بررسی تحرکات عربستان سعودی و تاثیر آن بر توافق هستهای
برجام؛ از زهر تا پادزهر
ایران و 1+5 و دیگر کشورهای جامعه بینالملل بیش از هفت ماه است که خود را برای دوران پسابرجام آماده میکنند.
مخالفان منطقهای و بینالمللی برجام آخرین ترفندهایشان را برای جلوگیری از اجرای برجام یا اعمال محدودیت بر سر آن به کار گرفتند. در این میان نیز به یکباره دستانی در خانه آتشی به پا میکنند که آتش آن تنها تنور مخالفان بیرونی برجام را گرم میکند.
به گزارش ایسنا، تعرض به سفارت عربستان در تهران در حالی که انتظار بود اعدام شیخ النمر در افکار عمومی دنیا از سوی ملتهای مسلمان و شیعی عرصه را بر سعودیها و سیاستهای سرکوبگرانهشان تنگ کند، آبی بود که به گفته برخی، عدهای خودسر به آسیاب مخالفت عربستان و رژیم صهیونیستی با برجام ریختند.
ایران در پنج سال گذشته که از شروع بحران سوریه می گذرد همواره در مقابل سیاستهای خصمانه عربستان و همپیمانان منطقهای و غربیاش سیاست "مدارا" را در پیش گرفته است و این سیاست بر روابط دو جانبه به ویژه در موضوع تعرض به دو نوجوان ایرانی و فاجعه منا نیز خود را نشان داد.
"مدارا" با سعودیها امری متعلق به دوره جدید نیست، بلکه تمامی دولتهای بعد از انقلاب همواره در محور مدارا و تعامل با این کشور بزرگ عرب و مسلمان قرار داشتهاند. این سیاست حتی در دولت محمود احمدینژاد که به طور رسمی سیاست تهاجمی را در سیاست خارجی دنبال میکرد به روشنی وجود داشت و در سالهای بعد از شروع بحران سوریه با توجه به مواضع متفاوت دو کشور روابط تهران - ریاض "استخوان لای زخم" بوده است.
پس از توافق هستهای، رفتوآمد هیاتهای سیاسی و اقتصادی به ایران افزایش یافت و از سویی با وجود مخالفت شدید عربستان، ایران به مذاکرات بینالمللی سوریه دعوت شد و نقشآفرینی ایران در این مذاکرات توانست گفتوگوها را در بخشهای مهمی پیش ببرد، اقدام عدهای شناخته شده با هویت نامشخص در تعرض به سفارت عربستان سعودی به دردسر جدید دولت و دستگاه دیپلماسی تبدیل شد.
هر چند دولت با سعه صدر و حفظ حرمت معترضان به اعدام شیخ النمر مساله را تاکنون مدیریت کرده است اما این موضوع به تمایل قبلی و تلاش عربستان برای متشنج کردن روابط با تهران کمک کرد تا مقامات این کشور از آب گلآلود ماهی بگیرند و از سویی با یک تیر دو هدف را نشانه بگیرند تا علاوه بر اعدام شیخ النمر (که از سرشناسترین مخالفان آل سعود بود)از واکنش به آن به عنوان فرصتی استثنایی برای قطع روابط سیاسی با ایران استفاده کند.
بنا بر این گزارش، شاید در نگاه نخست تعرض به سفارت عربستان و قطع روابط سیاسی دو کشور ارتباطی مستقیم بر برجام نداشته باشد اما بررسی ابعاد داخلی و بینالمللی این موضوع از تاخیر در اجرای برجام تا اختلال در روند برداشته شدن تحریمها در پسابرجام، بیانگر تاثیر آن به لحاظ سیاسی و اقتصادی است.
یکی از مهمترین اهداف و اقدامات حسن روحانی قبل از انتخابات و بعد از آن عبور از بحران "ساختگی" هستهای بودکه بیش از یک دهه به طول انجامیده بود و در سالهای اخیر تشدید تحریمهای یکجانبه و چندجانبه علاوه بر تحریمهای بینالمللی به واسطه فعالیتهای هستهای باعث شده بود تا مناقشه هستهای علاوه بر تعاملات و روابط سیاسی منطقهای و بینالمللی بر فعالیتهای اقتصادی ایران نیز شدیدا اثر سوء بگذارد. پس از روی کار آمدن دولت یازدهم، روحانی به همراه محمدجواد ظریف، رییس دستگاه دیپلماسی دولتش تلاش جدیدی را برای خروج از بنبست مذاکرات هستهای آغاز کردند و پس از فراز و نشیبهای فراوان در نهایت بعد از دو سال ایران و 1+5 به راهحلی جامع برای حل مساله هستهای دست یافتند.
