزل را نمي دهد» فرستادم. در همين هنگام «ح» چند پيامک برايم فرستاد ولي من پاسخي ندادم چون حالم اصلا خوب نبود. سوار يک تاکسي شدم ولي ديدم بوي خون داخل خودرو پيچيد به همين دليل شيشه ادکلن را داخل ماشين خالي کردم تا راننده متوجه نشود. وقتي به منزل رسيدم دوباره به «ح» پيامک دادم که من در آرايشگاه هستم تا ذهن ها از سمت من منحرف شود تا غروب استرس شديدي داشتم به يکي از دوستانم پيام دادم که گوشي «ح» خاموش است و پاسخم را نمي دهد در واقع مي خواستم با کسي درد دل کنم. فقط به دنبال اين بودم که بفهمم آيا «ح» را به اتهام قتل همسرش دستگير کرده اند يا نه که يکي از شاگردان آرايشگاه موضوع قتل در نزديکي منزلشان را تعريف کرد.
وي در ادامه اعترافاتش گفت: من به تنهايي قتل را انجام دادم و هيچ کس ديگري در اين ماجرا دخالت نداشت. البته از اول قصد قتل همسر «ح» را نداشتم اما وقتي وارد منزل شدم اين حادثه رخ داد.
پس از دستگيري «ح» نيز من حدود ۲سال راز جنايت را پنهان کردم تا اين که پليس مدارکي را پيدا کرد که آن روز من در منزل «ح» بودم و دستگير شدم. البته پليس چند روز بعد از قتل به من مظنون شد و مورد بازجويي قرار گرفتم اما با سپردن وثيقه آزاد شدم تا اين که بي گناهي «ح» در اين ماجرا لو رفت.
گزارش خراسان حاکي است: با مشخص شدن بي گناهي همسر مقتول در ماجراي قتل، وي با دستور قضايي آزاد شد و دختر عاشق پيشه اي که به خاطر ارتباط خياباني دستش به خون زن باردار آلوده شده بود درحالي روانه زندان شد که هر شب در کابوس هايش رقص طناب دار را به نظاره مي نشيند .
بنابراين گزارش، در ابتداي بازسازي صحنه قتل که کارآگاه محمدي (رئيس دايره قتل) نيز حضور داشت، کارآگاه نريماني (افسر پرونده) به تشريح چگونگي کشف راز اين پرونده جنايي در پليس آگاهي پرداخت و جزئيات دستگيري متهم و سير مراحل تحقيقات فني تا رسيدن به سرنخ اصلي ماجرا را بازگو کرد.
منبع: خراسان
دختر ۲۵ساله که مقابل منزل مسکوني مقتول از خودروي پليس پياده شده بود وقتي مقابل دوربين قوه قضاييه قرار گرفت به ذکر جزئيات اين جنايت پرداخت و به قاضي موحدي راد ( قاضي ويژه قتل عمد) گفت: آن روز تصميم گرفتم تکليف خودم را در اين رابطه دوستي روشن کنم شب قبل هم پيامکي براي «ح» (همسر مقتول) فرستادم و تهديد کردم که طور ديگري با او رفتار خواهم کرد صبح وقتي مطمئن شدم که «ح» سرکارش رفته است به منزل او رفتم از قبل کليد در حياط را از خانه «ح» برداشته بودم. آن را از کيفم بيرون آوردم و در را باز کردم. وقتي وارد پذيرايي شدم، زن باردار با ديدن من گفت چه مي خواهي؟ و من در حالي که او را به سمت ديوار هل مي دادم گفتم يعني مرا نمي شناسي؟ با همين حال او را تا کنار اُپن آشپزخانه کشاندم و با يکديگر درگير شديم. سر او به گوشه کمدخورد و روي زمين افتاد در اين حال من به داخل آشپزخانه رفتم و چاقويي را برداشتم و دوباره به سمت او حمله کردم و ضربه اي به شکمش زدم او که مقاومت مي کرد چاقو را از دست من گرفت و پشت تلويزيون انداخت او مي گفت: خدا کند که تو نه کاري دست خودت بدهي و نه من!! ولي آن لحظه من به اين حرف ها توجهي نمي کردم کشان کشان زن باردار را تا کنار کمد بردم و ليواني را برداشتم که آن ليوان شکست و خرده شيشه هايش روي زمين ريخت. درحالت درگيري او را روي زمين انداختم و سيم تلفن را که از کنار فرش عبور کرده بود کشيدم و دور گردنش حلقه کردم هر بار که سيم تلفن پاره مي شد من تعداد حلقه هاي آن را بيشتر مي کردم تا اين که او بي حال شد با تکه شيشه هاي ليوان رگ دست هايش را نيز بريدم و پس از آن به داخل حمام رفتم و روسري ام را با آب خيس کردم سپس همه خون ها را کاملا تميز کردم حتي با پارچ آب خون هاي روي دست مقتول را هم شستم اما براي آن که پليس به من مشکوک نشود قيچي را برداشتم و النگوهاي دستش را بريدم پس از آن هم خون هاي روي گوشي تلفن را با دستمال تميز کردم حتي مي خواستم با جاروبرقي خرده شيشه ها را جمع کنم که منصرف شدم. حدود ساعت ۹صبح بود که از خانه مقتول بيرون آمدم و پيامکي را براي همسرش با اين مضمون که «مادرم اجازه خروج از منزل را نمي دهد» فرستادم. در همين هنگام «ح» چند پيامک برايم فرستاد ولي من پاسخي ندادم چون حالم اصلا خوب نبود. سوار يک تاکسي شدم ولي ديدم بوي خون داخل خودرو پيچيد به همين دليل شيشه ادکلن را داخل ماشين خالي کردم تا راننده متوجه نشود. وقتي به منزل رسيدم دوباره به «ح» پيامک دادم که من در آرايشگاه هستم تا ذهن ها از سمت من منحرف شود تا غروب استرس شديدي داشتم به يکي از دوستانم پيام دادم که گوشي «ح» خاموش است و پاسخم را نمي دهد در واقع مي خواستم با کسي درد دل کنم. فقط به دنبال اين بودم که بفهمم آيا «ح» را به اتهام قتل همسرش دستگير کرده اند يا نه که يکي از شاگردان آرايشگاه موضوع قتل در نزديکي منزلشان را تعريف کرد.
وي در ادامه اعترافاتش گفت: من به تنهايي قتل را انجام دادم و هيچ کس ديگري در اين ماجرا دخالت نداشت. البته از اول قصد قتل همسر «ح» را نداشتم اما وقتي وارد منزل شدم اين حادثه رخ داد.
پس از دستگيري «ح» نيز من حدود ۲سال راز جنايت را پنهان کردم تا اين که پليس مدارکي را پيدا کرد که آن روز من در منزل «ح» بودم و دستگير شدم. البته پليس چند روز بعد از قتل به من مظنون شد و مورد بازجويي قرار گرفتم اما با سپردن وثيقه آزاد شدم تا اين که بي گناهي «ح» در اين ماجرا لو رفت.
گزارش خراسان حاکي است: با مشخص شدن بي گناهي همسر مقتول در ماجراي قتل، وي با دستور قضايي آزاد شد و دختر عاشق پيشه اي که به خاطر ارتباط خياباني دستش به خون زن باردار آلوده شده بود درحالي روانه زندان شد که هر شب در کابوس هايش رقص طناب دار را به نظاره مي نشيند .
بنابراين گزارش، در ابتداي بازسازي صحنه قتل که کارآگاه محمدي (رئيس دايره قتل) نيز حضور داشت، کارآگاه نريماني (افسر پرونده) به تشريح چگونگي کشف راز اين پرونده جنايي در پليس آگاهي پرداخت و جزئيات دستگيري متهم و سير مراحل تحقيقات فني تا رسيدن به سرنخ اصلي ماجرا را بازگو کرد.
منبع: خراسان
گزارش خطا
آخرین اخبار