محمد هاشمی: برادرم تغییری نکرده است
محمد هاشميرفسنجاني كه در سالهاي نفسگير جنگ مديريت سازمان صداوسيما را برعهده
داشت امروز معتقد است: «صداوسيما نبايدگروهي و جناحي شود.» رئيس دفتر رئيس مجمع
تشخيص مصلحت نظام همچنين معتقد است: «شيوه تفكر، مشي و روش آيتا... هاشمي در شرايط
كنوني با سال57 و حتي دهه 40 هيچ تفاوتي نكرده و ايشان همچنان داراي همان نظريات
هستند و هيچ تغيير اساسي در تفكرات ايشان به وجود نيامده است. آيتا... هاشمي همان
هاشمي سال 57 است. اين جريانهاي سياسي بودند كه طی زمان مواضع خود را تغيير دادند
و در برخي از مقاطع به تفكرات ايشان نزديك شدند و در برخي از مقاطع از نظريات ايشان
فاصله گرفتند. در نتيجه در شرايط كنوني مواضع برخي جريانهاي سياسي مانند
اصلاحطلبان به آقاي هاشمي نزديكتر است و نه اينكه مواضع آقاي هاشمي به آنها نزديك
باشد.»
در ادامه متن گفتوگوي «آرمان»با مهندس محمد هاشمي را از نظر
ميگذرانيد.
آقاي عطريانفر بهتازگي
عنوان كردهاند استعفاي شما از حزب كارگزاران سازندگي اشتباه بوده است. نظر شما در
اين باره چيست؟
نظر هر شخصي براي خودش قابل احترام است. با اين وجود
اينكه شخصي درباره شخص ديگر اظهارنظر كند و اقدام وي را اشتباه تلقي كند نميتواند
محلي از اعراب داشته باشد و پسنديده نيست. هر شخصي بيشتر با سابقه و علايق خود
آشناست و تصميماتي كه اتخاذ ميكند براساس آينده و مصلحت خودش است. به نظر من آقاي
عطريانفر در مصاحبه اخير خود تلاش كردند مساله استعفاي بنده از حزب كارگزاران را
كوچك جلوه بدهند. ايشان درباره استعفاي بنده از واژه «قهر» استفاده كرده بودند كه
صحيح نبوده و چنين اتفاقي رخ نداده است. بنده نسبت به اتفاقاتي كه در حزب كارگزاران
سازندگي در حال وقوع بود اعتراض داشتم و به دليل اعتراض از حزب كنارهگيري كردم و
مساله قهر در كار نبوده است. با اين وجود من قصد ندارم درباره حزب كارگزاران صحبتي
را مطرح كنم و به همين دليل به صورت «سربسته» مطالبي را عنوان ميكنم. بنده معتقدم
در بين اعضاي حزب كارگزاران سازندگي آقاي محمد عطريانفر داراي بينش قوي سياسي است و
مسائل مختلف را به خوبي تحليل و تفسير ميكند. به همين دليل ايشان به خوبي نسبت به
دلايل اختلاف بنده با ديگر اعضاي حزب آگاهي دارد و از ريشهها و علت اصلي آن باخبر
است. با اين وجود از سخن ايشان درباره «قهر» تعجب كردم و انتظار استفاده از چنين
كلمهاي را نداشتم. اين در حالي است كه در واقعيت هيچگونه قهري رخ نداده و بنده با
توجه به سوابق و همچنين مصلحت سياسي خود ترجيح دادم از حزب كنارهگيري كنم. در
روزهاي اخير نيز يكي از روزنامهها از اعضاي شوراي مركزي حزب كارگزاران نام برده كه
با مغلطهكاري نام بنده را نيز همچنان در شوراي مركزي حزب كارگزاران سازندگي ذكر
كرده است. به نظر ميرسد اين روزنامه با مغلطهكاري تلاش كرده همچنان بنده را عضو
كارگزاران سازندگي معرفي كند كه مسالهاي خلاف واقعيت است و صحيح نيست. بنده
ماههاست از حزب كارگزاران استعفا دادهام و هيچگونه فعاليتي در حزب كارگزاران
ندارم.
