جهان در سال ٢٠٥٠ چه شکلی خواهد بود؟
پیشبینی اینکه جهان در آینده چه شکلی خواهد داشت، مورد علاقه افراد زیادی بوده است. برخی با نگاهی بدبینانه، آیندهای هولناک را برای جهان متصور میشوند؛ جهانی با رشد سرسامآور جمعیت که نهایتا به خاطر عللی مانند گرمای بیش از حد زمین، فجایع و بلایای طبیعی، حمله موجودات فضایی یا جنگ اتمی، نابود میشود.
از طرف دیگر، عدهای به آینده جهان خوشبین هستند. آنها ضمن قبول این مسئله که با رشد جمعیت جهان و کمبود منابع، جهان با مشکلاتی مواجه خواهد شد، به پیشرفتهای اجتماعی و اقتصادی و اختراعات علمی و تکنولوژی و موفقیتهای بشر اشاره کرده و آیندهای بهتر را برای آینده جهان ترسیم میکنند. در همین راستا، اگر پیشبینیهای مبتنی بر تأویلهای ماورایی و اسطورهای مانند کارتهای تاروت و طالعبینیهای نوستراداموسی را کنار بگذاریم و به روشهای علمی روزگار خویش مثل مطالعات آیندهپژوهی نگاه کنیم، شاید بتوانیم جغرافیای درستتری از آینده جهان بهدست بیاوریم. در این مقاله سعی خواهم کرد به تصور پژوهشگران از جهان ۲۰۵۰ بپردازم و به رئوس مطالب مطرحشده در این زمینه اشاره کنم.
اقتصاد
اقتصاد جهان بین سالهای ۲۰۱۴ تا ۲۰۵۰ بهطور میانگین سه درصد در سال رشد خواهد کرد. این بدین معناست که رشد اقتصادی جهان تا سال ۲۰۳۷ دو برابر و تا سال ۲۰۵۰ حدودا سه برابر خواهد شد. هند در سال ۲۰۵۰ با پیشیگرفتن از ایالاتمتحده، جایگاه دوم اقتصاد جهان را بعد از چین به خود اختصاص خواهد داد. در سال ۲۰۱۴ چین با تولید ناخالص داخلی بالغ بر ١٧هزارو ٦٣٢ میلیارد دلار جایگاه اول، آمریکا با ١٧هزارو ٤١٦ میلیارد دلار جایگاه دوم و هند با هفتهزارو ٢٧٧ میلیارد دلار جایگاه سوم را داشتند. این در حالی است که پیشبینی میشود در سال ۲۰۵۰ چین با تولید ناخالص داخلی ٦١هزارو ٧٩ میلیارد دلاری، کماکان جایگاه اول را داشته باشد اما هند با رشد اقتصادی چشمگیری با تولید ناخالص داخلی ٤٢هزارو ٢٠٥ میلیارد دلاری، از تولید ناخالص داخلی ٤١هزارو ٣٨٤ میلیارد دلاری ایالاتمتحده پیشی گیرد. همچنین پیشبینی میشود فاصله بین سه اقتصاد بزرگ جهان یعنی چین، هند و آمریکا در دهههای آینده با بقیه کشورهای جهان بیشتر و بیشتر شود.
جان هاکسورث، اقتصاددان ارشد پیدابلیوسی، معتقد است اروپا برای جانماندن در این تغییر تاریخی بزرگ قدرت اقتصادی جهان، باید تلاش کند وگرنه به جهانی باز خواهد گشت که چون پیش از انقلاب صنعتی توسط اقتصادهای آسیایی هدایت میشد؛ جهانی که در آن پیشبینی میشود در سال ۲۰۵۰، اندونزی در جایگاه چهارم اقتصادی آن قرار گیرد. بر اساس پیشبینیهای انجامشده، سهم اتحادیه اروپا از تولید ناخالص داخلی جهان از حدود ١٧ درصد فعلی، به کمتر از ١٢ درصد تا سال ۲۰۵۰ کاهش پیدا خواهد کرد. البته آمریکا و بریتانیا به یُمن تجارت، سرمایهگذاری، نیروی انسانی و ایدههای افراد، وضعیت بهتری داشته و خطر کمتری را از این بابت احساس خواهند کرد اگرچه تولید ناخالص داخلی بریتانیا تا سال ۲۰۳۰ از مکزیک و اندونزی عقب میافتد و تا سال ۲۰۵۰ با تقدیم جایگاه دهمی اقتصاد جهان به نیجریه، دیگر جزء ١٠ اقتصاد برتر جهان نخواهد بود، اما کماکان از نظر رشد اقتصادی، رقبای گروه هفتی خودش مثل آلمان، فرانسه و ایتالیا را پشتسر خود دیده و پیشبینی میشود اقتصاد بریتانیا تا ۳۵ سال آینده بهطور میانگین سالانه حدود ٢,٤ درصد رشد داشته باشد.
