تحلیل 4 اصولگرا از جدایی محمود از اسفندیار
به گزارش صدای ایران، «روز نو» ادامه داد: اگر این را وصل کنیم به اظهارات داود احمدینژاد و احمد خورشیدی شاید بشود نتیجه گرفت که احمدینژاد متنبه شده است. داود احمدینژاد اخیرا گفته بود که «شنیدهام برادرم، مشایی و بقایی را دک کرده است» و احمد خورشیدی پدر داماد احمدینژاد نیز گفته بود که «احمدینژاد اخیرا کمتر اسم مشایی را میآورد». علیاکبر جوانفکر هم گفته است که «فکر میکنم آقای مشایی برای همیشه از سیاست کنار کشیده باشد و بعید میدانم که بار دیگر در این عرصه حضور پیدا کند».
این اخبار، این گمانه را میتواند ایجاد کند که رئیس دولتهای نهم و دهم، با مشایی به اختلافاتی جدی رسیده و از اینرو، یاد رفقای دیرین خود را کرده است. پیش از این نیز احمدینژاد به دیدار آیتالله مهدوی کنی رفت و در جواب اظهارات رئیس مجلس خبرگان که به او گفت «قبلا کمتر پیش ما میآمدی اما اخیرا بیشتر به ما سر میزنی!»، پاسخ داد: شما از یاران امام زمان (عج) هستید!
اما نگاهی به دیگر اخبار مرتبط با رئیسجمهور جنجالی هشت سال گذشته، نشان میدهد که روند دیگری در جریان است. ایجاد تشکیلاتی با نامهای مختلف همچون «ناما» و «هما»، راهاندازی سایتهای زنجیرهای، جلسات مختلف احمدینژاد با کابینهاش، سفرهای وی به شهرهای مختلف کشور که اخیرا کلید خورده و دیگر اتفاقات این عرصه، از تلاش وی برای تجدید حیات سیاسی خود و بازگشت به قدرت خبر میدهد. اخیرا علیاکبر جوانفکر گفت: «دکتر احمدینژاد سرباز ملت ایران و نظام اسلامی است و هرگاه شرایط کشور اقتضا کند و رهبری معظم انقلاب نیز بر آن مهر تأیید بزنند، ایشان به وظیفه خود عمل خواهد کرد.»
خورشیدی نیز درباره احتمال نامزدی احمدینژاد در انتخابات ریاست جمهوری سال 96 نیز گفت: «با توجه به اخباری که بعد از عید از گوشه و کنار به گوش میرسد این احتمال وجود دارد که ایشان به عنوان کاندیدا در دوره آینده ریاست جمهوری مطرح شود.»
این اخبار، به همراه خبر سفر احمدینژاد به مشهد به عنوان سرآغاز مجدد سفرهای او به گوشه و کنار کشور، میتواند بیانگر نوعی تقسیم کار میان احمدینژاد و مشایی باشد؛ تقسیم کار تاکتیکی با هدف انتخابات مجلس دهم و ریاست جمهوری دوازدهم.
در این زمینه، امیرمحبیان روزنامهنگار و کارشناس مسائل سیاسی گفت: فعالیت آقای احمدینژاد به عنوان یک چهره سیاسی، ابعاد گوناگونی دارد که میتوان آن را از منظر و زوایای مختلف بررسی کرد.
وی ادامه داد: طبیعتا آقای احمدینژاد به عنوان یک چهره سیاسی میتواند فعالیتهای لازم را در این زمینه داشته باشد؛ البته باید گفت که هر سیاستمداری گاهی بازنشستگیاش از طرف خودش اعلام میشود و گاهی هم از طرف جامعه بازنشسته میشود.
وی افزود: یک دیدگاه این است که آقای احمدینژاد احساس میکند زمان بازنشستگیاش فرانرسیده و همچنان میتواند نظیر بعضی از سیاستمداران دیگر ما که با گذشت زمان و پایان دوران ریاست جمهوریشان همچنان فعالیت میکنند، به فعالیت خود ادامه دهد.
این عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز ادامه داد: از منظر دیگر میتوان گفت با توجه به اینکه ایشان دو دوره ریاست جمهوری کشور را در اختیار داشته و نیز تمام داشتههای خود را ارائه داده، دیگر نیازی به فعالیت مجدد ایشان نیست؛ اما به نظر میرسد که آقای دکتر احمدینژاد اینگونه نمیاندیشد و مانند بسیاری از سیاستمداران دیگر گمان میکند ظرفیتهای ناشناختهای دارد که میتواند آنها را بالفعل کند.
