خاطرات ظریف از دوران نامزدی در اصفهان
وزیر امور خارجه کشورمان در برنامه زنده رود شبکه اصفهان به بیان خاطرات بخشهای مختلفی از زندگی خود پرداخت.
محمدجواد ظریف در این برنامه که به طور مستقیم از تلویزیون پخش میشد، حضور داشت به بیان گوشهای از زندگی خود از دوران کودکی و نوجوانی خود پرداخت و خاطراتش از خانواده، دوستان و دوران تحصیلش را بازگو کرد.
وی در توصیف خانواده خود گفت: پدرم فردی مذهبی بود و نیایشهای او در آرامش خانواده تأثیر زیادی داشت و همچنین مادرم نیز فردی مقتدر و بامحبت بود و به من لطف زیادی داشت اما متأسفانه من حدود 17 سال داشتم که به خاطر شرایط قبل از انقلاب از خانواده دور شده و برای ادامه تحصیل به آمریکا سفر کردم.
وزیر امور خارجه کشورمان در ادامه بیان خاطرات خود به فوت پدرش اشاره کرد و افزود: حدود 25 سال داشتم که پدرم از دنیا رفت و این در حالی بود که من به دلیل دوری از خانواده نتوانسته بودم زمانهای زیادی را با آنها سپری کنم ولی خوشبختانه پس از بازنشستگی تا حدی توانستم در کنار مادر و خانواده باشم و چند سالی به ایشان خدمت کنم.
مجری برنامه با اشاره به نقاشی که طرح صورت ظریف را با قلم نقاشی کرده بود نظر وی را در رابطه با این هنر پرسید که ظریف پاسخ داد: این تنها گوشهای از هنرنمایی مردم اصفهان است و من امیدوارم همیشه این هنر و هنرمند در نزد مردم اصفهان که گفته میشود نصف جهان است باقی بماند و اصفهان همچنان به عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام باقی بماند. .
همچنین مجری برنامه از وزیر امور خارجه کشورمان پرسید که یکی از موضوعهای انشاء در دوران مدرسه این بود که دوست دارید در آینده چه کاره شوید، شما چه شغلی را برای آینده خود انتخاب کرده بودید که ظریف با خنده پاسخ داد: به هر شغلی غیر از شغلی که در حال حاضر دارم فکر میکردم. وقتی بچه بودم دوست داشتم پزشک شوم و از آنجا که شاگرد اول مدرسه علوی بودم این امر دور از ذهن نبود ولی بعدها به فکر رشته مهندسی افتادم و حتی فکر مهندسی انرژی هستهای نیز به سرم زد ولی در نهایت رشته کامپیوتر را انتخاب کردم.
وی ادامه داد: پس از انقلاب بنا به شرایط آن زمان و تحت تأثیر سخنان آقای شریعتی جامعه شناسی را دنبال کردم و هنگامی که در دانشگاه آمریکا تحصیل میکردم نیز روابط بینالملل خواندم.
وزیر امور خارجه کشورمان در پاسخ به این سوال که آیا احساس میکنید روابط عمومی قوی شما ربطی به زندگی در یک خانواده مذهبی دارد یا خیر، گفت: البته فکر نمیکنم چندان روابط عمومی داشته باشم ولی قطعاً تحصیل من در مدرسه علوی در این زمینه موثر بود. تا آنجا که یادم است در سال دوم یا سوم دبستان تعدادی از مسئولان مدرسه پیش من آمده و از من خواستند متنی را در رابطه با عید غدیر بخوانم چرا که احساس کرده بودند من خوب صحبت میکنم و برای اولین بار من از طریق سخنرانی عمومی به این عرصه وارد شدم.
در بخش دیگری از این برنامه تلویزیونی ظریف به بیان خاطرات جالبی از آشنایی خود با همسرش و ازدواجشان پرداخت و گفت: سال 58 که از آمریکا به ایران آمدم به خانواده اعلام کرده بودم که قصد ازدواج دارم ولی از آنجا که در تهران گزینه مناسبی را برای این امر نداشتم من به اصفهان و خانه خواهرم رفتم.
وی ادامه داد: در اصفهان با همسرم دیدار داشتم و طی 7 یا 8 روز آشنایی ما و در نهایت ازدواجمان به ثمر نشست و ما برای ماه عسل 2 الی 3 روز به مشهد سفر کردیم و در نهایت من به آمریکا بازگشتم.
ظریف با اشاره به دوران نامزدی خود با همسرش، تأکید کرد: دوران نامزدی من و همسرم در دعای ابوحمزه که آقای مظاهری آن را اجرا میکردند همراه با خواهرخانمم بود.
وزیر امور خارجه کشورمان در پاسخ به این سوال که نام صمیمیترین دوست دوران تحصیل خود را به یاد دارید یا خیر نیز اینطور توضیح داد: در مدرسه علوی همه با یکدیگر ارتباط خوبی داشتند تا جایی که در سال در مراسم عید غدیر با یکدیگر عهد اخوت میبستند.
وی ادامه داد: نام صمیمیترین دوست من مرحوم مجید سالم بود که در دوران مدرسه شاگرد بسیار خوبی بود و همه او را دوست داشتند و پس از تمام شدن درسش به حوزه رفت و مجتهد شد ولی متأسفانه زمانی که حدود سی و چند سال بیشتر نداشت از دنیا رفت.