پیروزی «در جنگ» پیروزی «بر جنگ»
محمدجعفر محمدزاده* - شهیدی که بر خاک میخفت / سرانگشت در خون خود میزد و مینوشت، دو سه حرف بر سنگ: / به امید پیروزی واقعی/ نه در جنگ/ که بر جنگ! (زنده یاد قیصر امین پور)
بامداد انقلاب اسلامی، موسم انتقام از ملت ایران بود. ایران که از قلمرو امن غرب در منطقه به پایگاه حاکمیت مردم تبدیل شده بود، مورد هجوم دشمن قرار گرفت.جنگ تحمیلی با همه ناگواریها، فرهنگ ارزنده مقاومت را برای ایرانیان به رهاورد داشت؛ مقاومتی همانند رفتار تاریخی ایران در برابر تجاوز روسیه و انگلیس، غارت خودکامگان واپسگرای قاجار و استبداد هولناک و مدرن پهلوی.
ما برای جنگ، وصف «تحمیلی» را برگزیدیم که بار منفی و نفرت از جنگ را نشان دهیم؛ زیرا ما جنگ را نمیخواستیم و جنگ بر ما تحمیل شد. واکنشی نیز که از سوی ملت ما صورت گرفت، «جنگ علیه جنگ» بود؛ که به مثابه مقابله با خشونت و دفاع از حقوق و آزادیهای انسانی است.
ما جنگیدیم تا جنگ افروزان را از سرزمین خود بیرون برانیم و افراط و خشونت را از روابط انسانها بزداییم. جنگ ما «جنگ برای صلح» و اجابت دعوت خدا و پیامبر بزرگوار او به زندگی سرافرازانه و حاکمیت انسان بر سرنوشت خویش بود. رزمندگان ما منادی صلح و زندگی بودند؛ چرا که برای صلح جنگیدند؛ نه اشغال سرزمینهای دیگر.
از همین رو آنچه به دفاع ما وصف تقدس میبخشد، ماهیت حق طلبانه، انسان دوستانه و ضد جنگ آن است. البته که اصول و معیارهای جهاد دفاعی ایران در شکلگیری و تقویت مقاومت منطقه بویژه فلسطین و لبنان نیز مؤثر بوده است و صد البته که این همان صدور انقلاب، فراخور تعبیری است که امام راحل نه به معنای مداخله در کشورهای دیگر، بلکه به مفهوم انتقال فرهنگ مقاومت به سایر جوامع انسانی در نظر داشتند.
این رویکرد به جنگ از یک سو حاصل تعالیم پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) و از دیگر سو منبعث از فرهنگ ایرانی است.آمیختگی اسلام عقلانی با روح ایرانی، امروز از ایران چهرهای صبور، مقاوم و ماندگار ساخته است. در قرآن کریم و سیره پیامبر اکرم(ص)، مصداق «فتح مبین» رفتار بزرگوارانه آن حضرت پس از فتح مکه است که کافران ستم پیشه را بخشید و به رغم اصرار برخی بر انتقام و خونریزی، فتح مکه را موسم عفو ومهربانی خواند.
در شاهنامه نیز که شناسنامه ملی ایرانیان است، تنها جنگی در خور ستایش است که با خدا پرستی، عدالت و حرمت به انسان همراه باشد.ویژگیهای پهلوانی نظیر جوانمردی، راستگویی و دفاع از سرزمین که در جای جای شاهنامه حضور دارد، در طول تاریخ ایران تجلی یافته است؛ بهطوری که هر دوره، نقشی از شاهنامه زده است و در دوران معاصر نیز میراث و منش گرانسنگ این پهلوانیها به بزرگمردان دفاع مقدس رسیده است.
با این وصف، جنگ اگر چه در بسیاری از فرهنگها از جمله در تاریخ غرب و جنگهای صلیبی مقدس شمرده شده؛ اما در فرهنگ ما آنچه قداست دارد، تنها دفاع از انسان و ارزشهای الهی اوست، نه جنگ علیه وی.
در روزگاری دور و در جنگهای صلیبی، هر جنایتی به نام ارزشها توجیه و تقدیس میشد و شگفتانگیزتر و درد آورتر آنکه در جهان امروز نیز گروهی به نام اسلام، انسانها را گردن میزنند، زنان و کودکان را به اسارت میگیرند، معابد و مساجد را به آتش میکشند و خود را پیرو اسلام میخوانند! تکفیریها همچون جنگاوران صلیبی، بیرق «جنگ مقدس» را بر دوش دارند و پیروان اسلام عقلانی و رحمانی، میراث «دفاع مقدس» را.
