چهارشنبه ۲۱ شهريور ۱۴۰۳ - 2024 September 11

سیر تا پیاز دنیای مداحان به روایت یک مداح

کد خبر: ۸۰۲۲۸
تاریخ انتشار: ۲۸ شهريور ۱۳۹۴ - ۱۵:۲۳
وقتی سخن از آسیب‌شناسی کار مداحان به میان آمد، معترض شد که مگر همه مسائل کشور حل شده و حالا مسئله ما مداحی است؟ او البته ترجیح داد پاسخ بعضی سوالات را هم ندهد. آنجا که از او درباره کف و سقف دریافت های مداحان پرسیدم یا از وظایف شورای «ستایشگری» مداحان سوال کردم گفت که قرار نیست همه چیز را بگوید.

به گزارش صدای ایران، «خبرآنلاین» با این مقدمه ادامه داد: با این حال اما سخنانش آنقدر نکته شنیدنی داشت که بشود از کنار آن چند سوال پاسخ‌نداده گذشت. او از مداحی‌هایش برای شخصیت‌های مختلف سیاسی از آیت‌الله مهدوی کنی گرفته تا میرحسین موسوی و محتشمی‌پور گفت. از اینکه مداح مراسم ختم مادر احمدی‌نژاد نیز بوده است. طاهری از گفت‌وگویش با محمود کریمی بعد از تیراندازی معروف حرف زد و گفت که تیراندازی کار کریمی نبوده و نوجوان همراه او دست به اسلحه شده است. رئیس خانه مداحان البته دل پری هم از مداحان جوان با سبک‌های جدید مداحی داشت، از کسانی که قلاده به گردن می‌اندازند و به لطف صدا و سیما معروف شده‌اند در حالی که حتی فرق رباعی و دوبیتی را هم نمی‌دانند.

طاهری درباره ورود مداحان به سیاست هم حرف‌های زیادی داشت. او اگرچه خودش در انتخابات مجلس پنجم به صورت مستقل کاندیدای انتخابات بوده است اما می‌گوید نمی‌خواهد درباره لیست انتخاباتی مورد نظر سعید حدادیان سخنی بگوید. به گفته طاهری «در این‌باره دو نفر یعنی منصور ارضی و سعید حدادیان تصمیم می‌گیرند و خودشان هم باید جوابگو باشند». آنطور که طاهری می‌گوید منظور سعید حدادیان از ارائه لیست انتخاباتی برای انتخابات مجلس، لیستی از مداحان نبوده است بلکه چیزی شبیه به لیست مسجد ارک در انتخابات مجلس نهم مورد نظر او بوده است.

گزیده گفت‌وگو با محسن طاهری را در ادامه می‌خوانید:

* یک مداحی سنتی داریم که از آبا و اجداد و گذشتگان که کسوت و جایگاهی در این زمینه داشتند به نسل ما منتقل شده و ما هم به جوان‌ترها منتقل می‌کنیم اما مداحی به صورت فنی حتی در جوامع علمی کشور هم مطرح است و در دانشگاه در دو مقطع کاردانی و کارشناسی تدریس می‌شود و باید واحدهایی را بگذراند تا بتواند به عنوان مداح فارغ‌التحصیل شود. آشنایی فرد با زیربنای کار مداحی مهم است.

* ما اعتقادمان این است که کسی وارد این حوزه نمی‌شود مگر اینکه پاک باشد و پاکیزه و سالم باشد.

* در کل کشور، ارگان‌هایی را داریم که مسئول تصمیم‌گیری‌های کلان مداحی هستند. شامل «خانه مداحان»، «کانون مداحان» (این کانون زیرمجموعه سازمان تبلیغات اسلامی است)، «بنیاد دعبل خزاعی» (این بنیاد هم زیرمجموعه سازمان تبلیغات اسلامی است)، «شورای هیات‌های مذهبی» استان تهران (این شورا هم زیرمجموعه سازمان تبلیغات اسلامی اداره می‌شود)، «هیات رزمندگان اسلام»، «جامعه ایمانی مشعر» که در قم مستقر است و در نهایت «بسیج مداحان». هر کدام از ارگان‌ها‌ وظایف مشخص و تعریف‌شده‌ای دارند. ما هر دو هفته یک‌بار با هم جلسه داریم. جلسه خیلی خوبی است و با هم تعامل داریم. در جلسات ما نیم‌ساعت اول به مرور اخبار و اطلاعاتی می‌گذرد که در سایت‌ها و روزنامه‌ها می‌آید.