صدای منتقدان داخلی مذاکرات هستهای و توافق هستهای در دوره جدید که در گروهها و تشکلهای مختلف و در میان شخصیتهای سیاسی کشور نیز وجود داشتند در این مدت همواره بسیار رسا به گوش رسیده بود. شاید تصور بر این بود که با ورود ایران به اجرای تعهدات هستهای خود در چارچوب برجام، آبها از آسیاب مخالفت با برجام افتاده باشد، اما اقدام کنگره آمریکا در ایجاد محدودیت ویزا برای شهروندان 38 کشور دنیا که به ایران سفر میکنند از یکسو و اقدام برخی در تعرض به سفارت عربستان در تهران، دیپلماسی هستهای را در ادامه راه با مشکلاتی مواجه کرد که به طور مستقیم و غیرمستقیم برخی از سوی آمریکا و برخی به دست عدهای در ایران ایجاد شد.
قطع رابطه با عربستان هر چند به طور مستقیم بر برجام و اجرایی شدن آن تاثیر ندارد، اما بدون شک فرصت و تمرکز لازم در وزارت امور خارجه به عنوان مجری اجرای برجام را محدود خواهد کرد.
مناسبات ایران و عربستان بیش از چهار سال است که در موضوعات منطقه از جمله سوریه، بحرین، یمن، عراق و نیز مذاکرات هستهای دچار تنشهای بسیار شده بود.
ائتلاف و اتحاد عربستان با همراهان منطقهایاش (ترکیه و قطر) در فشار به دولت فعلی سوریه پس از ماهها و سالها تلاش به نتیجه دلخواهشان نرسید و در نهایت عربستان به تنهایی و البته با جلب حمایت کشورهای عربی و غربی سیاستهای خصمانه خود علیه سوریه و دیگر کشورهای منطقه را تاکنون پیش برده است. در این میان علاوه بر تنش میان ایران و عربستان بر سر سوریه و یمن، تصمیمگیران سعودی از مذاکرات هستهای و ایجاد اختلال در روند و نتیجه کار با همراهی متحد استراتژیک بزرگ خود یعنی آمریکا غافل نبودهاند.
آخرین و مهمترین اخلال عربستان در روند مذاکرات هستهای پس از مذاکرات مقامات این کشور با مقامات آمریکایی برای حمله به تاسیسات هستهای ایران که در اسناد ویکیلیکس منتشر شد، کاهش قیمت نفت در بحبوحه مذاکرات هستهای در آذرماه سال 1393 (نوامبر 2014) بود که به شدت با واکنش ایران مواجه شد.
اقدامی که از سوی ایران و بسیاری از صاحبنظران غربی، تحریمی فراتر از تحریمهای یکجانبه و همهجانبه اروپا و آمریکا علیه ایران قلمداد شد.
تنشها میان ایران و عربستان بعد از آنکه خبر تعرض دو مامور امنیتی سعودی در فرودگاه جده به دو نوجوان ایرانی منتشر شد و احساسات مردم را به شدت برانگیخت و نیز فاجعه منا که در هر دو حادثه مقامات سعودی حاضر به عذرخواهی نشدند به شدت افزایش یافت.
با این حال دو راهی مذاکرات سوریه تنها جایی بود که بعد از چهار سال ایران و عربستان را پشت یک میز مذاکره نشاند.
حضور ایران در مذاکرات صلح سوریه با حمایت قاطع تمامی کشورهای درگیر در بحث سوریه و نیز آمریکا رو به رو شد، به طوری که عربستان یارای مخالفت با این تصمیم سیاسی که تحتالشعاع توافق هستهای ایران و 1+5 بود را نداشت.
با این حال این حضور به معنای پایان اختلافنظرها میان تهران و ریاض نبود و دامنه بحثهای دو وزیر خارجه به بیرون از اتاق مذاکرات نیز کشیده شد.
به نظر میرسد از آنجایی که حاکمان جدید سعودی راهکاری عملی برای مقابله با افزایش قدرت ژئوپلیتیکی ایران نداشتند به دنبال بهانهای برای قطع روابط بودند تا به دنبال آن بتوانند پروژه ایرانهراسی خود را ادامه دهند.
