کویت تقاص کدام گناه را پس می دهد؟
تضاد سیاستهای کویت با عربستان سعودی در بسیاری از موارد از جمله برنامه هستهای ایران، تشکیل ائتلاف علیه یمن و بحران سوریه موجب شده تا این کشور آماج حملات آلسعود قرار گیرد.
اختلافات پنهانی میان عربستان و کویت پس از آن آشکار شد که حدود یک ماه پیش یک عامل انتحای تبعه سعودی مسجد شیعیان کویت در منطقه «الصوابر» را هدف قرار داد. بر اساس آخرین آمارهای منتشر شده در ارتباط با قربانیان این انفجار تروریستی، ۲۷ نفر شهید و ۲۲۷ تَن دیگر نیز به شدت مجروح شدند که هم اکنون نیز شمار زیادی از آنها از اثرات ناشی از این انفجار رنج می برند.
گروه تروریستی داعش با انتشار مطلبی در صفحه منسوب به خود در توئیتر مسئولیت این انفجار را بر عهده گرفت، با این وجود این ابهام وجود دارد که چه انگیزه ای داعش را برآن داشت ارتکاب یک اقدام تروریستی در این سطح وسیع علیه کویت را به ارتکاب اقدام مشابهی به طور مثال علیه شیعیان بحرین ترجیح دهد.
اگر فرض را بر این قرار دهیم که دولت کویت حمایت مالی و تسلیحاتی از گروه تروریستی داعش در عراق و سوریه به عمل نیاورده و نمی آورد، اما در مقابل می توان گفت که این کشور هیچ نقشی در مبارزه با تکفیریهای داعش در هیچیک از کشورهای منطقه ایفا نکرده که اکنون مورد غضب این گروه واقع شود. بنابراین بعید به نظر می رسد که این اقدام تروریستی توسط داعش صورت گرفته باشد. در این میان باید به دنبال گزینه های دیگر بود؛ گزینه هایی که از انگیزه لازم برای ارتکاب این جنایت برخوردار هستند.
با توجه به سیاست های دولت کویت در تحولات منطقه که در برخی موارد با سیاست های آل سعود در تضاد کامل بوده و هست، تحلیلگران و کارشناسان مسائل منطقه ای مقامات سعودی را عامل وقوع این انفجار معرفی می کنند. آنها بر این باورند که مخالفت های گاه و بی گاه دولت کویت با عربستان سعودی که داعیه رهبری خاورمیانه را دارد موجب شد تا سعودی ها تصمیم به ارتکاب چنین اقدام غیرانسانی بگیرند. از سوی دیگر، از آنجایی که عامل انتحاری که دست به این این اقدام زد از اتباع سعودی بود، دیدگاه کارشناسان و رسانه ها مبنی بر دست داشتن آل سعود در انفجار مسجد شیعیان امام صادق (ع) کویت تقویت شد.
اما ریشه اختلافات میان کویت و عربستان و خشم بی حد و حصر مقامات سعودی از این کشور در چیست؟ با نگاهی به تلاش ها و رایزنی های گسترده و فشرده مقامات سعودی برای تشکیل ائتلاف عربی به منظور اقدام نظامی در یمن به خوبی مشاهده می کنیم که کویت از جمله کشورهایی بود که با وجود فشارهای بسیار از پیوستن به ائتلاف سعودی علیه یمن امتناع کرد. در همین ارتباط «صباح خالد الصباح» وزیر خارجه کویت در جلسه استیضاح خود در پارلمان تصریح کرد: به دلیل فشارهای زیاد سعودی ها مجبور به مداخله در جنگ علیه یمن شده و این مشارکت خیلی محدود و تنها به چند پرواز خلاصه شده است. اظهارات وزیر خارجه کویت نشان داد که این کشور تنها به انجام چند حمله محدود به یمن بسنده و از عضویت در ائتلاف سعودی امتناع کرده است. علاوه بر کویت کشورهای دیگری نظیر عمان و پاکستان نیز به ائتلاف سعودی علیه یمن ملحق نشدند.
از سوی دیگر، دولت کویت هیچگاه عربستان سعودی را در سیاست های سرکوبگرانه آن در بحرین همراهی نکرد. سیاست عربستان سعودی در بحرین مبتنی بر اعزام نیروهای نظامی به این کشور به منظور سرکوب مخالفان آل خلیفه بوده و هست اما در این زمینه نیز مقامات کویتی حاضر به همراهی ریاض در بحرین نشدند.
سیاست های آل سعود در دیگر تحولات منطقه از جمله سوریه نیز به مذاق کویت خوش نیامد و به همین دلیل این کشور تلاش کرد تا خود را تا جایی که می تواند از آنچه که در سوریه می گذرد به دور نگاه دارد. هرچند که به اعتقاد بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران می توان کویت را در زمره کشورهای حامی تروریسم در سوریه به شمار آورد، اما نباید از این نکته غافل شد که حمایت های کویت از تروریست ها بسیار محدود بوده و نمی توان آن را در محور عربستان، قطر و ترکیه قلمداد کرد. در این زمینه نیز دولتمردان کویت مورد هجمه گسترده سعودیها قرار گرفتند، اما در نهایت تصمیم گرفتند تا راهی مشابه عمان را طی کرده و در تحولات منطقه از جمله سوریه و بحرین بی طرف باقی بمانند.
