روایت صفار هرندی از "فتنه اکبر"
صفار هرندی گفت: فتنه اکبر چیست؟ آیا هر وقت به انتخاباتی نزدیک میشویم باید منتظر فتنهای باشیم؟ به یک معنا بله. اینجاست که بحث نفوذ برجسته میشود.
به گزارش ایسنا، مشرق نوشت: «عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در جمع دانشجویان دانشگاه افسری و تربیت پاسداری امام حسین (ع) به موضوع انتخابات پرداخت و بر حفظ روحیه قانونمداری در بین جناحهای سیاسی و همچنین استحکام وحدت درونی در بین جبهه اصولگرایی تأکید کرد.
او اصل انتخابات در کشور را یکی از عناصر قدرت برشمرد و گفت: در کشور ما انتخابات نهادینه شده است. انتخابات از یک طرف به عنوان راهی برای تصدی جایگاه مدیریت کشور و از طرف دیگر به عنوان یک موضوع مهم شناخته میشود. یعنی انتخابات برای ما هم طریقیت دارد هم موضوعیت. موضوعیتش در ابتدا این است که این نظام نقطه اتکایی از جنس بعضی نظامهایی که اتحادیههای منطقهای و جهانی آنها را حفظ کردهاند ندارد اما در کنار آن اتکاء به خداوند و پشتوانه مردم را داریم. اتکای به مردم پشتوانه نظام را تقویت میکند.
به عنوان مثال جمله مقام معظم رهبری در مورد کسانی که نظام را قبول ندارند، میتوانند در انتخابات شرکت کنند یعنی همان پشتوانه کشور. این رای امنیتآور و مشروعیتآور است و هنگامی که به این صورت درآمد زبان قاصران کوتاه میشود. پس رأی مردم علاوه بر مقبولیت بخشی به نوعی مشروعیت بخشی نیز دارد.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در ادامه با تأکید بر اصل پذیرش حضور آراء مختلف در تبلیغات انتخاباتی گفت: از اول انقلاب تنوع و کثرت سیاسی را قبول کردیم. این تنوع را حضرت آقا نیز بر آن صحه میگذارد. البته این تکثر ویژگیهایی دارد. این تنوع باید در چارچوب اصول شناخته شده نظام باشد.
همان طور که حضرت آقا منظور خودشان از مشارکت کسانی که نظام را قبول ندارند، مشارکت در رأی دادن عنوان کردهاند نه حضور در مراکز حساس تصمیمگیری کشور. رئیس جمهور یا رئیس مجلس با وجود اختلاف سلائق باید از افراد وفادار به نظام باشند.
ممکن است در سیاستهای اقتصادی یا خارجی و.. اختلاف در روش باشد اما در اصل نظام نباید اختلافی داشته باشند. به عبارتی نباید راه تسلط کافران بر مسلمانان را هموار کنند (قاعده نفیسبیل). گروههای سیاسی به طور طبیعی به وجود آمده و یک چیز مصنوعی و القائی نبوده است. مشربهای سیاسی از همان اول انقلاب وجود داشته است.
حتی در حزب جمهوری اسلامی که از یاران وفادار به نظام بودهاند شاهد فراکسیونبندی و تنوع بودهایم. یا مثال دیگر آن سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی است که ردیهای بر آن سازمان انحرافی و التقاطی مجاهدین خلق بود. علت آن در تفاسیر متفاوت درباره موضوعات مختلف از جمله قضیه ملی شدن صنعت نفت بود. یا این که برای دکتر شریعتی بزرگداشت برگزار شود یا نشود. این تنوع اشکالی ایجاد نمیکند بر فرض این که ته همه این بحثها وفاداری به انقلاب و اسلام و ایران است. این ویژگی را گاهی اوقات حضرت آقا به عنوان "خودیها" یا همان وفادار به نظام از آنها یاد میکند.
بنا بر این نظام از تکثر نمیترسد بلکه کسانی از این فرصت مشروعیت بخش نظام سوءاستفاده کرده و به نظام ضربه زدهاند. مثال آن سران فتنه بودند که در بین راه با ضدانقلاب پیوند خوردند. اینجا دیگر رقابت مشروع نیست بلکه پیوند بین داخل و خارج ضدانقلاب بود و این پذیرفتنی نیست. به تعبیر حضرت آقا کدام کشور اجازه میدهد که اپوزیسیون با استفاده از امکانات نظام، نظام حاکم را از بین ببرد؟ اگر چنین اتفاقی بیفتد شخص یا گروه هنجارشکن مطرود خواهند شد. بنا بر این رقابت بین اصولگرا و اصلاحطلب پذیرفتنی است. همچنان که تعداد تأیید صلاحیت شدههای اصلاح طلب 2.5 برابر تعداد نمایندگان مجلس است.
او در ادامه به جوسازیها در مورد رد صلاحیت شدهها پرداخت و گفت: علت رد صلاحیتها و جوسازی برخی از اصلاحطلبان در این زمینه کسانی هستند که اصل انقلاب را قبول نداشته یا دستشان به فتنه ۸۸ آلوده است. نظام به چنین کسانی میگوید از آنجا که خاستگاه فتنه جبهه اصلاحات بود و لزوماًهر اصلاح طلبی فتنهگر نیست و یک عده فتنهگر آشکار بودند و عدهای دیگر متهم هستند که در کنار آنها بودند اما از آنها فاصله نگرفتند پس در نگاه نخست باید همه آنها را متهم دانست، زیرا همین کسانی که سکوت کردند در فرصت مناسب ممکن است در زمین ضدانقلاب بازی کنند.
