تعبیر خداداد عزیزی از «مهاجم سایه»
خداداد عزیزی موفق شد در نظرسنجی برنامه 90 به عنوان بهترین «مهاجم سایه» بعد از انقلاب انتخاب شود. عزیزی با همان ادبیات طنز خودش در اینباره و همچنین درباره استعفای کیروش و پیروانی و انتخابات پیش روی فدراسیون فوتبال سخن گفت.
به گزارش صدای ایران، متن گفتوگوی روزنامه «قانون» با خداداد عزیزی را در ادامه میخوانید:
در برنامه 90 به عنوان بهترین مهاجم سایه انتخاب شدید.
من برنامه را ندیدم چون معمولا زود میخوابم. صبح روز گذشته که از خواب بیدار شدم، دیدم که خبرنگارها مدام به موبایلم زنگ میزنند. سپس پرس و جو کردم و متوجه شدم در برنامه 90 به عنوان بهترین مهاجم سایه بعد از انقلاب انتخاب شدهام.
مهاجم سایه یعنی چه؟
من هم میخواهم بدانم منظور عادل فردوسیپور از مهاجم سایه چیست. با خودم فکر کردم و گفتم شاید مهاجمانی که در آفتاب نیستند و در سایه حضور دارند مهاجم سایه نامیده میشوند. من مهاجم تنبلی بودم و به همین خاطر از مربیان میخواستم من را در قسمتی از زمین که سایه است بازی بدهند! در آن قسمت هم که آفتاب بود اصلا حضور پیدا نمیکردم.
رأی خوبی هم آوردید. فکر میکردید که هنوز هم اینقدر محبوب باشید؟
از مردم عزیز ایران تشکر میکنم که باز هم محبت بیش از حد خودشان به من را دوباره اثبات کردند. مردم ما هیچ وقت گذشته را فراموش نمیکنند و خوشحالم از اینکه دوباره در یاد آنها ماندهام.
در گفتوگویی که با «قانون» داشتید، حسابی از فردوسیپور شاکی بودید. شاید عادل از این انتخاب چندان خوشحال نباشد.
فکر نمیکنم عادل فردوسیپور اینچنین فکر کند. من او را به خوبی میشناسم. وقتی بر سر ماجرای تیم فوتبال امید انتقاد کردم دشمنی با عادل فردوسیپور نداشتم بلکه نظرم را گفتم. بقیه هم میتوانند از من انتقاد کنند.
خودتان به چه کسی رأی دادید؟
برای سه کاندیدای دیگر هم احترام زیادی قائلم اما اگر خودم میخواستم رأی بدهم بدون شک گزینه من ناصر محمدخانی بود. ناصر محمدخانی فوتبالیست با تکنیک و سرعتی بود که چارچوب را به خوبی میشناخت و شکل فوتبالای فوقالعادهای داشت. البته باز هم میگویم برای چنگیز و مجیدی هم احترام خاصی قائلم.
البته با فرهاد مجیدی هم اختلافاتی داشتید.
من هیچ مشکلی با فرهاد مجیدی ندارم. نمیدانم چرا رسانهها ماجرای آن بازی با منتخب جهان را اینقدر کش میدهند. بعد از اینکه سه گل در نیمه اول آن بازی دریافت کردیم علی پروین در رختکن رو به من گفت که چرا این اتفاق افتاده است. به هر حال همه ما برای خودمان افراد بزرگی در این فوتبال هستیم. من هم نظر خودم را گفتم و اشاره کردم همه برای خودشان بازی میکنند و کسی پاس نمیدهد. فرهاد مجیدی را مثال زدم و گفتم او کنار من بازی میکند ولی مدام به فکر قیچی زدن است و اینطور نمیشود. بنده خدا فرهاد هم اصلا جواب مرا نداد و چیزی نگفت. هرکسی جایگاه خاصی برای خودش دارد و من کاری به او ندارم.
ناصر محمدخانی معتقد بود بسیاری از جوانان امروزی نسل آن ها را نمی شناسند و به همین دلیل رای کمتری می آورند.
دقیقاً درست میگوید. محمدخانی از نظر من مهاجمی بسیار قوی بود و هنگامی که فوتبالیست شدم دو بازیکن را دوست داشتم یکی محمدخانی و یکی مجید نامجومطلق. جوانان امروزی اصلا یادشان نمیآید که محمدخانی چه فوتبالیستی بود. او 20 سال است که فوتبالش به اتمام رسیده و اگر الان بازی میکرد بهترین مهاجم آسیا بود. محمدخانی هم سرعت داشت و هم تکنیک و سبک بازی او مثل مسی و نیمار است چون هم آنها سرعت دارند و هم تکنیک.