در این تغییر بزرگ اقتصادی، اقتصادهای نوظهور، تولید ناخالص داخلی کشورهای گروه هفت را پشتسر میگذارند. این بدین معناست که در سال ۲۰۵۰، مجموع تولید ناخالص داخلی کشورهای چین، هند، برزیل، مکزیک، روسیه، اندونزی و ترکیه بسیار بیشتر از صدهزار میلیارد دلار بوده و این رقم در مورد کشورهای کانادا، فرانسه، آلمان، ایتالیا، ژاپن، بریتانیا و ایالاتمتحده حتی به صدهزار میلیارد دلار نمیرسد. استفان والت، استاد روابط بینالملل دانشگاه هاروارد، پیشبینی میکند ایالاتمتحده، چین، ژاپن، هند، برزیل، روسیه و اتحادیه اروپا بازیگران اصلی اقتصادی جهان در سال ۲۰۵۰ خواهند بود. وی معتقد است کشورهایی که امروز درآمد بالایی دارند تقریبا بهطور قطع تا ۳۵ سال آینده درآمد بالایی خواهند داشت و این مسئله راجعبه کشورهای فقیر نیز صادق است.
جمعیت
براساس پژوهشهای مرکز پژوهشی پیو، جمعیت جهان از ششمیلیاردو ۹۰۰ میلیون نفر در سال ۲۰۱۰ به ۹میلیاردو ۶۰۰ میلیون نفر در سال ۲۰۵۰ خواهد رسید و این رشد سرسامآور جمعیت، بر اساس گزارشهای فائو (سازمان خواربار و کشاورزی سازمانمللمتحد)، منجر به کمبود غذا در جهان خواهد شد. پیشبینی افزایش جمعیت یکی از مطمئنترین پیشبینیها در مورد آینده جهان است. چین و هند هرکدام حداقل یک میلیارد نفر جمعیت خواهد داشت و جمعیت ایالاتمتحده نیز در حدود ۴۰۰ میلیون نفر خواهد بود. پیشبینی میشود امید به زندگی بشر بیشتر شود. بر اساس آنچه سازمانملل متحد اعلام کرده است، میانگین امید به زندگی در سال ۲۰۵۰، به ۷۶ سال خواهد رسید که در مقایسه با ٦٧,٢ سال در سال ۲٠۱۰، حدود ١٠ سال افزایش خواهد یافت.
بر اساس گزارش سازمان همکاری و توسعه اقتصادی، جهان در سال ۲۰۱۰ حدود ۳۳ گیگاتن دیاکسیدکربن تولید کرد که این رقم تا سال ۲۰۵۰ به ٥٥,٨٧ گیگاتن خواهد رسید که اثرات فاجعهآمیزی بهدنبال خواهد داشت. این سازمان پیشبینی کرده است بدون اتخاذ سیاستهای جدید و با روند فعلی، با افزایش ۵۰ درصدی انتشار گازهای گلخانهای و رشد ۷۰ درصدی انتشار گاز دیاکسیدکربن، تغییرات آبوهوایی بسیار مخربتری تا سال ۲۰۵۰ در انتظار جهان خواهد بود. تراکم جوی گازهای گلخانهای به مقداری خواهد رسید که در نتیجه آن دمای هوا بهطور میانگین در جهان تا پایان قرن، به سه تا شش درجه سانتیگراد خواهد رسید که بالاتر از دو درجهای است که مورد توافق جهانی قرار گرفته است. این در حالی است که در سال ۲۰۰۸، کشورهای گروه هشت توافق کردند انتشار گازهای گلخانهای را تا سال ۲۰۵۰ به نصف برسانند.
