«مکتب تبریز» به ایران تعلق دارد یا آذربایجان؟
نگرانی از ثبت یکی دیگر از آثار میراث فرهنگی از سوی کشورهای دیگر، اینبار به سراغ نقاشی ایرانی رفت. جمهوری آذربایجان که پیش از این «تار» و «چوگان» را به نام خود ثبت کرده بود، با عرضه کتابی به نام «مینیاتور» در غرفه کشورش در اکسپوی میلان، شائبه ثبت جهانی این هنر ملی را به نام خود به وجود آورده است.
هنوز از ثبت ساز تار و بازی چوگان که هر دو هویتی ایرانی دارند، به نام جمهوری آذربایجان نگذشته است، که به نظر میرسد آنها اینبار به سراغ یکی از میراث ناملموس ایرانی رفتهاند. بر اساس گزارش «ایسنا» پاویون جمهوری آذربایجان در اکسپوی میلان، جزء پاویونهای بهنسبت شکیل و پرمخاطب بود. در این پاویون، برخلاف روال معمول اکسپوها، بروشورها و هدایای تبلیغاتی هم برای مخاطبان درنظر گرفته شده بود که مواردی ازجمله عرضه فرش تبریز بهعنوان یکی از صنایع دستی این کشور در آن قابلتأمل بود. کتاب نفیسی هم با نام «مینیاتور» منتشر شده بود که به مخاطبان و میهمانان پاویون آذربایجان اهدا میشد.
در این کتاب با امتناع از ذکر نام «ایران»، شهرهای اردبیل، تبریز، ارومیه و مراغه (در استانهای اردبیل و آذربایجان شرقی و غربی ایران) تا ایروان (پایتخت جمهوری ارمنستان) و باکو (پایتخت جمهوری آذربایجان) قلمرو هنر این کشور توصیف شده است. در صفحههای کتاب نیز تصویرهایی از کتابهای قدیمی خطی و نگارگری ایرانی بهعنوان نمونههایی از مینیاتور آذربایجان ارائه شده است. در بالای تصویرها نیز نام آثار، ادیبان و داستانهای مختلفی چون شاهنامه فردوسی، دیوان حافظ، خمسه نظامی، گرشاسبنامه، کلیلهودمنه، همای همایون، خاورنامه، جامعالتواریخ، هفت اورنگ، فالنامه و... با تلفظ فارسی اما به خط لاتین آمده است. محل خلق یا نگهداری بسیاری از آثار نیز شهرهایی چون تبریز ذکر شده است.
در ادامه گزارش «ایسنا» درباره واکنش مسئولان نیز چنین آمده است: «این اتفاق در کنار معرفی «خط نستعلیق» در پاویون امارات متحده عربی و «فرش تبریز» در پاویونهای کشورهای آذربایجان و ترکمنستان، سکوت مسئولان ایرانی را - با توجه به حضور جدی جمهوری اسلامی ایران در اکسپوی ٢٠١٥ میلان – قابلتأمل میسازد. علاوه بر پرسنل رسمی، گروههای متعدد و پرشماری نیز از سوی وزارت صنعت، معدن و تجارت بهعنوان گروههای خبری در اکسپوی میلان حضور داشتند». هرچند ادعای رسمی درباره اینکه جمهوری آذربایجان اینبار قصد دارد نگارگری را در فهرست میراث جهانی ثبت کند، وجود ندارد اما با توجه به پیشینهای که در این زمینه دارد و عرضه کتاب مینیاتور در غرفه این کشور تردیدها را نسبت به انجام این کار افزایش میدهد. همچنان که در گذشته کتابی درمورد یکی از شناختهشدهترین هنرمندان نگارگر مکتب تبریز منتشر کرده بود. عبدالمجید شریفزاده، عضو گروه هنرهای سنتی فرهنگستان هنر در توضیح این موضوع به «شرق» گفت: «آذربایجان درباره نگارگری، آثار یا هنرمندان شناختهشدهای ندارد. استناد آنها برای وجود پیشینه نگارگری در کشورشان، مکتب تبریز است و میگویند تبریز جزء جمهوری آذربایجان است حتی در این مورد خاص بیش از ١٥ سال قبل برای یکی از مشهورترین هنرمندان نگارگر ما، که سلطان محمد است، کتابی منتشر کردند. در همان زمانها فرهنگستان هنر همایشی با عنوان سلطان محمد برگزار کرد تا آثار و سبقه ایرانیبودن آن معرفی شود». او افزود: «مشکل ما این است که از آنچه داریم حمایت نمیکنیم و قدر آن را نمیدانیم، در نتیجه دیگران مدعی داشتههای ما میشوند. ضمن اینکه پیشینه و سابقه فرهنگ و هنر ما درست اطلاعرسانی و معرفی نمیشود. این اتفاق درمورد نظامی هم افتاد و آنها از نظامی بهعنوان شاعر آذری نام بردند حتی قصد تعویض کاشیهای مقبره او را که به زبان فارسی نوشته شده، دارند. یادم است مقالهای هم در یکی از روزنامههای کرهای نوشته و استناد شده بود که نظامی اهل آذربایجان است. من به صورت اتفاقی از این مطلب آگاه شدم و از طریق سفارت جمهوری اسلامی ایران در کره پاسخی به این ادعا نوشتم که آنها ملزم به چاپ آن شدند، منتها واقعیت این است که در مسائل فرهنگی و هنری جدی نیستیم و نتیجهاش مهیاشدن فعالیت کشورهای رقیب میشود. کشورهای دیگر از خلأ موجود درمورد کمکاری ما نسبت به معرفی داشتههایمان، استفاده میکنند». این کارشناس هنرهای سنتی با بیان اینکه مطبوعات نقش مهمی در معرفی تاریخ و فرهنگ کشورمان دارند، درمورد میزان مستنداتی که جمهوری آذربایجان میتواند در زمینه ثبت جهانی نگارگری ارائه کند، گفت: «آنها مستنداتی ندارند. آنچه آنها به آن استناد میکنند، مربوط به مکتب تبریز و تأسیس آن در دوره صفویه بوده است که شاه اسماعیل صفوی هنرمندانی مانند بهزاد را در پایتخت اول صفوی یعنی تبریز گرد آورد و به دنبال آن مکتب تبریز شکل گرفت.
پژوهشگران این حوزه میدانند مکتب تبریز متعلق به دوران صفویه در ایران است، منتها جمهوری آذربایجان به دنبال جوسازی در سطح عمومی و تاریخسازی است».
مجید مهرگان از نگارگران شناختهشده ایرانی نیز با تأکید بر اینکه جمهوری آذربایجان پیشینهای در زمینه نگارگری ندارد، به «شرق» گفت: «سالها پیش گفتم که کشورهای جداشده از شوروی سابق قصد دارند بلوایی راه بیندازند و با تحریک مردم بهخصوص در آذربایجان، تاریخ و فرهنگ ما را به نام خودشان ثبت کنند. اگر ما بیکار بنشینیم آنها فرصت بیشتری برای این کار پیدا میکنند. مسئله مهم این است که آنها چیزی برای ارائه ندارند حتی ترکیه هم با تمام تبلیغی که انجام میدهد، باز هم در زمینه فرهنگ و هنر نمیتواند با ما رقابت کند. سلطان سلیم یکی از پادشاهان عثمانی بود که سعی کرد بسیاری از هنرمندان ایرانی را که در تبریز گرد آمده بودند، به استانبول بیاورد و فراوردهای مانند شاهنامه طهماسبی تهیه کند اما این اثر آنقدر بیرمق است که مشخص است به پای هنرمندان ما نمیرسد».
او افزود: «جمهوری آذربایجان حرفی در این زمینه برای گفتن ندارد. آنها در زمان قاجار جزء ایران بودند و اگر امروزه درمورد فرهنگ و هنر حرف میزنند، باز هم مجبور هستند به ما دست بیندازند. چند سال قبل وزیر فرهنگ امارات به نمایشگاه من آمد و من را برای جشنواره تذهیب دعوت کرد. من گفتم در جایی که قرار است از خلیج عربی به جای خلیج فارسی نام برده شود، حضور پیدا نمیکنم ضمن اینکه امارات چه پیشینهای در تذهیب دارد. آنها پیشنهاد مالی خود را به سه برابر افزایش دادند اما باز هم شرکت نکردم».
مهرگان با اشاره به اینکه بهترین راهکار مقابل چنین تحرکاتی این است که هنر را جلو ببریم و از نقاشی و موسیقی خودمان حمایت کنیم و بودجه این بخش را افزایش دهیم، گفت: «بسیاری از آثار ارزنده نگارگری در گنجینه موزه هنرهای معاصر ایران نگهداری میشوند. باید این آثار را به جامعه معرفی کنیم». حجت شکیبا، دیگر نگارگر معاصر ایرانی نیز به «شرق» گفت: «ما هم میتوانیم کارهایی را که جمهوری آذربایجان انجام داده، برای تبلیغ فرهنگ و هنر خودمان انجام دهیم، حتی از فضای مجازی برای معرفی بیشتر آثارمان استفاده کنیم منتها گاهی شاهد هستیم تأکید و معرفی هنرهای ملیمان کمرنگ میشود و حمایتی هم از آن صورت نمیگیرد».