محبیان در تشریح ابعاد مختلف بازگشت احمدینژاد به عرصه سیاسی گفت: با توجه به سکوت آقای احمدینژاد، از دیدگاه، تصمیم و موضعگیریهای ایشان اطلاعی در دست نیست و تنها میتوانیم به گمانهزنیهایی بپردازیم؛ بنابراین یک فرض این است که ایشان برنامه سیاسی داشته باشد و یک فرض هم این است که ایشان قصد دارند به طور کلی از صحنه سیاست کنار بروند اما با توجه به شناختی که از روحیات آقای احمدینژاد داریم، احتمال اینکه ایشان از صحنه سیاست کنار برود و تنها به کارهای دانشگاهی بپردازد، به نسبت کمتر است.
رئیس مرکز پژوهشی راهبردی آریا، با اشاره به راههای موجود در مسیر این بازگشت، اظهار کرد: اگر ایشان بخواهد فعالیت سیاسی کند و خودش را به عنوان رهبر یک جریان سیاسی مطرح کند، طبیعتا میکوشد که طرح و دیدگاهی که در دوران ریاست جمهوری خودش داشته را به عنوان مسیر حرکتی مشخص کند که خودش راهبر آن باشد. اگر ایشان قصد داشته باشند که کرسیهای قدرت را مستقیما خودشان به دست بگیرند، در این حالت ممکن است بخواهند از طریق مجلس شورای اسلامی وارد شوند و تیم خود را شکل دهند تا به ریاست مجلس برسند یا به نیروهای علاقمند به خود کمک کنند تا در مجلس اکثریت را به دست بیاورند.
وی ادامه داد: حتی ممکن است قصد ایشان برگشتن به کرسیهای ریاست جمهوری باشد که در واقع مجلس میتواند برای ایشان یک مقدمه و سکوی پرتاب باشد. یک زمان هم این است که ایشان تجربیات خودش را در ریاست جمهوری خرج کرده و قصد دارد در ریاست مجلس خدمت کند. اینها همه احتمالاتی است که در زمینه فعالیت ایشان میتواند وجود داشته باشد.
امیر محبیان در مورد اظهارنظرهای اخیر در زمینه جدایی احمدینژاد از مشایی نیز گفت: در مورد آقای مشایی هم چندگونه میتوانیم حدس بزنیم. یکی اینکه آقای احمدینژاد به این نتیجه رسیده که نزدیکی او به آقای مشایی و سخنانی که آقای مشایی مطرح کردند باعث شده که ریزشی در بین هوادارانش داشته باشد و فاصلهای بین او و علاقهمندانش که موتور محرک جریان او و رساندن او به ریاست جمهوری بودند را ایجاد کرده است.
این روزنامهنگار و کارشناس مسائل سیاسی افزود: لازمه این گمان این است که برداشت ما اینگونه باشد که اساسا صحبتهایی که آقای مشایی میکردند، غیر از باورهای آقای احمدینژاد باشد که من در این زمینه تردید دارم و صحبتهای روشن آقای مشایی بیانگر دیدگاههای آقای دکتر احمدینژاد در این زمینه بوده و آقای احمدینژاد هم در مقاطع مختلف این دیدگاه را مورد تأکید و تأیید قرار داده و حمایت خودش را از این دیدگاه اعلام کرده است.
وی در ادامه با اشاره به اظهارنظر برخی اطرافیان احمدینژاد مبنی بر جدایی وی از مشایی گفت: ممکن است اختلافی بین آنها به وجود آمده یا به وجود نیامده باشد. اگر اختلافی به وجود نیامده، بیان این اختلاف میتواند تنها بهکار گرفتن یک تاکتیک برای تست افکار عمومی باشد تا آقای احمدینژاد از این طریق بتواند از ظرفیت آقای مشایی استفاده کند، بدون اینکه هزینههای با او بودن را بپردازد. حتی ممکن است که اساسا اختلافی وجود ندارد و نکاتی هم که مطرح شده، صرفا آرزوهای افرادی مثل برادر آقای احمدینژاد و دیگر اطرافیان او باشد که به شکل یک خبر آن را مطرح کردند.