محیطزیست
اسیدیشدن اقیانوسها، دیگر مسئله جدی زیستمحیطی است که جهان با آن مواجه است. دیاکسیدکربن اضافی تولیدشده توسط انسان که در آب اقیانوس رها میشود، تبدیل به اسید کربنیک شده و این مسئله با گذشت زمان باعث شده است خاصیت اسیدی اقیانوس بیش از ۳۰ درصد افزایش پیدا کند. این افزایش اسید در اقیانوس باعث میشود تعادل موجودات کربنی درون آب برهم خورده و نسل این موجودات دریایی به خطر بیفتد.
بر اساس گزارش بنیاد عدالت زیستمحیطی (ایجِیاِف)، گرمایش جهانی در ٤٠ سال آینده باعث خواهد شد تا ۱۵۰ میلیون نفر با عنوان «پناهندگان آبوهوایی» به کشورهای دیگر مهاجرت کنند. فقط در سال ۲۰۰۸، بیش از ۲۰ میلیون نفر به خاطر فجایع طبیعی مرتبط با آبوهوا جابهجا شدند. استیو ترنت، مدیر این بنیاد، گفت: «تغییرات آبوهوایی بر خانهها و زیرساختها، غذا، آب و سلامت بشر تأثیرگذار است و این مسئله، مهاجرتی اجباری را در ابعادی بیسابقه بهدنبال خواهد داشت».
«تبعید زیستمحیطی»، «مهاجرت زیستمحیطی» «پناهندگان زیستمحیطی» یا «پناهندگی آبوهوایی»، پدیدهای است که بر اساس آن مردم بهخاطر تغییرات ناگهانی یا طولانیمدت محیطزیستشان و برای حفظ سلامت و امنیت خویش به مناطق دیگر مهاجرت کرده یا فرار میکنند. این تغییرات معمولا شامل افزایش خشکسالی و کمآبی، بیابانزایی، بالاآمدن سطح آب دریاها و ایجاد سیلاب و بهمخوردن الگوهای آبوهوای فصلی، توفان و تندباد میشود. نورمن مایرز در کتاب «پناهندگان زیستمحیطی» بیان میکند خیلی زود این پناهندگان تبدیل به عمدهترین گروه پناهندگان اجباری میشوند. او اضافه میکند تعداد این پناهندگان تا سال ۲۰۵۰ به بیش از ۲۰۰ میلیون نفر خواهد رسید. مهاجرت مردم استان ایلام بهخاطر شیوع ریزگردها و بیماریهای ناشی از آن نیز در زمره همین تبعیدهای زیستمحیطی است.
کمبود آب یکی از مهمترین مسائل زیستمحیطی است که جهان با آن مواجه است. آب یکی از مهمترین منابع زمین به حساب میآید و در سراسر جهان کشورها خود را برای مواجهه با بحران کمآبی آماده میکنند. هند، به عنوان یکی از پرجمعیتترین کشورهای دنیا، این خطر را بیشتر حس میکند، چراکه بر اساس پیشبینیهای انجامشده، تقاضای آب در این کشور تا سال ۲۰۵۰ به دو برابر مقدار فعلی آن خواهد رسید. مرکز بینالمللی آب و فاضلاب در گزارشی اعلام کرد تقریبا همه کشورهای عربی در دهههای آتی با مشکل کمبود آب مواجه میشوند. ساندیا لبنیوز، انتشارات مربوط به سازمان امنیت هستهای ملی ایالاتمتحده، فاش کرد «تا سال ۲۰۲۵ بیش از نیمی از کشورهای جهان با بحران کمآبی مواجه خواهند بود و ٢٥ سال بعد یعنی تا سال ۲۰۵۰، ۷۵ درصد جمعیت جهان با مشکل کمآبی دستوپنجه نرم خواهد کرد».
