یک معینالبُکا و تعزیهخوان:«کیارستمی» تعزیه را به جهانیان شناساند
علاالدین قاسمی، معین البُکا، امامخوان و حرخوان باسابقه تعزیه است که سالها عمرش را در این راه گذاشته است. او امسال در تهران و در دهه اول محرم تعزیه اجرا نمیکند، بلکه به دهاتی از اطراف قزوین رفته و آنجا با گروهش در ١٠ روز ابتدای ماه محرم تعزیه اجرا میکنند. او یکی از مؤثرترین عوامل در اجرای تعزیه در فیلمها و سریالهایی است که تاکنون سوژه اصلیشان تعزیه بوده است؛ به همین دلیل «شرق» با قاسمی درباره این آثار که ساخته عباس کیارستمی، ناصر تقوایی و حسن فتحی و... بودهاند، گفتوگو کرده است که در ادمه می خوانید:
شما با عباس کیارستمی چگونه در ساخت فیلمش درباره تعزیه همکاری کردید؟
ابتدا فیلم نبود، بلکه یک تعزیه بود که ما به اسم «گزارش شمر» کار کرده و آن را برای شهروندان ایتالیایی در رُم اجرا کردیم. تنظیم این نسخه تعزیه با من بود که آن را در اختیار آقای اصلانی گذاشتم. کار کیارستمی فوقالعاده بود. او از مردم ایران فیلم گرفته بود و حسوحال آنها را در زمان اجرای تعزیه در آنجا پخش میکرد و این ایده فوقالعادهای بود که اجرای تعزیه را برای خارجیها جذاب میکرد. این ترکیبی از تعزیه زنده و ویدئو پروجکشن بود. یک کار نو بود که کسی تا آن روز نمونهاش را ندیده بود.
آیا همچنان تأثیرش بر خود شما باقی است؟
بله، برای همین به شهرداری تهران پیشنهاد کردم اگر موافقت کنند دهه دوم یا سوم محرم آن را در تهران کار کنیم. حتی به خود کیارستمی هم زنگ زدم که چنین کاری را میخواهم بکنم و اجازهاش را از ایشان گرفتم. البته من به آن فیلم کیارستمی از مردم ایران کاری ندارم، بلکه طور دیگری میخواهیم همان تعزیه را اجرا کنیم.
یعنی شما هم از ویدئو استفاده میکنید؟
قصدمان فیلمبرداری از مردم و پخش همزمان است که خودشان را در تصاویر ببینند. آن زمان هم آنقدر اجرای کیارستمی سروصدا کرد که ما آن را در میلان و سیسیل هم اجرا کردیم.
بعد از ایتالیا این اجرا در چندین جشنواره بینالمللی برای مثال در انگلستان و فرانسه حضور یافت شما هم همراهیاش کردید؟
قرار بود همچنان باشیم که به دلایلی نشد و کیارستمی پس از رُم به انگلیس دعوت شد که به دلیل اتفاقاتی نشد که ما همراهش باشیم؛ بنابراین فیلم تعزیه و مردم در آنجا پخش شد و همچنان با استقبال مواجه شد. کیارستمی حرف اصلی را در کار میزد و با درست فکرکردن حرکتی را انجام داد که باعث معرفی دوباره تعزیه در خارج از ایران شد. ما در تعزیه در جایی به مردم میگوییم که خسته جان نباشی و مردم میگویند یا حسین و این صدای مردم ایران است که یاحسین میگویند و همین نکتهای است که کار کیارستمی را جذاب میکرد؛ چون حس و حال واقعی تماشاچی را نشان میداد.