* تعداد محدودی از نیروهای ما که کارهای اداری انجام می‌دهند از شهرداری حقوق می‌گیرند و از آنجا در مجموعه ما مامور به خدمت هستند. کارهای تخصصی و اموری که مربوط به حوزه کاری خود ماست را دو سه نفری انجام می‌دهیم. نایب رئیس هیات مدیره ما آقای نورصالحی است که از نیروهای بازنشسته بانک و مداح است. بنده به‌عنوان مدیرعامل نزدیک به 6 سال است که نوکری می‌کنم.‌ اعضای هیات مدیره، تعداد دیگری هم هستند که برای جلسات حاضر می‌شوند. هیات امنایی هم داریم که این هیات‌مدیره را انتخاب کرده و هر سه سال یک بار دوباره می‌توانند انتخاب کنند تا اعضا جابه‌جا شوند.

* عنوان این شورا «ستایش‌گری» است. هر 15 روز تشکل‌هایی که نام بردم دور هم جمع می‌شوند. هر کدام بر مبنای اساسنامه‌هایشان وظایف مشخصی دارند. نظارت بر کار مداحان بر عهده این شوراست. بعضی از رسیدگی‌ها را بسیج مداحان انجام می‌دهد که قوه اجرایی دارد. آنها احیانا اگر مداحی اشتباهی مرتکب شود، رسیدگی می‌کنند.

* آقای کریمی تیراندازی نکرده بود. از آن ماشین که آقای کریمی در آن بود این کار صادر شد اما آقای کریمی این کار را نکرد. با اینکه آقای کریمی نه پسرخاله ماست و نه تا الان حتی یک بار به خانه مداحان آمده است اما وظیفه دارم به‌عنوان یک مسلمان از او دفاع کنم. چون از همان اول اطلاع داشتیم که او این کار را نکرده است. از همان ابتدا هم من و هم حاج محمدآقا، اخوی من، کامل در جریان امر قرار گرفتیم. متاسفانه برادر نوجوانی که معمولا ایشان را همراهی می‌کند، اقدام به این کار کرد و کار زشتی هم بود. ما هیچ وقت آن کار را تایید نمی‌کنیم. بسیار کار ناشایستی بود.

* داشتن سلاح به مداح‌بودن مربوط نیست. بنده، اخوی من و ... همه ممکن است سلاح داشته باشیم. البته تاکید می‌کنم ممکن است. اما قرار نیست که اعلام شود و همه عالم و آدم بدانند. اگر بدانند که چه فرقی می‌کند با آن کسی که ندارد. به هر حال اگر سلاح داشته باشیم آنقدر عقلمان تحت الشعاع قرار نمی‌گیرد که از آن استفاده کنیم. به هر حال آقای کریمی اگر مسلح بوده لابد مجوز داشته یا آن آقایی که همراه ایشان بوده هم به همین ترتیب. اما این کار به اعتقاد من در اصل، فی‌نفسه اشکال داشته است.

* من با ایشان (وزیر ارشاد) موضعی ندارم و دوستشان هم دارم اما عرضم این است که خیلی از آقایانی که باید در این مملکت جوابگو باشند متاسفانه نیستند.

