آینده افغانستان در گرو طالبان
از هفته گذشته پس از اعلام مرگ «ملاعمر»، بحثها درباره آینده گروه طالبان آغاز شد. ملاعمر که از نفوذ و طرفداری بالا میان اعضای طالبان برخوردار بود، قدرتی داشت که تاکنون هیچ یک از رهبران طالبان از آن برخوردار نبودند. به او لقب امیرالمؤمنین داده شده بود و نهتنها رهبر طالبان، بلکه رهبر جنبش جهانی جهاد اسلامی نیز به شمار میآمد.
در نتیجه، شوک این خبر نهتنها طرفداران او را غمگین کرد، بلکه آینده طالبان را نیز در هالهای از ابهام قرار داد. با خبر مرگ ملاعمر آن هم پس از دو سال، تحلیلگران پیشبینیهای مختلفی از آینده طالبان و تأثیر این اتفاق بر وقایع منطقه ارائه میدهند.
با توجه به این تحلیلها میتوان دو آینده مختلف برای طالبان متصور شد:
نخست، آنکه این گروه پس از تعیین رهبر جدید، وحدت خود را حفظ کند و مذاکرات با دولت افغانستان را ادامه دهد تا پایانی برای این کشمکش ۱۴ساله نوشته شود.
دومین تصویر از آینده طالبان به ثبات و صلحآمیزبودن حالت اول مربوط نمیشود. مرگ ملاعمر میتواند باعث تفرقهای شدید میان اعضای طالبان شود و درنتیجه این گروه را بسیار ضعیف و آسیبپذیر کند که در این صورت احتمال حمله داعش و بههمریختن شرایط منطقه نیز بسیار بالا خواهد بود.
بهطورکلی میتوان گفت مرگ رهبر قدرتمند طالبان بر وحدت و انسجام میان اعضای طالبان، مذاکرات صلح با دولت افغانستان و نفوذ داعش در منطقه تأثیر مستقیم دارد. از اولین مواردی که پس از مرگ ملاعمر احتمال ایجاد تفرقه میان اعضای گروه طالبان را افزایش میدهد، انتخاب جانشین ملاعمر بهعنوان رهبر است. پنجشنبه گذشته اعلام نام «ملامحمد اختر منصور»، بهعنوان رهبر جدید طالبان توسط گروهی از اعضا، با واکنش شدیدی مواجه شد. دلایل مختلفی برای این مخالفت وجود دارد؛ برای مثال عدهای پسر ملاعمر را لایق جانشینی او میدانند و معتقدند منصور شایسته و مناسب این سمت نیست. آنان همچنین او را فاقد ویژگیها و ثبات لازم برای مدیریتی قوی میدانند.
از طرفی، گروهی که با مذاکره با دولت افغانستان مخالفاند نیز با منصور بهعنوان رهبر جدید همراه نیستند، زیرا منصور از مدافعان صلح با دولت افغانستان است و پیشبینی میشود او پس از نشستن بر کرسی رهبری، بهسرعت مذاکرات را پیگیری میکند و به نتیجه میرساند.
او برای کنترل این اختلافات، جانشینان خود را از دو گروه منشعبشده از طالبان انتخاب کرده است؛ پسر ملاعمر و یک نفر از شبکه «حقانی» طالبان، تا بتواند انسجام میان کل گروه طالبان را حفظ کند.
اختر منصور در همان روز نخست اعلام جانشینی با انتشار بیانیهای تصویری، طالبان را به حفظ وحدت و قدرت خود دعوت کرد، اما این در حالی است که اختلافات قدیمی میان اعضا درباره مذاکرات صلح با دولت افغانستان اکنون در میان بحث و جدلها برای انتخاب رهبر جدید فرصت بروز یافته است و تشدید این اختلافات منجر به چنددستگی میان اعضای طالبان خواهد شد.
این تفرقه و چنددستگی میتواند پیامدهای ناگواری برای طالبان و افغانستان در پی داشته باشد. نخست همان کُندشدن روند مذاکرات که تا پیش از خبر مرگ ملاعمر بهسرعت در پاکستان در حال پیگیری بود. بسیاری معتقدند طالبان در ۱۴ سال گذشته هیچگاه تا به این اندازه به صلح با کابل نزدیک نبودهاند. این در حالی است که اگر این چنددستگی طالبان را تضعیف کند، احتمال رسیدن به توافق با دولت افغانستان نیز کمرنگ میشود و جنگ ادامه مییابد.
همچنین میتوان گفت دلیل اینکه داعش تاکنون نتوانسته بر افغانستان نفوذ کند، همان قدرت طالبان است. درحقیقت نزدیکشدن به صلح با دولت افغانستان میتواند تضمینی برای مصونماندن افغانستان از خطر داعش باشد.
اما با مرگ ملاعمر و احتمال ایجاد تفرقه و چنددستگی اعضای طالبان و آسیبپذیربودن این گروه، داعش اکنون خطری جدی برای افغانستان است. این خطر از آنجا تشدید میشود که ناتو و آمریکا اواخر سال گذشته نیروهای نظامی خود را از افغانستان خارج کردهاند و در صورت حمله داعش، افغانستان در معرض خطری جدی قرار میگیرد.
به باور کشورهای غربی، اکنون طالبان فرصت دارد تا از میان صلح و جنگ، یکی را انتخاب کند. این اتفاق از دیدگاه دولت افغانستان نیز فرصتی را برای رسیدن به توافق و صلح فراهم کرده است که طالبان باید از آن استفاده کند. درحالیکه بسیاری از تحلیلگران، این اتفاق را باعث عمیقشدن شکاف درونی طالبان و آسیبپذیرشدن این گروه دانسته و آینده افغانستان را در دستان اعضای طالبان میدانند.
منبع: روزنامه شرق
نظر شما