پنجشنبه ۲۹ شهريور ۱۴۰۳ - 2024 September 19

درباره یک نامه توهین‌آمیز به آیت‌الله هاشمی

کد خبر: ۹۹۶۷۶
تاریخ انتشار: ۱۹ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۱:۱۲
هستند کسانی که با ابزارهایی که در اختیار دارند و با سایت‌هایی که قارچ‌گونه می‌سازند و تفکراتشان را با یک اشاره به سراسر دنیا مخابره می‌کنند، اما به جای ارایه تصویری مطابق بر آزادی و جمهوری در ایران در راستای خواسته‌های رسانه‌های مغرض بیگانه و غیرحرفه‌ای قدم برمی‌دارند و تصویری از ایران ارائه می‌کنند که گویا اگر کسی در کشورمان کوچکترین سخنی بر خلاف میل آن‌ها بر زبان بیاورد با سخت‌ترین تنبهیات و هتک حرمت‌ها روبرو خواهد شد و هیچ بخششی در کار نیست.

به گزارش ایسنا، در ادامه مطلب روزنامه «نوآوران» آمده است: بعید نیست شهروندان خارج از کشور که تنها مخاطب رسانه‌های مغرض خارجی هستند گمان ببرند، وقتی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام از هجمه و توهین در امان نیست شهروندان عادی اگر انتقادی و نظری داشته باشند چه بلایی بر سرشان خواهد آمد ولی بر همگان روشن است این وضعیت نه تنها تصویری واقعی از شرایط داخلی کشور ایران نیست بلکه نگاهی غلط به جامعه ایران است که متأسفانه توسط جریانی در داخل کشور نیز تغذیه می‌شود و گویا در یک همکاری ناخواسته با اپوزوسیون خارج از کشور برای آن‌ها خوراک تهیه می‌کنند.

ماجرا از چه قرار است؟

هرچند اگر بخواهیم به این سؤال پاسخ دهیم که ماجرا از چه قرار است، باید سال‌های دوری را مرور کنیم و به عقب برویم اما اگر بخواهیم سخن را کوتاه کنیم همین کافی که بگوییم ماجرایی هاشمی از آن جایی شروع شد که رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام کشورمان در اظهارنظری در سالگرد ورود امام خمینی (ره) به کشور نظرات خودش را نسبت به برخی از نهادهای کشور بیان و این‌گونه مطرح کرد که همه ارکان نظام مشروعیت خود را از مردم و امام خمینی (ره) دارند و باید به این مهم توجه داشته باشند و از یاد نبرند و آن را سرلوحه تصمیمات خود قرار دهند.

به محض خبری شدن نقطه‌نظرات هاشمی رفسنجانی تشکل‌ها سیاسی تا بن دندان مجهز دست به قلم شدند و علیه رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام سخن‌پراکنی کردند و انواع اتهامات و مسائل مختلف را متوجه ایشان کردند بدون آن‌که متوجه باشند که با این رفتار و منش خود چه تصویری از نظام جمهوری اسلامی ایران در آستانه و سالگرد ورود بنیانگذار آن ارائه می‌دهند که خواست اصلی جریان‌های اپوزوسیون است.

در همین راستا روز گذشته،‌ یکی از تشکل‌های دانشجویی با انتشار نامه‌ای دور از شأن مقامات جمهوری اسلامی ایران با ادبیاتی غیرقابل توجیه، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام را مخاطب خود قرار داد و هرچه دلش خواسته بود بر قلم خود جاری کرد.

درباره نامه

بدون تردید اگر این نامه توسط کسانی غیر از این تشکل و حتی در برابر فردی غیر از هاشمی رفسنجانی که در نظام مسئولیت مهمی دارد، نگاشته می‌شد با برخوردهای قانونی روبرو می‌شد. دانشجویان یکی از دانشگاه‌های کشور با ارسال نامه‌ای توهین‌آمیز به هاشمی رفسنجانی یک جلد قانون اساسی را نیز برای وی ارسال کردند. ادبیات این نامه علاوه بر آنکه به دور از شئون مقامات ایران بود، به دور از شأن و منزلت دانشجویان نیز بود. برای فهم ادبیات نامه کافیست به بخش‌هایی از ان اشاره شود.