طالبان و القاعده و داعش در سایه بیرق شوم خویش، برداشتها و سلیقههای ناصواب خود را به نام اسلام مصادره میکنند و برماست که از حنجره عقل و اعتدال فریاد برآوریم که کجای این خشونتها و خونفشانیها با اسلام سازگار است؟چه کسی جز بیگانگان و بدخواهان اسلام میخواهد اسلام را در قاب نفرت انگیز «داعش» به تصویر کشد و آن را دین خشونت،عدم تحمل و قتل عام و گردن زدن معرفی کند؟
از بیگانه و بدخواه انتظاری نیست؛ اما تأسف و دریغ از برخی گروههای سیاسی افراطی که از تماشای سیمای عقلانی اسلام در آینه فطرت خویش بیم دارند و این سیمای روشن و خردپسند را پنهان در غبار تنگ نظریها وتمامیت خواهیها میخواهند.
در چنین فضایی هیچ کس بهتر از رزمندگان دفاع مقدس نمیتواند زشتی جنگ، زیبایی صلح و قداست دفاع از وطن را که ظرف آرمان و اعتقاد است، فریاد کند.هیچ کس همچون یادگاران دفاع مقدس نمیتواند چهره رحمانی اسلام را به دنیا نشان دهد و فریاد برآوردکه اسلام، ضد جنگ و ضد خشونت، بلکه اهل مدارا و تعامل و دوستی با دیگر ملتها و دولتهاست؛ آن گونه که جمهوری اسلامی نیز بر اراده،آزادی و اندیشه مردم تکیه دارد و بهبود وضعیت مادی و معنوی جامعه و اعتلای کرامت انسان را میخواهد.
هیچ کس همچون رزمندگان دفاع مقدس نمیتواند ضرورت رفاقت و مهربانی بین حکومت و مردم و مراوده ودوستی بین ایران و دیگر ملتها را یادآور شود. براستی که فقدان اخلاق، زندگی سیاسی را گاه در هر دو عرصه داخلی و بینالمللی دشوار میکند؛ اما اسطورههای دفاع مقدس و آنان که فرهنگ مقاومت را از ایشان به میراث یافتهاند، به آیندهای زیبا چشم دوختهاند؛آیندهای که جهان در آن نه در جنگ،که بر جنگ پیروز شده باشد.
مشاور وزیر و رئیس مرکز روابط عمومی وزارت ارشاد
بامداد انقلاب اسلامی، موسم انتقام از ملت ایران بود. ایران که از قلمرو امن غرب در منطقه به پایگاه حاکمیت مردم تبدیل شده بود، مورد هجوم دشمن قرار گرفت.جنگ تحمیلی با همه ناگواریها، فرهنگ ارزنده مقاومت را برای ایرانیان به رهاورد داشت؛ مقاومتی همانند رفتار تاریخی ایران در برابر تجاوز روسیه و انگلیس، غارت خودکامگان واپسگرای قاجار و استبداد هولناک و مدرن پهلوی.
ما برای جنگ، وصف «تحمیلی» را برگزیدیم که بار منفی و نفرت از جنگ را نشان دهیم؛ زیرا ما جنگ را نمیخواستیم و جنگ بر ما تحمیل شد. واکنشی نیز که از سوی ملت ما صورت گرفت، «جنگ علیه جنگ» بود؛ که به مثابه مقابله با خشونت و دفاع از حقوق و آزادیهای انسانی است.
ما جنگیدیم تا جنگ افروزان را از سرزمین خود بیرون برانیم و افراط و خشونت را از روابط انسانها بزداییم. جنگ ما «جنگ برای صلح» و اجابت دعوت خدا و پیامبر بزرگوار او به زندگی سرافرازانه و حاکمیت انسان بر سرنوشت خویش بود. رزمندگان ما منادی صلح و زندگی بودند؛ چرا که برای صلح جنگیدند؛ نه اشغال سرزمینهای دیگر.
از همین رو آنچه به دفاع ما وصف تقدس میبخشد، ماهیت حق طلبانه، انسان دوستانه و ضد جنگ آن است. البته که اصول و معیارهای جهاد دفاعی ایران در شکلگیری و تقویت مقاومت منطقه بویژه فلسطین و لبنان نیز مؤثر بوده است و صد البته که این همان صدور انقلاب، فراخور تعبیری است که امام راحل نه به معنای مداخله در کشورهای دیگر، بلکه به مفهوم انتقال فرهنگ مقاومت به سایر جوامع انسانی در نظر داشتند.
