معرفی کتاب «اندونزی و سیاست بین الملل»
اندونزی در قرن 21 که قرن آسیا است یکی از واحدهای سیاسی مهم تلقی میشود که به عنوان قدرتی نوظهور در آسیا خطاب شده است. در این اثر در چارچوب مکتب واقع گرایی و در بررسی عوامل تغییر جایگاه اندونزی در نظام بینالملل در دوره اصلاحات یعنی از سال 1998 تا 2012، دو مؤلفه مهم یعنی اسلام سیاسی میانهرو و توان اقتصادی اندونزی به عنوان دو علت اصلی تغییر جایگاه آن کشور مورد بررسی و تأکید قرار گرفته است.
نکته کلیدی مورد توجه در این پژوهش همگرایی و همبستگی پدیدهها بر اساس ساختار داخلی آنها و نه لزوما ساختار بینالمللی است. البته تأکید بر واقع گرایی به معنای نادیده گرفتن نقش کنشگران بینالمللی نیست و بخصوص غربیها و آمریکاییها که نگاه خاصی به تحولات اندونزی در دوره اصلاحات دارند.
اما سؤال اصلی در این کتاب این است که عوامل اساسی تغییر جایگاه اندونزی در نظام بینالملل در دومین دهه هزاره سوم میلادی شامل چه مواردی است؟ در پاسخ باید گفت که مؤلفههای فرهنگ اسلام سیاسی میانهرو و توان اقتصادی اندونزی در دوره اصلاحات در سالهای 2012-1998 از مؤثرترین عوامل در تغییر جایگاه این کشور در نظام بینالمللی بوده است.
با بررسی عوامل و منابع قدرت در اندونزی اهمیت این کشور از ابعاد مختلف داخلی، منطقهای و بینالمللی مشخص میشود. اندونزی از لحاظ سرزمینی از وسعت و ویژگی مجمع الجزایری برخوردار است. از لحاظ نیروی انسانی با 240 میلیون نفر جمعیت دارای چهارمین جمعیت دنیاست.
از لحاظ فرهنگی دارای مردمی صبور و اهل تسامح و میانهرو و از بعد مذهبی وزنه بودن آن کشور در جهان اسلام به عنوان بزرگترین کشور مسلمان و عضو سازمان کنفرانس اسلامی همراه با ارائه مدل اسلام میانهرو و داشتن روابط نزدیک بطور همزمان با جهان اسلام و جهان غرب است. مزید بر این از بعد سیاسی سومین دموکراسی بزرگ دنیا به عنوان مدلی برای سایر کشورها با مدیریت موفق چالشهای داخلی است.
از جهت اقتصادی دارای منابع طبیعی، معدنی (انرژی به ویژه گاز و نفت)، جنگل و منابع عظیم دریایی و نیز توان تولید بالا، بازار بزرگ و گسترده داخلی، صادرات قابل توجه و وجود زمینههای مساعد فراوانی برای سرمایه گذاران است. این کشور دارای اهمیت و نقش مهم در شرق آسیا و جنوب شرقی آسیا به ویژه قرار گرفتن آن در مسیر تنگه مالاکا به عنوان معبر نیمی از نفت و تجارت جهانی است و از جهت منطقهای قوه محرکه و موتور رشد اتحادیه آسه آن و منطقه محسوب میشود. نقش برادر بزرگتر و میانجی در تعارضات داخلی و خارجی کشورهای منطقه و بالاخره از بعد بینالمللی نقش این کشور به عنوان وزنه تعادل بخش در مناسبات قدرتهای بزرگ به ویژه امریکا و چین قابل توجه است.
نویسنده در بخش اول، با بحث در خصوص ساختار نظام بینالملل تلاش خواهد کرد تا آخرین وضعیت چیدمان قدرتهای بزرگ و رقابتها را تشریح نماید. در ادامه به قدرت و اهمیت آسیا و تحولات آن با اشاره به سابقه شکوفای تاریخی و تمدنی آن پرداخته و سپس تحولات معاصر آسیا تحت عنوان رستاخیز شرق، رنسانس آسیایی، صدای آسیا، ظهور قدرتهای اقتصادی آینده و تحول بزرگ در شرق آسیا، ابر روندها در آسیا، هویت آسیایی و مدل رشد و توسعه اقتصادی یا "دولت متعهد به توسعه" را تبیین خواهد کرد.
مبحث بعدی بررسی اتحادیه ملل جنوب شرقی آسیا یا آ سه آن و سازمان مهم امنیتی آن در سطح منطقهای خواهد بود. به شکل اجمالی به اهمیت آن و نقش اندونزی به عنوان برادر بزرگ تر آ سه آن اشاره خواهد شد. حضور آمریکا در آسیا و چشمداشت آن کشور با حرکت آسیا از دومینویی (غلتیدن به دامن کمونیسم) به داینامویی (رقابت با آمریکا) و بالاخره بازگشت آمریکا با تقویت حضور مجدد آن کشور در آسیا در قرن 21 به دلیل ظهور چین در سطح منطقهای بررسی خواهد شد.
