همه سخنان جنجالی یک سخنران «دلواپس»
قرار بر دلواپسی که باشد فرقی نمیکند برجام و سانتریفیوژها دستاویز دلواپسی شود یا نگرانی از «نفوذ». دانههای تسبیحی که همپای عمر دولت یازدهم توسط دلواپسان یکی پس از دیگری انداخته میشوند.
به گزارش خبرآنلاین، یک روز مدعیان «پیتزا» را ابزار اطلاعاتی آمریکا در ایران معرف میکنند و می گویند «اتاق فکر آمریکاییها در امارات تشکیل شد و در این اتاق فکر به این نتیجه رسیدند که پیتزا را جایگزین آب گوشت کنند که نیاز به سفره ندارد و بر همین اساس هم محتوای پیتزاها پر از میکروفیلم هایی شد که اطلاعات را از ایرانیها بگیرند» و روزی دیگر دلواپس مک دونالد و کی اف سی می شوند.نگرانی ای که با دغدغه های بزرگان نظام هم به لحاظ شکل متفاوت است،هم به لحاظ محتوا.
اینبار کلیدواژه «نفوذ» دلآرامهای دولت سابق را بیقرار کرده است و آنها را به میدان انتقادی جدیدی وارد کرده است. ماجرا از آنجا آغاز شد که رهبر معظم انقلاب طی چند هفته اخیر و پس از پایان مذاکرات هستهای در بیاناتی مختلف با بکار بردن این واژه به مردم و مسئولان نسبت به نقشههای آینده دشمنان جمهوری اسلامی هشدار دادند. به زعم عده ای ،تاکید ایشان از آن رو بود که بعد از پایان مذاکرات و نزدیک شدن به زمان اجرای برجام، برخی برجام را فرصتی برای تعامل با دشمنان دیروز نظام ندانند.
سخنان رهبری با لبیک دولتمردان و در صدر آن روحانی رییس جمهوری نیز همراه شد. البته حسن روحانی که گویی بعد از دو سال چالش با دلواپسان به خوبی دست آنها را خوانده، متذکر شد که«نباید عدهای با کلمه نفوذ بازی کنند.»
دستاویز نفوذ در نزد دلواپسان
اما چماق «نفوذ» چند هفتهای است که توسط «دلواپسان نفوذ» بلند شده، یک روز مطبوعات را محفل نفوذ دشمن مینامند و روزی دیگر فلان جناح را عاملان نفوذ می خوانند. دلواپسانی که به گونه ای موضعگیری میکنند که گویی تنها دولتمردان در معرض نفوذ قرار دارند و آنها نفوذناپذیرند و فقط خودشان میتوانند عوامل نفوذ را شناسایی کنند.
اما در همین کوچه دلواپسی که از حسینیان و یاران پایداریاش تا حمید روحانی و حسن عباسی در آن تردد میکنند هر روز روایتی جدید از نفوذ عنوان می شود. ماجرای عجیب اما در تریبون نمازجمعه رقم زده شد، آنجا که حسن رحیمپور ازغدی از نفوذ آمریکا در همه نهادهای نظام سخن گفت «آمریکا در میان مراجع قم، دانشگاهیان، تکنوکراتها، اهالی رسانه، تودهایها و کمونیستها، چریکها و جداییطلبان نفوذ کرده بود، فکر میکنید الان آدم ندارند؟ همین الان در همه نهادهای جمهوری اسلامی آدم دارند و از هر کسی به نحوی استفاده میکنند. آنها برای نفوذ به هرکسی از یک راهی وارد میشوند.»
سخنانی ابهامآمیز که بیش از آنکه مصداقها را به ذهن خوانندگان و شنوندگان متبادر کند بیشتر یادآور خاطرات مردی بود که همواره از لیست مفسدان اقتصادی در جیبش سخن میگفت اما اسامی آن لیست هرگز افشا نشد.