این رویکرد به جنگ از یک سو حاصل تعالیم پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) و از دیگر سو منبعث از فرهنگ ایرانی است.آمیختگی اسلام عقلانی با روح ایرانی، امروز از ایران چهرهای صبور، مقاوم و ماندگار ساخته است. در قرآن کریم و سیره پیامبر اکرم(ص)، مصداق «فتح مبین» رفتار بزرگوارانه آن حضرت پس از فتح مکه است که کافران ستم پیشه را بخشید و به رغم اصرار برخی بر انتقام و خونریزی، فتح مکه را موسم عفو ومهربانی خواند.
در شاهنامه نیز که شناسنامه ملی ایرانیان است، تنها جنگی در خور ستایش است که با خدا پرستی، عدالت و حرمت به انسان همراه باشد.ویژگیهای پهلوانی نظیر جوانمردی، راستگویی و دفاع از سرزمین که در جای جای شاهنامه حضور دارد، در طول تاریخ ایران تجلی یافته است؛ بهطوری که هر دوره، نقشی از شاهنامه زده است و در دوران معاصر نیز میراث و منش گرانسنگ این پهلوانیها به بزرگمردان دفاع مقدس رسیده است.
با این وصف، جنگ اگر چه در بسیاری از فرهنگها از جمله در تاریخ غرب و جنگهای صلیبی مقدس شمرده شده؛ اما در فرهنگ ما آنچه قداست دارد، تنها دفاع از انسان و ارزشهای الهی اوست، نه جنگ علیه وی.
در روزگاری دور و در جنگهای صلیبی، هر جنایتی به نام ارزشها توجیه و تقدیس میشد و شگفتانگیزتر و درد آورتر آنکه در جهان امروز نیز گروهی به نام اسلام، انسانها را گردن میزنند، زنان و کودکان را به اسارت میگیرند، معابد و مساجد را به آتش میکشند و خود را پیرو اسلام میخوانند! تکفیریها همچون جنگاوران صلیبی، بیرق «جنگ مقدس» را بر دوش دارند و پیروان اسلام عقلانی و رحمانی، میراث «دفاع مقدس» را.
طالبان و القاعده و داعش در سایه بیرق شوم خویش، برداشتها و سلیقههای ناصواب خود را به نام اسلام مصادره میکنند و برماست که از حنجره عقل و اعتدال فریاد برآوریم که کجای این خشونتها و خونفشانیها با اسلام سازگار است؟چه کسی جز بیگانگان و بدخواهان اسلام میخواهد اسلام را در قاب نفرت انگیز «داعش» به تصویر کشد و آن را دین خشونت،عدم تحمل و قتل عام و گردن زدن معرفی کند؟
از بیگانه و بدخواه انتظاری نیست؛ اما تأسف و دریغ از برخی گروههای سیاسی افراطی که از تماشای سیمای عقلانی اسلام در آینه فطرت خویش بیم دارند و این سیمای روشن و خردپسند را پنهان در غبار تنگ نظریها وتمامیت خواهیها میخواهند.
در چنین فضایی هیچ کس بهتر از رزمندگان دفاع مقدس نمیتواند زشتی جنگ، زیبایی صلح و قداست دفاع از وطن را که ظرف آرمان و اعتقاد است، فریاد کند.هیچ کس همچون یادگاران دفاع مقدس نمیتواند چهره رحمانی اسلام را به دنیا نشان دهد و فریاد برآوردکه اسلام، ضد جنگ و ضد خشونت، بلکه اهل مدارا و تعامل و دوستی با دیگر ملتها و دولتهاست؛ آن گونه که جمهوری اسلامی نیز بر اراده،آزادی و اندیشه مردم تکیه دارد و بهبود وضعیت مادی و معنوی جامعه و اعتلای کرامت انسان را میخواهد.
هیچ کس همچون رزمندگان دفاع مقدس نمیتواند ضرورت رفاقت و مهربانی بین حکومت و مردم و مراوده ودوستی بین ایران و دیگر ملتها را یادآور شود. براستی که فقدان اخلاق، زندگی سیاسی را گاه در هر دو عرصه داخلی و بینالمللی دشوار میکند؛ اما اسطورههای دفاع مقدس و آنان که فرهنگ مقاومت را از ایشان به میراث یافتهاند، به آیندهای زیبا چشم دوختهاند؛آیندهای که جهان در آن نه در جنگ،که بر جنگ پیروز شده باشد.
مشاور وزیر و رئیس مرکز روابط عمومی وزارت ارشاد
نظر شما