میدان امام حسین (ع) دومین تصرفگاه معتادان؟
به گزارش خبرنگار صدای ایران، قاسم عزیزی سردبیر صدای ایران: درست 100 متر نرسیده به میدان امام حسین(ع) و رو به روی ایستگاه مترو جمعیت انبوهی تجمع کرده اند.
نخست فکر می کنی بساط دستفروشان است و مردم برای خرید اجنساسی ارزانتر گرادگرد آنان جمع شده اند.
دقیقتر که میشوی میبنی جنس این افراد با مردم فرق میکند؛ صورتهایی سیاه و سوخته با چشمهایی گودافتاده! همانطور که داری از کنجکاوی خودت را قاش میکنی یکی بر روی شانهات میزند و میگوید جنس میخواهی؟
تا با چشم های از حدقه بیرون زدهات رو به رو میشود خودش را جمع و جور میکند و میگوید: باتری اصل است میتوانی چندبار شارژش کنی.
او در بساطش اجناس دستچین شده از زبالهها زیاد دارد. خریدار و فروشنده همه از یکدسته هستند. می خرند، می فروشند و درست مشخص نیست که در لابه لای این پسمانده ربالهها چه چیزی را رد و بدل میکند.
فروشنده دکه بغل بساط معتادان میگوید که مواد آبنبات شده است! به راحتی رد و بدل میکنند و هیچ کس با آنان کاری ندارد.
در همین حین صدای زن محجبهای رشته گفتوگو را پاره میکند: حسام بسه، بیا سوار شو بریم، آخه تو اینجا دنبال چی هستی؟ نه آقا نمیخواییم حسام با توام مگه کری؟
سخت است اینکه ببینی بچهای 3 ساله ایراد گرفته که بولدزر پلاستیکی فرسوده یکی از همین بساط کنندهها را بخرد و مادرش مجبور باشد برای اقناع او بگویید که درون این ماشینها مواد است و بچه هی بپرسد مواد یعنی چه و مادرش دستش را بگیرد و کشان کشان او را از محل دور کند؟
معلوم نیست که کدام ارگان باید این وضعیت اسفناک را برعهده بگیرد و به آن سامان دهد. اما آنچه که مبرهن است این است که میدان امام حسین (ع) محل عاشقان اباعبدالله است و نباید اجازه داد این مکان همچون دروازه غار و محله هرندی به دومین تصرفگاه معتادان درآید.
نخست فکر می کنی بساط دستفروشان است و مردم برای خرید اجنساسی ارزانتر گرادگرد آنان جمع شده اند.
دقیقتر که میشوی میبنی جنس این افراد با مردم فرق میکند؛ صورتهایی سیاه و سوخته با چشمهایی گودافتاده! همانطور که داری از کنجکاوی خودت را قاش میکنی یکی بر روی شانهات میزند و میگوید جنس میخواهی؟
تا با چشم های از حدقه بیرون زدهات رو به رو میشود خودش را جمع و جور میکند و میگوید: باتری اصل است میتوانی چندبار شارژش کنی.
او در بساطش اجناس دستچین شده از زبالهها زیاد دارد. خریدار و فروشنده همه از یکدسته هستند. می خرند، می فروشند و درست مشخص نیست که در لابه لای این پسمانده ربالهها چه چیزی را رد و بدل میکند.
فروشنده دکه بغل بساط معتادان میگوید که مواد آبنبات شده است! به راحتی رد و بدل میکنند و هیچ کس با آنان کاری ندارد.
در همین حین صدای زن محجبهای رشته گفتوگو را پاره میکند: حسام بسه، بیا سوار شو بریم، آخه تو اینجا دنبال چی هستی؟ نه آقا نمیخواییم حسام با توام مگه کری؟
سخت است اینکه ببینی بچهای 3 ساله ایراد گرفته که بولدزر پلاستیکی فرسوده یکی از همین بساط کنندهها را بخرد و مادرش مجبور باشد برای اقناع او بگویید که درون این ماشینها مواد است و بچه هی بپرسد مواد یعنی چه و مادرش دستش را بگیرد و کشان کشان او را از محل دور کند؟
معلوم نیست که کدام ارگان باید این وضعیت اسفناک را برعهده بگیرد و به آن سامان دهد. اما آنچه که مبرهن است این است که میدان امام حسین (ع) محل عاشقان اباعبدالله است و نباید اجازه داد این مکان همچون دروازه غار و محله هرندی به دومین تصرفگاه معتادان درآید.
گزارش خطا
آخرین اخبار