سخنان رحیم پور ازغدی که انگشت اتهام را به سوی همه نهادهای نظام از مجلس تا دولت دراز کرده بود، گرچه به مثابه دیگر اظهارات جنجالی او خوراک مناسبی برای اظهارنظرهای دلواپسگونه شد؛ اما انتقاداتی را نیز به دنبال داشت، آنگونه که برخی چون پزشکیان نماینده تبریز در مجلس خواستار آن شد که اگر چنین ادعایی صحت دارد لیست و اسامی این افراد اعلام شود و عدم اعلام آن را گناه دانست.
این اولین بار نیست که حسن رحیم پور ازغدی مردی که او را از نظریهپردازان جدید انقلاب اسلامی میدانند، با سخنانش جنجالهای سیاسی برپا میکند. او که زمانی دولت احمدینژاد را مردمیترین و پرطرفدارترین دولت تاریخ ایران نامیده بود، حال دو سالی است که در کوی دلواپسی سیر میکند و روحانی و دولتش را هر از گاهی از دم تیغ انتقادات میگذراند.
رسانه ملی تریبون ثابت ازغدی
رحیمپور ازغدی چندسالی است پای ثابت حضور در رسانه ملی است و برنامههای هفتگی او روی آنتن میرود. حضوری مداوم که گاهی به دنبال نوع ادبیات او از سوی برخی روحانیون مورد انتقاد نیز قرار گرفته است تا آنجا که آیت الله محقق داماد بخاطر ادبیات خشن و نامهربانانه او خواستار آن شد که تریبون صداوسیما از وی گرفته شود. او در یکی از اظهاراتش که از رسانه ملی در دوران دولت احمدی نژاد پخش شد با اشاره به موضوع ازدیاد جمعیت و زاد و ولد در جامعه گفت: «هم اکنون برخی خانم ها می گویند بچه دار نمی شویم برای اینکه "هیکلمون به هم می خوره"!. ای مرده شور ببره هیکلت رو . مگه هیکلت رو می خوای ببری آخرت ؟ تو این هیکل رو می خوای چه کار؟ غیر از اینه که می خوای ببری تو قبر یا اینکه می خوای هیکلت رو ببری تو خیابون نشون بدی. استفاده هیکلت برای شوهرته و البته شوهرت برای توئه و برای بچه آوردن.» ادبیات عجیب ازغدی اما با انتقادات زیادی روبرو شد و بسیاری آن را نگاهی سخفیف به جایگاه زن و خانواده عنوان کردند.
لشگرکشی چریکی به کشورهای اسلامی با کدام منطق؟
او از تریبون نماز جمعه هم سخنان چالش برانگیز و بعضا عجیبی را مطرح کرده است. آنگونه که وی سال گذشته در یکی از این سخنرانی ها بحث ورود به کشورهای اسلامی را مطرح کرد و گفت «این داعشی که صورتش را میپوشاند غیر از چندهزار نفر بقیه ارتشهای مزدور کشورهای عربستان، آمریکا و کشورهای اروپایی هستند. دشمنان برای آدمکشی خیلی سریع وارد کشورهای اسلامی میشوند. ما چرا باید تعارف کنیم باید یک سپاه صدهزار نفری چریک تشکیل دهیم و علناً وارد کشورهای اسلامی شوند.»
نسبت چنین پیشنهادی با دیپلماسی کشور و خطوط تعیین شده از سوی امام و رهبری، برخی را به انتقاد از سخنان وی وا داشت تا یادآور شوند حضور ایران در کشورهای اسلامی «مستشاری» است و نه «نظامی» و «چریکی»!
ایرانیهای نخبه یا ایرانیهای عقدهای؟
او دانشگاهیان را هم از همین جایگاه محل نقد قرار داده و می گوید« فایده دانشگاهها چیست؟ دانشگاهها بهجز هزار دکتر و فوقلیسانس چه محصول دیگری داشته است؟ بعضی از مسئولان حوزه علمیه قم اعلام کردند دانشگاهیان محصولات تحقیقات خود را عرضه کنند، چرا آنقدر حرف میزنید؟ مدیران حوزه قم، مشهد، اصفهان و مراجع باید یقه اینها را بگیرند. کارآمدی آقای مهندس و دکتر فقط برای جلسات خواستگاری یا جلساتی است که با آن بتوانند پز بدهند و به درد دیگری نمیخورد. در هیچ کجای دنیا مانند ایران عقده دکتر شدن نداریم»
ماجرای یک اتاق فکر برای ترور
رحیم پور ازغدی سال 91 مدعی تلاش هایی برای ترورش شد و گفت«آنها در کردستان عراق اتاق فرمان تشکیل دادهاند و در یکسال و نیم اخیر این بار سوم است که خبر ترورم را به من دادهاند». وی همچنین در باره شهادت خود گفت: بنده از تابستان۵۷ و پیش از انقلاب تا سالهای جنگ و پیش از هر عملیات حدود ۱۰ وصیتنامه نوشتهام لذا اگر خون ما در راه انقلاب ریخته شود باعث افتخار است.
