وقتی امیرکبیر برای یک کتاب 100 تومان داد
بنده نمی دانم یک صد تومان در سال 1266 ق (1850 میلادی و 1228 ش) چه قدر بوده، اما حدس می زنم که خیلی زیاد بوده است. امیر کبیر برای ترجمه یک کتاب جغرافی فرنگی و چاپ آن این مبلغ را داد که نشان دهد قصدش برای توسعه علم جدی و عزمش قطعی است.
رسول جعفریان در ادامه یادداشت خبرآنلاین نوشت: بارها از پرداخت هزینه های تحقیق و پژوهش به عنوان مهم ترین زمینه ساز پیشرفت علمی سخن گفته شده است. همه در این باره اتفاق نظر دارند، اما در عمل، یا پول قابل توجهی به این امور اختصاص داده نمی شود، یا اگر هم بشود، غالبا بر اثر فساد اداری یا افکار نادرست و مدیریت افراد غیر متخصص، همان مبالغی نیز که هست، به هدر می رود.
شاید یکی از بهترین کارها، هزینه کردن برای تأسیس دانشگاه ها و مدارس جدید، ایجاد رشته های تازه، استخدام دانشجویان زبده که در داخل و خارج تحصیلاتی دارند و امتیازی بر اقران خود، و نیز هزینه کردن برای کتابخانه و آزمایشگاه و جز اینهاست.
البته الان نزدیک به هشتاد سال است که این کارها را انجام می دهیم، پیشرفت هایی هم داشته ایم، اما به دلیل نداشتن یک استراتژی مشخص و مدیریت مستمر، فراز و فرودهای فراوانی در این زمینه داشته ایم و داریم.
می دانیم که بنیاد علم جدید در دوره صدارت کوتاه امیر کبیر گذاشته شد، زمانی که پایه های اولیه دارالفنون ریخته شد و بعد از مدتی این مرکز علمی سرپا شد و اساسی برای شکل گیری دانش های نوین در این کشور گردید.
آن زمان، شاید مصلحت اقتضاء می کرد که استادان بنامی را از فرنگ بیاورند تا مجبور نباشند این همه دانشجو به خارج از کشور بفرستند. این کار انجام شد و بدون شک، اساس علم نوین در ایران توسعه یافت. البته دانشجویانی هم رفتند و برخلاف زمان ما ، بسیاری بازگشتند و نقش مهمی در نو کردن ایران و تأسیس مراکز دانشی داشتند.
اما اکنون دیگر کسی در فکر آوردن استاد نیست، سهل است که بسیاری از راه های ارتباطی دیگر برای توسعه علوم هم که مهم ترین آنها اینترنت است، همچنان مبغوض است. این میراث ضد غربی شدن ما در کنار محاسنی که داشته، و آن اتکای به خود بوده، آسیب های فراوانی به ما زده که یکی هم همین است که مثل این که هر کسی خارجی است گویا قصد نیست و نابود کردن ما را دارد! می دانم که کسانی اینها را ساده انگاری خواهند دانست، اما چه کنم، شاید این بار دیگران اشتباه کنند.
بگذاریم. در حال جستجو در باره عبارتی از کتابی با نام جهان نما بودم. اثری جغرافیایی که شخصی به نام فلوغون رافائیل انگلیزی نوشته و زمان امیر کبیر از فرانسه به فارسی ترجمه شده است. بالاخره نسخه ای از آن را در کتابخانه محدث ارموی که زیر مجموعه کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران است، یافتم.
خاتمه کتاب نکته جالبی داشت که به بحث اول این یادداشت مربوط می شود، هزینه کردن برای کار پژوهش و چاپ. مترجم نوشته است که وقتی کتاب را ترجمه کرد آن را به امیر کبیر تقدیم کرد و او نیز نقدا یک صد تومان بابت هزینه چاپ آن به وی پرداخت کرد.
عبارت مترجم را با هم بخوانیم:
این است مجملی از آنچه ترجمه شد در احوال معرفت عالم و دول و ملل از کتب فرنگیان که در ایران متداول نبود. بعد از شش ماه زحمت که از زبان فرانسه به لسان فارسی درآوردم. دو نسخه از آن نوشته هدیه آستان حضرت ظل اللهی و درگاه جناب آصف جاهی نمودم. بعد از قبول بضاعت مزجات و تحسین بر حسن نسخه منحصره و نوازشات وافره بر این نامقبول، چون نفع این کتاب را اعم می خواست که تمامی خواص ممالک محروسه صانها الله عن الحدثان از آن بهره یاب شوند، بر حسب اذن و اشاره جناب جلالتماب شوکت و صرامت انتساب آصف دوران، خدایگان اجل، شخص اول دولت ایران دستور معظم اتابیک اعظم سرکار امیر کبیر ادام الله تعالی ایام اجلاله که موازی یک صد تومان جهت خرج باسمه، نقد انعام فرمودند این کتاب مستطاب را به دارالطبع برده منطبع گردانیدم و شش نقشه بر حسب تقسیم اقالیم پنج گانه بر آن الحاق کردم که اقلا حدود ولایات هر دولت معین شود. ...
تمام شد عمل استکتاب و انطباع در سنه 1267 هجری بعد از انقضای یک سال از زمان ترجمه در دارالسلطنه تبریز در کارخانه آخوند ملاصالح تبریزی