در ادامه توضیحاتی کلی از اندونزی به عنوان قدرتی نوظهور یا میانه با نگاه اجمالی به بحث انقلاب یا اصلاحات در اندونزی جدید ارائه خواهد شد.
در بخش دوم و سوم کتاب به مبحث اصلی یا مؤلفههای قدرت اندونزی جدید یعنی "اسلام سیاسی میانهرو" و " توان اقتصادی" خواهد پرداخت. در بخش دوم، ضمن اشاره به سابقه تاریخی ورود اسلام به اندونزی، به تحلیل اسلام سیاسی میانهرو در دوره اصلاحات میپردازد. در بخش سوم متغیر " توان اقتصادی اندونزی " ابتدا از منظر داخلی با اشاره به ساختار و سیاستهای اقتصادی آن کشور و سپس از منظر بینالمللی با ارزیابی نهادهای بینالمللی و همچنین دلایل انتخاب اندونزی به عنوان عضو گروه 20 ارزیابی خواهد شد. در بخش چهارم، ضمن جمع بندی مباحث مطرح شده در بخشهای قبل، به سابقه روابط جمهوری اسلامی ایران و اندونزی میپردازد. در این راستا ضمن بررسی پیوندهای قدیمی و تاریخی دو کشور، قدمت آشنایی ایرانیان با منطقه و به ویژه اندونزی را در جهت توسعه و تعمیق این پیوندها در زمان معاصر توضیح خواهد داد.
تمرکز اصلی مؤلف کتاب بر اندونزی جدید و زمان پژوهش پس از دوره 32 ساله حکومت ژنرال سوهارتو است که در سال 98 جای خود را به حکومتهای اصلاحی و مردمی و از نگاه مجله فارین افرز ( Foreign Affairs ) کشوری با انقلابی آرام داد. عملاً تحولات یک دهه و نیم اخیر (2012-1998) با چهار رئیس جمهور حاکم بر این کشور 240 میلیون نفری از ابعاد مختلف مورد بررسی قرار خواهد گرفت. البته در تحلیل رفتارها در اندونزی جدید ضمن توصیف اقدامات، گریزی نیست که بر ریشههای این رفتارها با تشریح سوابق تاریخی پرداخت؛ چرا که تحرکات آنها ریشه در تاریخ تفکرات و انگیزه شان دارد.
کتاب اندونزی و سیاست بین الملل تالیف آقای محمد خوش هیکل آزاد در قطع وزیری و با جلد شومیز در 254 صفحه و با تیراژ 500 نسخه به سفارش مرکز آموزش و پژوهشهای بینالمللی و توسط اداره نشر وزارت امور خارجه در سال 1394 به چاپ رسیده است.
اما سؤال اصلی در این کتاب این است که عوامل اساسی تغییر جایگاه اندونزی در نظام بینالملل در دومین دهه هزاره سوم میلادی شامل چه مواردی است؟ در پاسخ باید گفت که مؤلفههای فرهنگ اسلام سیاسی میانهرو و توان اقتصادی اندونزی در دوره اصلاحات در سالهای 2012-1998 از مؤثرترین عوامل در تغییر جایگاه این کشور در نظام بینالمللی بوده است.
با بررسی عوامل و منابع قدرت در اندونزی اهمیت این کشور از ابعاد مختلف داخلی، منطقهای و بینالمللی مشخص میشود. اندونزی از لحاظ سرزمینی از وسعت و ویژگی مجمع الجزایری برخوردار است. از لحاظ نیروی انسانی با 240 میلیون نفر جمعیت دارای چهارمین جمعیت دنیاست.
از لحاظ فرهنگی دارای مردمی صبور و اهل تسامح و میانهرو و از بعد مذهبی وزنه بودن آن کشور در جهان اسلام به عنوان بزرگترین کشور مسلمان و عضو سازمان کنفرانس اسلامی همراه با ارائه مدل اسلام میانهرو و داشتن روابط نزدیک بطور همزمان با جهان اسلام و جهان غرب است. مزید بر این از بعد سیاسی سومین دموکراسی بزرگ دنیا به عنوان مدلی برای سایر کشورها با مدیریت موفق چالشهای داخلی است.