در قسمتی از این نامه آمده است: «سخنان شما در حمله به شورای نگهبان، خواب از چشم دلسوزان انقلاب ربود و چشمان دشمنان بی‌حیای این مرز و بوم را به برق طمع روشن کرد.» حال این واکنش جریان این تشکل دانشجویی در شرایطی است که سخنان از زبان رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام جاری شده بوده است؛ کسی که بر اساس قانون اساسی اختیارات گسترده‌ای دارد و به طبع مورد قبول مقام معظم رهبری نیز بوده و ایشان وی را در این منصب انتصاب کرده‌اند.

در بخش دیگری از این نامه آمده است:‌ «بی‌تعارف، شنیدن این دست سخنان در حمله به شورای نگهبان از دهان اپوزیسیون لندن‌نشین نیز سخت بود چه رسد آن‌که بدانیم این سخنان را رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام اسلامی بیان کرده است! حق بدهید که هنوز هم نتوانیم این حجم از بی‌قانونی را در ابعاد واقعی آن هضم کنیم. حق بدهید هنوز هم مبهوت باشیم که چگونه یار امام بودن را در اوج عزت با حضیض اپوزیسیون نظام بودن به ثمن بخس مبادله نمودید...».

اما اتهامات و توهین‌های این نامه به بیانی عقده‌گشایی این جریان در برابر نفوذ مردمی هاشمی رفسنجانی بود. این جریان دانشجویی در بخشی از نامه خود نوشته است:‌ «بدانید که اگر قرار بود به‌جای رأفت اسلامی، به نص صریح وصیت‌نامه‌ امام عمل کنیم‌، در حال حاضر باید کنار فرزند مفسدتان مشغول خیرات مسکوکات زر بودید تا هتاکی به نهادهای قانونی کشور این رأفت را به پای ناتوانی نظام نگذارید».

نونهالان دوران هاشمی خاطره تعریف می‌کنند

روشن است که دانشگاه نباید پایگاه سیاسی احزاب باشد و جناح‌های سیاسی دانشجویان را بازیچه و مضحکه خود قرار دهند. نکته جالب نامه این تشکل دانشجویی در آن است که به احتمال زیاد نگارندگان آن متولدین حدود سالیان 1376 بوده‌اند، یعنی سال‌هایی که خبری از هاشمی رفسنجانی در کسوت ریاست جمهوری نبوده و همینطور نباید فراموش کرد که بخشی از استنادها و خاطرات مطرح شده مربوط به دورانی است که نویسندگان آن به احتمال زیاد طفلی بیش نبوده‌اند و منطقاً نباید قضاوت آن‌ها درباره مسائل برآمده از بازخوردی عینی باشد.

تنها برای ذکر مثال به همین موضوع بسنده می‌کنیم که در بخشی از نامه آمده است:‌ «شاید اگر در سالیان متعدد عمرتان به‌جای آنکه مشغول کتابت کیفیت اسکی‌سواری در سد کرج بودید، به خواندن قانون اساسی اهتمام می‌ورزیدید، امروز ما شاهد این چنین موضع‌گیری‌هایی از سوی شما نبودیم، لذا یک جلد قانون اساسی به‌ضمیمه برایتان ارسال می‌گردد.»

حالا باید به نظاره نشست و دید که این تخریب‌ها به جز نفع کوتاه‌مدت سیاسی و جناحی چه پیامدی برای این جریان‌ها خواهد داشت کسانی که هیچ وقعی به ارزش و اهمیت ریشه‌داران انقلاب نمی‌گذارند و تنها در بلندگوهای خود فریاد می‌زنند.
نظر شما