چهارشنبه ۲۵ مهر ۱۴۰۳ - 2024 October 16
جیمز بیکر؛گفت‌وگو با دیپلمات باسابقه وزارت خارجه آمریکا

"ائتلاف ریاض، تل‌آویو و مسکو شکل نمی‌گیرد"

کد خبر: ۷۳۶۸۸
تاریخ انتشار: ۱۲ مرداد ۱۳۹۴ - ۲۱:۱۱
توافق هسته‌ای در روابط دیپلماتیک و سیاسی و همکاری‌های نظامی و دفاعی آمریکا و رژیم اسرائیل تغییری ایجاد نخواهد کرد؛ چراکه روابط آنان با یکدیگر فراتر و عمیق‌تر از آن است که صرف اختلاف‌نظر میان رهبران سیاسی آمریکایی و اسرائیلی بتواند بر آن تأثیر جدی داشته باشد. این بخشی از نظر کلی «جو بارنز»، دیپلمات باسابقه وزارت خارجه ایالات‌متحده آمریکا بود که مأموریت‌های مختلفی از سوی آن وزارتخانه در قاره‌های اروپا، آفریقا و مناطق جنوب آسیا و خاورمیانه را در فاصله سال‌های ١٩٧٩ تا ١٩٩٣ میلادی به انجام رسانده است. او که آخرین مقام دولتی‌اش ریاست بخش برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری وزارت خارجه آمریکا بوده و هم‌اکنون با مرکز پژوهشی «جیمز بیکر» در دانشگاه «رایس» تگزاس همکاری می‌کند؛ در گفت‌وگو با «شرق» جزئیات تأثیر توافق هسته‌ای بر سیاست خارجی آمریکا در قبال رژیم اسرائیل، چشم‌انداز روابط واشنگتن-  تل‌آویو و همچنین سایر مسائل مرتبط با نقش رژیم اسرائیل را مورد ارزیابی قرار داد.

پس از تحولات اخیر چشم‌انداز روابط آمریکا و اسرائیل را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

گمان می‌کنم که توافق اخیر تهران با قدرت‌های جهان تأثیری بر سیاست خارجی آمریکا در قبال رژیم اسرائیل نخواهد گذاشت و اگر هم تأثیرگذار باشد، تأثیرات اندک خواهند بود. پرزیدنت «باراک اوباما» و «بنیامین نتانیاهو»، نخست‌وزیر رژیم اسرائیل  آشکارا به نظرات یکدیگر اهمیتی نمی‌دهند و رژیم اسرائیل نیز توافق هسته‌ای با ایران را محکوم کرده و آن را اشتباهی در سیاست خاورمیانه‌ای دولت اوباما قلمداد کرده است. بااین‌حال، روابط آمریکا و رژیم اسرائیل فراتر از تفاوت‌های رویکرد و دیدگاه میان افراد و رهبران آمریکا و رژیم اسرائیل است. این موضوع درباره سیاست‌های خاص مصداق بیشتری دارد. من نمی‌توانم درباره تقویت روابط میان آمریکا و اسرائیل اغراق کنم اما در بسیاری از جهات روابط آمریکا و رژیم اسرائیل منحصر‌به‌فرد است.

نتانیاهو چه ابزارهایی برای تأثیرگذاری بر نمایندگان کنگره آمریکا دارد؟

من برای سخنرانی نخست‌وزیر رژیم اسرائیل که پیش‌تر در کنگره انجام شد، اهمیت چندانی قائل نیستم. این اقدام او از نظر من نقض هنجار‌های معمول دیپلماتیک بود. باید ببینیم آیا لابی نتانیاهو با نمایندگان کنگره آمریکا موفق خواهد بود یا خیر. او قطعا در آینده نزدیک به افراد و گروه‌های بسیار دیگری در ایالات‌متحده نزدیک خواهد شد. درحال‌حاضر، می‌توانم بگویم که فرصت و شانس به‌نفع طرفداران توافق و کسانی است که خواستار پایدارماندن مفاد و اجرای آن هستند.
نتانیاهو سال‌ها درباره تلاش ایران برای دستیابی به سلاح هسته‌ای هشدار می‌داد اما دولت اوباما به نظرات او توجهی نکرد. به‌نظرتان علت اصلی شکست نتانیاهو چه بوده است؟

به نظرم نخست‌وزیر رژیم اسرائیل شکست خورده است چراکه دولت اوباما بر این باور بوده و هست که یک توافق با ایران نسبت به بدیل‌های دیگر پیش‌رو به‌خصوص اقدام نظامی ارجحیت دارد. پرزیدنت اوباما و تیم دولت او سرمایه سیاسی بزرگی را در مسیر توافق با ایران صرف کردند.

