مسعود کیمیایی: سینمایتاریک دست از سرم برنمیدارد
کیمیایی با بیان این مطلب که اگر درست به اطرافمان نگاه کنیم هیچ چیز زیبایی وجود ندارد، گفت: سینمای تاریک دست از سرم برنمیدارد و من وقتی برای سینمای سرگرمی ندارم.
به گزارش ایلنا، مسعود کیمیایی به بهانه مرور آثارش شب گذشته (3 آذرماه) در خانه هنرمندان حضور یافت و پس از صحبتهایی درباره نوع نگاهش به سینما و جهانبینیاش؛ در کنار مردم به تماشای قیصر نشست.
این کارگردان با حضور در خانه هنرمندان به بهانه مرور آثارش با ابراز خوشحالی و تعجب از نمایش عمومی فیلم قیصر گفت: انجام این کار زور میخواست و من خوشحالم که بعد از این همه سال این اتفاق افتاد و من در کنار تماشاچیان به تماشای این فیلم نشستم.
فیلمسازانی با رئالیسمی تاریک
وی با اشاره به فیلمسازی فیلمسازان؛ قبل از انقلاب گفت: ما تعداد کمی بودیم که با سیاهیها روبرو میشدیم و آنها را به تصویر میکشیدیم. و این سیاهبینی نبود نگاه درست به جامعهای بود که خورشیدی در آن نمیدرخشید. و اگر قرار بر رورراستی با اطرافمان بود وضعیت رئالیسمی تاریک بود.
وی درباره اینکه چگونه سینما برایش جدی شد و چگونگی رسیدن به فضای دغدغهمندی که سعی در تصویر کردنش داشت؛ گفت: ما در شرایطی رشد کردیم که هیچ چیز جلوی ما نبود و ما باید دانستههایمان را در محیطی که سیاه و سفید بود به سختی و مرارت به دست میآوردیم.
کیمیایی با بیان اینکه در آن دوران سپهر دیدن بیشتر از سپهر فکری در فیلمسازان وجود داشت، تصریح کرد: ما بیشتر میدیدیم هر آنچه را که در پیادهرو و محیط اطرافمان اتفاق میافتاد. دیدن بود که فکر تفکر ما را میساخت و قضاوت میکرد.
کارگردان قیصر ادامه داد: بزرگترین قاضی برای ما مناظری بودند که در روز میدیدیم و در شب مرور میکردیم و نهایتا سینما به وجود میآمد.
جایزه گرفتن شغل است/بلد نیستم به دنبال جایی برای تایید شدن باشم
کیمیایی درباره توجه جشنوارههای بینالمللی به بخشی از سینمای امروز ایران گفت: سینمایی که ما به آن فکر میکردیم جشنوارهای در آن وجود نداشت. جشنواره به دنبال زیبایی است. در دوران پر از التهاب و اضطرابی که ادامه دارد موضوع زیبا و جذابی وجود ندارد و هنرمندی که پریشان حرف میزند را فستیوالها دوست ندارد.
وی؛ جشنوارهها را محلی برای تایید شدن دانست و ادامه داد: مطمئنا هر کسی از جایزه گرفتن و تشویق شدن خوشحال میشود و من منکر این مسئله نیستم اما من بلد نیستم به جشنوارهها بگویم مرا ببینید. جایزه گرفتن شغل است و بلدی میخواهد که ما بلد نیستیم به دنبال جایی برای تایید شدن باشیم.
کارگردان گوزنها در تایید صحبتهایش به خاطرهای اشاره کرد و گفت: روزی مهرجویی به احمدرضا احمدی گفت تو جهان سومی فکر میکنی و او جوابش را اینگونه داد که نه؛ من کرمانی فکر میکنم.
راستگویی پل ارتباطی سینمای عوام و روشنفکری
وی درباره چگونگی ارتباط میان سینمای عامه و روشنفکری به این جمله بسنده کرد که "سادهترین راه راست گفتن است" و اضافه کرد: باید چیزی را که میبینی و حس میکنی؛ به تصویر بکشی. و نباید تنها یک طبقه اجتماعی را دید. طبقههای مختلف نشانههای درست و قضاوتی صحیح از جامعه میدهند.