بازتاب کار در ایتالیا که شما هم از عوامل اصلی آن اجرا بودید چگونه بود؟
واقعا استقبال کمنظیر بود، چون ما در ایران بهرایگان تعزیه را در مناسبتهای خاص اجرا میکنیم، اما در آنجا مردم با اشتیاق بلیت میخریدند که از نزدیک با تعزیه ایرانی آشنا شوند. این مهم است که آنها هر شب میآمدند و با بلیتها سالن را پر میکردند. این اجرا در سال ٨٢ بود و پیش از آن هم خودمان در سال ٨٠ در نیویورک تعزیه اجرا کردیم که آنجا هم اشتیاق فراوانی برای تماشای تعزیه دیده میشد. ما بعد از ٢٠ شب اجرا در رم، آن را به تورمینا در سیسیل بردیم و آنجا هم سالن پر میشد. برای اینکه در رم بشود اجرای خوبی داشته باشیم، بیش از یک میلیارد خرج کرده بودند که تکیهای درست کنند چون ما در آن اجرا باید اسب میآوردیم و همهچیز باید شکل درست و سنتی تعزیه را به خود میگرفت.
در ایران چگونه این بازتاب و اقبال برای تعزیه تأثیرگذار بوده است؟
در آنجا همه از تعزیه لذت میبردند، اما در مملکت خودمان اصلا هیچ حمایت و پیشنهادی برای اجرای تعزیه نیست. هنوز هم باید خودمان به سازمانها و نهادها رو بیندازیم که میخواهیم تعزیه اجرا کنیم و بپرسیم آیا حمایت میکنند که پاسخ منفی است؛ چون همه میگویند پول و بودجه نداریم که هزینه و دستمزد عوامل تعزیه را پرداخت کنیم. این در حالی است که آدمی مثل من ٥٥ سال وقت خودم را صرف تعزیه کردهام و در بدون هیچ حمایتی سخت است بتوانم پاسخگوی نیاز مادی تعزیهخوانانم باشم. آنها هم هر یک حداقل ٣٠ یا ٤٠ سال در تعزیه بودهاند و این شغلشان است، باید بتوانند ارتزاق کنند، وگرنه نمیشود کاری را پیش برد. میگویند تعزیه باید آموزش داده شود، من که نمیتوانم در خانهام آموزش بدهم، باید جایگاهی باشد که بشود در آن تعزیه اجرا کرد و آن را به نسل امروز آموزش داد. اگر امروز هم به فکرش نباشند، این آخرین بازماندهها هم یکی یکی پیر و فرتوت میشوند یا دارفانی را وداع میگویند و داشتههای یک عمرشان را به خاک خواهند برد. ما در تهران، پایتخت ایران هنوز یک تکیه برای اجرای تعزیه نداریم. هنوز حسرت به دل تکیه دولت دوران قاجار هستیم که در زمان رضاخان خرابش کردند. نزدیک به ٤٠ سال از حکومت جمهوری اسلامی گذشته است، اما هنوز كسي که فکری اساسی برای پاگرفتن تعزیه کند نبوده درحالیکه بارها پیشنهاد کردهام یک تکیه ولایت بسازیم و در آن در همه سال تعزیه اجرا کنیم که گردشگران بلیت بخرند و تعزیه ببینند. مردم هم از آن لذت ببرند؛ یعنی هم میشود درآمدزایی کرد و هم به شناسایی فرهنگ ایرانی و اسلامی پرداخت و هم در نگهداری تعزیه کوشید. متأسفانه اکنون همه سنتها و آیینهای نمایشیمان در حال اضمحلال و نابودی است و کسی نمیخواهد چارهاندیشی کند. اگر حمایت نشویم با گسست نسل جوان از تعزیه نمیشود این هنر را که سالها سینهبهسینه به ما منتقل شده است، در اختیارشان بگذاریم. من مستمریبگیر نیستم که در این فضای بدون حمایت همیشه بتوانم تعزیه کار کنم.