* مراجع تقلید، برای همه قابل احترام هستند و در هر حوزه‌ای باید به نقطه‌نظراتشان حرمت قائل شد. البته در برخی مسائل، علمدار، مقام معظم رهبری است که آن آقایان هم به مقام معظم رهبری تاسی می‌کنند و حرف ایشان را می‌پذیرند. مثل مسائل مربوط به نظام. اما در مسائل فقهی، هر کدام از این حضرات ممکن است نظری داشته باشند که مقلدینشان باید رعایت کنند. به عنوان مثال یک مرجع تقلید ممکن است بگوید در عید نباید سرود خوانده شود یا نباید کف زده شود اما مقام معظم رهبری نظری دارند که مخالف با این نظر است و می‌گویند نه، از نظر بنده اشکالی ندارد. حتی باید عید و عزا از هم شناخته شوند. الان متاسفانه در فضای مجازی، باب شده که می‌نویسند چهل روز به محرم مانده و ما چله سوگواری برگزار می‌کنیم! در حالی که چنین چیزی باب نبوده و نیست. حتی این را از قول آیت‌الله العظمی بهجت (ره) عنوان می‌کنند. در حالی که دفتر ایشان این موضوع را تکذیب کرده است. اینکه 40 روز مانده به محرم روزشماری کنیم درست نیست. ما تا محرم مناسبت‌های دیگر هم داریم. عید قربان و عید غدیر را داریم که مهم‌ترین اعیاد اسلامی ماست. چرا به آن پرداخته نمی‌شود؟ این هم یک مسئله است که مردم ما را به سمت عزاداری سوق می‌دهند که ما دینمان دین عزاداری است. نه، به هیچ وجه چنین چیزی نیست. امام صادق فرمود شیعیان ما در شادی ما شادند و در حزن ما هم محزون هستند. اینطور نیست که فقط ما گریه کنیم و امت گریه باشیم.

* ما چندین بار قرار گذاشته‌ایم با مجموعه‌مان که خدمت آقایان مراجع برویم. آخرین دیداری که با آیت الله شبیری زنجانی یا آقای نوری همدانی داشتیم سه یا چهار سال پیش بود. مرحوم آقای فاضل لنکرانی زنده بودند من برای ایشان می‌رفتم و می‌خواندم. حتی یک جلسه در نوجوانی برای مرحوم آیت‌الله العظمی میلانی که از بزرگان مراجع بودند خواندم. ارتباطمان با مراجع تقلید و با علما تنگاتنگ بوده و هست. این را به‌عنوان برگ زرین زندگی خودم می‌دانم و به آن افتخار هم می‌کنم. اما اینکه حتما ارتباط داشته باشیم و حتما به‌موقع برویم و بیاییم، نه اینطور نیست. اعتقاد دارم اهمیت وقت این آقایان بیشتر از این است که بخواهیم وقتشان را بگیریم.

* در بحث مداحی، انتخاب وزن‌ها باید سنگین باشد تا به حوزه گناه و موسیقی لهوی و به تعبیر حضرات مراجع و مقام معظم رهبری موسیقی غربی وارد نشویم. آنچه یک خواننده استفاده می‌کند ما مجوزش را نداریم. ما به خاطر خشنودی یک عده نمی‌توانیم هر کاری را مجوز دهیم.

* ما متاسفانه جریان سیاسی در کشور داریم که منتظر هستند دیگران را جذب کنند با عناوین مختلف. یکی از راه‌هایشان هم همین است که امروز ببینند مجموعه‌ای که شناخته شده است این آقا را کنار گذاشت، فردا آنها بیایند و جذبش کنند. جریانی که موسوم است به جریان شیرازی. از لحاظ سیاسی مشخص است که اینها 24 شبکه را اداره می‌کنند و هیچ کدام محتوایی که باید داشته باشند متاسفانه ندارند. در همه آنها قمه‌زنی و لطمه‌زنی ترویج می‌شود. قلاده‌انداختن ترویج می‌شود. مداحی ترویج می‌کند برای اهل بیت عوعو کنید، خودتان را به شکل حیوان درآورید. کجا اهل بیت گفتند اینطور باشید؟ به اعتقاد من جریانی پشت کار اینها هست تا شیعه و هیات و روضه و مداحی را با این جریانات به انحراف بکشند و اینطور وارونه نشان دهند. ما تا حدی می‌توانیم با آنها برخورد کنیم و تا حدی هم قوانینی که وجود دارد گاهی گوششان را می‌گیرد.

* حدود 40 درصد از مداحان ما تحصیلات بالای آکادمیک دارند. اما عزیزانی هم هستند که سنتی مداحی کردند. شاید مثلا عزیزی باشد که زیر دیپلم باشد یا مثلا سیکل قدیم را داشته باشد اما از لحاظ تجربیات کار مداحی، الان یک استاد تمام دانشگاه کنارش بنشیند از لحاظ این شغل و این حرفه و این فن، او می‌تواند سوالات آنها را پاسخگو باشد.