از طرفی دیگر، با وجود اینکه عربستان سعودی و کویت در طول چند دهه گذشته تاکنون دو متحد استراتژیک در بازار نفت و در میان کشورهای عضو اوپک بودند به طوریکه همواره کویت از مواضع عربستان در اوپک دفاع کرده، اما به نظر می رسد اختلافات این دو کشور برای توسعه میادین مشترک نفتی در خلیج فارس افزایش یافته است، زیرا پس از تعلیق طرح توسعه میدان گازی آرش توسط عربستان و کویت به دلیل اختلاف در نحوه انتقال نفت و گاز این میدان، توسعه میدان نفتی مشترک خفجی در خلیج فارس هم به حالت تعلیق درآمده است.
پس از توقف بهره برداری از این میدان نفتی توسط مقامات سعودی، دولت کویت خواستار جبران خسارت های ناشی از این اقدام سعودیها شد؛ مسأله ای که روابط دو کشور را بیش از پیش تیره و تار ساخت.
در همین ارتباط پایگاه «رای الیوم» نوشت: بار دیگر بحران نفتی میان دو کشور سعودی و کویت به مرحله انفجار رسیده تا بدان جا که مقامات کویتی از شرکت نفتی آمریکایی «شورون» که با سعودی ها در این دو حوزه نفتی همکاری می کند، خواسته اند تا تجهیزات خود را جمع کنند». در همین ارتباط علی العمیر وزیر نفت کویت در نامه ای به علی نعیمی همتای عربستانی خود هرگونه خسارت مادی که در نتیجه بسته شدن و توقف میدان نفتی الخفجی که متوجه کشورش می شود را بر عهده عربستان گذاشت. وی در نامه خود همچنین نوشت: من با توافقات مشترک دو شرکت که مرجع قانونی آن توافق تقسیم سال ۱۹۶۵ است، موافقم.
روابط میان عربستان و کویت تا جایی تیره و تار شد که برخی از منابع غیررسمی خبر دادند که جانشین ولیعهد پادشاه عربستان و وزیر دفاع این کشور، دولت کویت را تهدید به اشغال این کشور کرده است. این منابع اعلام کردند که «محمد بن سلمان» در جلسه ای محرمانه گفته است: ما کویت را از چنگال صدام نجات دادیم و الان چه کسی او را از دست ما رها خواهد کرد. کویت هیچ دلیلی برای برتری بر ما را ندارد و کشوری است که یک چهارم ریاض وسعت دارد.
هرچند که هیچ منبع رسمی از جمله خبرگزاری رسمی عربستان (واس) این خبر را که به تیتر اصلی بسیاری از رسانه ها تبدیل شد، تأیید نکرد اما با این وجود هم با توجه به روابط میان عربستان و کویت حداقل طی سالهای اخیر وجود چنین مسأله ای دور از ذهن به نظر نمی رسد، به ویژه اینکه آل سعود با حمله به یمن ثابت کرد که از یک سو حقوق بشر دوستانه و قوانین بین المللی برای آن محلی از اعراب ندارد و از سوی دیگر نشان داد که هرگاه که به قول معروف کارد به استخوانش برسد عنان از کف داده و به کشوری که بیش از حد سیاست های آن را لگد مال کرده، یورش می برد.
از جمله دیگر مواردی که در زمره مخالفت های دولت کویت با سیاست های کلان آل سعود به شمار می رود، برنامه هسته ای ایران است. دولت کویت از یک سو هیچگاه با کشورهای غربی و هم پیمانان آنها از جمله عربستان سعودی در قبال برنامه هسته ای ایران بر طبل مخالفت و دشمنی نکوبید.
درست است که این کشور از برنامه هسته ای صلح آمیز ایران حمایت نکرد اما در کارنامه آن هیچ موضعی مبنی بر ابراز نگرانی در قبال این مسأله دیده نمی شود. این در حالی است که عربستان سعودی همواره مدعی بوده که ایران با برنامه اتمی خود عامل بی ثباتی در منطقه بوده و این برنامه هرچه سریعتر باید متوقف شود.
حتی اگر بگوییم که طی سالهای اخیر مواضع سعودیها در قبال پرونده هسته ای ایران با صهیونیست ها برابری کرده است، گزافه نگفته ایم. از سوی دیگر پس از تحقق توافق هسته ای میان ایران و کشورهای غربی «شیخ الجابر الأحمد الصباح» امیر کویت با ارسال پیام هایی جداگانه به مقام معظم رهبری و رئیس جمهوری ایران این توافق را تبریک گفت. وی در نامه خود ضمن آرزوی پیشرفت و شکوفایی برای ملت ایران، ابراز امیدواری کرد که این توافق در تحقق امنیت و ثبات منطقه و شکوفایی هرچه بیشتر ملت ها سهیم باشد.
همچنین «مبارک الخرینج» نایب رئیس پارلمان کویت نیز در پیامی توافق هسته ای ایران و 1+5 را تبریک گفت. وی در پیام خود ابراز امیدواری کرد که این توافق کلید صلح و ثبات برای خاورمیانه باشد. در مقابل، پس از تحقق توافق هسته ای ایران مقامات سعودی بسیار خشمگین به نظر می رسیدند. خشم آنها تاحدی گسترده بود که جان کری وزیر خارجه آمریکا مجبور شد برای راضی نگاه داشتن آنها به ریاض سفر کند. با این حال پس از سفر کری به ریاض هم شاهد مواضع خصمانه آل سعود در قبال برنامه هسته ای ایران بودیم. هرچند که این رژیم پس از سفر کری از توافق استقبال کرد اما پیش از آن از ادامه تحریم های حقوق بشری و ... علیه تهران به شدت استقبال کرد.
تضاد سیاست های منطقه ای کویت در مقایسه با سیاست های رژیم آل سعود در حال حاضر به حدی رسیده است که این رژیم در صدد نوشاندن جام زهر خود به کویت برآمده است.