شهرداری تهران از طرحتان برای اجرای تعزیه حمایت کرده است؟
فعلا میگوید که بودجه نداریم. نمیدانیم چرا وقتی به تعزیه میرسیم، همه چیز ته میکشد و کفگیر به ته دیگ میخورد. درحالیکه یک جشن و میهمانی که برگزار میشود، بودجهاش بسیار بالاتر از هزینهای است که صرف تعزیه میشود. قول دادهاند که با بودجهای ناچیز این تعزیه را برگزار کنیم اما هنوز معلوم نیست که سر قولشان باشند یا نه.
چقدر از کیارستمی در ایران قدردانی شد؟
هیچی! او با هزینه شخصی و با همکاری نیکی کریمی و چند نفر دیگر به شهرهای مختلف رفتند و از مردم در حال تماشاي تعزیه فیلمبرداری کردند. آنها به قوچان، اصفهان، شمال، قم و خیلی جاهای دیگر رفتند و ٩٠ دقیقه فیلم گرفتند. الان این ٩٠ دقیقه ٥٠٠ میلیون تومان هزینه بردار است؛ من که ندارم چنین کاری را بکنم اما دولت میتواند برای بهبود وضع تعزیه و حمایت و نگهداری از آن هزینه کند.
شما در پروژه ناصر تقوایی هم همکاری کردهاید؛ چه نظری درباره تمرین آخر دارید؟
ناصر تقوایی با وزارت ارشاد همکاری کرد که یک مستند بسازد درباره تعزیه که آن را برای ثبت جهانیاش به یونسکو ارائه کنند. ما ١٠، ١٥ روز به زواره رفتیم که فیلمبرداری کنند و فیلم هم مستند بود. آن زمان شادروان هاشم فیاض، معین البکای تعزیه بودند و با او و خانوادهاش مصاحبه کردند و در کنارش صحنههایی از تعزیه و تکیه دولت را سر هم کردند که مستندی ساخته شود. متأسفانه ما سر آن کار ٣٠ نفر را برده بودیم که با عوضشدن مدیران مرکز هنرهای نمایشی در نهایت هم دستمزدی به ما تعلق نگرفت.
در قیاس با کار کیارستمی خودت کدامیک را میپسندی؟
کار کیارستمی گفتم که فوقالعاده است و تعزیه را در جهان شناساند اما کار تقوایی یک گزارش مستند از تعزیه بود که برای معرفی به یونسکو ساخته شده بود و بیشتر از این هم در جایی نمایش داده نشد مگر در خود ایران. کیارستمی به نظرم تیزهوشانه از این فرصت استفاده کرد که تعزیه را بشناساند و ایدهاش هم موفق بود و ما هم این را از نزدیک میدیدیم. فیلم کیارستمی را نمیشود با تمرین آخر مقایسه کرد.
برخی از منتقدان میگویند فیلم ناصر تقوایی با آنکه تعزیه ثبت جهانی شد اما در این رابطه به کار نیامده است؟
این بیانصافی است که این طور دربارهاش اظهار نظر میکنند، چون ناصر تقوایی ٤٠ دقیقه فیلم ساخته بود و باید یک گزارش ١٠ دقیقهای برای یونسکو میساخت و بعد این نسخه ١٠ دقیقهای از مستند تمرین آخر درآورده شد و کنار مستندات و گزارشهای لازم به یونسکو ارائه شد و نتیجه هم داد. متأسفانه فقط ثبت جهانی شد اما هیچ کاری برای گسترش، دوام و بقای تعزیه در ایران نشده است. هنوز یک تکیه ثابت و درخور نداریم. احمدینژاد رئیسجمهور وقت هم از آن به زبان حمایت کرد و در عمل کاری نشد.
