جمعه ۲۵ آبان ۱۴۰۳ - 2024 November 15
عرب سرخی:

"شرايط براي روحاني در آينده سخت‌تر خواهد شد"

کد خبر: ۷۴۸۲۸
تاریخ انتشار: ۲۱ مرداد ۱۳۹۴ - ۰۸:۱۶
فيض‌ا... عرب‌‌سرخي، فعال سياسي با اشاره به برخي مشكلات در كابينه دولت روحاني عنوان مي‌كند: «برخي از وزراي كابينه هنگامي كه از طرف مخالفان دولت مورد هجمه و فشار قرار مي‌گيرند اراده خود براي ايستادگي و پافشاري بر مواضع دولت را از دست مي‌دهند. به نظر من اگر دولت در برخي از مسائل امكان پيشروي ندارد و با موانع زيادي روبه رو است بايد به صورت شفاف با مردم سخن بگويد و موانع را براي مردم تشريح كند».

در ادامه متن گفت‌وگوي «آرمان» با فيض‌ا... عرب‌سرخي را از نظر مي‌گذرانيد.

عملكرد دو ساله دولت آقاي روحاني را چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟ به نظر شما چه انتقادهايي در اين دو سال به عملكرد دولت وارد بوده است؟

براي تحليل و بررسي عملكرد دولت آقاي روحاني در مرحله اول بايد شرايط و بسترهاي شكل‌گيري دولت را در نظر گرفت. شرايط دولتي كه قرار است برنامه‌هاي دولت قبلي را ادامه بدهد با دولتي كه تلاش مي‌كند رويكرد دولت گذشته را متوقف كند و شرايط جديدي را به وجود بياورد با هم متفاوت است. مهم‌ترين مساله اي كه در دولت آقاي روحاني اتفاق افتاده است تغيير ريل و مسير حركت دولت بوده است. بنابراين پيش از آنكه قصد داشته باشيم وارد آمار و ارقام شويم بايد به اين نكته مهم اشاره كنيم كه مسير سوءمدیریت در برنامه‌‌های اجرایی توسط آقاي روحاني متوقف شده است. آقاي روحاني مسيرهاي قانون‌گريزي و غيرعقلاني را متوقف كرده و دولت را در مسير هدف‌هاي از پيش تعيين شده قرار داده است. به همين دليل اين مساله اي بديهي است كه دولت آقاي روحاني در مسير حركت خود با موانع و دشواري‌هايي مواجه شود. با اين وجود از اين نكته مهم نيز نبايد غافل شويم كه دولت آقاي روحاني هم اشتباهاتي داشته و عملكرد دولت نيازمند نقد و تحليل موشكافانه است. به صرف اينكه يك دولت اصلاح‌طلب يا معتدل باشد نمي‌توان به آن نمره قبولي داد و بايد نقاط قوت و ضعف يك دولت را به صورت علمي و منطقي مورد ارزيابي قرار داد. معتقدم مهم‌ترين ويژگي دولت آقاي روحاني برگرداندن مسير دولت به مدار عقلانيت و تدبير بوده است.

شما معتقديد آقاي روحاني را نبايد با گذشته مقايسه كرد و بلكه بايد با شعارهايي كه داده و عملكردش ارزيابي كرد؟

آقاي روحاني از اساس براي تغيير وضعيت در پیشبرد مطلوب مدیریت اجرایی روي كار آمد. دولت‌هاي نهم و دهم نابسامانی های بسیاری را در حوزه اقتصادی سبب شد. بنابراين ما نمي‌توانيم شرايط كنوني را با گذشته و دولت آقاي احمدي‌نژاد مقايسه كنيم. اتفاق مهمي كه رخ داده اين بود كه در گذشته ما پشت به هدف قرار داشتيم اما در شرايط كنوني روبه هدف قرار داريم. در گذشته به هر ميزان كه به سرعت خود اضافه مي‌كرديم از هدف خود دور مي‌شديم اما امروز به هر ميزان كه آهسته حركت كنيم در حال نزديك شدن به هدف قرار داريم. بنابراين من قصد ندارم اين دو دوره را با يكديگر مقايسه كنم. سياست خارجي دولت آقاي احمدي‌نژاد همواره مبتني برايجاد تنش با كشورهاي جهان بود. اين درحالي است كه سياست خارجي دولت آقاي روحاني به منافع ملي بیشتر وفادار مانده و در جهت احقاق حقوق ملت ايران حركت مي‌كند. دولت آقاي روحاني خود را درگير مسائلي كه هيچ سودي براي منافع ملي ما ندارد، نكرده است. در حوزه اقتصادي نيز وضعيت به همين شكل بوده و سياست‌هاي دولت آقاي روحاني در جهت حل مشكلات مردم قرار داشته است. با اين وجود من معتقدم عملكرد دولت آقاي روحاني در زمينه مسائل داخلي ضعيف‌تر از سياست خارجي بوده و انتقادهاي بيشتري در اين زمينه به دولت وارد است.