وقتی حسن ازغدی حسن روحانی را کاسب می خواند
رحیم پور ازغدی همانقدر که مدافع سرسخت دولت احمدی نژاد بود منتقد سرسخت دولت روحانی هم هست از رویکرد هسته ای دولت یازدهم گرفته تا مشی فرهنگی دولت. آنگونه که در یکی از سخنرانی هایش سخنان روحانی درباره «بی معنا بودن تقسیم هنرمندان به ارزشی و غیرارزشی» را به باد انتقاد گرفت و روحانی را یک کاسب خطاب کرد. او گفت: من معنی این جمله را نمی فهمم که هنر ارزشی و ضدارزشی وجود ندارد! یعنی سینمایی که مروج شرک و خرافه است با سینمایی که مروج توحید و عبادت مساوی است؟ بعضی ها اصلا به این چیزها فکر نمی کنند، به دنبال چیزی هستند که برایش کف بزنند، اینها دغدغه حقیقت ندارند، دغدغه ریاست دارند. اما انبیا دغدغه حق و باطل داشتند.
به گفته وی اینکه بگویند «هنر به ارزشی و ضدارزشی تقسیم نمی شود و هنرمند ارزشی و غیرارزشی هم نداریم» بی معنا است و یکی کردن اینها کاسبی است.
او از جمله کسانی است که معتقد است رسیدن به استقلال کاری غیر از قطع ارتباط و مقابله با استکبار است و می گوید «امام در این باره گفتهاند با همه ابرقدرتها رابطه خود را قطع کنید و حتی درگیر یک رابطه عادی با آمریکا هم نشوید».رحیم پورازغدی با بیان اینکه مسئولی گفته است که بعضی افراطیها میگویند تحریم باید باشد تا ما قوی شویم گفت: این عین صحبت امام است! امام گفته است ما بین ملتها منزوی نمیشویم، اما اگر منزوی بشویم با آغوش باز این انزوا را میپذیریم و تا انزوا نباشد افکار شما به راه نمیافتد با این منطق امام در راس افراطیون است.
مداحانی که صدای ازغدی را هم بلند کردند!
پرحاشیه ترین اظهارات مذهبی رحیم پورازغدی را شاید بتوان سخنانش درباره دهه سازی برای عزاداری و مداحیها دانست. سخنان او درباره اینکه نباید "دههسازی" کرد هرچند بارها از سوی وی مورد توضیح و تبیین قرار گرفت ولی بازهم باعث رنجشهای در جامعه مذهبی کشور شد. «من این سخنان را از سخنان برخی مراجع برگرفتم؛ چند وقت پیش دو نفر از مراجع گفتند آنچه سفارش شده دهه محرم است و اگر بخواهید دهه های دیگری درست بکنید عزاداری سید الشهدا تحت الشعاع قرار میگیرد؛ برخی هم آمدند گفتند "ما دهه چهارم فاطمیه را هم در اسناد پیدا کردیم و بعد دهه محسنیه و انشالله میخواهیم "شهر" (یک ماه) عزاداری محسنیه برگزار کنیم"؛ خب این کارها باعث می شود مردم از عزاداری ها بی زار شوند؛ برخی گفتند علمایی که می گویند دهه های محسنیه و غیره را زیاد جدی نگیرید بی ولایت هستند.» رحیم پور این بار گرچه سخن درستی ا بیان می کرد اما نوع ادبیاتش، آن سخنان رابر علیه خودش تبدیل کرد.
نظر شما