نکتهای کمتر گفتهشده درباره «مدرس»
یکی از چهرههایی که مرحوم امام (ره) همواره از ایشان به نیکی و بزرگی یاد میکرد و حتی توصیه کرده بود بر نخستین اسکناس جمهوری اسلامی ایران، تصویر او نقش بندد، مرحوم آیتالله سیدحسن مدرس است. این دلبستگی فراوان امام به مدرس، با توجه به علایق سیاسی آن دو، معنای خاصی دارد که باید آن را بررسی کرد. در شخصیت مدرس چه امتیازی نهفته بود که امام تا ایناندازه به او ارادت میورزید؟
به گزارش صدای ایران، احمد مسجدجامعی با این مقدمه در «شرق» نوشت: همیناندازه خوب است بدانیم که علمای طراز اول آن زمان، حضور او را در مجلس برای تأمین مشروعیت دینی مصوبات، کافی دانستند.
گاهی فعالیتهای سیاسی مدرس مانع از شناخت درست چهره علمی و فقاهتی او میشود. در عین حال مدرس میگفت ایرانی باید سیاستش هم ایرانی باشد. یکی از نکتههای برجسته در فعالیتهای سیاسی مدرس، مخالفت او با قرارداد ١٩١٩ است که در واقع دولت آن زمان به ریاست وثوقالدوله طرح کرده بود. مدرس به دلیل تضاد این قرارداد با استقلال ایران، با آن سخت مخالفت کرد اما مخالفت او به ضدیت با عاقدان قرارداد منتهی نشد.
پیش از مخالفت مدرس با این و آن، باید بر فهم متفاوت او از سیاست تأکید کرد. این فهم سیاسی در آنجا خود را نشان داد که وثوقالدوله مدتی پس از سقوط کابینهاش، به عنوان وزیر در دولت مستوفیالممالک معرفی شد. در اینجا مدرس با تأکید بر مخالفت جدی و اساسی خود با قرارداد ١٩١٩، از وثوقالدوله دفاع کرد و لابهلای سخنان خود به نکتههایی اشاره کرد که اکنون پس از گذشت نزدیک به صد سال از آن بیانات، برای همگی درسآموز است و این نکته مهمی است چون مرد سیاسی و تحصیلکردهای مانند دکتر مصدق در ضدیت با وثوقالدوله تا آنجا پیش رفت که به او نسبت خیانت داد.
درایت سیاسی و اجتماعی و تدین عمیق مدرس را باید در روش و رفتارهای کلیتر او دید: مدرس نهتنها بههیچوجه از سلاح و موقعیت فقهی برای نسبتدادن ایمان و کفر به دیگران بهره نبرد بلکه اجازه نداد به قول خودش، مخالفت در عرصه «نظر» و اختلاف در امور سیاسی موجب طرد و نفی کلی رجال مملکت شود زیرا عقیده داشت در این صورت بلایی که بر سر ایران خواهد آمد، بهمراتب ویرانگرتر از عقد قرارداد و امثال آن خواهد بود.
جالب است که مدرس حتی در برابر روشنفکرانی ایستاد که جوش و خروش زیادی برای قلع و قمع شخصیتهای متنوع سیاسی بهکار میبردند. مدرس میتوانست با استفاده از این فرصت، رقبای سیاسی را از میدان به در کند اما چنین نکرد و بهعکس در موضع دفاع از ایشان ایستاد. مدرس در پایان نطق معروف خود، چنین گفت: برای ما هیچ مشکلی ندارد که از منافع وجودی این اشخاص، صرفنظر و همه را مطرود و مردود کنیم ولی به عقیده من، بعد از آنکه اصل قرارداد از بین رفته و موضوع منتفی شده است، باید حب و بغضها را هم فراموش و از منافع وجودی آنهایی که سنگ آن را به سینه زدهاند، به نفع جامعه استفاده کنیم.
به نظر میرسد نقطه ثقلی که مدرس بر آن میایستاد و تأکید میکرد، همین نفع جامعه است که نام مدرس را در تاریخ ایران و روحانیت جاودانه کرده است.
نظر شما