چه انتقادهايي را در اين زمينه وارد مي‌دانيد؟

به نظر من نيروهاي سياسي دولت از ظرفيت لازم و كافي براي اجراي سياست‌هاي دولت برخوردار نيستند. آقاي روحاني به‌شدت از نظر سياسي در دولت تنهاست. وضعيت بايد به شكلي باشد كه همه اعضاي كابينه آمادگي اجراي سياست‌هاي دولت و رئيس‌جمهور را داشته باشند. اين در حالي است كه ما اين وضعيت را در دولت تدبير و اميد مشاهده نمي‌كنيم. در سطح مديران مياني نيز برخي از استانداران مواضعي اتخاذ مي‌كنند كه سنخيتي با مواضع دولت و رئيس‌جمهور ندارد و در تناقض و بعضا تضاد با آنها قرار دارد. البته ممكن است اين ديدگاه وجود داشته باشد كه برخی از اعضاي كابينه در شرایط خاصی درترکیب دولت جای گرفتند و دولت با دست باز آنها را انتخاب نكرده است. با اين وجود فهم و درك اين مساله كه با نيروهاي موجود نمي‌توان سياست‌هاي دولت را اجرايي كرد مساله مهمي است. در شرايط كنوني مشاهده مي‌كنيم كه برگزاري همايش‌ها، تجمعات و برنامه‌هايي كه از دولت آقاي روحاني حمايت مي‌كنند با مشكلات زيادي مواجه مي‌شوند. اين درحالي است كه در نقطه مقابل همايش‌ها و تجمعات مخالفان و منتقدان دولت به راحتي برگزار مي‌شود.

اين ضعف به دولت مربوط مي‌شود يا اينكه به فشارهايي كه از بيرون به دولت وارد مي‌شود ارتباط دارد؟

دولت آقاي روحاني بايد بتواند با ابزارهايي چون تيم رسانه‌اي و گروه‌هاي اجتماعي كه از دولت حمايت مي‌كنند، برنامه‌هاي خود را با قاطعيت دنبال كند. دولت نبايد در اين زمينه با هيچ شخص و گروهي مماشات كند. دولت آقاي روحاني در هر كجا و هر زماني كه احساس مي‌كند برخي عوامل مانع از تحقق برنامه‌هاي دولت هستند بايد به صورت شفاف با مردم سخن بگويد و موانع را به مردم معرفي كند. هنگامي كه مردم از موانع پيش روي سياست‌هاي دولت آگاهي پيدا كنند تلاش خواهند كرد مطالبات خود را به صورت عقلاني و منطقي با شرايط موجود تنظيم كنند و از مطالبات غيرواقعي و دور از دسترس پرهيز كنند. اگر مردم از موانع پيش روي دولت آگاهي پيدا كنند حمايت فعالانه‌تري از دولت به عمل مي‌آورند و در تنگناها به كمك دولت خواهند شتافت.

چرا معتقديد برخي از مديران به دولت تحميل شده‌اند؟

به هر حال برخي از وزراي كابينه هنگامي كه از طرف مخالفان دولت مورد هجمه و فشار قرار مي‌گيرند اراده خود براي ايستادگي و پافشاري بر مواضع دولت را از دست مي‌دهند. با اين وجود برخي از مديران به قدر کافی با برنامه‌هاي دولت هماهنگ نیستند. به نظر من اگر دولت در برخي از مسائل امكان پيشروي ندارد و با موانع زيادي روبه رو است بايد به صورت شفاف با مردم سخن بگويد و موانع را براي مردم تشريح كند. در زمينه اشتغال و بيكاري نيز برخي از موانع ساختاري در مسير حركت دولت وجود دارد. اين در حالي است كه آقاي روحاني بايد وضعيت دولت را براي مردم تشريح كند.

