قتل پسر جوان در سفر نوروزي

پسري جوان چند روز پس از نزاع دسته‌جمعي در يك قهوه‌خانه، در يك سفر نوروزي به قتل رسيد. ظهر سيزدهم فروردين امسال وقوع يك فقره نزاع دسته‌جمعي منجر به جرح به كلانتري ١١٦ مولوي اعلام شد. با حضور ماموران در محل مشخص شد درگيري بين سرنشينان يك خودروي سواري با دو ترك نشين يك دستگاه موتوسيكلت رخ داده و در جريان آن جواني ٢٠ ساله به نام غلامرضا مورد اصابت ضربات پي در پي چاقو قرار گرفته و به بيمارستان منتقل شده است. در حالي كه تلاش‌ها براي شناسايي ضارب آغاز شده بود از بيمارستان خبر رسيد كه مضروب به دليل جراحت شديد جان خود را از دست داده است. به اين ترتيب پرونده‌اي با موضوع «قتل عمد» تشكيل و براي رسيدگي در اختيار پايگاه دهم ويژه قتل پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گرفت.

با آغاز رسيدگي، كارآگاهان به تحقيق از شاهدان نزاع پرداختند و متوجه شدند كه قاتل، پسري ٢٥ ساله به نام سامان و از اهالي منطقه هرندي است كه پس از قتل به محلي نامعلوم متواري شده است. تحقيقات نشان مي‌داد او سه روز قبل از قتل نيز در يكي از قهوه‌خانه‌هاي هرندي با جواني به نام اشكان درگير شد اما به دست مقتول از قهوه‌خانه به بيرون انداخته شد.

با به دست آمدن اين سرنخ، اشكان مورد بازجويي قرار گرفت. او در حرف‌هايش به كارآگاهان گفت: «از چند سال پيش با سامان اختلاف داشتم. آن روز در قهوه‌خانه با او چشم در چشم شدم و همين موضوع باعث شروع درگيري ما شد. سامان چاقو داشت و دايما با آن من را تهديد مي‌كرد. در اين لحظه، غلامرضا و برادرش به قهوه‌خانه آمدند و با سامان درگير شدند. آنها چاقو را از دست او گرفتند و خودش را از قهوه‌خانه بيرون كردند. پس از آن خبري از سامان نداشتم تا اينكه چند روز بعد بچه‌ها به من خبر دادند كه غلامرضا – مقتول – و سامان دوباره با هم درگير شده‌اند.»

حالا مشخص شده بود كه روز حادثه، مقتول قصد داشت همراه برادر و يكي از دوستانش به شمال سفر كند اما سامان با يكي از بستگانش، مانع رفتن آنها شد. اين كار آتش نزاعي ديگر را شعله‌ور ساخت كه در جريان آن سامان چاقو برداشت و با ضربه‌هاي آن غلامرضا را به قتل رساند.

با مدارك به دست آمده، سامان در روز سيزدهم فروردين دستگير و به پايگاه دهم آگاهي منتقل شد. او در بازجويي‌ها به قتل اعتراف كرد و به كارآگاهان گفت: «آن روز وقتي مقتول در درگيري من و اشكان دخالت كرد، تصميم گرفتم از او انتقام بگيرم. براي همين سه روز بعد، با يكي از دوستانم سوار موتوسيكلت شدم و دنبال‌شان رفتم. وقتي متوقف شدند با هم درگير شديم و من با ضربه‌هاي چاقو او را مجروح كردم و متواري شدم. پس از مدتي او در بيمارستان فوت كرد و من هم دستگير شدم.»

سرهنگ كارآگاه آريا حاجي‌زاده، معاون مبارزه با جرايم جنايي پليس آگاهي تهران بزرگ با بيان جزييات پرونده از صدور قرار بازداشت موقت براي متهم از سوي بازپرس و رسيدگي بيشتر به حادثه در پايگاه دهم پليس آگاهي تهران بزرگ خبر داد.