* یک مداح برای معروف‌شدن با صدا و سیما رفیق شود همه چیز حل است (خنده). متاسفانه با یک سی‌دی 50 تومانی هم همین کار را می‌توانند بکنند. آقایانی که گفتم با یک سی‌دی مطرح شدند متاسفانه به رسانه هم دست پیدا کردند و شناخته شدند. الان ببینید برنامه‌ای آقای ضیا در صدا و سیما دارد، اول سراغ آقای هلالی می‌رود. آقای هلالی چه حرفی برای گفتن دارد؟ غیر از اینکه می‌خواهد شور بخواند. شور که مداحی نیست. مداحی سبک و سنت و قواعدی دارد، چارچوبی دارد. اصلا فرق رباعی و دوبیتی را این آقایان بلد نیستند. دوبیتی باباطاهر را می‌خواند در حالی که می‌گوید من این رباعی را بخوانم. مخاطب آقای هلالی و فلان جوان، آقای مقدم و آقایان دیگری که جوان‌تر هستند نوعا متفاوت است. مخاطب هم مقصر است. بخشی از گناهان این آقایان تقصیر آنهاست که از آنها انتظار دارند که این مجلس باید اینطور برگزار شود.

* ما در دوره‌ای معروف بودیم. نسل الان ممکن است بنده را اصلا نشناسند. ما از زمان کودکی با این شغل گره خورده بودیم. مرحوم پدربزرگمان، پدرمان، دایی‌مان همه در این رشته بودند. در ارتباط با این وظیفه مقدس در تهران، شهرستان‌ها، خارج از کشور شاید 20 کشور مختلف برای برنامه‌هایم رفته‌ام. از این جهت شاید معروفیتی ایجاد شده اما ما یک معروفیت داریم به اعتقاد من و یک مقبولیت. آن مقبولیت اول پیش خدا و اهل بیت است. بعد هم از لحاظ اجتماعی بتواند مقبولیت کسب کند خیلی از آن معروفیت بهتر است.

* ما بیشتر با مرحوم آقای کافی مانوس بودیم و همینطور مرحوم پدرمان این اثربخشی را بر بنده و اخوی‌ها داشتند اما این 6 سالی که خدمت مرحوم حاج آقای آهی بودیم خیلی نکات را از ایشان درس گرفتم. بزرگانی هم که الان هستند برای ما خیلی درس‌آموز هستند. از جمله استاد بهتاش، استاد سازگار، حاج آقا آصفی و استاد حسین آهی هستند که در جوامع علمی کشور مطرح هستند و حرف‌های زیادی برای گفتن دارند.

* من شخصا موافق نیستم که یک مداح با شیوه مداحی حرف سیاسی خودش را بازگو کند. به جهت اینکه برخورد با یک جریان سیاسی، برخورد با یک تصمیم‌گیری سیاسی در یک کشور، کار ما نیست. قوه مجریه یک کشور که ریاست جمهور متولی آن است و هیات دولتی دارد، به جمع‌بندی رسیدند و تصمیم گرفتند و در وزارت خارجه این سیاست‌گذاری شده که مثلا سفارت انگلیس باز شود. این کار ما نیست که با سبک مداحی از آن انتقاد کنیم. اگر صاحب‌نظر هستم و جایگاه دارم به‌عنوان نظریه شخصی خودم می توانم اعتراضیه هم به مسئول مربوطه بنویسم، با او صحبت کنم و نظرم را بدهم اما اینکه جمع و جمعیتی را درگیر این موضوع کنم درست نیست. این تابع احساسات شدن است.

* دلیل ندارد که هر کس نظری داد دیگران فوری بپذیرند. یک وقت مقام معظم رهبری می‌گویند سپاه در این امر وارد نشود. این یک حکم ولایی است آنها هم وارد نمی‌شوند. اما ایشان نگفتند که مداحان وارد سیاست شوند یا وارد نشوند. اگر روزی لازم باشد مثلا حکم می‌کنند که مداحان ورود پیدا نکنند. به اعتقاد من ایشان تا امروز در جریان ورودی که از سوی مداحان به سیاست شده، هستند. اگر قرار بود منعی باشد یا مثلا نوع دیگری رفتار شود قطعا تا حالا ایشان اعتراض کرده بودند.