موانع پيش روي دولت تدبير و اميد چه تفاوتي با موانع پيش روي دولت اصلاحات دارد؟

مشكلات پيش روي دولت آقاي روحاني همان مشكلات پيش روي دولت اصلاحات است. تنها تفاوت در اين است كه جريان مخالف دولت آقاي روحاني سازمان‌يافته‌تر از مخالفان دولت اصلاحات عمل مي‌كند. به‌هر حال مخالفان تحول خواهي با استفاده از تجربه تاريخي دولت اصلاحات با برنامه‌ريزي دقيق‌تري به مقابله با دولت آقاي روحاني مبادرت مي‌ورزند. دولت اول اصلاحات نيز با مشكلات بيشتري نسبت به دولت دوم اصلاحات مواجه بود و اصطلاح« هر نه روز يك بحران» در دولت اول اصلاحات نشان‌دهنده موانع گسترده پيش روي دولت اصلاحات بود.

خصوصيات دوران اصلاحات به شكلي بود كه برخي اصلاح‌طلبان تندرو به مقابله با تندروهاي محافظه‌كار مي‌پرداختند. اين درحالي است كه دولت آقاي روحاني فاقد چنين رویکردی است. به نظر شما دولت تدبير و اميد از اين مساله رنج نمي‌برد؟

من بحث تندروي برخي اصلاح‌طلبان در دوران اصلاحات را قبول ندارم. در آن زمان مواضع برخي افراد هيچ سنخيتي با مواضع رئيس دولت اصلاحات و جريان اصلاح‌طلبي نداشت. در دوران اصلاحات برخي افراد «تك‌روي» مي‌كردند. به همين دليل نمي‌توان از لفظ «تندروي» درباره آنها استفاده كرد. اينگونه اقدامات را بايد اقدامات غيراصلاح‌طلبانه نام‌گذاري كنيم. اصلاحات و اصلاح‌گري اجتماعي تعريف خاص خود را دارد. يكي از ويژگي‌هاي اصلاح‌طلبي رفرم تدريجي، قانونگرايي و كم‌هزينه بودن آن است. اگر اقدامي فاقد اينگونه ويژگي‌ها باشد نمي‌توان آن را عملي اصلاح‌طلبانه تلقي كرد. در شرايط كنوني نيز آقاي روحاني نبايد انتظارات جامعه را بالا ببرد. ايشان بايد درك عمومي جامعه را از توانايي‌هاي دولت و موانع و مشكلات پيش روي دولت بالا ببرد و موانع را به خوبي براي مردم تشريح كند.

گفتمان اعتدال به خوبي براي افكار عمومي تبیين نشد و به حد وسط چپ و راست تقليل پيدا كرد. ضمن اينكه دولت براي جلوگيري از هجمه‌هاي اصولگرايان مجبور بود به مطالبات آنها پاسخ مثبت بدهد. به نظر شما آيا آقاي روحاني در توليد و پرورش گفتمان موفق بود؟

آقاي روحاني اگر موفق شده باشد بين جريان‌هاي سياسي كشور نوعي مفاهمه و عقلانيت ايجاد كند كه به سود منافع ملي و مردم باشد كار بزرگي انجام داده است. هيچ اشكالي هم ندارد كه كفه ترازو به سود كدام جريان چربش داشته باشد. معيار حركت آقاي روحاني بايد تحقق مطالبات مردم و در نظر گرفتن منافع ملي باشد. بنابراين اگر استفاده از نيروهاي اصولگرا سبب توسعه و پيشرفت كشور مي‌شود نبايد به آقاي روحاني خرده گرفت كه چرا از نيروهاي اصولگرا استفاده مي‌كند. با اين وجود به نظر من يك جريان خاص به جاي كمك به آقاي روحاني براي تحقق مطالبات مردم درحال سنگ‌اندازي و كارشكني در مسير حركت دولت است. به نظر من ما نبايد از منظر سياسي به اين مساله نگاه كنيم و بلكه بايد از ديدگاه مصلحت كشور و مردم به مسائل نگاه كنيم.

