يکشنبه ۰۱ مهر ۱۴۰۳ - 2024 September 22

پور احمد: ليلا حاتمي دختر ايران است

کد خبر: ۸۹۹۹
تاریخ انتشار: ۰۷ خرداد ۱۳۹۳ - ۰۰:۴۷
برخورد ژيل ژاكوب با ليلا حاتمي در جشنواره كن، خبر داغ سينماي ايران در بهار 1393 بوده است. بازتاب سياسي اين واقعه در جامعه ايران به گونه‌يي بود كه اهميت حضور ليلا حاتمي در جمع داوران جشنواره كن هم در افكار عمومي ايرانيان كمرنگ شد و تجليل از ليلا حاتمي بابت كسب اين افتخار (كه تا پيش از اين فقط نصيب عباس كيارستمي شده بود)، جاي خودش را به انتقاد يا حمايت از او داد.

ليلا حاتمي كه تا پيش از اين حادثه، با اين انتقاد هم مواجه بود كه چرا در كشور فرانسه كه حجاب اسلامي جزو قوانين آن نيست، با حجاب در جشنواره كن ظاهر شده است، پس از آن اتفاق با دور تازه‌يي از انتقادها روبه‌رو شد؛ انتقادهايي كه از جنس ديگري بودند و نهايتا ليلا حاتمي را به نوشتن نامه‌يي مجبور كردند كه شبيه پوزشنامه بود.

در روزهاي اخير، برخورد ليلا حاتمي و ژيل ژاكوب بحث روز جامعه ايران بود. شما درباره منتقدان ليلا حاتمي چه نظري داريد؟


اينها مي‌گويند هنرمندان ايراني وقتي به خارج از كشور مي‌روند، يقه‌هايشان بايد فلان‌طور باشد و با كسي نبايد دست بدهند. مي‌گويند اين موارد جزو پروتكل ما است. من فقط مي‌دانم كه اين حرف‌ها شرم‌آور است. ليلا حاتمي دختر دوست‌داشتني، دلپذير، فرهيخته، خانواده‌دوست و بازيگر درجه يك است.

او دختر علي حاتمي و دختر ايران است. زماني او را دختر علي حاتمي مي‌دانستيم؛ وقتي كه سنش كمتر بود و در فيلم «دلشدگان» بازي كرد. بعد از اينكه در فيلم «ليلا» بازي كرد، به يك بازيگر بزرگ در سينماي ايران تبديل شد و اكنون حقيقتا دختر ايران است.

همه مردم ايران ليلا حاتمي را دوست دارند و او را روي چشم‌شان مي‌گذارند؛ به خاطر صلابت و فرهيختگي و خانواده‌دوستي‌اش و به خاطر اينكه زندگي‌اش مطلقا حاشيه نداشته و ندارد.

منتقدان رفتار ليلا حاتمي مي‌گويند او نماينده سينماي ايران در خارج از كشور بوده و در سينماي ايران هم ضوابطي حاكم است و او نبايد از اين ضوابط عدول مي‌كرد.


بگذار هر‌كس هر چه مي‌خواهد بگويد! آدميزاد آزاد است آقا! خانم ليلا حاتمي به عنوان يك شخصيت حقيقي به جشنواره كن دعوت شده بود. ليلا حاتمي نه موسسه است نه وزارت امور خارجه. او يك شخصيت حقيقي است و به عنوان داور در جشنواره كن حضور داشت.

ولي منتقدان مي‌گويند ليلا حاتمي اگر اعتباري در سينماي دنيا دارد، اين اعتبار را مديون حضور در سينماي ايران است يعني صرفا بابت شخصيت حقيقي‌اش به اين موقعيت نرسيده.


در سينماي ايران خيلي‌ها آمده‌اند و رفته‌اند چرا بقيه چنين اعتباري كسب نكرده‌اند؟ اعتبار و وزن خانم حاتمي ناشي از رفتار، شخصيت، بازيگري و انتخاب‌هاي درست او است؛ و‌گر نه در سينماي ايران آنقدر آدم‌هاي عجيب و غريب وجود دارد كه مپرس! هر كسي خودش به خودش اعتبار مي‌دهد. ليلا حاتمي اگر از سينماي ايران اعتبار گرفته، به اين سينما اعتبار هم داده است. بده بستان است. كسي به كسي بدهكار نيست.

اين اتفاق واكنش‌هاي زيادي برانگيخت كه برخي از آنها از جمله جمع‌آوري امضا و . . . تعجب‌برانگيز بود.گذشته از اينكه اين واكنش‌ها و مطالبات چه پاسخ رسمي بگيرند، فكر مي‌كنيد چه تاثيري بر كنش شخصي سينماگران ايراني خواهد گذاشت؟

هيچ تاثيري نخواهد داشت. كساني كه اين حكم عجيب را صادر مي‌كنند، بايد در رفتار خودشان تجديد نظر كنند.

قبلا هم وقتي فيلم‌هاي ما مميزي مي‌شد، با چنان ايرادهاي عجيبي روبه‌رو مي‌شديم كه آدم حيرت مي‌كرد! مثلا من در فيلم «خواهران غريب» دو تا تسبيح را روي هم گذاشتم تا نمادي از وصل زن و مرد باشد ولي اين نما را از فيلم حذف كردند. كسي كه چنين تصميم مي‌گيرد، خودش اشكال دارد و مريض است. اشكال از كساني است كه به چنين چيزهايي ايراد مي‌گيرند.

