پیچیده شدن معمای قتل مرد کر و لال
دادگاه مردی را که متهم بود به زن و شوهری کر و لال حمله کرده و مرد را به قتل رسانده از این اتهام تبرئه کرد، اما پرونده همچنان مفتوح ماند و تحقیقات دراینباره ادامه دارد.
به گزارش شرق، سه سال قبل مأموران بیمارستانی در فشافویه به پلیس خبر دادند مردی زخمی که به بیمارستان آورده شده بود، جانش را از دست داده است. وقتی پلیس به بیمارستان رفت، پزشکان گفتند مقتول تیر خورده و زمانی که او را به بیمارستان آوردند، جانش را از دست داده بود. بااینحال، تلاش برای احیای او آغاز شد، اما بینتیجه ماند. با انتقال جسد به پزشکی قانونی کارآگاهان پرونده تحقیقاتی را برای پیداکردن عامل جنایت آغاز کردند.
آنها متوجه شدند مقتول کرولال بوده و با همسرش که او نیز این نقص را دارد از مشهد به تهران آمده و قصد داشتند چند روزی را در تهران بمانند که در راه به آنها حمله شده و به قتل رسیده است. همسر این مرد که بهسختی میتوانست منظور خود را برساند، جملاتی را روی کاغذ نوشت که توانست سرنخی را به مأموران بدهد. این زن نوشت: من و شوهرم از مشهد به سمت تهران آمدیم. در راه از ماشین پیاده شدیم تا در منطقه شریفآباد که جای خوشآبوهوایی بود، چای بخوریم و کمی استراحت کنیم. وقتی من چای ریخته و کنار شوهرم نشسته بودم مردی با اسلحه ما را تهدید کرد و پول خواست.
به او گفتیم پولی نداریم اما حرفمان را قبول نکرد. وقتی خواست وسایل ما را بردارد شوهرم مقاومت کرد و بعد با تفنگ بهسوی شوهرم شلیک کرد. من هم بهسختی توانستم اورژانس را خبر کنم و وقتی شوهرم را به بیمارستان بردند، گفتند او مرده است. این زن مشخصاتی از فرد قاتل به مأموران داد تا تحقیقات گستردهای برای شناسایی او آغاز شود. پلیس ابتدا همه کسانی که در منطقه شریفآباد سلاح داشتند را شناسایی کرد. بعد هم مشخصات این افراد را با مشخصاتی که همسر مقتول داده بود مطابقت داد و چند نفر در این رابطه دستگیر شدند. همسر مقتول نتوانست در میان این دستگیرشدگان با اطمینان بگوید چه کسی قاتل است و همگی آنها آزاد شدند، اما زمانی که پلیس جوانی به نام پوریا را بازداشت کرد که دو اسلحه در خانهاش داشت و مشخصاتش با فردی که زن جوان گفته بود همخوانی داشت، همسر مقتول باصراحت اعلام کرد او قاتل است.
اصرارهای این زن و بازجوییهایی که مأموران انجام دادند پوریا را وادار به اعتراف کرد او گفت: برای سرقت سراغ این زن و شوهر رفتم و چون مقاومت کردند، به سمتشان شلیک کردم. همین اعترافات کافی بود تا پوریا باوجود اینکه دوباره اعترافش را پس گرفت در بازداشت بماند. هرچند مدارک دیگر به نفع این مرد جوان بود و کارشناسان اسلحه بعد از بررسی سلاحهایی که از خانه متهم پیدا شده بود اعلام کردند به نظر میرسد از هیچکدام از سلاحها گلولهای بهتازگی شلیک نشده و اگر هم گلولهای شلیک شده چون لوله تمیز شده اثری باقی نمانده است، اما متهم همچنان در بازداشت ماند و کیفرخواست قتل عمدی صادر شد.
متهم برای رسیدگی به پروندهاش به شعبه هشتم دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. وقتی جلسه رسمیت پیدا کرد ابتدا کیفرخواست علیه متهم خوانده شد و با توجه به اعترافاتی که انجام داده بود دادسرا او را گناهکار تشخیص داد. سپس اولیای دم خواستار صدور حکم قصاص شدند آنها تأکید کردند براساس گفتههای عروسشان اطمینان دارند قاتل همین فرد است. وقتی نوبت به متهم رسید او در جایگاه حاضر شد و گفت: اتهام را قبول ندارم من مرتکب قتل نشدم، اما قبول دارم در خانهام سلاح نگهداری میکردم.
او گفت: وقتی من را بازداشت کردند آنقدر تحت فشار قرار گرفتم که اقرار کردم قتل کار من بود درحالیکه دروغ گفته بودم و چنین اتفاقی نیفتاده بود. زمان قتل، من در خانه بودم و هرچه اعتراف کردم دروغ بود. البته سلاح نگهداری میکردم که بیشتر برای تفریح بود و کار خلافی با آن انجام نمیدادم. در پایان و بعد از دفاعیات متهم، هیأت قضات برای صدور رأی دادگاه وارد شور شدند و متهم را با توجه به کافینبودن دلایل درباره قتل، از این اتهام تبرئه کردند، اما به دلیل اینکه متهم در خانهاش سلاح غیرمجاز نگهداری میکرد او را به تحمل ١٣ ماه حبس تعزیری محکوم کردند. همچنین هیأت قضات پرونده را درباره قتل عمد همچنان مفتوح اعلام کردند و برای انجام تحقیقات بیشتر و پیداکردن قاتل به دادسرا بازگرداندند.
نظر شما