به هر حال حزب كارگزاران سازندگي
براساس انديشه سياسي شما و برخي از نزديكان شما شكل گرفته است. فكر نميكنيد فقدان
حضور شما در عرصه تصميمگيري حزب در آينده اين حزب تاثير منفي خواهد
گذاشت؟
پس از استعفاي خود از حزب كارگزاران سازندگي ابراز اميدواري
كردم كه حزب كارگزاران به سرنوشت برخی احزاب دیگر دچار نشود. باز هم تكرار ميكنم
كه هيچ علاقهاي براي اظهارنظر درباره حزب كارگزاران سازندگي چه نفيا و چه اثباتا
ندارم. با اين وجود بايد عنوان كنم من يكي از اعضاي موسس حزب بودم اما به تازگي
رويكردي را در حزب مشاهده كردم كه به اين نتيجه رسيدم نبودن من بهتر از بودن من است
و بايد حزب را ترك كنم. دليل اين مساله نيز اين بود كه هر شخصي در زندگي خود سوابق
و اعتقادات خاص خود دارد و هيچ كس بهتر از خود فرد نميتواند مصلحت خود را تشخيص
بدهد. بنده هم تمايل داشتم سابقه و اعتقادات خود را حفظ كنم. در نتيجه هنگامي كه
احساس خطر كردم كه ممكن است به گذشته مبارزاتيام لطمه وارد شود حزب را ترك كردم.
در شرايط كنوني كه چند ماه از استعفاي
شما ميگذرد از تصميم خود راضي هستيد؟ طی اين مدت احساس نكرديد بايد دوباره به حزب
بازگرديد؟
از تصميم خود بسيار راضي هستم و هيچگاه به فكر بازگشت
نبودم و نخواهم بود. من معتقدم ترك حزب در شرايط فعلي تصميم بسيار صحيحي بوده و از
اين مساله راضي هستم.
نظر شما درباره دست
دادن آقاي ظريف با رئيسجمهور آمريكا چيست؟
آقاي روحاني بارها عنوان
كردهاند كه با دست دادن هيچ مشكلي حل نميشود. بنده هم با ايشان همعقيده هستم و
معتقدم كه مساله رابطه ايران و آمريكا بسيار پيچيدهتر از آن است كه با يك دست دادن
حل شود. در عرف ديپلماتيك هنگامي كه دو نفر به هم ميرسند با يكديگر دست ميدهند.
اين در حالي است كه در اسلام وضعيت به شكلي است كه وقتي دو نفر به هم ميرسند با
يكديگر مصافحه ميكنند. در هر كشور و منطقه جغرافيايي شكل و شيوه احترام گذاشتن
متفاوت است. در مساله ديپلماسي نيز وضعيت به همين شكل است. از نظر بنده دست دادن
آقاي ظريف با آقاي اوباما يك مساله طبيعي و ديپلماتيك بوده و نه مزيتي به همراه
داشته و نه داراي مذمتي بوده است. آقاي ظريف در اين باره عنوان كردهاند كه اين دست
دادن براي من هزينه داشته و كاملا هم اتفاقي صورت گرفته است. از قرائن و شواهد مشخص
است كه دو گروه به صورت اتفاقي به هم رسيدهاند و به دليل اينكه آقاي ظريف با جان
كري در مساله پرونده هستهاي مراوده داشته، هنگامي كه با ايشان دست ميدهد براي
اداي احترام و به جاي آوردن احترام اجتماعي با رئيسجمهور آمريكا كه همراه جان كري
بوده نيز دست داده است. اگر آقاي ظريف در چنين شرايطي تنها با جان كري دست ميداد و
با آقاي اوباما دست نميداد رفتاري دور از نزاكت و ادب اجتماعي انجام ميداد كه در
چنين صورتي داراي اشكال بود. اين نوعي رفتار مرسوم ديپلماتيك است كه ممكن است بين
هر سياستمداري در دنيا به وجود بيايد. در دو سال گذشته بارها از سوي مسئولان كشور
اين مساله عنوان شده كه ما تنها در زمينه پرونده هستهاي با آمريكا مذاكره ميكنيم
و در هيچ زمينه ديگري با اين كشور گفتوگو نخواهيم كرد.
برخي معتقدند دست دادن آقاي ظريف با رئيسجمهور
آمريكا تابوي ديدار مقامات عاليرتبه ايران و آمريكا را شكسته و ممكن است زمينهساز
ديدار احتمالي مقامات عاليرتبهتر دولت اين دو كشور در آينده باشد. شما با اين
ديدگاه موافق هستيد؟
اگر قرار بود تابويي در اين زمينه شكسته شود
بايد سال گذشته كه آقاي اوباما با آقاي روحاني به صورت تلفني صحبت كردند اين تابو
شكسته ميشد. به نظر من دست دادن آقاي ظريف و رئيسجمهور آمريكا يك مساله در چارچوب
عرف ديپلماسي بينالمللي است و نميتوان تفسير متفاوتي از آن ارائه داد.