* نظر آقای حدادیان این نبوده که مداحان خودشان کاندیدا می‌شوند. من با ایشان تلفنی صحبت کردم. ایشان گفت اگر اصولگرایان به اعتقاد ما به اجماع نرسند مثل گذشته عمل خواهند کرد. در انتخابات قبل هم از لیست سی‌نفره‌ای که آقایان در مسجد ارگ با آقای ارضی و دیگران تنظیم کردند، 24-25 نفرشان به مجلس رفتند. الان هم نظرشان این بوده که اگر آقایان به اجماع نرسند از بین همان دو یا سه لیستی که در میان اصولگرایان مطرح است تعدادی را گزینش می‌کنند و از آنها حمایت می‌کنند.

* اگرچه خود من در انتخابات مجلس پنجم کاندید مجلس بودم و به صورت انفرادی 86 هزار رای هم آوردم اما نمی‌خواهم وارد شوم و نظر هم ندارم. در این‌باره دو نفر تصمیم می‌گیرند و خودشان هم باید جوابگو باشند. آقای ارضی و آقای حدادیان. آدم زنده که وکیل و وصی نمی‌خواهد که من بخواهم به جای آنها سخن بگویم. این آقایان برای خودشان تشکیلات دارند. با ما خیلی مشورت نمی‌کنند و همه را در جریان تصمیمی که می‌خواهند بگیرند نمی‌گذارند. به هر جهت نشسته‌اند و تصمیمی گرفته‌اند. لیدرهایشان هم مشخص و شناخته‌شده و یک‌سری افراد سیاسی هستند. خود آقای حدادیان سال‌هاست با آقای ابوترابی ارتباط نزدیک دارد و با طیف این آقایان نزدیک است. آقای ارضی و دوستان دیگر هم کسانی را دارند که مسائل سیاسی را قطعا به مشورت می‌گذارند. نمی‌خواهم بگویم کارشان درست یا غلط است، این را خودشان می‌دانند. این دیگر چیزی نیست که ما از آنها دفاع کنیم یا خدای ناکرده محکومشان کنیم.

* تعدادی مداح اصلاح‌طلب داریم. الان پسر شهید تندگویان را داریم که در آن جناح است و خیلی از آقایان دیگر که خدمت می‌کنند. اصلا به اعتقاد من این خط‌کش گذاشتن کار ماست که می‌خواهیم جریان سیاسی، خود به خود ایجاد کنیم. این اشتباه است. اگر بین یکدیگر خط‌کش بگذاریم به اعتقاد من کار نپخته‌ای است. از اول انقلاب این مسائل بوده. چپ و راست، تند و کند، سیاست آرام و گام به گام، همه بوده‌اند. همه خدمت می‌کنند. به اعتقاد من نمی‌شود گفت آقای ایکس برای اسلام ضربه خورده و سیلی خورده، آقای ایگرگ رفته خانه‌اش خوابیده، امروز سر بلند کرده. نه اینطور نیست. همه در یک راستا زحماتشان قابل تقدیر است. به هر جهت برای این نظام زحمت می‌کشند. متاسفانه ما خط‌کش گذاشتیم و جناح‌های مختلف درست کردیم. اعتقادم این است که این، نان‌دانی یک عده است. عده‌ای سودشان در این است که بخواهند دیگران را از هم جدا کنند.

* گمان نمی‌کنم لیست کاندیداها خیلی کار موفقی باشد. تفکیک بین اصولگرا و اصلاح‌طلب هم درست نیست، جفتشان خوب و بد دارند. اصلا خوب و بد افراد به چه نشان داده می‌شود؟ ما که نمی‌توانیم تشخیص دهیم که چه کسی کافر است یا نیست؟ متاسفانه الان همه چیز خلط موضوع و مبحث شده. اگر سیاسی بود طرف، آدم خوبی است. اگر نبود، ضد انقلاب است. اگر پژو و پراید خرید، آدم خوبی است و اگر نخرید ضدانقلاب است!