حرف نظام این است که موضع خود را روشن کنند و نظام سادهلوح نیست که به هر کسی اجازه دهد وارد مراکز حساس تصمیمگیری شود. از اینجاست که دفاع از شورای نگهبان واجب است. شورای نگهبان دروازهبان اصلی نظام برای گل نخوردن از دشمن است. این جایگاه شناخته شدهای برای همه دنیاست. همه دنیا پذیرفتهاند که چنین نهادی برای جلوگیری از غیر وجود داشته باشد. حتی در غرب نیز یک مسلمان با پذیرش کامل نظام لائیک غرب، حق نمایندگی مجلس را دارد.
صفار هرندی در ادامه سخنان خود به نکته مهم دیگری در مورد انتخابات آینده اشاره کرد و گفت: نکته سوم: فتنه اکبر چیست؟ آیا هر وقت به انتخاباتی نزدیک میشویم باید منتظر فتنهای باشیم؟ به یک معنا بله. اینجاست که بحث نفوذ برجسته میشود.
انواع نفوذ (نظامی، امنیتی و...) در گذشته جواب نداده است و دشمن امروز به نوع دیگری از نفوذ روی آورده است و آن استفاده از فرصت دموکراسی است. یعنی به صحنه آمدن مردم و نفوذ دادن عناصر نامطلوب به داخل نظام است که در نهایت به کودتا یا انقلابهای سفید، مخملی و... منجر شود.
دشمن در حال حاضر به دنبال چنین فرصتی است. بنا بر این دستگاههای نظارتی و اطلاعاتی و مردم باید هوشیار باشند. این حیله برای افراد ضدانقلاب خارجنشین محتملتر است اما برای آن گروه جاهطلب داخلی و فرصت طلب که انتخابات را برای چنگاندازی به مسئولیتها فرض کرده است و در انتخابات ۸۸ به فتنه مشهور است، رویکرد متفاوتی با گروه اول خواهد داشت، زیرا تجربه کردند که همبستگی بین داخل و خارج یا کشاندن مردم به کف خیابان نمیتواند کارایی داشته باشد.
آنها در انتخابات ۸۸ فکر کردند با خروج آنها از حاکمیت، نظام فرو خواهد پاشید ولی مشاهده کردند که چنین چیزی اتفاق نیفتاد. بنا بر این در حال حاضر همان کسانی که طبل خروج از نظام را برای منزوی کردن نظام میزدند الان در حال برگشتن هستند و شعارشان این است که باید در انتخابات شرکت کرد و این موضوع را به دوستان بیرونی خود نیز گوشزد میکنند. برای همین است که الان نقششان را در فتنه انکار میکنند.
صفار هرندی در ادامه بحث خود را با سوالی ادامه داد و گفت: آرایش جریانات سیاسی امروز چگونه است؟
وی گفت: جبهه اصلاحات بعد از فتنه تا حدود زیادی مشروعیت خود را از دست داده بود. این جریان مدیون رهبری انقلاب است. زیرا هر وقت افرادی پیشنهاد حذف کامل سران این جبهه را میدادند حضرت آقا با این قضیه مخالفت میکردند و با حذف این جبهه و عدم تنوع سلائق مخالف بودند و توصیه ایشان این بود که مردم به مرور آگاه شوند که برخی از اعضای این گروه چه خیانتی به ملت و نظام کردهاند.
بنا بر این اصلاحات بعد از این قضایا چارهای جز برگشتن به داخل نظام نداشته است. این جبهه برای مشروعیت بخشی دوباره خود واسطهتراشی میکند یا میانجی پیدا میکند. میانجی در اینجا به این معنا است که چون خود نمیتواند به میدان وارد شود کسی دیگر را به جای خود وارد میدان میکند.
در انتخابات ۹۲ جبهه اصلاحات پشت دولت آقای روحانی جای گرفتند. با وجود تفاوت سازمانی جریان آقای روحانی با جبهه اصلاحطلبان، مشرب و روش ایشان به اصلاحطلبان نزدیک بود. همین که کسی با مشرب آنها و مشروع از داخل نظام معرفی شد، فرصتی بود برای آنها. ورود آنها به نظام از این طریق میسر شد.
آیا همیشه این طور خواهد بود؟ این پرسشی بود که به هنگام نزدیک شدن انتخابات بین اعضای اصلاحطلب اتفاق افتاده است. گروه تندروی آنها به مستقل بودن اصرار ورزیده اما گروه عاقلتر آنها روند فعلی را مناسبتر میدانند.
جریان اعتدال نیز به این نتیجه رسیده که مدیون بودن و تمسک جستن به این و آن نمیتواند آینده خوبی برای آنها داشته باشد. این کنایهها از افراد مختلف و مشهور بارها تکرار شده است که آقای روحانی نباید فراموش کند که چه کسانی ایشان را در انتخابات حمایت کرده است. از اینجاست که آقای روحانی حزب اعتدال و توسعه را به وجود آورده و به تقویت آن پرداخته است.
خوشبختانه این اتحاد در جمع اصولگرایان با جلسات متعدد در حال نتیجه دادن است. اگر یک جریان در این زمینه هماهنگتر عمل کند نتیجه بهتری خواهد داشت. در نهایت باید به فرمایشات مقام معظم رهبری اشاره کرد که فرمودند: اگر اصل بر قبول نکردن مخالف بود برای پیامبر(ص) نیز جز ۷ یا ۸ نفر پیرو به وجود نمیآمد. بنا بر این تحمل نظرات مخالف اشکالی نداشته و تنوع پذیرفتنی است اما همه باید به اصل نظام پایبند باشند و این خط قرمز نظام است.»
نظر شما