دین
براساس پژوهشهای مرکز پژوهشی پیو، تغییر سریع چهره دینی جهان، بهطور عمده بهدلیل تفاوت در نرخ باروری و تعداد جمعیت جوانان در بین ادیان اصلی است تا آنکه بهخاطر تغییر در دین باشد. در طول چهار دهه آینده مسیحیت، بزرگترین گروه دینی جهان باقی خواهد ماند اما رشد اسلام بسیار سریعتر از همه ادیان خواهد بود. جمعیت مسلمانان جهان به دلیل جوانبودن و داشتن نرخ بالای باروری، تا سال ۲۰۵۰، دو برابر بقیه جمعیت جهان رشد خواهد داشت. به همینترتیب، جمعیت مسلمانان جهان بر اساس پیشبینی مرکز پژوهشی پیو، در سال ۲۰۷۰ با جمعیت مسیحیان جهان برابر شده و بهمرور از آن پیشی میگیرد بهطوری که در سال ۲۱۰۰ جمعیت مسلمانان جهان حدود یک درصد بیشتر از جمعیت مسیحیان جهان خواهد بود. با در نظرگرفتن اروپا؛ جاییکه مسیحیت در طول تاریخ مسلط بوده، امروز شاهد این مسئله هستیم که اروپا تنها منطقهای است که در سالهای آتی تعداد مسیحیان در آن در حال کاهش خواهد بود. در سال ۲۰۱۰، بالغ بر ۷۵ درصد اروپا مسیحی بودند که بر اساس پیشبینیهای پیو، این رقم در سال ۲۰۵۰ به حدود ۶۵ درصد، کاهش پیدا خواهد کرد. از طرفی انتظار میرود جمعیت مسلمانان در اروپا در چهار دهه آینده حدود ۲۸ میلیون نفر افزایش پیدا کند. مسلمانان در سال ۲۰۵۰ هنوز یک اقلیت در اروپا محسوب خواهند شد و تقریبا ۱۰ درصد جمعیت اروپا را تشکیل خواهند داد.
دلایل اصلی این تغییر چهره دینی جهان بیشتر سن، نرخ باروری و مهاجرت است و تغییر دین دلیلی فرعی است. در طول سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۵۰، گرایش به اسلام از دیگر ادیان، بعد از مسیحیت در رتبه دوم قرار میگیرد اما خروج از مسیحیت حدود ١٠ برابر خروج از اسلام خواهد بود و همین مسئله، اسلام را در افزایش جمعیت بسیار پیش میاندازد.
بخش عمده جمعیت مسلمانان جهان، مثل امروز، در آسیا و منطقه اقیانوس آرام زندگی خواهند کرد. امید به زندگی مسلمانان در دهههای آتی افزایش پیدا خواهد کرد. یهودیان در سال ۲۰۵۰ از دیگر ادیان، بیشتر زندگی خواهند کرد و امید به زندگی آنها ۸۵ سال است که در مقایسه با ۷۵ سال مسلمانان، ١٠ سال بیشتر است. البته کنراد هکت، جمعیتشناس حوزه دین مرکز پژوهشی پیو، بر این باور است که دلیل این مسئله، متمرکزبودن جمعیت یهودیان است. بدین معنا که تقریبا ۸۰ درصد یهودیان در اسرائیل یا ایالاتمتحده زندگی میکنند که هر دو بسیار توسعهیافتهاند.
دادههای بهدستآمده از پژوهشهای پیو، این نظریه که جهان بهطور اجتنابناپذیری به سمت سکولارشدن پیش میرود را رد میکند. ۴۰ سال دیگر، جمعیت بیدین جهان فقط ۱۳ درصد خواهد بود که نسبت به سال ۲۰۱۰، کمی کمتر خواهد شد. کنراد هکت میگوید: «بر اساس نظریههای سکولاریزاسیون آینده جهان از نظر فرهنگی تحت سلطه غرب خواهد بود و این درست است که ایالاتمتحده و اروپا در سالهای آینده تقریبا کمتر دینی خواهند بود، اما بر اساس اعداد و ارقام، غرب در حال کوچکشدن است و بقیه جهان مسیر بسیار متفاوتی را طی کرده که به سوی خدا در حرکت است».