* 30 سال است و بلکه بیشتر یعنی از اول نظام همه این آقایان اصلاح‌طلب و اصولگرا را کنار هم در همه جلسات دیدم. یعنی در ختم و عید و عزا و عروسی. شانه به شانه مرحوم آقای مهدوی کنی، آقای کروبی را دیدم. شانه به شانه مرحوم آقای رجایی، آقای موسوی را دیدم. همه جا با هم بودند، با هم کارهاشان را پیش بردند. به اعتقاد من یک بازی سیاسی در این کشور راه افتاد و هنوز هم تمام نخواهد شد، الی الابد هم نخواهد شد. یعنی هر چه هم مقام معظم رهبری و دیگران توصیه کنند متاسفانه یک عده، پنبه‌ها را از گوششان درنمی‌آورند. چون نفعشان در این است. عده‌ای واقعا دنبال تفرقه و ایجاد دوییت‌ها بودند و هستند. متاسفانه در این مملکت اتفاقاتی افتاده که جمعش هم نمی‌شود کرد. چون همانطور که گفتم یک عده نانشان در همین مشی اختلاف‌انداز و حکومت‌کن است. وگرنه همانطور که گفتم همه این آقایان را سر یک سفره دیده‌ام. برای همه آنها هم خوانده‌ام. برای آقای محتشمی خوانده‌ام، برای آقای کروبی خواندم، برای آقای موسوی خواندم. اصلا من زمان نخست وزیری آقای موسوی با ایشان کار کردم. الان هم با این آقایان رفاقت داریم. ماه رمضان پیش آقای روحانی بودم. دیروز با دفتر ایشان صحبت کردم. روز شهادت جوادالائمه برای مقام معظم رهبری برنامه داریم. منزل خودشان و روضه شخصی ایشان دعوت داریم و می‌خوانیم. ختم مادر آقای احمدی‌نژاد را هم من خواندم. حضرت‌عباسی هنوز پول هم نداده‌اند. شب زنگ زدند و گفتند از شما تشکر می‌کنیم. (خنده)

* به هر حال اعتقادم این است که هم در زمان آقای احمدی‌نژاد به کشور خدمت شده و هم الان خدمت می‌شود. این اعتقاد قلبی من است. هر دو دولت در واقع محسناتی داشتند و نواقصی دارند. نه فقط این دو دولت، دولت‌های دیگر هم به همین ترتیب بوده‌اند.

* من بارها در جلسات و برنامه‌هایی که داریم برای جوان‌ترها مخصوصا عنوان کردم که اینجا بیزینس داخلی و خارجی نیست که ما تعیین کنیم این میزان باید دستمزد داشته باشیم. اصلا اشتباه است. شاید در قبال کاری که من می‌کنم شما بخواهید هدیه‌ای برای من در نظر بگیرید. در این صورت نمی‌توان آن را رد کرد. ممکن است من کار کنم و شما از بنده خوشتان بیاد و خانه‌ای به نام من کنید و ماشینی در نظر بگیرید. نمی‌شود گفت فلانی تعیین کرد که به من آنقدر بدهید. او اگر تعیین کند اشتباه است.

* تا آنجا که می‌دانم خیلی از مداحانی که شغلشان هم مداحی است، اهل تعیین دستمزد نیستند. در واقع تعداد خاصی از مداحان هستند که متاسفانه شغلشان هم مداحی نیست اما دستمزد تعیین می‌کنند. ما صنفی نداریم که بخواهیم بگوییم طبق این اصول و قاعده باید پرداخت ها صورت بگیرد.

* شما مجبور نیستید مداحی که درخواست دریافت رقم‌های بالا دارد را دعوت کنید. آنقدر کسانی هستند که یک‌هزارم او می‌گیرند و مجلس را اداره می‌کنند. کسی که سراغ معروف می‌رود، باید هزینه‌اش را هم بپردازد. کسی که دنبال اسم و رسم است، دنبال شرایط دیگر است، معلوم است خدا را در نظر ندارد. دنبال معنویت کار نیست. دنبال این است که جمعی را جمع کند و حماسه‌ای را ایجاد کند.

* بالاترین «هدیه‌ای» که گرفتم یک میلیون تومان بوده است. من خیلی جاها می‌روم که بدون اینکه شماره حساب از من بگیرند می‌گویند خدمتتان می‌رسیم. 10 سال هم هست نیامدند خدمت ما برسند (خنده). 20 سال پیش خانه من جماران بود، آن موقع خانه داشتم اما الان مستاجرم. آن موقع ماشین به‌دردبخور مزدا داشتم، الان یک سابرینای چینی دارم که آن هم تصادف کرده در گاراژ است. نمی‌خواهم گله کنم. به هر جهت زندگی خود را اداره می‌کنیم. ما اعتقاد داریم زندگی ما را کس دیگری اداره می‌کند.
نظر شما