با اين وجود مخالفتهاي زيادي با اين اقدام بهويژه
در بين برخي از نمايندگان مجلس به وجود آمد. نظر شما درباره اين مخالفتها
چيست؟
وضعيت تندروهاي مجلس وضعيت خاصي است كه ربطي به دست دادن آقاي
ظريف با باراك اوباما ندارد. تندروها تحت هر شرايطي نسبت به عملكرد دولت معترض
هستند و براي آنها مثبت يا منفي بودن اقدامات دولت تفاوت ندارد. تنها هدف اين عده
مخالفت با دولت است. به همين دليل سخنان و رفتار اين عده را نميتوان معياري براي
تحقق منافع جمعي تلقي كرد. يكي از تندروها به صراحت عنوان كرده بود ما اگر مخالفت
نكنيم و به دولت انتقاد نكنيم فلسفه وجودي خود را زير سوال بردهايم.
از عملكرد دولت آقاي روحاني راضي هستيد؟به نظر شما
توقعي كه از آقاي روحاني و دولت ايشان وجود داشت محقق شد؟دولت طی دو سال گذشته چه
نقاط قوت و ضعفي داشته است؟
عملكرد دولت آقاي روحاني در دو سال گذشته
در حوزههاي مختلف متفاوت بوده است. عملكرد دولت در برخي از زمينهها با ضعفهايي
همراه بوده، در برخي حوزهها عملكرد قدرتمند و قابل قبولي وجود داشته و در برخي از
زمينهها نيز عملكرد نسبي وجود داشته است. يكي از نقاط قوت بارز دولت آقاي روحاني
عملكرد قدرتمند در عرصه سياست خارجي و به نتيجه رساندن پرونده هستهاي ايران بوده
است. مساله هستهاي در دهههاي گذشته يكي از پروندههاي پر سروصدا و چالشبرانگيز
كشور بود كه سبب صدور قطعنامههاي مختلفي عليه ايران شده بود. اين پرونده همچنين به
شكلهاي مختلف سبب ايجاد مشكلات و موانع زيادي براي كشور شده بود. دولت آقاي روحاني
نيز با اهتمام ويژه نسبت به اين پرونده تلاش كردند با به نتيجه رسيدن اين پرونده
موانع پيش روي كشور را بردارند تا كشور بتواند در عرصههاي خارجي به مراودات
اقتصادي و سياسي خود بپردازد. در نتيجه نقشه راه و تعيين مسير آينده توسط اتاق فكر
دولت به خوبي صورت گرفته و دولت در مسير صحيحي قرار گرفته است. با اين وجود يكي از
چالشهاي پيش روي دولت آقاي روحاني مسائل اقتصادي است. البته نميتوان تمام
انتقادات درباره مسائل اقتصادي را متوجه دولت كرد اما مردم توقع بيشتري در زمينه
اقتصادي از دولت آقاي روحاني داشتند. در شرايط كنوني به دليل اينكه هزينهها بيشتر
از درآمدهاي دولت است هر تصميم اقتصادي دولت سبب ناراحتي قشر خاصي از جامعه ميشود.
برای مثال اگر مالياتها را افزايش بدهد سبب اعتراض كسبه خواهد شد، اگر يارانهها
را قطع كند سبب نارضايتي عده ديگري ميشود و اگر بودجه سالانه بخشهاي اجرايي كشور
را تعديل كنند سبب بروز مشكلاتي در سيستم اجرايي كشور ميشود. اگر ورودي و خروجي
اقتصادي دولت با هم همخواني نداشته باشد مشكلات متعددي براي دولت به وجود ميآورد.
