شعری در وصف رد صلاحیت ها (طنز)
مجید مرسلی، ردصلاحیتهای اخیر در روند انتخابات مجلس دهم را دستمایه شعری طنز قرار داده است.
صدای ایران - به نقل از انتخاب، این شعر را در ادامه میخوانید:
«از همان روز که من رد شدهام
در نگاه دگران بد شدهام
دوستانم همگی میخندند
دائما وصله به من میبندند
در و همسایه ز من رو گردان
چهرهها درهم و دلها نگران
رفته از خانه من همسر من
برده همراه خودش دختر من
گفتم ای همسر بی مهر و وفا
علتش چیست که رفتی حالا؟
مدعی گشت فریبم دادی
تو در این کار، عجب استادی!
حال باید که پس از این همه سال
رو شود دست تو در این احوال؟!
التزام تو به آیینت کو؟
مذهبت کو؟ تو بگو دینت کو؟
سالهایی که به مشهد رفتی
دم به دم رفتی و ممتد رفتی
همه از روی ریاکاری بود؟
مثل یک فیلم، سیهکاری بود؟
سالها بود که مرتد بودی؟
و در این کار سرآمد بودی؟
کور بودم که ندانستم من
با تو پیمان وفا بستم من
حال شورای نگهبان عزیز
عالمند و همگی اهل تمیز
مچ تو باز نمودند اکنون
گر چه بودی به درون دیگرگون!
رد نمودند صلاحیت تو
برملا شد ز تو شخصیت تو
گفتم ای یار چه میگویی تو؟!
زین گذرگاه چه میجویی تو؟!
سالها خدمت میهن کردم
کس نکرد آن همه که من کردم
چون صلاحیت من رد شده است
اهل ایمان همه مرتد شده است؟!
مانده ام تا که چه تدبیر کنم؟
به که من ناله شبگیر کنم؟
گفت اینها همه لاف است و دروغ
بردی از زندگی من تو فروغ
یا طلاقم بده ای بیایمان
یا که راحت کن و جانم بستان»
نظر شما