وقتی قاضی پروندههای قتل، قصاص نکرد
قتل، قاتل، مقتول، چه غمانگیز است؛ واژگانی غمافزا که هرکدام دنیایی سوال و حرف را به دنبال دارد. نمیدانم سرنوشت کدام غمانگیزتر است؛ قاتل یا مقتول؟ عاقبت کدام وحشتآورتر است؟
به گزارش صدای ایران، روزنامه قانون در ادامه نوشت: زمانی که با واژه قتل روبهرو میشوم افسوس میخورم و زمانی که با واژه اعدام مواجه میشوم وحشتزده میشوم؛ چراکه میدانم محکوم به اعدام باید سالیانی را در زندانی تنگ سپری کند؛ لحظه لحظه این سالها چوبه داری را تصور میکنم که روزی به زیر پایش خواهد رفت و بر آن آویخته خواهد شد و در خواب هم کابوس آن لحظه را ببیند که بالای دار جان خواهد داد.
نمیخواهم برای کسی که مرتکب قتلی شده است دلسوزی کنم یا او را بیگناه بدانم، تنها روزگار وحشتآور و غمانگیز اورا تصور و احساس میکنم که روزگار مقتول از او بهتر است. بعد به کسانی میاندیشم که قربانی اجتماع و شرایط نامساعد زندگی خود هستند و نوع زندگیشان آنان را به سمت ارتکاب جرم سوق داده است؛ کسانی که با سختی زندگی میکنند و سختتر میمیرند، کسانی که از زندگانیشان بهره نمیبرند و مرگشان هم به دلیل لحظهای اشتباه غیر قابل جبران، کابوسی عذابآور است.
در چنین مواردی به نظر میرسد عفو اگرچه سخت است اما گزینهای بهتر از قصاص است، چراکه فرصتی دوباره به متهم میدهد تا گوشهای از اشتباهات خود را جبران کند؛ فرصتی که شاید بتواند سرنوشت غمانگیز انسانی را تغییر دهد. درباره قصاص با یکی از قضات مهربان و پرسابقه کشور که تاکنون به بیش از چهار هزار پرونده قتل رسیدگی و برای آنها حکم صادر کرده است گفتوگویی داشتهایم که از نظرتان میگذرد.
نورالله عزیزمحمدی قاضی دادگستری درباره پروندههای منجر به قصاص اظهار کرد: اصولا رضایت سه مرحله دارد؛ مرحله مقدماتی، مرحله محاکمه و مرحله اجرای حکم که در بعضی موارد ولی دم در مرحله دادسرا گذشت میکند.
وی با بیان اینکه "در برخی موارد قضات در دادگاه از ولیدم تقاضای بخشش متهم را میکنند"، ادامه داد: البته ما درصورتی چنین موضوعی را مطرح میکنیم که مؤثر باشد، چراکه در برخی موارد به قدری قتل، فجیع است که در حقیقت قاضی توان طرح کردن این مسأله را ندارد. اما در مواردی که قتل ارتکاب یافته فجیع نباشد و زمینه و شرایط آن مهیا بوده باشد و احساس کنیم ممکن است از طریق صحبت با اولیای دم، محکوم از قصاص نجات پیدا کند، در این صورت قضیه عفو را مطرح میکنیم. در حقیقت میتوان گفت برای گرفتن رضایت ولیدم باید شرایط را سنجید و به موقع موضوع را مطرح کرد.
رضایت متهم در پرداخت دیه
این قاضی دادگستری با اشاره به اینکه گاهی اولیای دم قصد قصاص ندارند و تنها میخواهند حکم قصاص را بگیرند، تصریح کرد: معمولا در چنین شرایطی قصد ولیدم گرفتن مبلغ بیشتری به عنوان دیه در مقابل گذشتن از قصاص است.
وی درخصوص تعیین مبلغ دیه برای عفو محکوم گفت: با توجه به اینکه قصاص حق خاص ولی دم است و از طرف دیگر متهم باید برای پرداخت مبلغ دیه درخواست شده رضایت داشته باشد، تعیین مبلغ دیه در ازای عفو، به تراضی دوطرف واگذار شده است.
عزیزمحمدی با بیان اینکه معمولا درخواست مبالغ بالا برای دیه مربوط به زمانی است که خانواده متهم توان مالی زیادی داشته باشد، خاطرنشان کرد: به طور معمول زمانی که چند سال از روند رسیدگی به پرونده میگذرد اولیای دم کمی سرد شده و برای گرفتن مبالغ هنگفت اصرار نمیکنند بهویژه در صورت نامساعد بودن وضع مالی خانواده متهم.
این حقوقدان با تاکید بر اینکه "در بیشتر موارد اولیای دم مبلغی بیش از دیۀ تعیینشده در قانون میخواهند"، اظهار کرد: اگرچه دریافت دیه و قصاص هر دو حق ولیدم بوده و به انتخاب وی بستگی تام دارد، اما حقیقت این است که گرفتن مبالغ بسیار زیاد درست نیست اگرچه در صورت رضایت متهم مانعی برای آن وجود ندارد.
تقاضای قصاص برای احیای جامعه باشد
وی با اشاره به اینکه "قرآن، قصاص را حیات میداند"، گفت: زمانی که اولیای دم خواستار قصاص متهم هستند باید احیای جامعه و تقرب به خدا مدنظرشان باشد نه انتقام یا سودجویی.