اختلاف دو لابی آیپک و جی‌استریت بر سر توافق هسته‌ای ایران و ١+٥ را تا چه اندازه جدی می‌دانید؟ کدام یک در نهایت برنده خواهند شد؟ کدام یک از قدرت و نفوذ بیشتری بر نمایندگان آمریکایی برخوردارند؟

تفاوتی جدی میان آنان وجود دارد. آیپک گروهی با تأثیرگذاری بیشتر است. بااین‌حال، این بدان معنا نیست که آن سازمان لزوما در جریان کارشکنی در مسیر به‌رسمیت‌شناختن توافق هسته‌ای از سوی نمایندگان آمریکایی موفق خواهد بود. به یاد داشته باشید که تمام آنچه پرزیدنت اوباما برای برنده‌شدن در منازعه در اختیار دارد حق وتوی رأی نمایندگان کنگره آمریکاست که در اختیار اوست.

آیا با تحولات اخیر خطر حمله نظامی اسرائیل علیه ایران رفع شده است؟ آیا این موضوع بر کمک‌های تسلیحاتی آمریکا به اسرائیل تأثیر خواهد گذاشت؛ آیا آمریکا نیز حمله نظامی را از دستور کار خارج کرده است؟

من بر این باورم که حمله نظامی یک‌جانبه رژیم اسرائیل علیه تأسیسات هسته‌ای ایران بسیار بعید است. تردید دارم که توافق هسته‌ای ایران کوچک‌ترین تأثیری بر همکاری‌های دفاعی و نظامی آمریکا و رژیم اسرائیل داشته باشد. این همکاری‌ها ادامه خواهند یافت. همچنین مادامی‌ که توافق هسته‌ای پابرجا باقی بماند چشم‌انداز اندکی برای حمله نظامی احتمالی آمریکا علیه ایران می‌بینم. اگر شرایط غیر از این باشد همه چیز تفاوت خواهد کرد به‌خصوص پس از انتخاب رئیس‌جمهوری جدید آمریکا در سال ٢٠١٧ میلادی که سکان امور را در اختیار خواهد گرفت. احتمال اقدام نظامی علیه ایران و تعلیق توافق هسته‌ای زمانی بیشترین امکان وقوع را خواهد داشت که رئیس‌جمهوری بعدی آمریکا از حزب جمهوری‌خواه باشد.

به‌نظرتان رئیس‌جمهوری بعدی آمریکا چه موضعی در قبال اسرائیل اتخاذ خواهد کرد؟ آیا باید شاهد تنش بیشتر در روابط آمریکا و اسرائیل باشیم؟ ریاست‌جمهوری نامزدی دموکرات یا جمهوری‌خواه چه تفاوتی در سیاست خارجی آمریکا در قبال اسرائیل ایجاد خواهد کرد؟

می‌توانیم انتظار داشته باشیم که رئیس‌جمهوری بعدی آمریکا فارغ از آنکه دموکرات باشد یا جمهوری‌خواه، خواستار روابط نزدیک میان آمریکا و رژیم اسرائیل باشد و این موضوع را در صدر اولویت‌های خود قرار دهد. در‌صورتی‌که رئیس‌جمهوری بعدی از حزب دموکرات باشد شاید تنش میان آمریکا و رژیم اسرائیل کمی بیشتر شود البته این موضوع بیشتر بستگی به آن دارد که رئیس‌جمهوری بعدی آمریکا تا چه اندازه به رژیم اسرائیل برای نشستن پای میز مذاکره با فلسطینی‌ها فشار آورد و اینکه تا چه اندازه در راستای کاهش سطح تنش و منازعه در روابط میان آمریکا با ایران گام بردارد. با‌وجود‌این، گمان نمی‌کنم که تغییرات عمده در روابط آمریکا و رژیم اسرائیل روی دهد.

‌آیا اسرائیل در سال‌های آینده منزوی‌تر خواهد شد؟ آیا ایران می‌تواند به متحد استراتژیک آمریکا در منطقه تبدیل شود و برای حل چالش‌هایی چون تهدید داعش و ناآرامی در افغانستان با آمریکا همکاری کند؟