از جهت اقتصادی دارای منابع طبیعی، معدنی (انرژی به ویژه گاز و نفت)، جنگل و منابع عظیم دریایی و نیز توان تولید بالا، بازار بزرگ و گسترده داخلی، صادرات قابل توجه و وجود زمینههای مساعد فراوانی برای سرمایه گذاران است. این کشور دارای اهمیت و نقش مهم در شرق آسیا و جنوب شرقی آسیا به ویژه قرار گرفتن آن در مسیر تنگه مالاکا به عنوان معبر نیمی از نفت و تجارت جهانی است و از جهت منطقهای قوه محرکه و موتور رشد اتحادیه آسه آن و منطقه محسوب میشود. نقش برادر بزرگتر و میانجی در تعارضات داخلی و خارجی کشورهای منطقه و بالاخره از بعد بینالمللی نقش این کشور به عنوان وزنه تعادل بخش در مناسبات قدرتهای بزرگ به ویژه امریکا و چین قابل توجه است.
نویسنده در بخش اول، با بحث در خصوص ساختار نظام بینالملل تلاش خواهد کرد تا آخرین وضعیت چیدمان قدرتهای بزرگ و رقابتها را تشریح نماید. در ادامه به قدرت و اهمیت آسیا و تحولات آن با اشاره به سابقه شکوفای تاریخی و تمدنی آن پرداخته و سپس تحولات معاصر آسیا تحت عنوان رستاخیز شرق، رنسانس آسیایی، صدای آسیا، ظهور قدرتهای اقتصادی آینده و تحول بزرگ در شرق آسیا، ابر روندها در آسیا، هویت آسیایی و مدل رشد و توسعه اقتصادی یا "دولت متعهد به توسعه" را تبیین خواهد کرد.
مبحث بعدی بررسی اتحادیه ملل جنوب شرقی آسیا یا آ سه آن و سازمان مهم امنیتی آن در سطح منطقهای خواهد بود. به شکل اجمالی به اهمیت آن و نقش اندونزی به عنوان برادر بزرگ تر آ سه آن اشاره خواهد شد. حضور آمریکا در آسیا و چشمداشت آن کشور با حرکت آسیا از دومینویی (غلتیدن به دامن کمونیسم) به داینامویی (رقابت با آمریکا) و بالاخره بازگشت آمریکا با تقویت حضور مجدد آن کشور در آسیا در قرن 21 به دلیل ظهور چین در سطح منطقهای بررسی خواهد شد.
در ادامه توضیحاتی کلی از اندونزی به عنوان قدرتی نوظهور یا میانه با نگاه اجمالی به بحث انقلاب یا اصلاحات در اندونزی جدید ارائه خواهد شد.
در بخش دوم و سوم کتاب به مبحث اصلی یا مؤلفههای قدرت اندونزی جدید یعنی "اسلام سیاسی میانهرو" و " توان اقتصادی" خواهد پرداخت. در بخش دوم، ضمن اشاره به سابقه تاریخی ورود اسلام به اندونزی، به تحلیل اسلام سیاسی میانهرو در دوره اصلاحات میپردازد. در بخش سوم متغیر " توان اقتصادی اندونزی " ابتدا از منظر داخلی با اشاره به ساختار و سیاستهای اقتصادی آن کشور و سپس از منظر بینالمللی با ارزیابی نهادهای بینالمللی و همچنین دلایل انتخاب اندونزی به عنوان عضو گروه 20 ارزیابی خواهد شد. در بخش چهارم، ضمن جمع بندی مباحث مطرح شده در بخشهای قبل، به سابقه روابط جمهوری اسلامی ایران و اندونزی میپردازد. در این راستا ضمن بررسی پیوندهای قدیمی و تاریخی دو کشور، قدمت آشنایی ایرانیان با منطقه و به ویژه اندونزی را در جهت توسعه و تعمیق این پیوندها در زمان معاصر توضیح خواهد داد.
تمرکز اصلی مؤلف کتاب بر اندونزی جدید و زمان پژوهش پس از دوره 32 ساله حکومت ژنرال سوهارتو است که در سال 98 جای خود را به حکومتهای اصلاحی و مردمی و از نگاه مجله فارین افرز ( Foreign Affairs ) کشوری با انقلابی آرام داد. عملاً تحولات یک دهه و نیم اخیر (2012-1998) با چهار رئیس جمهور حاکم بر این کشور 240 میلیون نفری از ابعاد مختلف مورد بررسی قرار خواهد گرفت. البته در تحلیل رفتارها در اندونزی جدید ضمن توصیف اقدامات، گریزی نیست که بر ریشههای این رفتارها با تشریح سوابق تاریخی پرداخت؛ چرا که تحرکات آنها ریشه در تاریخ تفکرات و انگیزه شان دارد.
کتاب اندونزی و سیاست بین الملل تالیف آقای محمد خوش هیکل آزاد در قطع وزیری و با جلد شومیز در 254 صفحه و با تیراژ 500 نسخه به سفارش مرکز آموزش و پژوهشهای بینالمللی و توسط اداره نشر وزارت امور خارجه در سال 1394 به چاپ رسیده است.
خبرهای مرتبط
نظر شما