يكي از شعارهاي آقاي روحاني در انتخابات رياست‌جمهوري فضاي باز سياسي و تقويت نهادهاي مدني بود. اين در حالي است كه پس از دو سال كه از عمر دولت تدبير و اميد مي‌گذرد تحولات خاصي در اين زمينه صورت نگرفته است. دیدگاه شما در این باره چیست؟

معتقدم شرايط نسبت به گذشته بهتر شده است. در دولت آقاي روحاني بسياري از محدوديت‌های مدني برطرف شده است. با اين وجود در بسياري از مسائل اتفاقات مهمي كه با شعارهاي آقاي روحاني منطبق باشد رخ نداده است. در دولت‌هاي نهم و دهم يك گروه سياسي تمام قدرت را قبضه كرده بود و به جريان‌هاي ديگر به شكل‌هاي مختلف اتهامات سنگيني وارد مي‌كرد و تلاش مي‌كرد به تنهايي يكه‌تاز ميدان سياسي باشد. اين گروه سياسي در شرايط كنوني نيز بيكار نيست و به فعاليت خود ادامه مي‌دهد. به دليل اينكه قدرت را از دست داده تلاش مي‌كند از راه‌هاي مختلف حتي راه‌هاي غيرقانوني به دولت آقاي روحاني فشار بياورد. به عنوان مثال در مراسم سخنراني آقاي روحاني در حرم حضرت امام (ره) عده‌اي به‌صورت سازمان‌يافته و با برنامه‌ريزي قبلي تلاش كردند نظم جلسه را به هم بزنند. آقاي روحاني شرايط سختي را تجربه مي‌كند و در آينده نيز ممكن است سخت‌تر شود اما نمي‌توان گفت شرايط نسبت به گذشته بهتر نشده است.

آيا بايد به همين اندازه از آزادي‌هاي مدني در دولت آقاي روحاني بسنده كرد و توقع بيشتري از دولت نداشت؟

دولت بايد تلاش خود را در اين زمينه بيشتر كند. ضمن اينكه عوامل پشت پرده كه مانع از حركت دولت مي‌شوند را نيز به صورت صريح و شفاف به مردم معرفي كند.

راهکار دولت برای برآورده ساختن تعهداتی که به مردم وعده داده چیست؟

دولت در اين زمينه دو راه پيش روي خود مي‌بيند: اول اينكه توانايي آنچه كه متعهد شده را دارد و انجام مي‌دهد و دوم اينكه توانايي تعهداتي كه به مردم داده است را ندارد. اگر دولت توانايي انجام تعهدات خود را دارد كه بايد هرچه سريع‌تر به وعده‌هايي كه به مردم در اين زمينه داده عمل كند. اما اگر توانايي اين اقدامات را ندارد و با موانع بيروني مواجه شده است بايد به صراحت و با شفافيت با مردم در ميان بگذارد. در اين زمينه تيم رسانه‌اي دولت بسيار ضعيف عمل كرده است. آقاي روحاني در بسياري از زمينه‌ها به تنهايي بار تيم رسانه‌اي و همراهان خود را به دوش گرفته است.

به صورت مصداقي كدام يك از بخش‌هاي كابينه با آقاي روحاني همراهي نمي‌كنند؟

آقاي روحاني بايد در اين زمينه اظهارنظر كند و مصلحت‌انديشي نكند. آن چيزي كه ما از بيرون مشاهده مي‌كنيم شامل سياست داخلي دولت است كه رفتارهاي برخي از مسئولان با شعارهاي آقاي روحاني در تناقض است. ما نوعي ناهم‌زباني را در حوزه سياست داخلي بين دولت و مسئولان مشاهده مي‌كنيم. در حوزه سياست خارجي فشارها به دولت خيلي زياد است و به همين دليل دولت به صراحت مواضع خود را بيان مي‌كند. اين درحالي است كه در حوزه سياست داخلي به دليل پنهان بودن برخي مسائل دولت از شفافيت كافي برخوردار نيست. به عنوان مثال در زمينه برگزاري كنسرت‌هاي موسيقي ما مواضع متفاوتي را بين دولت و مسئولان اجرايي مشاهده مي‌كنيم يا در مثالي ديگر وزارت فرهنگ و ارشاد به صراحت اعلام كرده كه مشكلي با پخش صداي شجريان ندارد. اما ما مشاهده مي‌كنيم كه باز هم صداي شجريان پخش نمي‌شود.

