بزرگنمایی درباره قدرت داعش
اگر به صورت سرانگشتی مجموع آمارهایی را که بهعنوان «خسارتهای داعش» در رسانهها منعکس میشود جمعآوری کنیم، از بمبارانهای هوایی که دولتهای عضو ائتلاف مبارزه با داعش آمارش را میدهند تا آمارهایی که دولتهای بغداد و شبهنظامیان حامی آن یا دولت سوریه ارائه میدهند تا روسیه که این اواخر وارد جنگ مستقیم با داعش شده است، چنان قدرت عظیمی را به تصویر میکشد که تابهحال بهلحاظ تسلیحاتی در طول تاریخ بشر سابقه نداشته است. این در حالی است که سازمانهای اطلاعاتی آمریکا تعداد نیروهای داعش را «٣٢ هزار» نفر و در بالاترین حد «٥٠ هزار» نفر ارزیابی میکنند!
خلاصه اینکه اگر این آمارها درست باشد باید گفت «جنگ جهانی» علیه این گروه تاکنون شکست خورده است. در مقابل این جنگ بینالمللی، داعش همچنان به حیات خود ادامه میدهد و گویی در برابر این حملات از داخل و خارج هرروز توان و قدرت بیشتری پیدا میکند. این مسائل یکبار دیگر این پرسش را به میان میکشد که «راز» بقای این تشکیلات و قدرت آن در چیست؟ چه کسی پشت این تشکیلات قرار دارد؟ آیا قرار است تقسیمات جغرافیایی جدیدی در منطقه شکل بگیرد؟
حال باید پرسید قطعنامه جدید شورای امنیت (٢٢٤٩) که از دولتهای جهان خواست به مبارزه با «داعش» بپیوندند و تلاشهای خود را برای جلوگیری از حملات این گروه دوچندان کنند و حتی این گروه را تهدیدی برای «صلح و امنیت جهانی» معرفی کرد چه اثری میتواند داشته باشد؟ دولتهای غربی میگویند نهتنها عملیات نظامی علیه داعش ترتیب خواهند داد بلکه تأکید دارند که دیگر اجازه نمیدهند جوانان غربی برای حضور در جنگ در کنار داعش به عراق و سوریه سفر کنند. فرانسه زخمی از کشتار پاریس، تهدید کرد، وعده داد و ناو هواپیمابر خود را به دریای مدیترانه کشاند. این کشور اعلام کرد حملاتش را علیه داعش تشدید خواهد کرد. البته این قابلدرک بود که فرانسه دست به واکنشی مشروع بزند و برای حمایت از شهروندانش تدابیر امنیتی را تشدید کند؛ اقداماتی که نهتنها در فرانسه بلکه در کل اروپا به اجرا درآمد. هرچند متأسفانه تاوان همه این تدابیر امنیتی را باید اقلیتهای مسلمان و عرب در این دولتها بپردازند؛ زیرا عملیاتی نظیر پاریس موجی از نفرت را علیه مسلمانان به راه انداخت و آنان را در موضع اتهام تروریسم قرار داد.
اگر به یاد داشته باشید آمریکا بعد از حملات ١١ سپتامبر سال ٢٠٠١ ، دولتهای جهان را در چارچوب مبارزه با تروریسم بسیج کرد. این محملی بود برای حمله به افغانستان و عراق که آن نتایج فاجعهبار را بههمراه داشت. بهخصوص در عراق که اشغال آمریکا و انهدام دولت و نهادهای امنیتی و نظامی این کشور نقش مهمی در تکوین گروههای تروریستی امثال داعش داشت. درواقع واشنگتن موفق شد بهخاطر قدرت و نفوذی که در جهان دارد، سازمان ملل و سایر کشورها را همراه خود کند. اما بعد از سالها مبارزه با تروریسم شاهد آن هستیم که گروه القاعده همچنان به حیات خود ادامه میدهد و نسلبهنسل با نامهای مختلف تکثیر میشود. تشکیلات داعش یکی از شعبههای همین گروه بود که حالا در مقایسه با سایر گروهها به صورت غولی درآمده است، تا مقامات آمریکایی را وادار به اعتراف کنند که جنگ با داعش بین ١٠ الی ١٥ سال طول خواهد کشید. فرانسه اما آمریکا نیست و آن قدرت و نفوذ را در جهان ندارد. این کشور سالها تابع سیاستهای آمریکا بوده است. ازاینرو نمیتواند کاری را بکند که آمریکا کرد. داعش هماکنون در برابر جنگی جهانی قرار گرفته است؛ از یکسال پیش این گروه تحت محاصره اقتصادی است اما بااینحال هنوز جوانانی هستند که از دولتهای عربی یا غربی میروند تا به این گروه ملحق شوند. پس رمز ماندگاری این گروه چیست؟
منبع: روزنامه شرق
نظر شما