رئیس سازمان مدیریت بحران به سخن درآمد
توفان گذشت اما هنوز گرد و غبار خبري و رسانهيي آن فروننشسته است. هنوز هم نه مقصري مشخص شده و نه متولي پيگيري خاصي براي اين حادثه. گرچه هم وزارت راه و هم مجلس كميتههايي را براي پيگيري ماجرا تعيين كردهاند و گزارشي هم درآخرين جلسه صحن شوراي شهر مطرح شد ولي هنوز سوالات بيپاسخ بسياري وجود دارد؛ سوالاتي كه دكتر احمد صادقي، رييس سازمان مديريت بحران، در قالب مصاحبهاي به آنها پاسخ داده است. آن هم با اين تاكيد كه «اين توفان تمام شده است، بهتر است بيشتر به فكر آينده باشيم!»
به نوشته اعتماد، آيا اين پاسخ كه اتفاقا تكراريترين جمله اعضاي حاضر درجلسه اخير شوراي شهر كه به بررسي حادثه توفان اخير تهران اختصاص داشت، بود، به معناي كوتاه آمدن تمام مسئولان و دستگاههاي ذيربط درپيگيري ماجراي تلخ توفان تهران است.
هفته گذشته شوكي براي مديريت شهري و به شكلي ويژهتر براي سازمان مديريت بحران تهران بود و شايد از آن مهمتر آزموني بود براي اين سازمانها. توفان هفته گذشته تهران، كه شايد بتوان به نوعي آن را توفاني كمنظير عنوان كرد، باعث شد تا عملكرد دستگاههاي مرتبط با حوادث غيرمترقبه، بهخصوص ستادي كه شما مديريت آن را برعهده داريد، با اما و اگرهاي فراواني روبهرو شود. بحث اصلي دراين ميان هم چگونگي پيشبيني و از آن مهمتر، اطلاعرساني درخصوص زمان وقوع اين حادثه بود. به گونهيي كه شما مدعي هستيد هواشناسي اخطاري به شما نداده است و سازمان هواشناسي هم ادعا ميكند كه 40 دقيقه پيش از وقوع توفان براي شما اخطاريه صادركرده است. بالاخره كدام ادعا درست است؟
من تا امروز نميخواستم به اين مساله دامن بزنم چون بر اين باورم كه به جاي حمله كردن به يكديگر و متهم كردن همديگر بايد براي حل مشكلات و بهبود وضعيت موجود تلاش كرد. اما وقتي چنين ادعايي مطرح ميشود مجبور به توضيح و ارائه مدارك مرتبط هستم. اولا بايد در ابتدا بر اين نكته اشاره كرد كه بر اساس عرف رايج سازمان هواشناسي گزارشهاي خود را در سه نوع براي ما ارسال ميكند؛ يكي به شكل بولتن، دوم به شكل اطلاعيههاي روزانه و در نهايت درصورت لزوم با صدور «اخطاريه». در روز مزبور يعني دوشنبه 12 خردادماه، اطلاعيه شماره 27 سازمان هواشناسي درساعت 17:28 براي ما فاكس شده است. يعني چيزي حدود 20 دقيقه بعد از آغاز توفان. حالا به مضمون اين اطلاعيه توجه كنيد. در اين فاكس آمده است: بر اساس نقشههاي پيشيابي تا چهارشنبه در مناطق شمال غرب، دامنههاي البرز، دامنههاي زاگرس، مركز، شمال شرق و شرق كشور در بعدازظهر و شب رگبار، رعد و برق و گاهي وزش باد شديد و در مناطق مستعد بارش تگرگ رخ خواهد داد.» همچنين در بولتن پيشبيني سه روزه هوا نيز كه همان روز ساعت 13 براي سازمان ارسال شده تنها به اين نكته اشاره شده كه هواي تهران «نيمهابري به تدريج ابري و رگبار و رعد و برق و با وزش باد» همراه خواهد بود. همانگونه كه مشاهده ميشود در هيچ كدام از اطلاعيههاي مورد اشاره نامي از توفان برده نشده و اخطاريهيي مبني بر وقوع احتمالي آن به سازمان ارسال نشده است. جالب اينجاست كه وقتي اطلاعيه روز بعد از حادثه را نيز مطالعه ميكنيد، باز هم مطالبي با همين مضمون را خواهيد ديد. فقط در انتهاي اين اطلاعيه آمده: با توجه به احتمال وقوع آبگرفتگي و خسارتهاي احتمالي از توقف در زير درختان و نقاط غير مستحكم خودداري نماييد.