کیمیایی با اعتقاد بر اینکه بخشی از جامعه روشنفکری از تئوریهای سیاسی میآید و بخشی از ندانستنهای تئوری سیاسی ادامه داد: سیاست اجازه نمیدهد تو همه چیز را ببینی و به همین دلیل است که تو هیچ چیز را آن طور که هست نمیبینی و اینها عقاید یک تونل تاریک هستند و انسان به زیبایی شک میکند.
قضاوت درباره حقیقت مشکوک است
کارگردان جرم با بیان این مطلب که حقیقت جای معین نایستاده قضاوت درباره آن را مشکوک دانست و ادامه داد: اگر درست نگاه کنی بسیار کم پیش میآید که به زیبایی دست پیدا کنی. زمانی که میل به ندانستن هست میل به تعهد نیست و زمانی که میل به تعهد نباشد میل به اعتراض نیست.
کیمیایی؛ درست نگاه کردن و قضاوتی مشخص از محیط اطراف را دلیل کارنامه سیاهش در طول عمر هنریاش عنوان کرد و گفت: جهانبینی زخم خورده و مجروح و راست گفتن است که فیلمها را سیاه میکند.
روزنامهها ادبیات ما را شکل میداد
کارگردان اعتراض دلیل توجه و علاقه فیلمسازان همنسلش به ادبیات را اهمیت روزنامه در آن زمان دانست و ادامه داد: در دورهای که ما زندگی میکردیم تمام ادبیات داستانی ما از روزنامهها شکل میگرفت. روزنامهنگارانی که بعدها وارد ادبیات داستانی ما شدند. ادبیات از ابتدا تا هدایت گزارشی از پیرامون نویسندههایش بوده است.
وی اضافه کرد: موضوعاتی هستند که روزنامهها به آن نمیپردازند و یا بسطش نمیدهند. اینجاست که سینما باید وارد شود.
کیمیایی به گروه تروریستی داعش اشاره کرد و افزود: زمانی که من میشنوم ٤٠٠ داعشی به یک دختر ١٤ ساله تجاوز کردهاند با خودم فکر میکنم دلیل زندگی من در این جهان پر از خشونت و سیاهی چیست؟
انتقاد دانشی فراتر از سینما میطلبد
کارگردان دندان مار با اشاره به ابزارهای مورد نیاز برای نقد کردن افزود: انکار کردن دانش میخواهد. به فرض اینکه یک فیلم را خوب یا بد بدانیم نقد نیست. نقد دانشهای پراکنده میخواهد و نیاز به فرازهایی بیرون سینما دارد.
وی درباره انگیزهاش برای دایر کردن مدرسه سینمایی گفت: من سینما درس نمیدهم؛ سینما یاد میدهم. احساس کردم چیزهایی میدانم که باید بگویم و برای ذهنهای جوان و شفاف امروز که به دنبال حقیقت هستند به ودیعه بگذارم.
کارگردان متروپل با اعتقاد به اینکه من استعدادهایی در سطح بینالملل را در مدرسه دیدهام، افزود: اینها باید کشف شوند. مدرسه هنرمند نمیسازد. هنرمند بودن امری ذاتیست که در مراکز آموزشی پرورش پیدا میکند.
وقت برای سینمای سرگرمکننده ندارم
کیمیایی درباره تجربه ساخت قیصر گفت: از ابتدا من و اسفندیار منفردزاده از اینکه قیصر فیلمی متفاوت و جدایی است؛ اطمینان داشتیم اما به واقع تصورمان تا این اندازه نبود.
وی دلیل انتخاب این اسم را به یاد نیاورد و گفت: زمانی که فیلم شکل ذهنی جامعه را پیدا میکند همه اجزایش از اسم تا موسیقی همه جزیی از جامعه میشود.
وی در پایان با بیان اینکه وقت برای سینمای سرگرمکننده ندارم؛ گفت: سینمای تاریک دست از سرم برنمیدارد.
این مراسم به دلیل آماده نبودن سالن و عدم هماهنگی با حراست با تاخیری یک ساعته آغاز شد و این بینظمی صدای اعتراض بسیاری از هنردوستان میانسال و جوانی که پشت در بسته سالن شهناز خانه هنرمندان ایستاده و منتظر بازشدن درها بودند را درآورد. پس از صحبتهای مسعود کیمیایی فیلم قیصر نماش داده شد و کیمیایی همراه با دوستدارانش به تماشای این فیلم نشست.
شب گذشته اولین جلسه از مجموعه جلسات مرور آثار مسعود کیمیایی برگزار شد که تا سه روز اول هفته آینده ادامه خواهد داشت.