متاسفانه در زمينه اقتصادي مشكلات زيادي وجود دارد و مردم هم از اين وضعيت ناراضي
هستند. نكته ديگر اينكه بسياري از مردم تصور ميكنند پس توافق هستهاي وضعيت
اقتصادي به يك باره بهبود پيدا خواهد كرد. اين در حالي است كه اجراي توافق هستهاي
مسالهاي زمانبر است و به دورانديشي و برنامهريزي مدبرانه نياز دارد. مساله ديگر
به حوزه فرهنگي و اجتماعي جامعه بازميگردد. عملكرد دولت در اين زمينه در دو سال
گذشته تا حدودي قابل قبول بوده است. با اين وجود در شرايط كنوني مشكلات فرهنگي و
اجتماعي زيادي وجود دارد كه نيازمند رسيدگي دولت است. آمار اعتياد و رفتارهاي خشن
اجتماعي مانند قتل در جامعه افزايش پيدا كرده است. همچنين آمار طلاق بالا رفته و
خانوادهها با چالشهاي مختلفي روبهرو شدهاند. در شرايط كنوني بسياري از
ناهنجاريهاي اجتماعي از فروپاشي خانوادهها ناشي ميشود. همه اين مسائل نيازمند
بررسي و تحقيق گسترده و علتيابي علمي است. البته دولت در اين زمينه تنها متولي
پاسخگو نيست و همه دستگاهها بايد در اين زمينه تلاش كنند. نميتوان دولت را منشأ
اين نابسامانيها دانست و همينطور نميتوان تنها از دولت توقع داشت كه با اين
ناهنجاريها مقابله كند. بسياري از اين مسائل از گذشته به امروز رسيده است. با اين
وجود در شرايط كنوني روند صعودي گرفته و با شتاب در حال جلو رفتن است. برای مثال
مصرفكنندگان مواد مخدر نسبت به گذشته كم نشده و بلكه در حال افزايش هستند. مساله
مهم در اين زمينه اين است كه همه دستگاههاي اجرايي به همراه مجلس و قوه قضائيه
بايد براي حل اين بحرانها تلاش كنند و نبايد توقع داشت دولت به تنهايي اين مسائل
را حل كند.
آقاي روحاني از گذشته دور
تاكنون رابطه نزديكي با آيتا... هاشميرفسنجاني داشتهاند. در ابتداي رياستجمهوري
آقاي روحاني نيز اين رابطه نزديك و محسوس شد. با اين وجود هر چه زمان گذشت اين
رابطه شكل غيرمحسوسي پيدا كرد.در شرايط كنوني رابطه آيتا... هاشمي با آقاي روحاني
به چه صورت است؟
آقاي روحاني شخصيت مستقلي دارند و دولتي كه تشكيل
دادهاند نيز دولتي مستقل است. رفتار و منش ايشان نيز به شكلي است كه نشاندهنده
استقلال ايشان از هر حزب و جريان و همچنين اشخاص است. با اين وجود اين مساله كه
آقاي روحاني از گذشته تاكنون رابطه نزديكي با آيتا... هاشمي داشتهاند موضوعي
متفاوت است. البته از اين نكته نيز نبايد غافل شد كه آيتا... هاشمي از گذشته
تاكنون رابطه بسيار نزديكي با مسئولان كشور در سطوح مختلف داشته است. در نتيجه اين
رابطه مختص آقاي روحاني نيست و بسياري از مسئولان كشور با آيتا... هاشمي رابطه
نزديكي داشته و در آينده نيز خواهند داشت. بنابراين اين روابط شخصي هيچ تاثيري بر
تصميمات ديگران ندارد. اين مساله كه آيتا... هاشمي بر دولت آقاي روحاني قيموميت يا
تسلط داشته باشد صحيح نيست و چنين رابطهاي بين آقاي روحاني و آيتا... هاشمي وجود
ندارد. آقاي روحاني و كابينه ايشان نسبت به مسائل مختلف تشكيل جلسه ميدهند، مسائل
را تحليل و بررسي ميكنند و براساس مقتضيات زمان عمل ميكنند. آقاي روحاني تحت
تاثير آيتا... هاشمي نيست. البته ممكن است در برخي مسائل از ايشان مشورت بگيرد اما
اين مساله تنها جنبه مشورتي دارد. بسياري از شخصيتهاي سياسي به صورت شخصي يا
جرياني با آيتا... هاشمي مشورت ميكنند و ايشان طرف مشورت مسئولان زيادي در نظام
جمهوري اسلامي است. در نتيجه اين مساله كه آقاي روحاني نيز با ايشان مشورت كند
مساله كاملا طبيعي است.