خب اينكه به نوعي اخطار محسوب ميشود.
همانطور كه مشاهده كرديد تقريبا مضمون تمامي اطلاعيههاي صادر شده روزانه يكي است. يعني تقريبا هر روز متنها كپي پيس ميشود. به اين ترتيب اگر قرار باشد هر دفعه كه ميگويند امكان وزش باد شديد و آبگرفتگي وجود دارد، ما شهر را به حالت آمادهباش درآوريم كه ديگر نميشود دراين شهر زندگي كرد!ببينيد. ما برحسب سرعت، پنج نوع باد و توفان داريم يكي با سرعتي تا 75 كيلومتردرساعت، دوم با سرعتي تا 130 كيلومتر، سوم تا 150 كيلومتر برساعت، چهارم تا 170 كيلومتر برساعت و بالاخره توفانهايي با سرعت 210 كيلومتر درساعت. توفان دوشنبه تهران از نوع سوم يعني حدود 5/118 كيلومتر بود. هواشناسي بايد حتما به نوع توفان اشاره كند تا بتوان درمورد آن تصميمگيري كرد، نه اينكه فقط به گفتن عباراتي كلي و هشدارهاي تكراري اكتفا كرد.
راستي، از توفان دوم در روز جمعه چطور خبردار شديد؟
داستان اين يكي جالبتر است. روز جمعه در منزل نشسته بودم كه يكي از دوستان از كرج تماس گرفتند و گفتند در اينجا توفان بهپا شده است و تصور ميكنم به سمت تهران ميآيد. من هم سريعا با همكاران شيفت تماس گرفتم. اما آنها گفتند همين چند دقيقه قبل از زيرنويس هشدار شبكه خبر متوجه موضوع شدهاند و اعلام آمادهباش كردهاند.
چند دقيقه قبل از توفان بود؟
حدود 20 دقيقه قبل از آن.
استدلال كارشناسان سازمان هواشناسي اين است كه توفان تا يك ساعت قبل از وقوع، قابل پيشبيني نيست. اين نظريه تا چه حد درست است؟
اين يك بحث كارشناسي است و من نميتوان اظهارنظر علمي كنم. ولي مطالعاتم و بحثهايي كه با كارشناسان اين علم داشتهام حكايت از آن دارد كه تكنولوژي اينقدر پيشرفت كرده كه بتوان اكثر حوادث طبيعي مانند توفانها را مدتي قبل از وقوع پيشبيني كرد. اصلا از اين بحث كه بگذريم من خودم سوالي دارم كه هنوز جواب درستي براي آن نيافتهام. اينكه درصورتي كه پيشبيني توفان ممكن نباشد، پس سازمانهايي مانند فرودگاهها كه عملكردشان كاملا به پيشبيني هوا گره خورده، تكليفشان چيست؟
خب اين سوال را ميتوان از فرودگاهها پرسيد.
دقيقا. من هم همين كار را كردم. گويا آنها براساس «مشاهده» عمل ميكنند. مثلا درمورد يكي از اين توفانها، خلبان يكي از هواپيماها درحالي كه به نزديكي فرودگاه امام خميني(ره) رسيده بود، با ديدن تودهيي عظيم و غيرعادي با برج تماس ميگيرد و ماجرا را عنوان ميكند. برج مراقبت هم فوري از وي ميخواهد به جاي فرودگاه مهرآباد، دور بزند و در اصفهان فرود آيد. بدينترتيب، عوامل فرودگاه از وقوع توفان مطلع شده بودند.
پس چرا اين اتفاق در مورد اطلاعرساني سازمان هواشناسي رخ نداد؟
اين را بايد از دوستان اين سازمان پرسيد. ولي به نظر من در اين ميان يك شكاف اطلاعاتي بين ما و سازمان هواشناسي و ساير سازمانهاي ذيربط وجود دارد. اينكه چرا نميشود دركوتاهترين زمان ممكن اطلاعرساني كرد؟ بايد نشست و اين مساله را حل كرد.