حسین جابری انصاری، سخنگوی وزارت خارجه در آخرین اظهارات خود درباره تعرض به سفارت عربستان در تهران گفته است که "به طور معمول وقتی حادثهای رخ دهد که در مورد آن آمادگی وجود نداشته باشد جمع و جور کردن دیپلماتها ظرف یک روز آسان نیست و زمان میبرد ولی عربستان با توجه به این که از قبل منتظر ساعت صفر بود خیلی سریع دیپلماتهای خود را جمع کرد و یک روزه از ایران خارج کرد ."
این اظهارات به خوبی حاکی از آن است که مقامات سعودی در ماههای گذشته خود را آماده خروج از ایران با تمامی امکانات سیاسی، دیپلماتیک و مالی کردهاند.
اعتراض ایران به زندانی شدن شیخ النمر و تلاش برای جلوگیری از اعدام این روحانی شیعی سعودی در مجامع مختلف بینالمللی از ماهها پیش ادامه داشته است و پیشبینی این که با اعدام وی واکنش ایران چه خواهد بود کار سختی نبوده است.
برخی خبرها حاکی از آن است حکام سعودی قبل از اعدام شیخ نمر اقدام به خارج کردن دیپلماتها و فروش اموال منقول و غیرمنقول خود در تهران کرده بودند و حتی با مالکان اماکن دیپلماتیک خود در ایران تصفیه حساب کرده بودند و با آسودگی منتظر مرحله آخر برنامه خود برای قطع روابط با ایران بودند.
در عین حال سوال اساسی از مقامات سیاسی و امنیتی کشور که هنوز پاسخ داده نشده این است که چرا باید اجازه دهیم سناریوی عربستان به سادگی در کشور پیاده شود و صدای اعتراض ایران و دیگر مسلمانان شیعی در دنیا در کمتر از 24 ساعت در نطفه خفه شده و به جای آن صدای اعتراض به ایران به دلیل مماشات در حفاظت از اماکن دیپلماتیک به گوش برسد؟
بسیاری از کارشناسان منطقهای بر این نظرند که عربستان سعودی به شدت از توافق هستهای ایران با 1+5 و برداشته شدن محدودیتهای سیاسی و اقتصادی علیه آن متضرر و عصبانی است.
در حالی که تصور میشد سیاست کاهش قیمت نفت برای حدود 4 ماه ادامه یابد اما این سیاست به سختی تاکنون دنبال شده که ضرر آن نه تنها برای ایران که در بلندمدت متوجه خود سعودیها خواهد شد کما اینکه اکنون این کشور با کسری بودجه 98 میلیارد دلاری مواجه است. شاید عربستان از این ناحیه متضرر شود اما کارشناسان نفتی معتقدند عربستان قادر به ادامه حیات با قیمت فعلی (30 دلار) است، بنابراین این ایران است که در صورت برداشته شدن تحریمها نیز همچنان در تنگنای اقتصادی باید دست و پنجه نرم کند.
برخی تحلیلگران سیاسی و بینالمللی معتقدند، اقدام عربستان در قطع رابطه با ایران در چارچوب فصل جدیدی از "دشمنتراشی" در منطقه و متشنج کردن فضای منطقه علیه ایران در بین کشورهای همسو و همپیمان با این کشور است تا با اجرای برجام شکست و عصبانیت خود را به نحوی جبران کرده باشد.
به نظر میآید کمترین تاثیر منفی قطع رابطه ایران و عربستان و تنش به وجود آمده در پس این مساله، تاخیر در اجرایی شدن برجام است.
مقامات ایرانی از چندی پیش از اجرایی شدن برجام در اوایل دی ماه سخن گفته بودند حال آن که به روزهای پایانی دیماه نزدیک میشویم. دولت حسن روحانی و دستگاه دیپلماسی متبوعش با پیگیری سیاست "تعامل سازنده" اولویت خود را آشتی و گسترش روابط با کشورهای همسایه، منطقه و فرامنطقهای قرار دادند و شاید مماشات دستگاه دیپلماسی و دولت در اظهارنظرها و واکنش به اقدامات برخی کشورها به ویژه عربستان سعودی ناشی از تلاش دولت برای محقق ساختن این سیاست بوده باشد. اما بدون شک تعلل و قصور در محافظت از اماکن دیپلماتیک از سوی مقامات امنیتی و سیاسی در حالی که پیشبینی این امر از مدتها قبل و ساعتها قبل از حمله به سفارت صورت گرفته بود نوعی سنگاندازی پیش پای سیاست تعاملی دولت به جای سیاست تقابلی و تهاجمی است.
