برخورد عجیب با شناسنامه یک رأی دهنده

به گزارش صدای ایران، یکی از رأی دهندگان در گروه تلگرامی فرهیختگان علوم انسانی- به مدیریت دکتر عبدالله صلواتی- شرحی از برخورد نماینده شورای نگهبان با شناسنامه فرزندِ رأی اولی خود داشته که از حیث خواندنی بودن، متن آن به طور کامل تقدیم مخاطبان می شود: 

«باسلام صبح شمابخیر،دیروز ظهر دختر رأی اولی من یکی از اخلاقی ترین صحنه های برخورد ناظر صندوق اخذ رای را دید و دست آخر هم باگریه به ما گفت چرا اصرار کردید بیام رای بدم ؟

ساعت یک ظهر وقتی دیدیم چندشعبه غرب تهران شلوغ است و صف طویلی است تصمیم گرفتیم به مناطق وسط شهر برویم،درخیابان سی تیر وارد دبستان شهدای هفتم تیرشدیم ،جمعیت کم بود و فضای خوبی هم برای نشستن و نوشتن بود، وقتی شناسنامه خودم و دخترم را تحویل دادم ناظر شورای نگهبان با دیدن شناسنامه دخترم شروع کرد به اظهارنظرهای عجیب و غریب که من تا حالا چنین شناسنامه ای ندیدم و این شناسنامه صفحه درج مهر انتخابات ندارد و....بعد هم باصدای بلند که انگار دزد و مجرم سابقه داری گرفته باشد شروع کرد که اصلا این شناسنامه مخدوش است، من درحال نوشتن اسامی بودم که صدای فریاد همسرم بلند شد میگفت خانم شناسنامه اصلا مخدوش خب چرا به ما برنمی گردانید؟ما با هزار محبت و صحبت این بچه را راضی کردیم که در برابر مسئولیت اجتماعی خود بی تفاوت نباشد و در انتخابات شرکت کند. بعد همین بچه باید شاهد و ناظر چنین رفتار توهین آمیز و زشت باشد؟!!!!خانم هم بلندبلند میگفت من به لحاظ قانونی حق دادن شناسنامه به شما را ندارم حالا دختر من هم بانگرانی تمام میگفت بابا ثبت نام کنکوره این روزهای حیاتی من بی شناسنامه چه کنم؟!!!

همسرم میگفت قانونی که به شما چنین اجازه ای داده را به من هم نشان دهید.خدا را گواه می گیرم که این خانم ناظر اصلا نگاهی به ما نمی انداخت در مقابل داد و فریادهای همسرم شروع کرد با جاهای مختلف تماس گرفتن بعد ما شنیدیم که به فردپشت خطی میگفت اصلا من به اینها مشکوکم ازکجا معلوم که اصل شناسنامه درست باشد؟!!!!!

با شنیدن این جمله و فریادمن و همسرم که چرا چنین رفتار زننده ای ازخود نشان میدهی ؟چرا به حرف ماگوش نمی دهی؟ اصلاشناسنامه را بده ما وقت داریم برویم ثبت احوال مشکل رابررسی ورفع کنیم،در همین لحظه همکارش میگفت خانم قربانی پس این صفحه مهر اضطراری چیست چرا به بچه اجازه رای نمی دهی خب حالا به هر دلیلی شناسنامه مشکل دارد چرا به والدینش ارجاع نمی دهی؟!!!! باتشر به او هم جواب داد که نمی فهمی من به اصل شناسنامه مشکوکم ؟!!!ما همگی بهت زده مانده بودیم چه کنیم ؟ساعت سه شد قرار بود ناهار باب چه ها به رستورانی برویم، دخترکوچکم گفت ماخیلی گرسنه ایم و سرمان درد گرفته به ما گفتند شما بروید ناهار بخورید برگردید نماینده از ستاد بیاید مشکل حل می شود، همکاران این خانم ناظر پنهانی به ما گفتند تا شناسنامه نگرفتید از حوزه خارج نشوید رفتار این خانم خلاف آشکار است، بعد از پیگیری و سماجت مجدد همسرم خانم معرکه گیر ما را به اتاقی بردند و به همسرم گفتند مسئله دیگر از دست من خارج است و حالا مقامات بالا به بنده اجازه تسلیم شناسنامه به شما را نمی دهند!!!! همسرم گفت گوشی را بده تا من با مقامات بالای توصحبت کنم، اوضاع به مراتب متشنج تر شد.

 من فقط دیدم همسرم به مقام پشت خط گفت به این خانم و شما هم عرض می کنم که بند قانونی را به من نشان دهید که به چه دلیلی اولا می گویید شناسنامه دخترم مخدوش است ودوما چرا شناسنامه را به ما برنمی گردانید تا من مشکل راحل کنم و بچه من رای بدهد؟پس از مکث کوتاهی فریاد همسرم  به آسمان رفت چون مقام بالای پشت خط دراولین کلمه ودیالوگ باهمسرم به او گفته بود چرا صدایت بلنداست کاری نکن که نیروهای امنیتی و پلیس را بر سرت آوارکنم ها؟!!!!!!؟بلافاصله نماینده فرمانداری با احترام پیش همسرم آمد از ما با کمال فروتنی عذرخواهی کرد گفت بخداقسم حق باشماست من از روی دخترشما شرمنده ام ولی ما هرکاری می کنیم این خانم رضایت نمی دهد و می گوید من وظیفه ام حکم می کند که در برابر این شناسنامه مخدوش و مشکوک مقاومت کنم و تحویل اینها ندهم، نماینده فرماندارگفت ساعت چهار بعد از ظهر است و حال بچه های شما ازگرسنگی خراب شده شما بروید و به اینهاناهاربدهیدبرگردیدمن قول میدهم مشکل حل شود،همسرم به حرف ایشان اعتمادکردوبچه ها را بردیم یک ساعت بعدهمسرم برگشت،درکمال ناباوری و در عین خونسردی خانم قربانی نماینده شورای نگهبان به اوگفت شرمنده از ستاد آمدندو مقامات بالاشناسنامه دخترشما را بردندمن خیلی تلاش کردم به شما کمک کنم ولی ازدست من کاری ساخته نیست حلال کنید!!!!!!به همین سادگی ....

حالا ما نه رسیدی داریم که شناسنامه دست آنهاست و نه کسی را بطور مشخص می شناسیم که ازاو مسئله را پیگیری کنیم فقط خانم نصیری نماینده فرمانداری شماره همراه خود را به ماداده و به همسرم گفته رفتار زشت و توهین آمیز این خانم را گزارش می کنم و خودم پیگیرشناسنامه خواهم بود.

ماساعت هفت به منزل برگشتیم بقول دخترم رای ندادم اماشناسنامه ام رفت ،زمان وساعات مفید درس خواندن را ازدست دادم و مهم ترازهمه بعد از هیجده سال فهمیدم این که فرزندشما هستم یانه کلا در وضعیت مشکوکی قراردارد!!!!

حالاشماعزیزان بفرماییدمابه کجاپناه ببریم وبه که شکایت کنیم ؟!درمقابل این  سخن همسرم که میگفت شناسنامه ناقص است نه مخدوش، چون  بقول شما فقط  یک صفحه ندارد، همه همکارانش تاییدمی کردند اما او در حالی که گوشی دردست بود و اکثرا هم پشت به مامی ایستاد میگفت من به لحاظ قانونی اجازه بازگرداندن شناسنامه راندارم .....»