يعني شما معتقديد كه دستگاههاي ذيربط عملكرد خوبي را در مواجهه با توفان داشتهاند؟
بله. بررسيها نشان ميدهد كه دركمتر از چند ساعت تهران به وضعيت عادي خود بازگشت. اين امر تنها وقتي ممكن بود كه سازمانهاي ذيربط درانجام وظايف خود عملكرد قابل قبولي را به نمايش گذاشته باشند.
ولي برخلاف نظر شما بسياري ازهموطنان ما اعلام كردهاند كه بعد از توفان بارها با تلفنهاي عمومي 110، 137 و... تماس گرفتهاند اما يا كسي پاسخي نداده يا اگر هم گوشي را برداشتهاند، دوباره آن را قطع كردهاند.
بايد اين ادعاها بررسي شود.
پس شما معتقديد كه عملكرد دستگاههاي ذيربط خوب و مناسب بوده است.
بله. البته به اين نكته بايد توجه داشت كه درچنين حوادث اجتماعي، اگر مشاركت شهروندان نباشد، دولت هرچقدر هم كه تلاش كند نميتواند آنگونه كه بايد و شايد جوابگوي امدادرساني، نجات و... شهروندان باشد. به خصوص دردقايق نخست بروز اين حوادث كه به دقايق «طلايي» معروفند.
ولي به نظر ميرسد شهروندان هم چندان كه بايد وشايد با مقولههاي حوادث طبيعي آشنا نباشند.
بله حق با شما است. واقعيت اين است كه مديريت بحران ما جامعه محور نيست. دغدغه مخاطره را ندارد. فقط وقتي به ياد اين حوادث ميافتيم كه حادثهيي رخ داده باشد.
خب متولي اين امر كيست؟ منظورم آموزش شهروندان است.
بخش اعظم آن به خود ما برميگردد. اگر بخواهيم صادقانه بگوييم، نتوانستهايم در روند آموزش شهروندان چندان موفق باشيم. نتوانستهايم مردم و مسوولان را نسبت به قضيه و اهميت آن حساس كنيم.
الان كه درهرمنطقه و محلهيي ستاد بحران داريم پس چرا اينها درتوفان تهران وارد گود امدادرساني و... نشدند؟
درعين حال اجازه دهيد به طرح جديدي كه دردستور كار پنج ساله آتي اين سازمان قرار دارد اشاره كنم؛ طرحي به نام تشكيل تيمهاي «دوام». براساس اين طرح در مدت پنج سال درتمامي 375 محله تهران تيمهايي آموزش ديده از خود اهالي آماده خواهند بود تا درصورت بروز هرگونه حادثه طبيعي به كمك شهروندان و اجراي بحث «خود امدادگري» بپردازند. اين افراد مجهز به تجهيزاتي مانند كمكهاي اوليه، بيل و كلنگ، كيف نجات و... هستند و براي آنها كانكسهايي درخيابانهاي محلات شهر پيشبيني شده است.
اگر درست به خاطر داشته باشم چندي پيش شوراي شهر مصوبهيي را به تصويب رساند كه بر اساس آن مجتمعهاي مسكوني و ساختمانهاي پرجمعيت نيز بايد مجهز به گروههاي امداد و نجات باشند. اين طرح به كجا رسيد؟
درست است. براساس اين مصوبه ساختمانهاي بالاي شش طبقه يا بالاي 25 نفر جمعيت بايد مجهز به گروههاي مديريت بحران باشند. درحال حاضر اين طرح آغاز شده و برحسب اولويت به ساختمانهاي يادشده مراجعه ميكنند و به داوطلبان آموزش ميدهند تا درصورت بروز هرحادثهيي چگونه به اهالي آن مجتمعها كمك كنند.
در جلسه اخير شوراي شهر، اكثر اعضا و حاضران براين نكته تاكيد داشتند كه به جاي مقصر دنبال حل مشكل خسارتديدگان و برنامهريزي براي آينده و حوادث احتمالي باشيد. اين نميتواند به اين معنا باشد كه شما از پيگيري مقصران اين حادثه صرفنظر كردهايد؟
به هيچ عنوان. همانطور كه ميدانيد كميتهيي از سوي وزارت راه براي بررسي علل اين حادثه و چگونگي برخورد با آن تشكيل شده كه بنده هم عضو آن هستم و اين كميته باجديت پيگير مساله است تا حصول نتيجه كامل چرا كه اين يك حق عمومي براي تمامي شهروندان است و هيچگونه اهمالي در اين زمينه پذيرفتهشدني نيست.
