رهبر اپوزیسیون ترکیه: جز عربستان و قطر هیچ کشوری از سیاستهای اردوغان پشتیبانی نمیکند
شاید زمانیکه نخستین انجمن دفاع از حقوق بشر را در شهر کردنشین «دیاربکر» تأسیس میکرد هیچگاه به ذهنش خطور نکرده بود زمانی فرا میرسد که بهعنوان یک سیاستمدار رؤیاهای «دن کیشوت» عثمانی را نابود کند و برای اولینبار در تاریخ جمهوری مدرن ترکیه در مقام رهبر یک حزب کردی و چپگرا از حدنصاب ١٠ درصدی آرا گذر کند و بهعنوان سیاستمداری جوان و کاریزماتیک، در عرصه ترکیه از فرط محبوبیت او را «سلو» و همتای ترکیهای «باراک اوباما» بنامند؛ و مجامع رسانهای و سیاسی جهان او را ستارهای جدید در عرصه سیاسی ترکیه و کردستان قلمداد کنند. «صلاحالدین دمیرتاش»، حقوقدان ٤٢سالهای است که اکنون به نمایندگی از نیروهای مترقی و دموکراتیک در کردستان و ترکیه همراه با دیگر رئیس مشترک این حزب، «فیگن یوکسکداغ»، درصدد صلحطلبی و مقابله با ناسیونالیسم اسلامگرایانه حزب «عدالت و توسعه»، برآمده است. دمیرتاش در دو هفته اخیر و بهمنظور مقابله با سیاستهای جنگطلبانه حزب حاکم ترکیه و تداوم روند صلح در این کشور از سوی مقامات ارشد کشورهای اروپایی و از جمله «فدریکا موگرینی»، برای گفتوگو دعوت شده است. خوشبینی او به پایان جنگ، بازگشت به گفتوگوها و امید به آینده را از طنین سخنانش میتوان شنید.
جناب دمیرتاش، اجازه بدهید از وضعیت بینالمللی و منطقهای ترکیه آغاز کنیم. ترکیه اکنون در چه جایگاهی ایستاده است؟
ترکیه از زمانی که استراتژی سیاست تنش صفر با همسایگان را اتخاذ کرد تاکنون دچار دگرگونیهای فراوانی شده است. اکنون بهجز عربستان سعودی و قطر هیچ کشوری از سیاستهای حزب عدالت و توسعه پشتیبانی نمیکند و فقط موردی که سیاستهای این دو کشور را با ترکیه گره میزند، داشتن استراتژی مشترک در ارتباط با سوریه، «جبهه النصره» و «القاعده» است. در سطح جهانی نیز میبینیم که سیاستهای حزب عدالت و توسعه با مخالفت ایران، چین، آمریکا و اروپا نیز روبهرو شده است. از سوی دیگر، حتی اگر حزب عدالت و توسعه درپی تبرئه خود از همکاری با داعش نیز برآمده باشد، نمیتواند در نزد افکار عمومی این لکه را پاک کرده و همواره بهعنوان یک دولت حامی داعش به آن نگریسته میشود.
اخیرا سفرهای زیادی را به کشورهای اروپایی انجام دادهاید. هدف خاصی را پیگیری میکنید؟
همانگونه که میدانید سالهای ٢٠٠٠ با انتخابات طی شد و با توجه به فعالیت فراوان، در هیچکدام از انتخابات نیز باخت نداشتیم. هر روز بهتر از گذشته توانستیم سیاستهای دموکراتیک را بسط و گسترش دهیم. اکنون هم مشغول رایزنی برای انتخابات زودهنگام هستیم و به نظر من انتخابات پیش از موعدِ پیشرو از نتایج بسیار مهمتری نسبت به انتخابات پیشین برخوردار است. در جایگاه یکی از رهبران خلق و بهعنوان جنبشی آزادیخواهانه که از اهدافی عالی برخوردار هستیم، وارد مرحله نوینی شده و حمله سیاسی جدیدی را آغاز کردهایم و همچنین با ارادهای جدید درصدد گسترش هرچه بیشتر بنیادهای حزب دموکراتیک خلقها و تبدیل آن به یک حزب سرتاسری برای تمامی مردم ترکیه هستیم.
قبل از انتخابات گذشته نشانههای فراوانی برای فشار علیه حزب شما وجود داشت که بعد از آن نیز این فشارها افزایش یافتند. تحلیلگران سیاسی بر این باورند که این روند نشاندهنده تصمیم پیشین حزب عدالت و توسعه برای تحمیل فشار و جنگ علیه شماست.