نظر شما به عنوان
رئيس سابق سازمان صدا وسيما درباره سانسور تصاوير آيتا... هاشمي در مراسم بزرگداشت
جانباختگان حادثه منا چيست؟
در شرايط كنوني صدا وسيما نبايد تنها نام
رسانه ملي را يدك بكشد. صداوسيما نبايد به يك رسانه گروهي و جناحي تبديل شود. در
شرايط كنوني برخي تندرويها كه در برخي از رسانهها صورت ميگيرد نباید در صداوسيما
هم صورت بگيرد. به همين دليل صداوسيما نبايد از حالت رسانه ملي خارج شود. برخي
افراد كه در صداوسيما به عنوان كارشناس حاضر ميشوند صرفا به بيان عقايد سياسي خود
ميپردازند و بعضا برخلاف واقعيتهاي جامعه سخن ميگويند. مساله ديگر اينكه رسانه
ملي باید پاسخگو باشد و خود را از پاسخگويي به منتقدان مبرا نداند. در شرايط كنوني
اگر يك نظرسنجي بيطرفانه درباره عملكرد صداوسيما صورت بگيرد متوجه خواهيم شد كه
تقدهایی به صداوسيما وارد است. در حال حاضر بسياري از مردم اغلب اطلاعات خود را از
شبكههاي ديگر اخذ ميكنند و ترجيح ميدهند براي پر كردن اوقات فراغت خود از
شبكههاي خارجي استفاده كنند. اين در حالي است كه نيروهاي زيادي در صداوسيما مشغول
به فعاليت هستند و هزينه زيادي از بيتالمال به ساختن برنامههاي اين سازمان اختصاص
پيدا ميكند. رسانه ملي داراي قدرت زيادي است كه اگر از اين قدرت در جهت مثبت
استفاده كامل شود، ميتواند به حل بسياري از مشكلات مردم كمك كند. بنده به خاطر
دارم كه در دوران جنگ تحميلي از قدرت رسانه ملي در جهت تقويت حس وطن پرستي و وحدت
ملي استفاده صحيح و دقيقتري ميشد و رسانه ملي نقش بسيار مهمي در مديريت جنگ به
عهده داشت. اين در حالي است كه در شرايط كنوني شرايط متفاوت است.
ديدگاه شما درباره رابطه آيتا... هاشمي و
اصلاحطلبان چيست؟برخي معتقدند در شرايط كنوني مواضع اصلاحطلبان و آيتا... هاشمي
بسيار به هم نزديك شده و به نوعي با هم همپوشاني دارد. حتي آقاي عطريانفر به عنوان
يك شخصيت اصلاحطلب در مصاحبه اخير خود عنوان كرده كه آيتا... هاشمي اصلاحطلب
است. شما با ايشان موافق هستيد؟
شيوه تفكر، مشي و روش آيتا... هاشمي
در شرايط كنوني با سال57 و حتي دهه 40 هيچ تفاوتي نكرده و ايشان همچنان داراي همان
نظريات هستند و هيچ تغيير اساسي در تفكرات ايشان به وجود نيامده است. آيتا...
هاشمي همان هاشمي سال 57 است. اين جريانهاي سياسي بودند كه در طول زمان مواضع خود
را تغيير دادند و در برخي از مقاطع به تفكرات ايشان نزديك شدند و در برخي از مقاطع
از نظريات ايشان فاصله گرفتند. در نتيجه در شرايط كنوني مواضع برخي جريانهاي سياسي
مانند اصلاحطلبان به آقاي هاشمي نزديكتر است و نه اينكه مواضع آقاي هاشمي به آنها
نزديك باشد. آقاي عطريانفر كه چنين مسالهاي را بيان كرده به خوبي به خاطر دارند كه
در دولت اصلاحات برخي از تندروهای اصلاحطلب چه مواضع تندي نسبت به آيتا... هاشمي
اتخاذ كرده بودند و عليه ايشان موضعگيري ميكردند. آقاي عطريانفر اين مساله را
فراموش نكرده كه چه مقالات و كتابهايي توسط برخي تندروهای اصلاحطلب عليه آيتا...
هاشمي نوشته ميشد. اين وضعيت براي جريان اصولگرا نيز وجود داشته است. اصولگرايان
در مجلس سوم و چهارم مواضعي همسو نسبت با آيتا... هاشمي داشتند اما در دولت
احمدينژاد از مواضع آيتا... هاشمي فاصله گرفتند. آيتا... هاشمي همان هاشمي گذشته
است كه همچنان در مسير انقلاب و انديشههاي حضرت امام (ره) حركت ميكند. اين
جريانهاي سياسي هستند كه در هر مقطع زماني مواضعي نزديك يا دور نسبت به مواضع
آيتا... هاشمي اتخاذ ميكنند. در شرايط كنوني نيز اصلاحطلبان از گذشته عبرت
گرفتند و نسبت به آيتا... هاشمي رفتار جديدي در پيش گرفتند. آيتا... هاشمي يك
شخصيت كاملا فراجناحي است و نميتوان ايشان را در يك جريان خاص محدود كرد.