محبیان همچنین درباره حمایت جریان اصولگرایی از بازگشت احتمالی احمدینژاد به عرصه سیاسی گفت: اصولگرایی به عنوان یک جریان منسجم و واحد که بتوانند تصمیمی مشترک اتخاذ کند، عملا تحقق بیرونی ندارد، بلکه جریانهای متفاوتی را شامل میشود که هر یک دارای گرایشهای مختلفی هستند. به هر صورت در اینکه آقای دکتر احمدینژاد اقبالی در بخشی از گرایشهای درون اصولگرایی دارد، تردیدی نیست؛ چراکه علاقهمندان و هوادارانی دارند که برخی به صورت جریانی و برخی به صورت تشکیلاتی مشغول فعالیت هستند.
وی با نام بردن برخی تشکلهای حامی احمدینژاد، تشریح کرد: مثلا تشکیلاتی مثل جبهه پایداری جزو هواداران آقای احمدینژاد بودند و بعضا جزو کابینه ایشان نیز بودند که در حال حاضر صرفا برخی انتقادات را نسبت به حواشی آقای دکتر احمدینژاد، آن هم به صورت رقیق مطرح میکنند. لذا به نظر میرسد اگر ایشان بتواند یک تعریفی از وضعیت و موضعگیری خود ارائه دهد، میتواند این جریانات را مجددا فعال کند.
وی افزود: به هر صورت، جبهه پایداری علیرغم اینکه فعالیت اجتماعی شدیدی در سطح سیاسی از خود نشان داده، به دلیل اینکه رأس روشنی ندارد، حرکاتش عملا مثل مرغ سرکنده بوده است؛ به طوری که حرکاتی از سوی آنها صورت میگیرد اما این حرکات به سمت یک مقصد روشن و مشخص هدایت نمیشود. شاید در یک مقطع زمانی هدف این باشد که با یکسری تغییراتی این رأس دوباره به آقای دکتر احمدینژاد پیوند بخورد و به این ترتیب میبینیم که آقای دکتر احمدینژاد ظرفیتها و پتانسیلهای لازم را برای بازگشت به صحنه سیاست دارد و با بعضی انعطافها حتی میتواند منشأ اثر هم باشد اما اینکه آیا تصمیم قطعی برای بازگشت دارد یا خیر، هنوز روشن نیست.
محبیان در پایان در مورد حمایت و یا عدم حمایت احزاب اثرگذار جریان اصولگرایی مثل حزب موتلفه از احمدینژاد گفت: مؤتلفه یکی از تشکلهای درون جریان اصولگرایی است و طبیعتا تصور آقای احمدینژاد این نیست که جریان اصولگرایی صرفا منحصر به مؤتلفه میشود. قطعا میدانم ایشان چنین باوری را ندارد و لذا برداشت من این است که احمدینژاد اساسا در پی جلب نظر حزب مؤتلفه نیست.
یک عضو حزب مؤتلفه اسلامی نیز درباره اظهارنظرهای صورتگرفته مبنی بر جدایی احمدینژاد از مشایی اظهار کرد: ما به صداقت برادر آقای احمدینژاد در بیان واقعیتها اعتماد داریم و اگر ایشان به این باور رسیدهاند که آقای احمدینژاد از مشایی فاصله گرفتهاند، جای امیدواری بسیاری است که این شذوذاتی که باعث فاصله گرفتن اصولگرایان از آقای احمدینژاد شده بود، کاهش پیدا کند.
حمیدرضا ترقی درباره بازگشت احمدینژاد به عرصه سیاسی و جلب حمایت اصولگرایان، گفت: در این میان باید توجه داشت که مشکل آقای احمدینژاد با اصولگرایان تنها آقای مشایی نیست که با جدایی این دو، آقای احمدینژاد به اصولگرایان نزدیک شود اما طبیعتا برای بازگشت ایشان به عرصه سیاسی کشور، فاصله گرفتن ایشان از آقای مشایی یک ضرورت اجتنابناپذیر است که امیدواریم انجام شده باشد.
وی ادامه داد: اصولا در روند سیاسی کشور مهرههایی که برای مدتی در رأس فعالیتهای سیاسی قرار دارند و با تمام شدن فرصت قانونی فعالیتشان از صحنه خارج میشوند، نمیتوان به عنوان یک عنصر تعیینکننده و شاخص در حرکتهای سیاسی بعدی از آنها استفاده کرد؛ لذا فعالیت ایشان میتواند برای بازسازی جایگاه و موقعیت شخصی باشد اما اینکه بتوانند دوباره محوریتی را بین نیروهای طرفدار خود به دست بیاورند، جامعه تا به حال این پذیرش را نداشته و آنها را به عنوان یک مهره سوخته تلقی میکنند.
