جمعه ۲۳ شهريور ۱۴۰۳ - 2024 September 13

٧ فیلم آخر ماندگار تاریخ سینما

کد خبر: ۷۴۹۷۷
تاریخ انتشار: ۲۱ مرداد ۱۳۹۴ - ۲۰:۰۶
همان‌قدر که دیدن اولین فیلم یک فیلم‌ساز بزرگ جذاب است، دیدن آخرین فیلم یک کارگردان بزرگ هم دیدنی است و شاید اهمیت بیشتری داشته باشد. واقعا جالب است ببینی که یک کارگردان در آخرین فیلم خود که به شکلی وصیت‌نامه هنری‌اش است، چه حرف‌هایی برای گفتن دارد و تا چه میزان در سینمایش تغییر و تحولاتی رخ داده. فهرستی که در اینجا می‌خوانید، بخشی از فهرست مؤسسه فیلم بریتانیا از بهترین فیلم‌های آخر کارگردان‌های بزرگ سینماست. به این فهرست می‌توان «چشمان باز بسته» استنلی کوبریک، «مردگان» جان هیوستن، «بیا و بنگر» الم کلیمف، «شب شکارچی» چارلز لاتن، «سه رنگ: قرمز» کریشتف کیشلفسکی، «سالو یا ١٢٠ روز سودوم» پی‌یر پائولو پازولینی، «١٠٠٠ چشم دکتر مابوزه» فریتز لانگ، «تقلید زندگی» داگلاس سیرک، «روزی روزگاری در آمریکا» سرجیو لئونه، «ساراباند» اینگمار برگمان و «Yi Yi» ادوارد یانگ و بسیاری فیلم‌های دیگر را اضافه کرد. 

١. «تابو: داستانی از دریاهای جنوب» / اف. دبلیو. مورنائو / ١٩٣١
به شکلی تراژیک مورنائو یک هفته پیش از اکران «تابو» در نیویورک در تصادف رانندگی کشته شد. او فقط ٤٢ سال داشت. «تابو» بسیار متفاوت از فیلم‌های پرهزینه‌ای است که مورنائو آن‌موقع در هالیوود ساخت و داستان عاشق و معشوقی است که وقتی قرار می‌شود دختر را قربانی خدایان کنند، از جزیره خود فرار می‌کنند. مورنائو با رابرت فلاهرتی، مستندساز، روی فیلم کار می‌کرد اما روحیه شاعرانه او در برابر روحیه ناتورالیستی فلاهرتی منجر به جدایی دو نفر شد و مورنائو «تابو» را به‌تنهایی ساخت؛ فیلمی که روایتی غنایی از احساسات است. سال ٢٠١٢ میگل گومژ پرتغالی با الهام از این فیلم، «تابو» را درباره یک بهشت گمشده ساخت. 

٢. «لولا مونتس» / ماکس افولس / ١٩٥٥
افولس فیلم «لولا مونتس» را دو سال پیش از مرگش در پاریس ساخت؛ فیلمی با نماهای تراولینگ سیال و قاب‌بندی‌هایی که مدام در حال تغییر هستند؛ فیلمی که پا را از پروژه‌های بلندپروازانه او مثل «چرخ‌وفلک» و «بانوی ناشناس...» فراتر می‌گذارد و منتقدان را به تحسین واداشته است. این اولین فیلم رنگی افولس بود و ماجرای زنی را روایت می‌کرد که روزگار شهرتش به‌سر آمده و در سیرکی مشغول به‌کار شده است. فیلم با تصاویر حیرت‌انگیزش و رفت‌وبرگشت‌های زمانی متعددش در خاطره‌ها ثبت شده است. 

٣. «خیابان شرم» / کنجی میزوگوچی / ١٩٥٦
شاید شاهکارهای دوره آخر فیلم‌سازی میزوگوچی یعنی «اوگتسو مونوگاتاری» و «سانشوی مباشر» این فکر را به ذهن متبادر کند که فیلم‌سازی از زمانه خودش فرار می‌کند و به گذشته پناه می‌برد اما «خیابان شرم» درباره گروهی زن بخت‌برگشته، کاملا خلاف این حرف را نشان می‌دهد. فیلم که هم‌زمانی آن با بحث داغ قانون‌گذاری درباره وضعیت زنان بی‌سروسامان در ژاپن آن زمان اهمیت آن را دوچندان می‌کند، تصویری بسیار ملموس از شرایط اقتصادی و عاطفی شخصیت‌هایش ارائه می‌دهد. میزوگوچی مدت کوتاهی پس از اکران فیلم در ٥٨ سالگی درگذشت. 

