پيام سياسی ليست ائتلافی اصلاحطلبان
حمیدرضا جلایی پور در روزنامه اعتماد نوشت: اهميت ليست اصلاحطلبان در دو
نكته است. اول اينكه در ٢٠ سال گذشته تا به حال اينقدر اصلاحطلبان منسجم
نبودهاند كه يك ليست واحد ارايه دهند، با وجود جبهه وسيعي كه اصلاحطلبان
دارند موفق شدند كه يك ليست دهند. در شرايطي اين ليست داده شده كه تندروها
فضاي محدودي را براي فعاليت اصلاحطلبان ايجاد كردهاند. با توجه به اين
محدوديتها انسجام اصلاحطلبان هم براي مجلس و هم براي خبرگان بسيار قابل
اهميت است.
اصلاحطلبان براي انتخابات مجلس دهم از ليست ائتلافي شوراي عالي سياستگذاري و در انتخابات خبرگان از ليست مورد حمايت هاشمي حمايت ميكنند. شرايط كنوني همان شرايط ٩٢ است. در سال ٩٢ آقاي هاشمي كانديداي اصلاحطلبان بود اما او را رد صلاحيت كردند. در آن زمان اصلاحطلبان و مردم صحنه را ترك نكردند و در انتخابات شركت كردند. برجام را مشاركت مردم در انتخابات ٩٢ فراهم كرد. اكنون هم همان شرايط است.
اصلاحطلبان قهر نكرده و خانهنشين نشدند بلكه از ميان كانديداهاي موجود سعي كردند با اجماع از كساني كه تاييد شدند و كيفيت بهتري دارند، ليست ارايه كنند. تا اين امكان فراهم شود كه مردم بتوانند راي دهند. بايد به اين سوال پاسخ داده شود كه چرا در سال ٩٢ مردم پيروز شدند. علتي كه مردم در سال ٩٢ راي دادند ميتواند در ٩٤ تكرار شود چرا كه شرايط همان است. در آن زمان شهروندان ايراني فقط خودشان راي ندادند. اطرافيانشان را نيز تشويق به راي دادن كردند. آن زمان اصلاحطلبان سه روز بيشتر وقت نداشتند.
هيچ دستگاه تبليغاتي نميتوانست چنين كاري كند. در حال حاضر براي پيروزي مردم بايد همان گام را تكرار كنيم. مردم امكانات ويژه و صدا و سيماي اختصاصي ندارند. در گذشته ديديم كه هر گاه مردم پاي صندوق راي نيامدند خودشان ضرر كردند. در انتخابات شوراي دوم در يك شهر هشت ميليوني١٦٠ هزار نفر پاي صندوق راي آمدند و آقاي احمدينژاد شهردار شد. ما در شرايط محدودي هستيم. در اين شرايط آرايش سياسي بين اصلاحطلب و اصولگرا نيست بلكه آرايش سياسي عقلا، ميانه روها و افراطيون است كه طيف عقلا از ميان اصلاحطلبان، اصولگرايان و حاميان دولت انتخاب شده است.
آرايش سياسي بين طرفداران برجام و مخالفان برجام است. پس از هشت سال افراطيگري كشور به ميانه روي نيازداشت. اين انتخابات نيز گام بعدي پس از گام سال ٩٢ است. قوه مجريه را مردم در سال ٩٢ از افراطيگري نجات دادند. اگر اكثريت مجلس دهم نيز به دست افراطيها نيفتد گام دوم خواهد بود. ميتوان گفت كه پيام سياسي ليست ائتلافي نه به افراطيگري است. البته به اين معنا نيست كه بخواهيم افراطيها را ريشه كن كنيم. موردي ندارد كه افراطيها اقليتي در مجلس داشته باشند. ريشه كني به ذات بد است. آنها در اقليت ميتوانند مفيد باشند اما اگر اكثريتي در مجلس داشته باشند مشابه وضعيت مجلس نهم ميشود كه وزيري سه هزار نفر را غيرقانوني بورسيه ميكند اما استيضاح نميشود.