و تكليف خسارتديدگان اين حادثه چه خواهد شد؟
طبق قانون، دولت مسوول خسارات ناشي از توفان است.
و اگر حادثه ديگري مخصوصا «زلزله» رخ دهد، آيا اين ستاد آمادگي مقابله با آن را دارد؟
بله ولي اين مقوله ديگري است كه بايد جداگانه درمورد آن بحث كرد!
به نوشته اعتماد، آيا اين پاسخ كه اتفاقا تكراريترين جمله اعضاي حاضر درجلسه اخير شوراي شهر كه به بررسي حادثه توفان اخير تهران اختصاص داشت، بود، به معناي كوتاه آمدن تمام مسئولان و دستگاههاي ذيربط درپيگيري ماجراي تلخ توفان تهران است.
هفته گذشته شوكي براي مديريت شهري و به شكلي ويژهتر براي سازمان مديريت بحران تهران بود و شايد از آن مهمتر آزموني بود براي اين سازمانها. توفان هفته گذشته تهران، كه شايد بتوان به نوعي آن را توفاني كمنظير عنوان كرد، باعث شد تا عملكرد دستگاههاي مرتبط با حوادث غيرمترقبه، بهخصوص ستادي كه شما مديريت آن را برعهده داريد، با اما و اگرهاي فراواني روبهرو شود. بحث اصلي دراين ميان هم چگونگي پيشبيني و از آن مهمتر، اطلاعرساني درخصوص زمان وقوع اين حادثه بود. به گونهيي كه شما مدعي هستيد هواشناسي اخطاري به شما نداده است و سازمان هواشناسي هم ادعا ميكند كه 40 دقيقه پيش از وقوع توفان براي شما اخطاريه صادركرده است. بالاخره كدام ادعا درست است؟
من تا امروز نميخواستم به اين مساله دامن بزنم چون بر اين باورم كه به جاي حمله كردن به يكديگر و متهم كردن همديگر بايد براي حل مشكلات و بهبود وضعيت موجود تلاش كرد. اما وقتي چنين ادعايي مطرح ميشود مجبور به توضيح و ارائه مدارك مرتبط هستم. اولا بايد در ابتدا بر اين نكته اشاره كرد كه بر اساس عرف رايج سازمان هواشناسي گزارشهاي خود را در سه نوع براي ما ارسال ميكند؛ يكي به شكل بولتن، دوم به شكل اطلاعيههاي روزانه و در نهايت درصورت لزوم با صدور «اخطاريه». در روز مزبور يعني دوشنبه 12 خردادماه، اطلاعيه شماره 27 سازمان هواشناسي درساعت 17:28 براي ما فاكس شده است. يعني چيزي حدود 20 دقيقه بعد از آغاز توفان. حالا به مضمون اين اطلاعيه توجه كنيد. در اين فاكس آمده است: بر اساس نقشههاي پيشيابي تا چهارشنبه در مناطق شمال غرب، دامنههاي البرز، دامنههاي زاگرس، مركز، شمال شرق و شرق كشور در بعدازظهر و شب رگبار، رعد و برق و گاهي وزش باد شديد و در مناطق مستعد بارش تگرگ رخ خواهد داد.» همچنين در بولتن پيشبيني سه روزه هوا نيز كه همان روز ساعت 13 براي سازمان ارسال شده تنها به اين نكته اشاره شده كه هواي تهران «نيمهابري به تدريج ابري و رگبار و رعد و برق و با وزش باد» همراه خواهد بود. همانگونه كه مشاهده ميشود در هيچ كدام از اطلاعيههاي مورد اشاره نامي از توفان برده نشده و اخطاريهيي مبني بر وقوع احتمالي آن به سازمان ارسال نشده است. جالب اينجاست كه وقتي اطلاعيه روز بعد از حادثه را نيز مطالعه ميكنيد، باز هم مطالبي با همين مضمون را خواهيد ديد. فقط در انتهاي اين اطلاعيه آمده: با توجه به احتمال وقوع آبگرفتگي و خسارتهاي احتمالي از توقف در زير درختان و نقاط غير مستحكم خودداري نماييد.
خب اينكه به نوعي اخطار محسوب ميشود.