نظر شما درباره بازداشت حميد بقايي، معاون اجرايي دولت محمود احمدي‌نژاد چيست؟

در اين زمينه اطلاع‌رساني كافي صورت نگرفته است. با اين وجود من معتقدم بيش از آنكه دلايل دستگيري آقاي بقايي حائز اهميت باشد شرايط و عواملي كه به‌وجودآورنده فساد‌هاي بزرگ اقتصادی در دولت احمدي‌نژاد است داراي اهميت است. هنگامي كه آقاي احمدي‌نژاد سازمان برنامه و بودجه را تعطيل كرد، نظام بودجه‌ريزي كشور را تغيير داد، مديران باتجربه را خانه‌نشين كرد، مديريت كشور را از مدار قانون خارج كرد و تلاش كرد به صورت سليقه‌اي امور را اداره كند بايد فكر چنين روزهايي را نيز مي‌كرد.

در گذشته نيز برخي مفسدان اقتصادي وجود داشتند. با اين وجود نفوذ فساد اقتصادی به مقام‌هاي ارشد دولت نبود و به مديران مياني خلاصه مي‌شد. چرا فسادهای اقتصادی افزایش یافته است؟

در گذشته شرايط مانند دولت احمدي‌نژاد نبود. در دولت احمدي‌نژاد بي‌قانوني و بي‌انضباطي به قانون تبديل شده بود و فرصت براي افراد فرصت طلب مهيا شده بود. از سوي ديگر دولت احمدي‌نژاد فضاي سياسي را به فضايي تك صدايي تبديل كرد. احمدي‌نژاد تحريم‌ها را كاغذپاره مي‌خواند و سپس تلاش مي‌كرد همين كاغذپاره‌ها را دور بزند. در نتيجه اقدامات پنهاني وي سبب سوءاستفاده افراد فرصت طلب مانند بابك زنجاني شد. عامل اصلي فسادهاي بزرگ دولت‌هاي نهم و دهم رفتارها و سياست‌هاي محمود احمدي‌نژاد بود. در دولت اصلاحات به دليل فضاي باز سياسي تمامي رسانه‌ها با سياست‌هاي دولت آشنا بودند و به همين دليل هيچ اقدام غيرقانوني از چشم رسانه‌ها پنهان نمي‌ماند. مديريت دولت اصلاحات نيز به شكلي بود كه همه اعضاي كابينه و معاونان رئيس‌جمهور به صورت دموكراتيك در تصميمات دولت مشاركت داشتند و تصميمات به صورت فردي و سليقه‌اي توسط رئيس دولت صورت نمي‌گرفت. اين در حالي است كه تصميمات در دولت احمدي‌نژاد عمدتا توسط رئيس‌جمهور يا حلقه اول نزديكان محمود احمدي نژاد اتخاذ مي‌شد و بقيه اعضاي كابينه در تصميمات مهم هيچ گونه نقشي نداشتند.

چرا احمدي‌نژاد از بقايي حمايت كرد اما از رحيمي كه معاون اولش بود و به نوعي به وي نزديك‌تر بود، حمايت نكرد؟

احمدي‌نژاد مدعي بود اتهامات آقاي رحيمي ربطي به دولت وي نداشته و به زماني مربوط مي‌شود كه رحيمي در ديوان محاسبات كشور مشغول به كار بوده است. با اين وجود احمدي‌نژاد از بقايي حمايت كرد. در نتيجه به نظر مي‌رسد اتهامات حميد بقايي به دولت احمدي‌نژاد مربوط مي‌شود. به همين دليل هم احمدي‌نژاد تلاش مي‌كند كه دولت خود را از اين اتهامات مبرا كند. انتقادي كه به آقاي احمدي‌نژاد وارد است اين است كه چرا هنگامي كه از سابقه محمدرضا رحيمي باخبر بوده وي را به عنوان معاون اول رئيس‌جمهور برگزيده است. در نحوه مدیریت احمدي‌نژاد نوعي شخص‌محوري وجود داشت كه اجازه نمي‌داد درباره اينگونه مسائل به خوبي تامل و تفكر شود. به همين دليل تخلفات بزرگي در دوره او رخ داده است.

برچسب ها: روحانی ، صدای ایران
نظر شما