تردید دارم که رژیم اسرائیل در سال‌های آینده در خاورمیانه بیش از پیش منزوی شود چراکه آن رژیم همکاری‌های غیررسمی‌اش را با کشورهایی چون عربستان‌سعودی و مصر ادامه خواهد داد و احتمالا در عمل این روابط افزایش نیز خواهد یافت. به‌طور عمده جنبش هوادار تحریم اسرائیل (BDS) که به‌تازگی فعالیت‌های خود را تشدید کرده، قطعا اقداماتش برای رژیم اسرائیل تحریک‌آمیز خواهد بود. بااین‌حال، کمترین فرصتی را برای اتحادیه اروپا و به‌طور خاص آمریکا نمی‌بینم که بتوانند تغییر عمده‌ای در سیاست رژیم اسرائیل ایجاد کنند و بیشتر اقدامات آنان در قالب اعتراضات نمادین به سیاست‌های شهرک‌سازی رژیم اسرائیل باقی خواهد ماند.
ایران قطعا متحد استراتژیک ایالات‌متحده آمریکا نخواهد بود. به‌دلیل اختلاف نظر دو کشور بر سر مسائل مختلف، ایران و آمریکا هنوز هم دور از هم قرار دارند. مهم‌ترین موضوع مورد اختلاف، حمایت تهران از گروه حزب‌الله است. هر‌چند به گمانم با شانسی اندک شاهد کاهش تنش میان دو کشور و افزایش گفت‌وگوها میان ایالات‌متحده و ایران خواهیم بود. دو کشور هم‌چنین به همکاری‌های خود در جایی که هم‌گرایی منافع داشته باشند ادامه خواهند داد، به‌خصوص در رابطه با تلاش برای مهار داعش که مهم‌ترین موضوع درحال‌حاضر قلمداد می‌شود. توافق هسته‌ای گام مهمی به سوی عادی‌سازی روابط ایران و آمریکا خواهد بود. بااین‌حال، این تنها یک گام است و مقدمات بسیار زیاد دیگری هستند که برای برقراری رابطه باید فراهم شوند.

آیا پس از این تحولات عربستان‌سعودی و اسرائیل به یکدیگر نزدیک‌تر خواهند شد؟ آیا امکان ایجاد جبهه‌‌ای واحد از سوی اعراب و اسرائیل علیه ایران وجود دارد؟

به گمانم هیچ گونه رابطه رسمی‌ای میان رژیم اسرائیل و عربستان‌سعودی برقرار نخواهد شد. با این حال، آشکار است که رژیم اسرائیل و عربستان بدون توجه به اختلاف‌هایی که با یکدیگر دارند، بر سر نگرانی درباره ایران با یکدیگر دارای اشتراک نظر هستند. این خاصیت روابط بین‌الملل است که باعث روابط عجیب و غریبی میان بازیگران سیاسی می‌شود.

‌توافق هسته‌ای ایران و ١+٥ چه تأثیری بر مذاکرات صلح فلسطینی- اسرائیلی خواهد گذاشت؟ آیا به‌نظرتان دولت نتانیاهو حاضر به پذیرش خواست فلسطینیان و به‌رسمیت‌شناختن دولت فلسطینی خواهد بود؟

گمان می‌کنم که توافق اخیر یا بر گفت‌وگوهای فلسطینی- اسرائیلی بی‌تأثیر خواهد بود یا تأثیر اندکی خواهد داشت. آن مسئله از پویایی خاص خود برخوردار است و ارتباطی به مذاکرات هسته‌ای و نتایج آن ندارد.
آیا احتمال افزایش فشار آمریکا بر اسرائیل برای توقف شهرک‌سازی‌ها و همسویی بیشتر آمریکا با اتحادیه اروپا وجود دارد؟

با توجه به موقعیتی که ایالات متحده آمریکا دارد این موضوع را بعید می‌دانم. همان‌گونه که پیش‌تر اشاره کردم ممکن است آمریکا از خود ژستی نمادین دراین‌باره نشان دهد اما به گمانم نباید منتظر تغییرات بزرگی باشیم.‌

در هفته‌های اخیر شاهد نزدیکی عربستان‌سعودی به روسیه بوده‌ایم. آیا می‌توان شاهد اقدام مشابهی از سوی اسرائیل نیز بود؟ آیا روسیه می‌تواند به شریک استراتژیک اعراب و اسرائیل در منطقه تبدیل شود و جای آمریکا را بگیرد؟ آیا نزدیکی اعراب و اسرائیل به روسیه بلندمدت و پایدار خواهد ماند؟

عربستان‌سعودی به‌راستی بر سر موضع ایالات‌متحده در قبال برنامه هسته‌ای ایران دچار فرسایش شده و  آشکارا پیام نارضایتی خود را به واشنگتن از طریق پیشنهادهای اخیری که به روسیه داده ابلاغ کرده است. بااین‌حال، واقعیت آن است که عربستان‌سعودی هیچ جایگزینی به جای ایالات‌متحده در منطقه خلیج‌فارس ندارد. مسکو گرچه ایفاگر نقش مهمی است و در اختلال در روابط آمریکا و متحدانش اقداماتی را انجام می‌دهد؛ بااین‌حال، عربستان‌سعودی یک قدرت منطقه‌ای در خط واشنگتن است. نکته مهم آن است که هنوز هم اختلافاتی جدی میان عربستان‌سعودی و روسیه به‌ویژه در قبال بحران سوریه وجود دارد. من گمان می‌کنم که ایده ایجاد یک ائتلاف تازه با محوریت عربستان‌سعودی- رژیم اسرائیل و روسیه شدیدا دور از ذهن است.
نظر شما