آیا علاوه بر این دو فیلمساز، کار ارزشمند دیگری هم در زمینه تعزیه تولید شده است؟
شب دهم که سریالی ساخته حسن فتحی است، باز هم ارزش بسیاری دارد. او زمانی که دانشجوی کارگردانی بود، در تالار محراب دو تعزیه از ما را دید. یکی شیخ صنعان و دختر ترسا بود و دومی ماهان کوشیار بود که در جشنواره آیینی و سنتی اجرا میکردیم. او بعدها سریال میوه ممنوعه را بر اساس شیخ صنعان و دختر ترسا ساخت. فتحی همانجا گفت که من از صدایت خوشم آمد و اظهار کرد میخواهد با من هم کاری بکند. من هم گفتم اگر روزی توانستی کارگردان شوی و دستت به دهانت رسید، برای تعزیه کاری بکن. او با ساخت شب دهم این آرزویم را برآورده کرد و توانست تعزیه را به مردم خودمان بشناساند. بنابراین تأثیرش ماندگار است.
دیگران؟
بقیه در آثارشان اشاره به تعزیه کردهاند اما زیادی تأثیرگذار نبودهاند چون اصل و اساس کارشان تعزیه نبوده است. سیروس مقدم هم در یک تکه زمین دقایقی اشاره به تعزیه میکند اما داستان چیز دیگری است. کرمی هم غیرمستقیم در کاری به تعزیه پرداخته است و دیگرانی که چون مستقیم کارشان درباره تعزیه نبوده، نتوانستهاند بر تعزیه تأثیرگذار باشند.
خودت در شب دهم هم بازی کردهای؟
بله، بنده بازیگر و سرپرست گروه تعزیه بودم. همچنین نقشهای متفاوت را در آن بازی کردم. ما بیش از یک ماه در اطراف قزوین و در ماه مبارک رمضان مشغول فیلمبرداری بودیم و به قول آقای فتحی یکی از سختترین کارها بود.
اولین حضور بینالمللیات با تعزیه در کجا و کی بوده ؟
سال ٦٩ در جشنواره آوینیون شرکت کردیم. پیتر بروک در شیراز با تعزیه آشنا شده و مقالاتی نوشته بود؛ او و دیگر دوستانی که در پاریس بودند، زمینهساز حضورمان شدند، بعد هم سال ٨٠ به نیویورک رفتیم که شرکت لینکن سنتر اسپانسر ما شد و ٤٠ شب در منهتن تعزیه اجرا کردیم و مردم بلیت ٨٠ دلاری برای تماشای تعزیه میخریدند. همچنین روزنامه نیویورک تایمز و نیوزدی دو صفحه را به تعزیه ما اختصاص دادند. تعزیه فقط هنر و نمایش نیست، شیوه عزاداری هم هست که باید مسئولان از این منظر متوجه اهمیت تعزیه باشند. در عین حال اگر جایگاهی باشد، من خودم ٣٠٠ نسخه تعزیه دارم که در تمام طول سال میشود در آنجا نسخههای مختلف را اجرا کرد. حتی میتوان در شهرستانها تعزیه را فعال کرد.
نکته پایانی؟
تقاضایم از دولت دلسوز این است که به خاطر امام حسین(ع)، حرکتی و برای تعزیه کاری اساسی بکند و باقیات صالحات درست کند. ما یک تکیه همیشگی میخواهیم، میشود جایگاهی ساخت که ٥٠ هزار نفر را برای تماشای تعزیه در خود جای دهد. در پارک ولایت و بسیاری نقاط تهران، زمین هست که بشود در آنجا تکیه ساخت. اگر جا باشد مجبور نمیشویم از تهران به دهات قزوین بیابیم و اینجا دور از خانواده تعزیه کار کنیم. در اینجا آقای ملک جایی را برای تعزیه وقف کرده و هزینهای از وقفیاتش صرف تعزیه میشود.
مردم هم حمایت میکنند؟
بله، اما مهم این است دولت هم حامی شود و فکري اساسی و عملیاتی برای بهبود و استقرار تعزیه بكند. ما فقط در دهه اول محرم نیازمند اجرای تعزیه نيستیم و در همه سال میتوانیم با این شیوه، مخاطبانمان را جذب کنیم. امیدوارم این دولت به داد تعزیه و تعزیهکاران برسد.
نظر شما