استندآپ کمدی چیست؟
استندآپکمدی (Stand up comedy) . این نامی است که این روزها درست یا به اشتباه لقلقه دهن خیلیها شده است. این گونه نمایشی این روزها به لطف برنامه پرمخاطب «خندوانه» که رامبدجوان آن را اجرا میکند، برای خیلیها جالب شده و مورد سوال است.
به گزارش صدای ایران، روزنامه اعتماد در ادامه نوشت: خندوانه در سری دوم خود به سراغ بازیگران کمدی و طنز سینما، تئاتر و تلویزیون رفت و از آنها خواست تا با اجرای زنده در مقابل مخاطبان استودیویی و خانگی تلویزیون پا به رقابتی بگذارند که مردم آن را داوری میکنند. رامبد جوان که همچنان بخش گفتوگویی خود را که بسیار هم مورد اقبال قرار گرفت دنبال میکند، با اضافه شدن این بخش خندوانه را وارد مرحله تازهای از جذابیت کرد که فایلهایی که در شبکههای اجتماعی بازنشر میشوند و حرفهایی که همه جا از آن زده میشود، گواه آن است. اما این مسابقه فراز و فرودهای جالب و متعددی داشته است. خیلیها که پیشتر چهره برجستهای در کمدی و طنز محسوب میشدند نتوانستند انتظارات را برآورده کنند و برخی دیگر که شاید بازیگر هم نبودند فراتر از حد تصور ظاهر شدند. همه اینها سبب شده تا این ایده مطرح شود که استندآپ کمدی گونهای خاص از کمدی است که نیازمند دانش و تجربه خاص است و لزوما بازیگران طنز نمیتوانند استندآپ کمدیهای قابل قبولی ارایه دهند. به دلیل این گستره و تفاوت در اجرا، این روزها پرسشهایی درباره چیستی و چگونگی استندآپ کمدی مطرح میشود. اما واقعا استندآپ کمدی چیست؟
تاریخچه این گونه نمایشی به قرون ١٨ و ١٩ بازمیگردد، وقتی در گروههای موزیکال کوچک چنین ارتباطی با مخاطبان برقرار میشد. استندآپ کمدی معمولا توسط یک نفر اجرا میشود. «در این نمایش کمدین با اجرای سریعی از داستانگویی، لطیفه و شوخیهای کوتاه و گذرا و بداههسازیهایی که جمع تماشاگران پذیرای آنها باشند به انتقال مضامین میپردازد. اجراکننده معمولا سرنوشت مسائل و معضلاتی را که بسیار مهم و جدی اجتماع کلی را درگیر خود ساخته به چالش میکشد، به این امید که باعث شگفتی و خنده تماشاگران شود و مشکلات اجتماع را با لبخند تبدیل به آرامش کند.» این تعریفی است که در صفحه ویکیپدیا برای آن آمده است. بسیاری از هنرمندان مطرح جهان اجرای استندآپ کمدی داشتهاند که از میان آنها میتوان به جیم کری، مستر بین و رابین ویلیامز اشاره کرد. استندآپ کمدی در ایران هم قبل از انقلاب رواج داشته است. ظاهرا نورمن ویزدوم چند باری به اجرای استندآپ کمدی پرداخته است. اما بعد از انقلاب هم حمید ماهیصفت و حسن ریوندی از کسانی هستند که خیلیها معتقدند آنچه انجام میدهند، استندآپ کمدی است. زندهیاد منوچهر نوذری نیز از کسانی است که قبل از انقلاب استندآپ کمدی اجرا کرده است. با این حال ما از چند تن از هنرمندان حوزه تئاتر خواستیم تا نظرشان ر ا درباره آنچه در خندوانه اجرا میشود و واقعیت استندآپ کمدی بگویند و البته نظرها متفاوت بود...
