"جاده صاف کنی بهشت" به چه معناست؟!
از وقتی حسن روحانی گفت نمی شود مردم را به زور به بهشت برد، برخی ائمه جمعه حملات شدیدی را علیه او آغاز کردند که به تفصیل در خبرها آمده است.
در این باره دو نکته قابل توجه و تأمل است:
1 - اگر سخنان روحانی را با بیانات رهبر معظم انقلاب که چند روز پیش از آن اظهار شد را مقایسه کنیم، در می یابیم که هر دو یک سخن گفته بودند. مقایسه کنید:
سخنان رهبر انقلاب در مورخه 23 اردیبشهت 93 : حاکم اسلامى میخواهد کارى کند که مردم به بهشت برسند؛ به سعادت حقیقى و اُخروى و عقبائى برسند؛ [لذا] راهها را باید هموار کند. اینجا بحثِ زور و فشار و تحمیل نیست؛ بحثِ کمک کردن است. فطرت انسانها متمایل به سعادت است، ما باید راه را باز کنیم؛ ما باید کار را تسهیل کنیم براى مردم تا بتوانند خودشان را به بهشت برسانند؛ این وظیفهى ما است، این کارى است که امیرالمؤمنین بار آن را بر دوش خود گرفته است و احساس وظیفه میکند که مردم را به بهشت برساند.
سخنان روحانی در 3 خرداد 93 : بگذاریم مردم خودشان راه بهشت را انتخاب کنند، نمیتوان با زور و شلاق مردم را به بهشت برد. پیامبر (ص) شلاق در دست نداشت، پیامبر (ص) بشیر و نذیر بود و ما نیز باید بشیر و نذیر باشیم.همه باید کاری کنیم که آرامش در جامعه حاکم باشد.
همان طور که ملاحظه می شود، هم رهبری و هم روحانی گفته اند که انتخاب راه بهشت باید با خود مردم باشد و هر دو به صراحت تمام تأکید داشته اند که این مهم، با زور محقق نمی شود.
حال چرا بعد از سخنان روحانی ، عده ای از ائمه جمعه به طور هماهنگ علیه وی تاخته اند، از عدم توجه به این حدیث علوی سرچشمه می گیرد که فرمود:انظر الی ما قال و لا تنظر الی من قال. (به آنچه گفته می شود بنگر ، نه به کسی که می گوید.)
وقتی این روایت از سوی کسانی که باید مبلّغ کلامی و عملی اش باشند نادیده گرفته می شود،نتیجه اش این می شود که "هر چه فلان مقام که ما دوستش نداریم گفت ، باید علیه اش بشوریم" و این بار ،قرعه به نام حسن روحانی افتاده بود.
خطبه های نماز جمعه ، همواره با این جمله شروع می شود:"اوصیکم بتقوی الله و نظم امرکم."
بی تردید اولین مخاطب توصیه به تقوا و نظم، خود خطبای محترم هستند و سپس بقیه مردم.
و قولی از قرآن کریم که فرمود: یا ایها الذین آمنوا ، لم تقولون ما لاتفعلون (ای کسانی که ایمان آورده اید، چرا بدانچه می گویید عمل نمی کنید؟!).
2 - در نهایت، بحث های آقایان به جایی رسید که رهبری و روحانی از قبل همان را گفته بودند. آخرین سخنان حجه الاسلام سید احمد خاتمی ،خطیب جمعه تهران را بخوانید: "رسالت حکومت دینی این است که جاده بهشت را صاف کند، ماموریتش هم این است حکومت وظیفه دارد جاده را هموار کند برای بهشتی شدن مردم."
جای شکرگزاری به درگاه احدیت است که آقایان نهایتاًبه همان جایی رسیدند که قبل از همه رهبر معظم انقلاب و سپس رئیس جمهور روحانی بدان تأکید داشته اند.
اگر کار حکومت ، جاده سازی به سمت بهشت باشد (که مجموع نظرات نهایتاً به اینجا رسید) می توان این گونه گفت که بعد از جاده سازی و ترغیب به حرکت بر روی آن جاده، حکومت دیگر وظیفه ای ندارد. (فذکّر انّما انت مذکّر،لست علیهم بمسیطر : "ای پیامبر! یادآوری کن، تو فقط یادآوری کننده هستی و بر مردم سیطره نداری " قرآن کریم، سوره غاشیه، آیه های 21 و 22)
برای تقریب ذهن، اگر یک مثال خاکی برای این مفهوم آسمانی بزنیم ، می توانیم بگوییم که اگر حکومت جاده ای مثلاً به سمت شمال احداث کند، راهِ عزیمت مردم بدانجا را تسهیل کرده است ولی هیچ وقت گروه های فشار را سراغ مردم نمی فرستد که به زور آنها را راهی شمال کند. حکایت حکومت و جاده و بهشت و مردم هم همین است. حکومت اسلامی جاده بهشت را هموار می کند ولی به ضرب و زور ، کسی را بدان جاده نمی فرستد و چنین حقی هم ندارد.
اما جاده صاف کنی بهشت، فقط با موعظه و خطابه نیست بلکه طبق تعالیم اسلام ، یکی از مهم ترین وظایف حکومت برای رستگاری مردم، تأمین معاش است و الّا اگر زندگی مادی مردم تأمین نباشد، سخن گفتن از بهشت چندان کارساز نخواهد بود.
مگر این روایت ها از پیامبر(ص) و ائمه اطهار(ع) نیست که فرمودند:"هر که معاش ندارد،آخرت هم ندارد" یا "نزدیک است که فقر به کفر بینجامد" یا "اگر فقر از دری وارد شود ایمان از در دیگر خارج می شود" و ...؟
بنابراین، اگر دولتی بخواهد با اصلاح روابط بین المللی کشور ، کاهش نرخ تورم ، افزایش صادرات ، رونق تولید و نظایر این ها ، معیشت مردم را ارتقا دهد، دقیقاً در راستای دینداری مردم و جاده صاف کنی بهشت کار کرده است ولی برخی این ها را نمی بینند و فکر می کنند جاده صاف کنی بهشت ،یعنی بگیر و ببند و ایجاد محدودیت و سانسور.