٤. «گرترود» / کارل تئودور درایر / ١٩٦٤
«گرترود» مهم‌ترین فیلم آخر یک کارگردان می‌تواند باشد؛ فیلمی که در آن ایده آرامش کاملا هویداست و به‌نظر می‌رسد ریتم فیلم به آرامشی زیبا که شایسته فیلم پایانی یک کارگردان است رسیده باشد، ریتمی که در زمان خودش با برداشت‌های غلط روبه‌رو شد و حتی منتقدان هم آن را بد فهمیدند اما درایر پیر کارش را درست انجام داده بود. بین «گرترود» و «اوردت»، فیلم قبلی درایر، حدود یک‌دهه فاصله افتاده بود و در این فاصله موج‌های جدیدی در سینما به راه افتاده بود. برای همین کسی نمی‌دانست در واکنش به این فیلم تئاتری با ظاهر قدیمی چه کند! اما حالا که فیلم را می‌بینی، متوجه می‌شوی این فیلم آرام چطور تصویرگر رمزورازهای دل و عواطف انسانی است. درایر چهار سال پس از این فیلم درگذشت. 

٥. «این میل مبهم هوس» / لوئیس بونوئل / ١٩٧٧
لوئیس بونوئل از همان فیلم‌های سوررئالیستی اولیه‌اش در پاریس مثل «سگ آندلوسی» و «عصر طلا» تا فیلم‌های تجاری‌اش در مکزیک و فیلم‌های آخرش در فرانسه با همکاری ژان-کلود کاریر، فیلم‌نامه‌نویس، همیشه به میل و عواطف مردان علاقه داشت. او کارش را با ساختن فیلم درباره احساسات سرکوب‌شده مردان شروع کرد و با ساختن فیلمی درباره مردی متشخص که عاشق دختری اسپانیایی می‌شود و پاسخ عشقش را نمی‌گیرد خاتمه داد. بونوئل در این شاهکار برای نمایش روحیه‌های متضاد زنان از دو بازیگر، آنجلا مولینا و کارول بوکه، برای یک نقش استفاده کرد. هرچند این آخرین فیلم بونوئل بود اما او تا قبل از مرگش در سال ١٩٨٣، کتاب زندگی‌نامه‌اش را منتشر کرد که سرشار از حکایات جالب است. 

٦. «پول» / روبر   برسون / ١٩٨٣
سیزدهمین و آخرین فیلم برسون براساس «پول تقلبی» تولستوی ساخته شده است و داستان تراژیک دانشجوی جوانی است که اتفاقی یک اسکناس تقلبی به دستش می‌رسد. برسون در این فیلم با دوربین ساکن خود و نماهایی که در سکوت می‌گذرند و تصویرهایی که از دست‌ها، چهره‌ها و اشیا نشان می‌دهد روح انسان را روی پرده نقش می‌بندد. «پول» برنده جایزه بهترین کارگردانی از جشنواره فیلم کن شد و برسون ١٦ سال بعد در سال ١٩٩٩ در ٩٨سالگی درگذشت. 

٧. «ایثار» / آندری تارکوفسکی / ١٩٨٦
برگمانی‌ترین فیلم تارکوفسکی روسی در جزیره فارو در سوئد ساخته شد، محل وقوع ماجراهای تعدادی از مهم‌ترین درام‌های روان‌شناختی برگمان. بازیگر نقش اصلی فیلم هم ارلاند یوزفسون، بازیگر محبوب برگمان، بود و سون نیکویست، فیلم‌بردار برگمان، هم پشت دوربین فیلم‌برداری «ایثار» بود. فیلم ماجرای یک منتقد ادبی در خانه دورافتاده خود است که اخباری از آخر دنیا آشفته‌اش کرده و حاضر است هر ایثاری انجام دهد تا این اتفاق نیفتد و دنیا تمام نشود. فیلم با قاب‌های به‌شدت طراحی‌شده و طولانی خود و موسیقی حیرت‌انگیزش پایانی شکوهمند برای یکی از شاعران بزرگ سینما بود. فیلم برنده چهار جایزه از جمله جایزه بزرگ جشنواره فیلم کن شد اما تارکوفسکی به دلیل سرطان ریه نتوانست در جشنواره حضور پیدا کند و دسامبر همان سال درگذشت. 
نظر شما