ترقی با بیان اینکه «اصولگرایان تا به حال درباره این موضوع بحث یا صحبتی نکردهاند»، افزود: اصولگرایان طبیعتا نمیتوانند رغبتی برای این مسئله داشته باشند چون نوآوری در حرکت سیاسی یک امر اجتنابناپذیر است و باید با گفتمان جدید و نوآوری و چهره جدیدی از اصولگرایان در رقابتها و عرصه سیاسی شرکت کنند و تکیه به نیروهای گذشته که دارای اشکالات و نقاط ضعف متعددی نیز هستند، جز هدر رفتن انرژی نتیجه دیگری نخواهد داشت.
معاون امور بینالملل حزب مؤتلفه اسلامی در پاسخ به سوالی درباره رویکرد حزب مؤتلفه در مورد بازگشت آقای احمدینژاد، خاطرنشان کرد: مؤتلفه جدای از اصولگرایان نیست و هیچوقت به دنبال تکروی نبوده و عمده اصولگرایان چنین ذهنیتی دارند؛ البته اصولگرایان زحمت، تلاشها و رکوردهایی که آقای احمدینژاد در دوران مسئولیتش به وجود آورده را فراموش نخواهند کرد و نقاط مثبت عملکرد ایشان را که مورد تأیید مقام معظم رهبری هم در همان مواقع قرار گرفته، فراموش نخواهند کرد.
وی افزود: اما به هر حال آن اشکالات به وجود آمده که منجر به آسیب رساندن به جریان اصولگرایی شد، شرایطی را فراهم نمیکند که اصولگرایان به همان اشتباه گذشته ادامه دهند و از طریق ائتلاف و اعتماد به ایشان بخواهند آزمایش دیگری انجام دهند.
حمیدرضا ترقی در پایان ابراز عقیده کرد: ورود این نوع شخصیتها که بعد از اتمام دوره ریاست خود به عرصه سیاسی بازمیگردند، یک امر طبیعی است خصوصا اینکه این افراد با انگیزه دفاع از عملکرد خودشان میخواهند به میدان بیایند؛ آن هم در شرایطی که تخریب از عملکردشان به صورت مستمر در حال صورت گرفتن است، باید اجازه داد که از حقشان استفاده کنند اما طبیعتا این موضوع به عنوان مسئله اساسی و اصلی کشور محسوب نمیشود.
حجتالاسلام و المسلمین حسین ابراهیمی عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز نیز درباره اظهارنظرهای اخیر مبنی بر جدایی احمدینژاد از مشایی گفت: ارتباط آقای احمدینژاد با آقای مشایی یک ارتباطی است که خویشاوندی در آن تحقق پیدا کرده و منجر به یک ارتباط عاطفی شده است و ارتباطات عاطفی همواره بر ارتباطات تشکیلاتی تفوق دارد؛ لذا بعید به نظر میآید که ارتباط اینها از یکدیگر قطع شده باشد.
وی ادامه داد: از طرف دیگر میتوان به این اشاره کرد که سیاست خیلی حساب و کتاب ندارد و بیوفاترین افراد، سیاسیون هستند. در عالم سیاست هر اتفاقی ممکن است بیفتد و دوستان خیلی نزدیک ممکن است به خاطر مصالحی که برایشان پیش میآید یکدیگر را رها کنند؛ لذا نمیشود قضاوت واقعی کرد چون پس پرده برای انسان آشکار نیست و حقیقت یک امر پنهانی است.
ابراهیمی افزود: واقعیتی که وجود دارد این است که اگر آقای احمدینژاد بنای حضور در صحنه سیاسی داشته باشد، طبعا اقتضا میکند که ارتباطش را با آقای مشایی قطع کند اما اینکه این موضوع چقدر واقعی، تاکتیکی یا استراتژیک باشد، واقعا اجازه نمیدهد که بتوانیم روی این مسئله قضاوتی داشته باشیم.
نماینده اصولگرای مجلس هشتم درباره حمایت اصولگرایان از بازگشت احمدینژاد نیز گفت: آن اتفاقی که در ابتدای دوره آقای احمدینژاد افتاد یک امر فوقالعادهای بود اما من فکر نمیکنم که آقای احمدینژاد دوباره چنین فرصتی را به دست بیاورد.