همانطور كه مشاهده كرديد تقريبا مضمون تمامي اطلاعيههاي صادر شده روزانه يكي است. يعني تقريبا هر روز متنها كپي پيس ميشود. به اين ترتيب اگر قرار باشد هر دفعه كه ميگويند امكان وزش باد شديد و آبگرفتگي وجود دارد، ما شهر را به حالت آمادهباش درآوريم كه ديگر نميشود دراين شهر زندگي كرد!ببينيد. ما برحسب سرعت، پنج نوع باد و توفان داريم يكي با سرعتي تا 75 كيلومتردرساعت، دوم با سرعتي تا 130 كيلومتر، سوم تا 150 كيلومتر برساعت، چهارم تا 170 كيلومتر برساعت و بالاخره توفانهايي با سرعت 210 كيلومتر درساعت. توفان دوشنبه تهران از نوع سوم يعني حدود 5/118 كيلومتر بود. هواشناسي بايد حتما به نوع توفان اشاره كند تا بتوان درمورد آن تصميمگيري كرد، نه اينكه فقط به گفتن عباراتي كلي و هشدارهاي تكراري اكتفا كرد.
راستي، از توفان دوم در روز جمعه چطور خبردار شديد؟
داستان اين يكي جالبتر است. روز جمعه در منزل نشسته بودم كه يكي از دوستان از كرج تماس گرفتند و گفتند در اينجا توفان بهپا شده است و تصور ميكنم به سمت تهران ميآيد. من هم سريعا با همكاران شيفت تماس گرفتم. اما آنها گفتند همين چند دقيقه قبل از زيرنويس هشدار شبكه خبر متوجه موضوع شدهاند و اعلام آمادهباش كردهاند.
چند دقيقه قبل از توفان بود؟
حدود 20 دقيقه قبل از آن.
استدلال كارشناسان سازمان هواشناسي اين است كه توفان تا يك ساعت قبل از وقوع، قابل پيشبيني نيست. اين نظريه تا چه حد درست است؟
اين يك بحث كارشناسي است و من نميتوان اظهارنظر علمي كنم. ولي مطالعاتم و بحثهايي كه با كارشناسان اين علم داشتهام حكايت از آن دارد كه تكنولوژي اينقدر پيشرفت كرده كه بتوان اكثر حوادث طبيعي مانند توفانها را مدتي قبل از وقوع پيشبيني كرد. اصلا از اين بحث كه بگذريم من خودم سوالي دارم كه هنوز جواب درستي براي آن نيافتهام. اينكه درصورتي كه پيشبيني توفان ممكن نباشد، پس سازمانهايي مانند فرودگاهها كه عملكردشان كاملا به پيشبيني هوا گره خورده، تكليفشان چيست؟
خب اين سوال را ميتوان از فرودگاهها پرسيد.
دقيقا. من هم همين كار را كردم. گويا آنها براساس «مشاهده» عمل ميكنند. مثلا درمورد يكي از اين توفانها، خلبان يكي از هواپيماها درحالي كه به نزديكي فرودگاه امام خميني(ره) رسيده بود، با ديدن تودهيي عظيم و غيرعادي با برج تماس ميگيرد و ماجرا را عنوان ميكند. برج مراقبت هم فوري از وي ميخواهد به جاي فرودگاه مهرآباد، دور بزند و در اصفهان فرود آيد. بدينترتيب، عوامل فرودگاه از وقوع توفان مطلع شده بودند.
پس چرا اين اتفاق در مورد اطلاعرساني سازمان هواشناسي رخ نداد؟
اين را بايد از دوستان اين سازمان پرسيد. ولي به نظر من در اين ميان يك شكاف اطلاعاتي بين ما و سازمان هواشناسي و ساير سازمانهاي ذيربط وجود دارد. اينكه چرا نميشود دركوتاهترين زمان ممكن اطلاعرساني كرد؟ بايد نشست و اين مساله را حل كرد.
يعني شما معتقديد كه دستگاههاي ذيربط عملكرد خوبي را در مواجهه با توفان داشتهاند؟
بله. بررسيها نشان ميدهد كه دركمتر از چند ساعت تهران به وضعيت عادي خود بازگشت. اين امر تنها وقتي ممكن بود كه سازمانهاي ذيربط درانجام وظايف خود عملكرد قابل قبولي را به نمايش گذاشته باشند.
ولي برخلاف نظر شما بسياري ازهموطنان ما اعلام كردهاند كه بعد از توفان بارها با تلفنهاي عمومي 110، 137 و... تماس گرفتهاند اما يا كسي پاسخي نداده يا اگر هم گوشي را برداشتهاند، دوباره آن را قطع كردهاند.