رضا بهبودی
من چندان کار کمدی انجام ندادهام به همین دلیل خودم را شایسته نظر دادن در این مورد نمیدانم. با این حال یک نکته را در مورد استندآپ کمدی میدانم. کسانی که این گونه نمایشی را اجرا میکنند باید نقبی به خودشان بزنند و این هدفمند است. زیرا استندآپ کمدی در نهایت باید سمت و سویی اجتماعی بیابد. این نکتهای است که در کار خیلی از دوستان مغفول میماند که البته خیلی وقتها از الزامات فضایی اجرایی است. برنامه خندوانه فرصت مغتنمی است اما واقعیت این است که مثل بسیاری از کنشهای هنری در تلویزیون اقتضائات این مدیوم کار را کمی سخت میکند. استندآپ کمدی اگرچه باید منجر به خنده شود اما فقط خنداندن محض نیست.
علی نصیریان
من خندوانه را ندیدهام. اما قبل از انقلاب پیشپردهخوانی وجود داشت و چیزهایی مثل بحر طویل میخواندند که کمی هم اکت داشت. البته بعدها جنبه سیاسی هم پیدا میکرد. آقای انتظامی تعریف میکرد که یکبار داشته پیشپردهخوانی میکرده با این مضمون که مملکت خیلی گل و بلبل است و خیلی همهچیز عالی است. در آن موقع اصطلاح«قاسم کوری» متداول بود که به معنای دروغ گفتن بود و البته من داستان آن را نمیدانم. چیزی معادل چاخان کردن یا خالی بستن که امروز معمول است. همین طور که آقای انتظامی پیشپردهخوانی میکرده یک گروه کر هم پشت گذاشته بودند که میخواندند: قاسم کوریه! قاسم کوریه! که شهربانی میآید برنامه را به هم میزند و یک سیلی هم توی صورت آقای انتظامی میخواباند.
ارحام صدر و نوذری هم تئاتر کار میکردند. صدر تمام لطف کارش به آن «سیاه» بود. دلقک اصلی که روی صحنه بود. بخش عمده کار هم مبتنی بر بداههپردازی پیش میرفت. آنچه به نام استندآپ کمدی معروف است را من در ایران ندیدهام. در امریکا با آن مواجه شدهام که کسانی در جاهایی جمع میشوند و با جوک و بامزگی همه را میخندانند. اما در ایران من حقیقتا چنین چیزی ندیدم. ارحام صدر و نوذری بازیگری میکردند.
بهروز غریبپور
استندآپ کمدی یک کمدی تک نفره است که توسط بازیگری که هم به طنز و هم به بازیگری مسلط است اجرا میشود. البته پیش از انقلاب در ایران هم رایج بود. در بعضی جشنها و سالنها کسانی بودند که برای چنین هدفی در لیست اجرایی قرار میگرفتند که امروز هم رایج است. آنها این کار را انجام میدادند بدون اینکه اسم آن را بدانند. آنچه در غرب رواج دارد این است که به خاطر آزادی بیان میتوانند در مواقعی مثل انتخابات، مسائل سیاسی و اجتماعی روز را در اجرایشان دستمایه قرار دهند. ما با تاخیر داریم این کار را میکنیم. با کنایه و داستان و مضمونی که مخاطب به آن اشراف دارد. استندآپ کمدی تابع یک چارچوب معین نیست. اما آنچه معمول است این است که مستقل اجرا میشود. یعنی کمدین به صورت مستقل در یک سالن به اجرای برنامه میپردازد و مخاطبان هم بلیتی مجزا برای آن خریداری میکنند و میدانند که قرار است جایی بروند و یکی دوساعتی بخندند. بخشی از یک برنامه تلویزیونی نیست. آنچه الان در برخی جشنها رواج دارد هم همین است اما با تفاوتهایی که اشاره شد. کمدینهایی که در غرب استندآپ کمدی اجرا میکنند بسیار به کارشان مسلط هستند. نکته اینجاست که استندآپ کمدی بیشتر رویکرد اجتماعی و شاید بتوان گفت مطمئنا رویکرد اجتماعی دارد. این طور تصور کنید یک مجله طنز است که بنا به موضوع، شرایط و مخاطب حرکت میکند و از جایی به جای دیگر میرود اما حتما ابتدا و انتها دارد. هر جایی سیر نمیکند. این تفاوت عمدهای است با آنچه در ایران رواج دارد. در ایران آنچه گفته میشود پراکنده است. اما استندآپ کمدی یک چارچوب پنهان از تماشاچی و آشکار برای کمدین دارد که همهچیز حول آن میگردد. این کمدی در غرب به رسمیت شناخته شده است. این رواج تا بدان حدی است که دورههای آموزشی که برای آن وجود دارد دستمزدهای بسیار بالایی را از متقاضیان مطالبه میکنند. زیرا نوعی از کمدی است که شما به طراحی صحنه و دستمزد عوامل نیازی ندارید و اگر به شهرت برسید درآمدی غیرقابل تصور خواهید داشت. اگر عبید زاکانی ما زنده بود، اگر عمران صلاحی ما زنده بود و اگر برای اینکار تربیت میشدند قطعا میتوانستند در جهان به شهرت برسند.