وی بر این باور است قطار جهان در ریلی قرار دارد که او را به سمت مقصدی دینیتر سوق میدهد. این دینیشدن نیز به سوی همگونی حرکت میکند. به این معنا که گرایشات مختلف دینی کاهش پیدا کرده و پیشبینی میشود اسلام و مسیحیت در سال ۲۱۰۰، دوسوم جمعیت جهان را تشکیل خواهند داد».
تکنولوژی
مارتین ریز در مقالهای منتشرشده در گاردین، بر این باور است که یکی از سختترین پیشبینیها راجعبه آینده، پیشبینی درباره پیشرفتهای تکنولوژیک است؛ همانطور که بهترین دانشمندان نیز در گذشته نتوانسته بودند اثر فیزیک هستهای را پیشبینی کنند و تصور دنیایی با تلفنهایهمراه هوشمند امروزی در روزگاری مانند میانه قرن بیستم، چیزی شبیه به معجزه بود. هر گوشی موبایل امروزی قدرت پردازش رایانهای بسیار قویتری نسبت بهکل سیستم پردازش رایانهای ناسا در دهه ۱۹۶۰ دارد. برخی بر این باورند که رایانههای سال ۲۰۵۰ بتوانند به تواناییهای بشری برسند.
البته در برخی موارد رایانههای امروزی به این حد رسیدهاند. تا ٣٠ سال آینده خواهیم توانست ماشینحسابهایی بخریم که در منطق، بسیار قویتر از انسان عمل میکنند. میتوانیم با اعتمادبهنفس بالایی، به پیشبینی پیشرفتهای بشر در زمینه قدرت رایانهای، فناوری اطلاعات و تکنیکهای تحلیل و بررسی ژنتیکی فکر کنیم. اما تا سال ۲۰۵۰ تغییرات جدیدی از نقطه نظر کیفی نیز اتفاق خواهد افتاد. برای نمونه، چیزی که هزاران سال بدون تغییر باقی مانده، طبیعت بشر و شخصیت انسان است. اما در قرن حاضر، داروهای ارتقادهنده ذهن، علم ژنتیک و ایجاد انسانهای با تواناییهای فراطبیعی بهوسیله کارگذاشتن قطعات مکانیکی در بدن وی، ممکن است شخصیت و طبیعت بشر را دستخوش تغییراتی کند. امروزه عدهای تقاضا میکنند تا بدنهایشان را به امید رستاخیز در آینده، در یخچالهایی در کالیفرنیا منجمد کنند.
سخن آخر
استفان والت، استاد روابط بینالملل دانشگاه هاروارد آمریکا، در مقالهای در فارینپالیسی که در آن به پیشبینی جهان در سال ۲۰۵۰ میپردازد، میگوید با وجود همه پیشرفتهای بشر در آینده، آنها هنوز کارهای زیادی برای انجامدادن دارند و نهادهای سیاسی و اجتماعی هنوز برای حل مسائل جهان تلاش میکنند و احتمالا آنها به وضعیت نامناسب جهان امروز ما با نگاهی نوستالژیک نگریسته و با وجود اینکه ما ماشینهای پرنده نداریم، به پیشینیانشان رشک میورزند. او در بخشی دیگر از مقاله خود، خوانندگان را به این نکته توجه میدهد که نباید از اتفاقات غیرقابل پیشبینی و ناگهانی که همه پیشبینیهای ما را نقشبرآب خواهد کرد، غافل بود. «یک بیماری همهگیر و مسری، یک حادثه تروریستی هستهای، یک شوک اقتصادی بزرگتر یا یک خشکسالی فاجعهآمیز، ممکن است اثرات چنان عمیقی داشته باشد که گفتمان جهانی را در ابعادی گسترده تغییر داده و بسیاری از پیشبینیهای ما را احمقانه جلوه دهد».
منبع: روزنامه شرق
خبرهای مرتبط
نظر شما