بايد اين ادعاها بررسي شود.
پس شما معتقديد كه عملكرد دستگاههاي ذيربط خوب و مناسب بوده است.
بله. البته به اين نكته بايد توجه داشت كه درچنين حوادث اجتماعي، اگر مشاركت شهروندان نباشد، دولت هرچقدر هم كه تلاش كند نميتواند آنگونه كه بايد و شايد جوابگوي امدادرساني، نجات و... شهروندان باشد. به خصوص دردقايق نخست بروز اين حوادث كه به دقايق «طلايي» معروفند.
ولي به نظر ميرسد شهروندان هم چندان كه بايد وشايد با مقولههاي حوادث طبيعي آشنا نباشند.
بله حق با شما است. واقعيت اين است كه مديريت بحران ما جامعه محور نيست. دغدغه مخاطره را ندارد. فقط وقتي به ياد اين حوادث ميافتيم كه حادثهيي رخ داده باشد.
خب متولي اين امر كيست؟ منظورم آموزش شهروندان است.
بخش اعظم آن به خود ما برميگردد. اگر بخواهيم صادقانه بگوييم، نتوانستهايم در روند آموزش شهروندان چندان موفق باشيم. نتوانستهايم مردم و مسوولان را نسبت به قضيه و اهميت آن حساس كنيم.
الان كه درهرمنطقه و محلهيي ستاد بحران داريم پس چرا اينها درتوفان تهران وارد گود امدادرساني و... نشدند؟
درعين حال اجازه دهيد به طرح جديدي كه دردستور كار پنج ساله آتي اين سازمان قرار دارد اشاره كنم؛ طرحي به نام تشكيل تيمهاي «دوام». براساس اين طرح در مدت پنج سال درتمامي 375 محله تهران تيمهايي آموزش ديده از خود اهالي آماده خواهند بود تا درصورت بروز هرگونه حادثه طبيعي به كمك شهروندان و اجراي بحث «خود امدادگري» بپردازند. اين افراد مجهز به تجهيزاتي مانند كمكهاي اوليه، بيل و كلنگ، كيف نجات و... هستند و براي آنها كانكسهايي درخيابانهاي محلات شهر پيشبيني شده است.
اگر درست به خاطر داشته باشم چندي پيش شوراي شهر مصوبهيي را به تصويب رساند كه بر اساس آن مجتمعهاي مسكوني و ساختمانهاي پرجمعيت نيز بايد مجهز به گروههاي امداد و نجات باشند. اين طرح به كجا رسيد؟
درست است. براساس اين مصوبه ساختمانهاي بالاي شش طبقه يا بالاي 25 نفر جمعيت بايد مجهز به گروههاي مديريت بحران باشند. درحال حاضر اين طرح آغاز شده و برحسب اولويت به ساختمانهاي يادشده مراجعه ميكنند و به داوطلبان آموزش ميدهند تا درصورت بروز هرحادثهيي چگونه به اهالي آن مجتمعها كمك كنند.
در جلسه اخير شوراي شهر، اكثر اعضا و حاضران براين نكته تاكيد داشتند كه به جاي مقصر دنبال حل مشكل خسارتديدگان و برنامهريزي براي آينده و حوادث احتمالي باشيد. اين نميتواند به اين معنا باشد كه شما از پيگيري مقصران اين حادثه صرفنظر كردهايد؟
به هيچ عنوان. همانطور كه ميدانيد كميتهيي از سوي وزارت راه براي بررسي علل اين حادثه و چگونگي برخورد با آن تشكيل شده كه بنده هم عضو آن هستم و اين كميته باجديت پيگير مساله است تا حصول نتيجه كامل چرا كه اين يك حق عمومي براي تمامي شهروندان است و هيچگونه اهمالي در اين زمينه پذيرفتهشدني نيست.
و تكليف خسارتديدگان اين حادثه چه خواهد شد؟
طبق قانون، دولت مسوول خسارات ناشي از توفان است.
و اگر حادثه ديگري مخصوصا «زلزله» رخ دهد، آيا اين ستاد آمادگي مقابله با آن را دارد؟
بله ولي اين مقوله ديگري است كه بايد جداگانه درمورد آن بحث كرد!
گزارش خطا
آخرین اخبار