ابراهیمی در ادامه، عملکرد دولت روحانی را در بازگشت احمدینژاد به فعالیتهای سیاسی مؤثر دانست و گفت: اگر آقای روحانی بتواند مشکلات را حل کند، طبیعتا فرصتی برای آقای احمدینژاد باقی نخواهد ماند اما اگر واقعا مشکلات باقی بماند و دولت نتواند کاری که مردم را راضی میکند انجام دهد، ممکن است که عرصه دوباره برای آقای احمدینژاد فراهم شود.
در عین حال، محمدکاظم انبارلویی رئیس مرکز سیاسی حزب مؤتلفه اسلامی گفت: در مورد بازگشت آقای احمدینژاد به عرصه سیاسی نباید به نقل قولها از افراد دیگر استناد کرد چراکه خود آقای احمدینژاد حی و حاضر است و در صورت تمایل به فعالیت در این عرصه، میتواند این موضوع را مطرح کند.
وی ادامه داد: تاکنون هیچ تحرکی از طرف آقای احمدینژاد و جریان و افراد منتسب به ایشان برای بازگشت به فضای سیاسی کشور صورت نگرفته است. اگر ایشان قصد فعالیت در این عرصه را داشتند، در اولین گام میبایست تاکنون به حملاتی که به ایشان و اطرافیانشان در رسانههای اصلاحطلب صورت گرفته و میگیرد، پاسخ میدادند.
انبارلویی با اشاره به انتقادات موجود به عملکرد احمدینژاد مدعی شد: با روی کارآمدن دولت یازدهم، حملات بسیاری به احمدینژاد و سیاستهای او شد که احمدینژاد در قبال آن موضع سکوت را در پیش گرفت. این سکوت و عدم پاسخگویی به این حملات، روشن میکند که ایشان انگیزهای برای بازگشت به فضای سیاسی کشور ندارد.
وی با اشاره به نقل قولهایی مبنی بر جدایی احمدینژاد از مشایی و تدارک وی برای فعالیت سیاسی در ادعایی دیگر گفت: این خبرها را نه میتوان تأیید کرد و نه میتواند رد کرد چراکه بسیاری به دنبال بازگشت آقای احمدینژاد به عرصه سیاسی هستند، از جمله اصلاحطلبان چراکه آنها به دنبال یک سیبل میگردند تا فقط به سمت آن نشانهگیری کنند.
این فعال سیاسی اصولگرا تأکید کرد: از مجموع عکسالعملهای آقای احمدینژاد اینگونه برمیآید که فعلا قصد بازگشت به عرصه سیاسی را ندارد؛ چراکه میدانیم ایشان حتما پاسخی برای این حملات صورت گرفته دارند ولی سکوت میکنند.
وی ادامه داد: احمدینژاد حدود یک سال است که سکوت کرده و نمیتوان بر اساس این سکوت تحلیلی از فضای سیاسی داشته باشیم، بلکه کلام و قول ایشان را باید مورد تحلیل قرار داد که در حال حاضر هیچ صحبتی از طرف ایشان انجام نشده است. ما با واقعیتهای جامعه روبهرو هستیم، نه با گمانهزنیها.
انبارلویی درباره موضعگیری اصولگرایان درباره بازگشت احتمالی احمدینژاد نیز گفت: به هر حال آقای احمدینژاد یک ضلع از اضلاع اصولگرایی هستند و نباید این موضوع را دور از ذهن داشت. ایشان از جهات مختلف مورد هجمه قرار دارند و به خصوص دولت جدید به دلیل اینکه پاسخی برای انتقادات اصولگرایان ندارد، این انتقادها را به دولت گذشته و اردوگاه احمدینژاد حواله میدهد.
وی در پایان به فعالیتهای احمدینژاد در جذب افکار عمومی اشاره و اظهار کرد: احمدینژاد یکسری خدمات با رویکرد حمایت از محرومین انجام داده که ممکن است نخبگان آن را نپسندند ولی عموم مردم به آن نظر مثبت دارند؛ مانند پرداخت نقدی یارانهها، همچنین سفرهای استانی آقای احمدینژاد و شیوهای که برای حل مشکلات موردی مردم داشتند، میتواند در افکار عمومی سایر شهرها اثرگذار باشد.
گزارش خطا
آخرین اخبار