بله، با گفتههای شما موافقم. حزب عدالت و توسعه قبل از شروع انتخابات چنین تصمیمی داشت و اکنون نیز بدون اینکه کوچکترین نشانهای مبنی بر کاهش این حملات موجود باشد، شاهد افزایش حملات حزب حاکم علیه حزب دموکراتیک خلقها هستیم. من این تصمیم حزب حاکم را با هماهنگی دستگاههای دولتی نشانهای مبنی بر خواست سرکوب رسمی کردها و از میان برداشتن اراده سیاسی مردم کرد در ترکیه و بهویژه روژآوا قلمداد میکنم.
این خشونتها را قبل از انتخابات گذشته پیش بینی میکردید؟ چه کسانی را مسئول این حملات میدانید؟
بله؛ قبل از برگزاری انتخابات گذشته ١٧٠ مرکز انتخاباتی ما مورد حمله قرار گرفت، در منطقه «دیادین» وابسته به شهر «آگری» به کمپین انتخاباتی ما حمله شد و خودتان هم مطلع هستید که در «دیاربکر» در کمپین انتخاباتی ما، انفجاری به وقوع پیوست. بله، ما چنین اقداماتی را پیش بینی میکردیم. در پاسخ به قسمت دوم پرسش شما باید صراحتا بگویم که بدون هیچ شبههای، مسئولیت این اقدامات بر عهده آقای «رجب اردوغان» است.
در انتخابات گذشته برای اولین بار از حد نصاب ١٠ درصدی آرا گذشتید. اکنون یک حزب در فضای ملی ترکیه هستید، یا هنوز خود را یک حزب کردی میدانید؟
در این نکته باید دقت شود که از مجموع آرای شش میلیونی ما، پنج میلیون رأی متعلق به کردها بوده و بقیه آرا نیز متعلق به آرای ارامنه، ترکها، اعراب و دیگر قومیتهای ساکن ترکیه است. در تحلیل آرای اخذ شده در غرب ترکیه نیز باید به این نکته اشاره شود که غیر از کردها، عده زیادی از شهروندان غیر کرد به حزب دموکراتیک خلقها رأی دادند. از امروز به بعد میتوان بر این نکته اصرار کرد که مبارزه حزب دموکراتیک خلقها وارد مرحله جدیدی شده و با هدف قراردادن صلح و آشتی در میان کردها و دیگر ساکنان غیر کرد ترکیه این مبارزه و هدف را اعتلا خواهیم بخشید.
انفجار پرسوس (سوروچ) نقطه عطفی در مسیر صلحی است که آقای اوجالان بر آن پافشاری میکنند. این انفجار و عواقب کنونی آن را چگونه ارزیابی میکنید؟
به نظر من اگر حزب حاکم مایل بود امکان ممانعت از انفجار پرسوس وجود داشت؛ من به کرات گفتهام که گروهی در میان دستگاههای دولتی از احتمال وقوع چنین انفجاری خبر داشته، اما اقدامی برای ممانعت از آن به عمل نیاوردند؛ در این میان حزب حاکم هم از این طریق سعی کرد تا همزمان دو پیام مهم را به جامعه جهانی و داخل ترکیه برساند؛ از یک طرف خود را قربانی اقدامات داعش نشان دهد و از طرف دیگر نیز سوسیالیستها و کردها و حامیان کردها را تهدید کند. من به این نکته اطمینان دارم در میان حزب حاکم و درون دولت کسانی هستند که مخالف روند صلح بوده و در این میان مطمئن نیز هستم که حزب عدالت و توسعه خواهان آشتی نیست.
شهرداران و اعضای پارلمان از حزبتان دستگیر شدهاند. خطر تعطیلی حزب دموکراتیک خلقها و آینده روند صلح را در کردستان و ترکیه چگونه پیشبینی میکنید؟
حزب ما کوچکترین اقدام خلافی را که منجر به تعطیلی حزب دموکراتیک خلقها شود انجام نداده است. اکنون هم به اندازه نمایندگان حزب حرکت ملی (MHP) در پارلمان ترکیه نماینده داریم، اما طبیعی است که در راستای مخالفت با حزب کارگران کردستان فشارهایی علیه ما اعمال شود و خطر تعطیلی حزب دموکراتیک خلقها را بهمثابه شمشیر داموکلس بر سر ما نگه دارند. اکنون حزب دموکراتیک خلقها به حزبی شناخته شده در سطح بینالمللی تبدیل شده است. بر این باور نیستم که این حزب را تعطیل و یا حتی به تعطیلکردن آن فکر کنند. در پاسخ به سؤال دومتان باید بگویم که تداوم روند صلح به دیدار با آقای اوجالان بستگی دارد. من خودم از اعضای هیأت دیدارکننده با آقای اوجالان در آمرالی هستم و باید بگویم که از روز چهارم آوریل تاکنون، هیچ اطلاعی از آمرالی در دست نیست. بعد از تفاهمنامه «دولما باغچه» که به سازش بین حزب دموکراتیک خلقها و حزب عدالت و توسعه منجر شد؛ اردوغان با زیرپانهادن این تفاهمنامه از دیدار با آقای اوجالان در آمرالی جلوگیری کرد. به همین علت، ما از نظرات آقای اوجالان در ارتباط با وضعیت کنونی اطلاع چندانی نداریم.