افشین پیروانی معتقد بود برای دعوت از ایفانتینو باید از نفراتی مثل دایی، عزیزی، باقری، کریمی و خیلیهای دیگر در جلسه استفاده میشد.
بحث کردن در مورد این مسأله اصلا فایدهای ندارد. اصلا مسئولان فدراسیون فوتبال کوچکترین مسأله را در مورد اینجور اتفاقات بلد نیستند. آنها حتی نمیتوانند یک بازی خداحافظی ساده برگزار کنند آن وقت چطور شما انتظار دارید که افرادی مثل دایی و منصوریان را به این نشست فرا بخوانند. من فکر میکنم توقعات شما منطقی نیست.
وقتی رئیس فیفا و ایافسی به اینجا دعوت میشود باید از افراد شناخته شده استفاده شود اما اینجا سفرهای پهن است و عدهای هم دور و بر آن مشغول خوردن. من یک جای دیگر هم گفتم که چند وقت پیش از فدراسیون با من تماس گرفتند و گفتند میخواهیم موزهای درست کنیم که به پیراهن شما در بازی با استرالیا نیاز داریم. من هم گفتم آن پیراهن مال 18 سال پیش است از کجا بیاورم؟ آن شخص که به خوبی او را میشناسم و از کارمندان فدراسیون است گفت اشکالی ندارد فقط یک پیراهن به ما بده که مربوط به آن زمان باشد ما میگوییم پیراهن بازی با استرالیا است! وقتی دوستان سر خودشان را هم کلاه میگذارند آن وقت شما چه انتظاری دارید؟
کارلوس کیروش هم استعفا کرد.
به خدا من از این بازیها سر درنمیآورم و نمیفهمم که دوستان چه میکنند. ولی اعتقادی دارم که اگر خداداد عزیزی به این نتیجه رسیده که باید استعفا دهد، باید این کار را انجام دهد و برود. اما اگر هنوز به این نتیجه نرسیده پس به کارش ادامه دهد و اینطور نباشد که مدام استعفا بدهد و دوباره برگردد. باور کنید خسته شدیم اینقدر یکسری مسائل تکراری را گفتیم و اثری نکرد. اگر مشکلی بین کارلوس کیروش با وزارت ورزش یا هرکسی دیگر است باید حل شود و نیازی به این همه شلوغ کاری نیست.
برخی معتقدند این یک بازی تبلیغاتی برای کفاشیان است.
کیروش یک مربی حرفهای است و کارهایش را با فکر انجام میدهد. حتما این بار هم از کار خودش هدفی دارد. شاید هدف او کمک به تیم ملی است. به هر حال او الان سرمربی تیم ملی ایران است و جنگ و دعوا با او فایدهای برای ما ندارد. من همیشه روی حرف خودم بودهام و اهل جا زدن نیستم. هر وقت حرفی میزنم نظرم را گفتهام و برایم مهم نیست که کسی ناراحت بشود یا نشود. آن چیزی را که میبینم بر زبان میآورم. وقتی با کیروش قرارداد بستهایم باید بهترین امکانات را در اختیارش قرار بدهیم. اگر نتیجه گرفت که هیچ، اما اگر نگرفت او را بیرونش کنیم و نباید اینقدر به این مسأله بپردازیم. این ادا و اصولها اصلا خوب نیست. اینکه تیم ملی ایران لباس ندارد یا زمین تمرین مناسبی در اختیار ندارد بسیار زشت است.
به انتخابات فدراسیون فوتبال هم نزدیک شدهایم، فکر میکنید کفاشیان بتواند به ما کمک کند؟
من در این چند سالی که کفاشیان رئیس فدراسیون فوتبال است چیزی ندیدهام و اتفاقی نیفتاده است. اینکه دوباره او رئیس فدراسیون بشود یا نشود به لابی کردن بستگی دارد اما حرف اصلی من این است که نوع رأیگیری ما در فدراسیون فوتبال غلط است. چگونه میشود که 27 رئیس هیات فوتبال میتوانند رأی بدهند. بدون شک آنها توسط خود کفاشیان انتخاب شدهاند و عقل سلیم حکم میکند که به او رأی دهند. اگر غیر از این باشد بسیار خندهدار است. متاسفانه همهچیز در فوتبال ما بو میدهد و کاریش هم نمیشود کرد. من که میگویم این همه دعوا و جدل فایدهای ندارد. اجازه بدهید باز هم کفاشیان رئیس بشود. ما به خندهها و بیخیالیهای او عادت کردهایم. اجازه دهیم کمی مردم با او حال کنند چون تا نفر بعدی بیاید و مردم با او حال کنند زمان زیادی میبرد.
گزارش خطا
آخرین اخبار