وزير ارشاد هم با تندروها همراهي نكرد. فكر مي‌كنيد در دوران علي جنتي، اين قبيل سختگيري‌ها در سينماي ايران كاهش يابد؟

اميدوارم اين‌طور شود. من هنوز با وزارت ارشاد اين دوره سر و كار پيدا نكرده‌ام ولي به نظر مي‌آيد كه در اين دوره اميدي وجود دارد كه فضا كمي بازتر شود و سختگيري‌هاي كنار بروند.

البته اگر اين دوستان تندرو نتوانند چوب لاي چرخ دولت روحاني بگذارند. فعلا كه مي‌كوشند با دولت روحاني هم مثل دولت خاتمي برخورد كنند تا مبادا روحاني موفق شود به وعده‌هايش عمل كند. يك عده‌يي نمي‌خواهند اين مملكت آبرومندانه در جهان سر بلند كند.

اقتصادش شكوفا شود، نخبگان مهاجرش بازگردند، اقتصاد و محيط زيستش شكوفا و اصلاح شود و... يك عده اين چيزها را نمي‌خواهند. انگار اين مملكت هر‌چه فقيرتر و نابسامان‌تر باشد، براي يك عده بهتر و سودآورتر است.

آيا اين اتفاقات مي‌تواند تبدبل به چالشي براي وزير ارشاد شود؟


اميدوارم اين‌طور نشود و آقاي روحاني آنقدر قدرت داشته باشد كه اجازه ندهد وزير او را به دليل حمايت از هنرمندان كنار بگذارند ولي به اين سوال نمي‌توانم جواب بدهم چون‌كه من آدم سياسي نيستم و نمي‌دانم آن پشت چه خبر است و كي براي كي نقشه مي‌كشد و سر چي با كي دعوا دارد. من فقط مي‌دانم يك عده از حل نشدن مشكلات اين كشور سود بيشتري مي‌برند كه اين‌طور رفتار مي‌كنند.

شما اگر جاي ليلا حاتمي بوديد، آن نامه عذرخواهي يا تاسف‌نامه را مي‌نوشتيد؟

من تا حالا در چنين شرايطي قرار نگرفته‌ام و نمي‌دانم اگر اين وضع براي من ايجاد مي‌شد چه كار مي‌كردم ولي به هر حال ليلا حاتمي ايراني است و ايران را دوست دارد و مي‌خواهد برگردد اينجا كار و زندگي كند. همين بلا سر كيارستمي هم آمد وقتي كه با كاترين دنوو روبوسي كرد.

آيا بايد باور كنيم كه سبك زندگي هنرمندان نياز به كنترل بيشتري دارد؟

اين سوال سوال غلطي است. كدام سينماگران ايراني؟! بخشي از ملت ايران اين‌گونه زندگي مي‌كنند، اين سبك زندگي ربطي به سينماگران ندارد.

بخشي از مردم ايران اين‌طور زندگي مي‌كنند. دكتر، مهندس، نويسنده، تئاتري، سينمايي و خيلي از اقشار ديگر اين جامعه چنين سلوكي دارند. اين سوال شما از اساس غلط است! يك عده فكر مي‌كنند در سينماي ايران چه خبر است! فكر مي‌كنند در اين سينما بخوربخور است و خيلي چيزهاي ديگر! اگر بخوربخوري هم باشد براي همين سينماگران نزديك به همين جريان منتقد زمين و زمان است.

آقاي سلحشور، مجيدي و حاتمي‌كيا مگر پول‌هاي ميلياردي نمي‌گيرند؟ حاتمي‌كيا هشت ميليارد تومان براي ساخت فيلم «چ» گرفت، يك سوال از او پرسيدند كه آن هشت ميليارد تومان چه شد، چنان جوسازي كرد كه همه فراموش كردند سوال اصلي چه بود!

ولي حاتمي‌كيا هم گفت كه آن بودجه خرج ساخت فيلم شده و ريز مخارج هم معلوم است.

كارگردان فيلم «شيار 143» را مطرح كرد و سر و صدا راه انداخت كه اصل سوال فراموش شود. الان هم مدام در حال انتقاد كردن است كه چرا فيلمش جايزه نبرده است. آخر مگر جشنواره «سر بازارچه» است كه فكر كني حقت را نداده‌اند و تو هم بايد حقت را بگيري؟ آقا شش، هفت تا داور دور هم مي‌نشينند و يك رايي مي‌دهند.

حالا اين هفت نفر فيلم تو را انتخاب نكرده‌‌‌اند. چرا اين موضوع اينقدر برايت مهم است؟! فيلم تو اگر خوب باشد ماندگار مي‌شود. اگر هم بد باشد، به زباله‌دان تاريخ مي‌رود؛ چه جايزه بگيري چه نگيري. چه كسي يادش است كه سال گذشته چه كسي جايزه گرفت و چه كسي نگرفت؟ مگر بهرام بيضايي چند بار جايزه گرفته؟ ولي او هميشه روي چشم ما جا دارد. اصغر فرهادي اسكار هم نمي‌گرفت باز در چشم همه ما عزيز بود.

فيلم خوب، باجايزه يا بي‌جايز، ماندگار مي‌شود. فيلم «شب يلدا»ي من 14 سال است كه پرفروش‌ترين فيلم رسانه‌هاست. هيچ جايزه‌يي هم نگرفت. قصه چارلي چاپلين هم كه معروف است ديگر. چاپلين هيچ‌وقت جايزه درخوري نگرفت ولي فيلم‌هايش در سينماي جهان ماندگار شدند و خودش هم بر جايگاهي دست‌نيافتني تكيه زده است.
نظر شما