در مقابل، وزيري كه آن را پيگيري كرد استيضاح كردند. در مشاركت بالاي ٦٠ درصد پيروزي ليست ائتلافي قطعي ميشود. درست مثل روز بعد از انتخابات ٩٢ كه مردم شاد شدند. نتيجه انتخاب سال ٩٢ را مردم در برجام ديدند. لذا بعد از هفتم اسفند ٩٤ هم اگر مشاركت بالا باشد، ميتوانند دوباره يك پيروزي نصيب خود كنند. خيلي از اصلاحطلبان به خاطر واقعبيني ثبت نام نكردند. پس از آن هم اصلاحطلبان نسبت به ردصلاحيتها واكنش نشان ندادند. اينها همه از واقع بيني بود. از همانها هم كه تاييد شدند اصلاحطلبان به حداقلها اكتفا كردند. از همه مهمتر به هيچ قيمت هماهنگي و انسجامشان را از دست ندادند. تفرق اصلاحطلبان آرزوي تندروها است.
خوشبختانه اين آرزو تحقق پيدا نكرده است. ما توازن قوا را در نظر گرفتيم. اينكه واقع بيني نكنيم و فقط حرفهاي خوب بزنيم چه سودي دارد؟مردم اقدام خوب ميخواهند. در سال ٩٢ مردم اقدام خوب خواستند و نتيجه آن را هم در برجام ديدند. اصلاحطلبان كانديداي خودشان را كه آقاي عارف بود به خاطرواقع بيني كنار گذاشتند. مردم چنين اقدامهاي خوبي ميخواهند.
مردم ٢٠ سال است كه حرفهاي خوب شنيدهاند. كشور به توسعه نياز دارد. توسعه يعني اينكه ما در دنيا بتوانيم چيزي توليد كنيم كه بتوانيم بفروشيم. توسعه يعني در كشور شهروندان محترم باشند. توسعه با شعار و تبليغات امكان پذير نيست. اگر ميشد كه با هفتصد ميليارد دلار و شعارهاي احمدينژادي ممكن ميشد. از طرفي حركتهاي تندروها ضد توسعه است. در چنين زمين بازي نگرانكنندهاي مردم از اصلاحطلبان حرف خوب نميخواهند بلكه عمل خوب ميخواهند.
اصلاحطلبان يك هدف دارند و آن اين است كه مجلسي معتدل تشكيل شود. مردم بايد با حضورشان كمك كنند. در سال ٩٢ حركت مردم مدني بود و كاري انجام شد كه در تاريخ ماند. دوباره ميتوانند كاري كنند كه در تاريخ بماند. با راي مردم در سال ٩٢ كشور از بند ٧ شوراي امنيت بيرون آمد و تحريمها برداشته شد. اصلاحطلبان بايد به حداقلها راضي شوند.
اصلاحطلبان براي انتخابات مجلس دهم از ليست ائتلافي شوراي عالي سياستگذاري و در انتخابات خبرگان از ليست مورد حمايت هاشمي حمايت ميكنند. شرايط كنوني همان شرايط ٩٢ است. در سال ٩٢ آقاي هاشمي كانديداي اصلاحطلبان بود اما او را رد صلاحيت كردند. در آن زمان اصلاحطلبان و مردم صحنه را ترك نكردند و در انتخابات شركت كردند. برجام را مشاركت مردم در انتخابات ٩٢ فراهم كرد. اكنون هم همان شرايط است.
اصلاحطلبان قهر نكرده و خانهنشين نشدند بلكه از ميان كانديداهاي موجود سعي كردند با اجماع از كساني كه تاييد شدند و كيفيت بهتري دارند، ليست ارايه كنند. تا اين امكان فراهم شود كه مردم بتوانند راي دهند. بايد به اين سوال پاسخ داده شود كه چرا در سال ٩٢ مردم پيروز شدند. علتي كه مردم در سال ٩٢ راي دادند ميتواند در ٩٤ تكرار شود چرا كه شرايط همان است. در آن زمان شهروندان ايراني فقط خودشان راي ندادند. اطرافيانشان را نيز تشويق به راي دادن كردند. آن زمان اصلاحطلبان سه روز بيشتر وقت نداشتند.