مواضع حزب حرکت ملی مشخص است؛ اما دراین میان حزب جمهوریخواه خلق (CHP) چه سیاستی را در پیش گرفته است؟
در مجموع اقدامات این حزب را مثبت ارزیابی میکنیم. این حزب در بعضی از مناطق در صفوف طرفداران صلح قرار داشته و حتی راهپیماییهای مشترکی را نیز با هم انجام دادهایم. باید گفت که این حزب حداقل خلاف سالهای گذشته از جنگ بدون قید و شرط علیه ما کردها حمایت نمیکند و در این میان با طنین ضعیفی، صداهایی از این حزب مبنی بر پایاندادن به جنگ شنیده میشود، اما وجودنداشتن ارادهای قدرتمند از سوی این حزب برای دستیابی به صلح، عرصه مانور را برای حزب عدالت و توسعه بازگشوده است. با این اوصاف بر این باوریم که نه فقط این حزب، بلکه دیگر نیروهای دموکراتیک نیز در آینده میتوانند با ایجاد جبههای واحد علیه سیاستهای جنگی حزب حاکم حرکت کنند.
چرا با حزب عدالت و توسعه وارد یک دولت ائتلافی نشدید؟
چون در آن دوره (دوره قبل از انتخابات) احتمال انتخابات زودهنگام را پیش بینی میکردیم. ما بر این باور بودیم، ائتلاف ما با حزب حاکم باعث میشود، حامیان ما در دور بعدی با چالش مواجه شوند. بنابراین این سیاست را طراحی کردیم. از طرف دیگر حزب حاکم نیز حزب ما را علت شکست خود قلمداد میکرد. به همین علت از این نکته اطمینان داشتیم که حزب عدالت و توسعه با ما وارد یک دولت ائتلافی نخواهد شد. از سوی دیگر، از یاد نبرید که حزب عدالت و توسعه دارای یک برنامه دموکراتیک نیست. این چند نکته از دلایلی بودند که با این حزب وارد ائتلاف نشدیم و بدون گمان اگر با این حزب وارد ائتلاف میشدیم، در مقابل کسانی که به ما رأی داده بودند هیچ توجیهی نداشتیم.
انتظار دارید بعد از اول ماه نوامبر چه تغییراتی روی دهد؟ بعد از نوامبر با حزب عدالت و توسعه ائتلاف خواهید کرد؟
پیشبینی این امر و احتمال رویدادهای متعاقب آن نیز بسیار دشوار است. اجازه بدهید انتخابات برگزار شود تا بر مبنای نتایج آن گزینهها بررسی شوند اما درهرحال بر این باوریم که میزان آرای ما بیشتر خواهد شد. الان اگر رسانههای ترکیه را پیگیری کنید میبینید که به علت سیاستهای جنگی، وجهه حزب عدالت و توسعه در میان افکار عمومی بهشدت تخریب شده است و خانوادههای کشتهشدگان براین باورند که فرزندانشان در راه مقاصد و کرسی ریاستجمهوری اردوغان کشته شدهاند. ازطرفدیگر، حزب ما نیز با تأکید بر آشتی و صلح توانسته است، افکار عمومی مردم را به سوی خود جلب کند. حزب عدالت و توسعه در انتخابات بعدی نیز به تنهایی قادر به تشکیل دولت نبوده و به ائتلاف با دیگر احزاب روی خواهد آورد.
