مرد معتاد، قاتل زوج مسن
مردی که زوجی مسن را با انگیزه سرقت به قتل رسانده بود به جرمش اعتراف کرد و پرونده قضائی او به جریان افتاد.
کارآگاهان جنایی استان مازندران چند روز پیش از قتل زوجی مسن که در خانهای روستایی زندگی میکردند، مطلع شدند و با حضور در محل، تحقیقات خود را آغاز کردند. آنها اجساد این زن و شوهر ٦٨ و ٧٥ ساله را درحالیکه در هال افتاده بودند، مشاهده کردند و در همان تحقیقات اولیه پی بردند النگوها و گردنبند پیرزن به سرقت رفته است به همین دلیل فرضیه ارتکاب جنایت با انگیزه دزدی مطرح شد. نخستین فردی که تحت بازجویی قرار گرفت عروس مقتولان بود. این زن که جسد را یافته و همسایهها را از وقوع قتل مطلع کرده بود درحالیکه بهشدت مضطرب بود و بهسختی صحبت میکرد، گفت: «پدر و مادر همسرم به مشهد رفته و دو هفته آنجا بودند. آنها شب پیش به خانهشان برگشتند و قرار بود امروز عصر ما به دیدنشان برویم اما از صبح هرچه تلفن زدم کسی جوابم را نداد، به همین دلیل نگران شدم و تصمیم گرفتم سری به آنها بزنم وقتی به خانهشان رسیدم، دیدم درِ حیاط باز است همین امر مرا بیشتر نگران کرد. داخل رفتم و دیدم در ورودی هم باز است چند بار نام مادرشوهرم را صدا زدم اما کسی جوابم را نداد، وقتی وارد خانه شدم در کمال ناباوری اجساد این زن و شوهر را دیدم که با فاصله کمی از هم روی فرش افتاده بودند.
بهشدت ترسیده بودم دواندوان از خانه خارج شدم و با داد و فریاد همسایهها را خبر کردم».هیچیک از اهالی محل رفتوآمد مشکوکی را در محل ندیده بودند و اطلاعاتی از این جنایت نداشتند به همین سبب کارآگاهان تصمیم گرفتند تحقیقات خود را روی افراد سابقهداری که در همان حوالی سکونت دارند متمرکز کنند. شش نام در فهرست مظنونان جا گرفت و همه این افراد بازداشت شدند اما چهار نفر از آنها مدارک قاطعی داشتند که ثابت میکرد در جنایت دخالتی ندارند به همین دلیل آنها آزاد شدند و دو برادر سابقهدار بهعنوان مظنونان اصلی در بازداشت ماندند. بازجوییها از آنها تا آنجا ادامه پیدا کرد که یکی از برادران اتهام قتل را پذیرفت. او که به ماده مخدر شیشه اعتیاد دارد در اعترافاتش گفت با انگیزه سرقت دست به این قتل زد. متهم به کارآگاهان توضیح داد: «شب حادثه شیشه مصرف کردم و بعد از آن بیخوابی به سرم زد، از خانه بیرون آمدم تا کمی پیادهروی کنم و هوا بخورم همینطور مشغول پرسهزدن بودم که به خانه مقتولان رسیدم. میدانستم پیرمرد و پیرزنی تنها در آنجا زندگی میکنند. چون مشکل مالی داشتم به فکر سرقت از منزل آنها افتادم. از طرفی در حیاط باز بود و داخلرفتن کاری برایم نداشت اما همین که وارد خانه شدم پیرمرد را مقابل خودم دیدم او قصد داشت با داد و فریاد همسایهها را باخبر کند به همین دلیل ضربهای به وی زدم و بعد سرش را به دیوار کوبیدم و همان موقع متوجه شدم او فوت شده است، میخواستم سریع از آن خانه فرار کنم که این بار پیرزن که صدای شوهرش را شنیده بود بیدار شد و بهناچار با او درگیر شدم و ضربهای زدم که باعث مرگ وی شد، پس از آن طلاهای زن مسن را از دست و گردنش درآوردم و بهسرعت فرار کردم».متهم به قتل در ادامه اعترافاتش گفت: «آن ساعت از شب کسی متوجه حضور من نشده بود و ردپایی از خودم به جا نگذاشته بودم، به همین دلیل اصلا فکر نمیکردم شناسایی و دستگیر شوم. همینکه هوا روشن و مغازهها باز شد، طلاها را به زرگری بردم و فروختم و پولش را به مادرم دادم تا بعدا از او بگیرم اما خیلی زود دستگیر شدم».
متهم بعد از تشریح جزئیات قتل به محل حادثه منتقل شد و صحنه جنایت را بازسازی کرد. بنا به این گزارش این جوان ٢٦ ساله اکنون در بازداشت به سر میبرد و تحقیقات از او ادامه دارد.
منبع: روزنامه شرق
نظر شما