اصغر همت
رامبد جوان گرامی را که من دوستش دارم و این به سالیان دور برمیگردد حتما حسن نیت دارد برای راهاندازی برنامهاش و بخشهای مختلف آن. تلاش او ستودنی است. برای اینکه در این اوضاع و احوال لحظاتی مفرح را برای مردم عزیز ما رقم میزند و در جاهایی هم موفق بوده است. اما به زعم من در بحثی کلی کار او فکر نقش ایوان زدن است بر خانهای ویرانه. در مورد کارهای اخیرش تحت عنوان استندآپ کمدی که مورد سوال شماست قسمتهایی از اجرا را دیدهام و بیشتر در موردشان شنیدهام. بنابراین شاید اظهارنظرم کلی بوده و خالی از اشکال نباشد. ما در جامعهمان شرایط اجرای این «نوع» را نداریم، مثل خیلی چیزهای دیگر. مگر اینکه آن طور که شاهد بودهایم به خودمان، خانوادهمان، شهرمان و لهجهمان، آن هم به صورتی کاملا ابتدایی و در جاهایی توهینآمیز بپردازیم. کاری که سالیان سال است بین مردم ما تحت عنوان جوک رواج دارد وما در آن ید طولایی داریم. اینبار هم جعبه جادویی دست روی موضوعی گذاشته که نمیتوان سرنوشتی بهتر از ویران شدن جایگاه رفیع «طنز» را برای آن متصور شد.
بیتردید خندوانه برنامه موفقی است و استندآپکمدی گونهای از کمدی است که برای مخاطبان جذاب است. نگاهی به تاریخ ادبیات فارسی نشان میدهد که طنزو طنزپردازی با نگاهی به مسائل اجتماعی همواره مورد اقبال اهالی ادبیات بوده است. بخشی از این اتفاق هم قطعا تابع سلیقه مردمان این سرزمین است که با وجود تاریخ پرفراز و نشیبشان هیچگاه از طنز دور نشدهاند. باید توجه داشت که دستکم چند دهه است که استندآپ کمدی بدل به گونهای رسمی در هنرهای نمایشی جهان شده است. برخی اجراکنندگان برجسته این گونه نمایشی حتی راهی زندان نیز شدهاند. باید دانست استندآپ کمدی نیازمند تواناییهای خاص خود است و لزوما انجام کارهای عجیب و غریب یا بازی در سریالهای طنز تلویزیونی نمیتواند تضمینکننده توانایی در اجرای استندآپ کمدی باشد. پس شاید بهتر است همچنان که در خندوانه شرکت میکنیم این نکته را مد نظر داشته باشیم که جهان رسانهای امروز و والاتر از آن سلیقه و غریزه مخاطب مجال هیچ اختلاطی را نمیدهد. اصل و فرع جای خود را دارند.
نظر شما