درحالی که ایران سعی داشت در مجامع بینالمللی و در داخل صدای ملتهای مسلمان علیه سیاستهای تفرقهافکنانه سعودی در کشورش و نیز در منطقه را به گوش دنیا برساند با پاتک نیروهای خودی مجبور شد در چارچوبهای دیپلماتیک بینالمللی به خاطر تعرض به سفارت عربستان عذرخواهی کند.
از نگاهی دیگر تنش در روابط ایران و عربستان میتواند در تعاملات اقتصادی و مالی ایران در سطوح مختلف با توجه به تلاش این کشور برای همراه ساختن همپیمانان منطقهای و عربی خود به ضرر ایران تمام شود.
بسیاری از تعاملات اقتصادی و تجاری ایران با برخی کشورهای عربی منطقه به ویژه کویت قطر و امارات متحده عربی است که قطع یا کاهش روابط با این کشورها به شدت این تعاملات را در دوران پسابرجام متاثر میکند. با اجرای برجام تعاملات معطل مانده مالی، تجاری، بانکی و اعتباری ایران بعد از چهار سال از سرگرفته خواهد شد که در صورت محدودیت در روابط سیاسی و دیپلماتیک علاوه بر این که تعاملات دو جانبه ایران با این کشورها با اختلال مواجه میشود، بسیاری از کشورهای اروپایی و آسیایی که کشورهای عربی تسهیل کننده تعاملات مالی و تجاریشان هستند در تعامل با ایران با مشکل مواجه خواهند شد و محتملترین پیشبینی این است که هزینه تعامل با کشورهای اروپایی و آسیایی برای ایران بالا خواهد بود. اگر این مساله را به قانون محدودیت در صدو ویزا برای شهروندان 38 کشور دنیا از سوی آمریکا اضافه کنیم، برنامه فشار به ایران شکل ویژهای به خود خواهد گرفت. این درحالی است که کنگره آمریکا تلاشهایش برای فشار علیه ایران قبل و بعد از برجام را با جدیت دنبال میکند.
یکی از مهمترین اهداف و نتایج برجام برداشته شدن تحریمهای ظالمانه یکجانبه و همهجانبه اروپا و آمریکا علیه ایران بوده است که به گفته دولتمردان این هدف ضمن حفظ دستاوردهای هستهای کشور محقق شده است. هدفی که میتواند بعد از سه سال یکی از مهمترین و کلیدیترین وعدههای انتخاباتی حسن روحانی را در آستانه انتخابات مجلس شورای اسلامی محقق کند و به عبارتی با یک تیر دو نشان راهدف قرار دهد.سنگاندازی در برداشتهشدن تحریمها چه با تلاش نیروهای داخلی و چه بینالمللی و منطقهای این هدف را میتواند به ضد خود تبدیل کند.
تیم مذاکرهکننده هستهای کشورمان در هفت ماه گذشته تلاش داشتهاند فضاهای خالی بروکراتیک و فنی را پر کنند تا در روند اجرا شاهد هیچگونه نقض تعهدات و یا فرصتطلبی طرف مقابل نباشیم. اما کمتر کسی پیشبینی میکرد که با دست خود به سنگاندازی در این مسیر کمک کنیم.
به گزارش ایسنا، اگر برجام نبود، با توجه به همپیمانی عربستان و آمریکا چه بسا بار دیگر شاهد تشکیل کارناوال خودروهای سفیران مقیم تهران همانند آن چه در سال 1390 در حمایت از انگلستان در بازدید از باغ قلهک و سفارت انگلیس رخ داد میبودیم. از این رو می توان گفت اراده و حمایت آمریکا و اروپا و جامعه بین الملل از برجام و تلاش برای اجرای آن یکی از مهمترین دلایلی است که عربستان نتوانست با وجود همپیمانی با آمریکا و دوستانش در منطقه حمایت کشورهای عربی در خاورمیانه و منطقه را علیه ایران به واسطه حمله عده ای به سفارتش در تهران جلب کند. اگرچه برجام برای عربستان سعودی به مثابه زهر است اما در از بین بردن تلاش مخالفان این توافق پادزهر خود بوده است.
نظر شما