عزیزمحمدی افزود: قضات به لحاظ اخلاقی وظیفه دارند که در صورت فراهم بودن شرایط، مسأله عفو را با اولیای دم مطرح کرده و به آنان تفهیم کنند که تا آخرین مرحله یا همان مرحله اجرای حکم میتوانند متهم را مورد عفو قرار دهند.
وی تاکید کرد: در مواردی که متهم دارای طفل صغیر، دختران جوان یا زن جوان است، بیشتر سعی میکنم ولیدم را به عفو و دریافت دیه راضی و توجه آنان را به این مسأله جلب کنم که در نبود متهم چه اتفاقات ناگواری برای خانواده وی پیش خواهد آمد، چراکه از نظر من قصاص در چنین مواردی اشتباه است.
این قاضی دادگستری با بیان اینکه "قوه قضاییه در راستای جلب رضایت خانواده مقتول نمیتواند اقدامی انجام دهد"، افزود: رضایت تنها به نظراولیای دم بستگی دارد.
عزیزمحمدی با اشاره به اینکه "در برخی موارد مقتول هم به نوعی در ارتکاب قتل مسبب بوده است"، خاطرنشان کرد: معمولا اگر اولیایدم با توضیحات قاضی به چنین نتیجهای برسند، از نظر اخلاقی و انسانی احساس میکنند که بهتر است از قصاص بگذرند و به دریافت دیه راضی میشوند.
انگیزه متفاوت، رأی متفاوت
وی ادامه داد: از نظر سنی هم میان شخصی باتجربه که مرتکب قتل میشود و جوان کمسنی که چنین عملی را مرتکب میشود، تفاوت است. گاهی با مواردی برخورد میکنیم که قاتل بسیار جوان و بیتجربه است. در چنین مواردی خانواده ولیدم از قصاص میگذرند بهویژه اگر خود دارای فرزندان کم سن و سال باشند.
عزیزمحمدی افزود: گاهی نیز خانواده به دلیل برخورد زمان اجرای حکم با مناسبتهای خاص از خون قاتل میگذرند؛ مثلاً مدتی پیش به دلیل اینکه اجرای حکم با شهادت یکی از ائمه معصومین همزمان شده بود، از قصاص گذشتند.
این قاضی دادگستری درباره قتلهای ارتکابیافته توسط زنان نیز گفت: معمولاً اینگونه قتلها به دلیل شهوترانی یا اشتباه اتفاق میافتد؛ مثلاً زن از همسرش به دلیل خیانت عصبانی میشود و بدون آنکه قصد کشتن وی را داشته باشد به او ضربهای میزند که منجر به مرگ همسر میشود، همچنین گاهی زن به همسرش خیانت کرده و با مرد دیگری رابطه برقرار میکند و برای آنکه شوهرش مانع وی نشود او را به قتل میرساند؛ گاهی نیز دلیل اینگونه قتلها مسائل مالی یا خانوادگی است.
وی تصریح کرد: در قتلهای ارتکابی، انگیزهها متفاوت است و به همین دلیل برای همه قتلها نمیتوان حکم قصاص صادر کرد و باید به انگیزه و شرایط ارتکاب یک قتل هم توجه کرد؛ چراکه در پروندههای قتل باید قانون، وجدان، رضایت خدا، حق اولیایدم و حق متهم را در نظر گرفت و به این نکته واقف بود که صدور رأی کار بسیار سختی است.
وظیفه داشتم قاتل پدرم را ببخشم
این حقوقدان در خصوص قتل پدرش اظهار کرد: چند سال پیش زمانی که از مأموریتی به تهران برگشتم، به من اطلاع دادند پدرم در خانه به قتل رسیده است. شواهد حاکی از آن بود که انگیزه قتل، سرقت بوده است. بعدها متهم که نوجوانی 17 ساله و معتاد به مواد مخدر بود، به دلیل عذاب وجدان به این موضوع اقرار کرد.
وی ادامه داد: من به عنوان شخصی که همواره از اولیای دم میخواهد که از قصاص بگذرند و با توجه به اینکه شرایط پرونده به گونهای بود که از نظر من قابل گذشت بود، شکایت نکردم و خانوادهام نیز به تأسی از من از قصاص گذشتند. تا جایی که میدانم، متهم پس از گذراندن دوران حبس آزاد شده است.
این قاضی دادگستری با بیان اینکه "متهم پرونده در سن کم معتاد شده بود"، خاطرنشان کرد: این جوان درجامعه ما به دلیل فقر و بیکاری معتاد شده است، پدرش او را رها کرده بود، بنابراین همه تقصیرها متوجه این فرد نیست و نمیتوان انتظار زیادی از وی داشت؛ به همین دلیل وی را قربانی اجتماع دانسته و از قصاص او گذشتم.
عزیزمحمدی با بیان اینکه "خوشبختانه این اقدام بسیار تأثیرگذار بوده است"، افزود: در برخی مواردی زمانی که اولیای دم متوجه میشوند من از قصاص قاتل پدرم گذشتهام، بیش از پیش از حرفهایم تأثیر میپذیرند و گاهی از این اقدام الگوبرداری کرده و از قصاص میگذرند.
نظر شما