هيچ دستگاه تبليغاتي نميتوانست چنين كاري كند. در حال حاضر براي پيروزي مردم بايد همان گام را تكرار كنيم. مردم امكانات ويژه و صدا و سيماي اختصاصي ندارند. در گذشته ديديم كه هر گاه مردم پاي صندوق راي نيامدند خودشان ضرر كردند. در انتخابات شوراي دوم در يك شهر هشت ميليوني١٦٠ هزار نفر پاي صندوق راي آمدند و آقاي احمدينژاد شهردار شد. ما در شرايط محدودي هستيم. در اين شرايط آرايش سياسي بين اصلاحطلب و اصولگرا نيست بلكه آرايش سياسي عقلا، ميانه روها و افراطيون است كه طيف عقلا از ميان اصلاحطلبان، اصولگرايان و حاميان دولت انتخاب شده است.
آرايش سياسي بين طرفداران برجام و مخالفان برجام است. پس از هشت سال افراطيگري كشور به ميانه روي نيازداشت. اين انتخابات نيز گام بعدي پس از گام سال ٩٢ است. قوه مجريه را مردم در سال ٩٢ از افراطيگري نجات دادند. اگر اكثريت مجلس دهم نيز به دست افراطيها نيفتد گام دوم خواهد بود. ميتوان گفت كه پيام سياسي ليست ائتلافي نه به افراطيگري است. البته به اين معنا نيست كه بخواهيم افراطيها را ريشه كن كنيم. موردي ندارد كه افراطيها اقليتي در مجلس داشته باشند. ريشه كني به ذات بد است. آنها در اقليت ميتوانند مفيد باشند اما اگر اكثريتي در مجلس داشته باشند مشابه وضعيت مجلس نهم ميشود كه وزيري سه هزار نفر را غيرقانوني بورسيه ميكند اما استيضاح نميشود.
در مقابل، وزيري كه آن را پيگيري كرد استيضاح كردند. در مشاركت بالاي ٦٠ درصد پيروزي ليست ائتلافي قطعي ميشود. درست مثل روز بعد از انتخابات ٩٢ كه مردم شاد شدند. نتيجه انتخاب سال ٩٢ را مردم در برجام ديدند. لذا بعد از هفتم اسفند ٩٤ هم اگر مشاركت بالا باشد، ميتوانند دوباره يك پيروزي نصيب خود كنند. خيلي از اصلاحطلبان به خاطر واقعبيني ثبت نام نكردند. پس از آن هم اصلاحطلبان نسبت به ردصلاحيتها واكنش نشان ندادند. اينها همه از واقع بيني بود. از همانها هم كه تاييد شدند اصلاحطلبان به حداقلها اكتفا كردند. از همه مهمتر به هيچ قيمت هماهنگي و انسجامشان را از دست ندادند. تفرق اصلاحطلبان آرزوي تندروها است.
خوشبختانه اين آرزو تحقق پيدا نكرده است. ما توازن قوا را در نظر گرفتيم. اينكه واقع بيني نكنيم و فقط حرفهاي خوب بزنيم چه سودي دارد؟مردم اقدام خوب ميخواهند. در سال ٩٢ مردم اقدام خوب خواستند و نتيجه آن را هم در برجام ديدند. اصلاحطلبان كانديداي خودشان را كه آقاي عارف بود به خاطرواقع بيني كنار گذاشتند. مردم چنين اقدامهاي خوبي ميخواهند.
مردم ٢٠ سال است كه حرفهاي خوب شنيدهاند. كشور به توسعه نياز دارد. توسعه يعني اينكه ما در دنيا بتوانيم چيزي توليد كنيم كه بتوانيم بفروشيم. توسعه يعني در كشور شهروندان محترم باشند. توسعه با شعار و تبليغات امكان پذير نيست. اگر ميشد كه با هفتصد ميليارد دلار و شعارهاي احمدينژادي ممكن ميشد. از طرفي حركتهاي تندروها ضد توسعه است. در چنين زمين بازي نگرانكنندهاي مردم از اصلاحطلبان حرف خوب نميخواهند بلكه عمل خوب ميخواهند.
اصلاحطلبان يك هدف دارند و آن اين است كه مجلسي معتدل تشكيل شود. مردم بايد با حضورشان كمك كنند. در سال ٩٢ حركت مردم مدني بود و كاري انجام شد كه در تاريخ ماند. دوباره ميتوانند كاري كنند كه در تاريخ بماند. با راي مردم در سال ٩٢ كشور از بند ٧ شوراي امنيت بيرون آمد و تحريمها برداشته شد. اصلاحطلبان بايد به حداقلها راضي شوند.
گزارش خطا
آخرین اخبار