دوشنبه ۲۶ شهريور ۱۴۰۳ - 2024 September 16
در سایه بی توجهی آموزش و پرورش

هزینه‌مضاعف ناشی‌از شیوه غلط آموزش زبان

کد خبر: ۸۲۵۸
تاریخ انتشار: ۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۳ - ۲۳:۳۴

فراگرفتن زبان انگلیسی در این روز‌ها به یک ضرورت تبدیل شده است. امروزه دیگری فردی که به آسانی به یک زبان خارجی صحبت می‌کند نسبت به دیگران ارجحیت ندارد بلکه امری طبیعی محسوب می‌شود. خصوصا یاد گرفتن زبان انگلیسی که دیگر مانند رفتن به مدرسه جزو برنامه‌های ضروری دانش آموزان به حساب می‌آید.

سالانه هزاران دانش آموز از سنین مختلف راهی کلاس های زبان می شوند تا مهارت های زبانی خود را تقویت کنند. آموزشگاه هایی که ارزان هم نیستند و هزینه های زیادی را به خانواده ها تحمیل می کنند. اما چرا باید برای آموختن زبان انگلیسی به کلاس زبان رفت؟ دانش آموزان ایرانی هفت سال در مدرسه زبان آموزش می بینند و با وجود این دوره طولانی در بهترین سنین زندگی؛ با اتکا به معلومات مدرسه قادر به یک تکلم ساده هم به زبان های انگلیسی نیستند.

شیوه عجیب و گرامر محور رایج در نظام آموزشی به یک معما تبدیل شده است. درحالیکه دانش آموزان ایرانی که زبان مادری شان فارسی را به خوبی می دانند پس از سال های آخر دبستان شروع به آموختن دستور زبان می کنند، در کلاس های انگلیسی و عربی مدرسه باید با صرف و نحو و گرامر شروع کنند تا هرگونه انگیزه ای در آنها کشته شود. آنها ناگزیرند برای جبران این نقص به آموزشگاه های زبان پناه ببرند که هم هزینه های بسیار دارد و هم بدون حاشیه نیست.

با وجود این ایراد عمده اقدامی برای اصلاح وضع موجود انجام نمی شود و تکرار یک روش غلط باعث استمرار تحمیل هزینه های مختلف به جامعه شده و دغدغه جدیدی به خانواده ها اضافه کرده است که محدود به دغدغه های مادی نیست و به ناهنجاری های فرهنگی نیز منجر می شود.

مشکل محدود به اصل موضوع آموزش نیست، بلکه حاشیه‌هایی نیز وجود دارد که اخیرا در کلاس‌های زبان افزایش یافته است. گاهی برخلاف قانون کلاس‌های مختلطی در این آموزشگاه ها تشکیل می‌شود، اساتید خانم در کلاس‌های آقایان و اساتید آقا در کلاس‌های خانم ها مشغول به تدریس می شوند و قوانینی که برای این مراکز آموزشی تصویب شده رعایت نمی‌شود. این مشکلات از طرفی و آزاد بودن این کلاس‌ها و نبودن نظارت از طرفی دیگر موجبات به وجود آمدن ناهنجاری‌هایی را فراهم می‌کند که در اغلب این مراکز شاهد آن هستیم و باعث نگرانی خانواده ها شده است.

چند نفر از متخصصان این حوزه که در مهار این ناهنجاری‌ها موفق بوده‌اند در این باره تجربیات ارزشمندی دارند که برای دیگران هم سودمند خواهد بود. آقای فاضلی، سوپروایز چند آموزشگاه یکی از همین افراد است. وی بر این موضوع عقیده دارند که باید تمام تلاش بر این باشد که حدالامکان از اساتید خانم برای خانم‌ها و از آقایون برای آقایان استفاده شود. اما در مرحلهٔ اول داشتن یک سوپروایزر با ایمان و داشتن نظارت کافی کار را بسیار آسان می‌کند. او می‌تواند اساتید متعهد و با ایمان را انتخاب کند و با توجه به نیاز دانش آموزان چیدمان عالی در کلاس‌ها داشته باشد. از این طریق می‌توان حاشیه‌هایی که ممکن است بین اساتید و دانش آموزان ایجاد شود را کنترل کرد. از طرفی او می‌تواند دانش آموزان حاشیه ساز را شناسایی و برای اصلاح رفتار آن اقدام کند. آقای فاضلی در مواردی که نیاز به تصمیم گیری برای انتخاب یک استاد با سطح علمی بالا که رفتار آنها با قوانین آموزشگاه منافات دارد و یک استاد که سطح علمی معمولی اما رفتاری معقول دارد گروه دوم را انتخاب کرده‌اند، البته برای ارتقاء سطح علمی آنان فعالیت‌های بسیاری انجام داده‌اند.

آقای تورشیزی مدیر آموزشگاهی در شهرری با توجه به تجربیات چندین ساله‌شان ادغام بودن کلاس‌ها را تا حدی بلامانع می‌داند. ایشان عقیده دارند از سنین کودکی تا ۱۲ یا ۱۳ سال مانعی وجود ندارد که دو جنس مخالف باهم در یک کلاس اموزش ببینند و البته تجربیات ایشان نشان داده که کودکانی که چندین سال با هم در کلاس بوده‌اند اگر تا سنین بالا‌تر هم در یک کلاس باشند مشکلی پیش نمی‌آید. در گزینش افراد باید دقت شود که نیازی نیست که اصلا خانم‌ها در کلاس آقایان تدریس نداشته باشند اما خانمی باید برود که برخورد اومانع ایجاد هر حاشیه‌ای شود. پسر‌ها از خانم‌های باوقار حتی بیشتر از آقایان حساب می‌برند. آقایانی که به دختران سنین 15 تا 19 سالگی درس می دهند شاید کمی دچار مشکل شوند اما با انتخاب اساتید متعهد می شود اینگونه مشکلات را به خوبی کنترل کرد.

ایشون در انتخاب اساتیدشان هم قوانین خاص خودشان را دارند که هر فردی با هر پوشش ظاهری و هر عقیده‌ای موظف به رعایت آن است. برای مثال اساتید خانم نباید در محیط آموزشی شال بپوشند حتی اگر از پوشش چادر استفاده کنند. ایشان عقیده دارند اگر از‌‌ همان ابتدا در رعایت قوانین سختگیری شود یک سری حواشی محیط آموزشی را از هدف اصلی دور نمی‌کند و پدران و مادران با خیال راحت فرزندانشان را راهی این مراکز می‌کنند.

علیرغم همه این تجربیات که می توانند به بهبود محیط آموزشگاه های زبان کمک کنند، باز هم سوال نخستین بی پاسخ می ماند. چرا شیوه تدریس زبان که به شدت ناکارآمد و منسوخ است به گونه ای که به نیاز دانش آموزان پاسخ دهد تغییر نمی کند؟

منبع: سخن آنلاین

برچسب ها: آموزش زبان ، شیوه
نظر شما