اکنون جنگ سختی در شهرهای کردستان و ترکیه در جریان است. سرنوشت به هم گرهخورده جنگ و انتخابات زودهنگام را چگونه ارزیابی میکنید؟
بدون گمان تا زمان برگزاری انتخابات در اول نوامبر حزب عدالت و توسعه سیاست جنگ را ادامه میدهد. در صورتیکه آرای ما افزایش یابد، این حزب به تنهایی قادر به تشکیل دولت نیست پس باید شرایط جنگی لغو شوند و هر دو طرف به میز مذاکره بازگردند، اما اگر میزان آرای حزب دموکراتیک خلقها کاهش پیدا کند سیاستهای جنگطلبانه حزب حاکم شدت خواهد گرفت. بله، اکنون جنگ روز به روز وسعت بیشتری به خود میگیرد؛ این امر نیز به نوبه خود شرایط را برای کمپین انتخاباتی ما دشوار میکند.
یکی از اقدامات حزب شما در این مدت اعلام خود مدیریتی در شهرهای کردستان ترکیه بود. با اوضاع کنونی چگونه این تصمیم گرفته شد؟
به این نکته دقت کنید که از دوران سلجوقیان و عثمانیان سیستم خود مدیریتی در ترکیه کنونی وجود داشته است. مناطق بدون آنکه از مرکز تجزیه شده باشند، به لحاظ سیاسی از حق مدیریت امور داخلی خود بهرهمند بودند. بعد از جنگ جهانی اول و ابتدای سده بیستم بود که با تأسیس جمهوری ترکیه، کردها و کردستان دچار سیاست امحا و انکار شد. این اقدام ما نیز بهعنوان یک حق بدون انکار مبنایی تاریخی دارد. ترکیه کشوری بزرگ و چند فرهنگی است. چنین کشوری نباید با دستورات یک شخص یا یک حزب و دولت اداره شود. روند کنونی خلاف اصول دموکراسی است. در برنامه حزب دموکراتیک خلقها این مسئله را تصریح و تصویب کردهایم که ترکیه باید سیستم خود- مدیریتی را بپذیرد و این سیستم نیز نه فقط برای مناطق کردنشین بلکه برای مناطقی از ترکیه است که این مدل را قبول کردهاند. بههمیندلیل تقویت و استحکام مدیریتها و حکومت محلی، حل مشکل بیکاری و توسعه اقتصادی مدنظر قرارگرفتهاند و از این طریق میتوانیم با انتقال امکانات به مدیریتهای محلی و به رسمیت نشناختن حکومت مرکزی، این مدیریتها و حکومتهای محلی را هرچه بیشتر تقویت کنیم. از نظر حزب دموکراتیک خلقها چنین اقدامی حق مشروع به شمار میرود و نباید فقط به اعلام آن بسنده کرد. باید یک سیستم بدیل اقتصادی و آموزشی تأسیس شود. چنین اقدامی حق مردم است، اما اقدامات ما در بعضی مناطق با واکنش شدید دولت از کشتن اعضای حزب گرفته تا دستگیری رؤسای حزب، بمباران محلات شهری تا ویرانکردن خانههای مسکونی با راکت و دیگر اقداماتی از این دست همراه بوده است. هرچند احتمال دارد این اقدام ما در برهه کنونی به تمامی عملی نشود، اما خواستهای سیاسی ما را بیشتر مطرح میکند.
شما مداوما از آشتی و روند صلح سخن میگویید. چه تضمینی برای بقای هرگونه تفاهم در جریان این پروسه صلح وجود دارد که استراتژی خود را به آن گره زدهاید؟
ببینید؛ در تمامی مراحل همواره اوجالان از نیاز وجود گروهی ناظر بر فرآیند صلح سخن گفتهاند. در فحوای سخن شما بیاعتمادی به حزب عدالت و توسعه مشاهده میشود، اما متغیرهای فراوانی در این روند دخیل هستند. مثلا، آیا بعد از انتخابات نوامبر حزب عدالت و توسعه به شکل کنونی همچنان تداوم خود را در عرصه سیاسی حفظ خواهد کرد یا نه؟ در صورت بازگشت به گفتوگوها کدام حزب گفتوگوها را انجام خواهد داد و به همین علت نیاز یک گروه ناظر احساس میشود که میتواند تشکیل شده از نیروهای داخلی، بینالمللی، یا کشورهایی باشند که تاکنون برای این مسئله اعلام آمادگی کردهاند. جامعه جهانی نیز از این امر حمایت و پشتیبانی میکند.
آینده صلح و انتخابات را چگونه میبینید؟
بدون شک در انتخابات پیش رو اگر بتوانیم بر حزب عدالت و توسعه پیروز شویم راه به سوی صلح و آشتی باز و هموارتر خواهد شد و به چنین امری نیز امیدوار هستیم.
منبع: روزنامه شرق
نظر شما