با انتقاد از عملکرد انتخاباتی اعتدالگرایان در آستانه انتخابات مجلس؛
ناطق نوری: روحانی توانایی ورود به موضوعحصر را ندارد
وزیر اسبق کشور گفت که در دوره وی از یکسال و نیم قبل، اجاق انتخابات را روشن می کرده و از شش ماه مانده به انتخابات، کاندیداها نیز مشخص بودند اما هم اکنون گروه های سیاسی سلانه سلانه به سوی انتخابات می روند.
صدای ایران - وزیر اسبق کشور گفت که در دوره وی از یکسال و نیم قبل، اجاق انتخابات را روشن می کرده و از شش ماه مانده به انتخابات، کاندیداها نیز مشخص بودند اما هم اکنون گروه های سیاسی سلانه سلانه به سوی انتخابات می روند.
حجت السلام و المسلمین علیاکبر ناطق نوری در دیدار برخی از مدیران سایتهای خبری و دانشجویان ارشد و دکترای علوم سیاسی در پاسخ به سوالی درباره حضور در انتخابات و نتیجه آن گفت: من از ابتدا در درون جریانهای سیاسی کشور حضور داشتم و کاربلد این کار هستم؛ بنابراین معتقدم در شرایط فعلی نه اصلاحطلبان و نه اصولگرایان معتدل برنامه مشخصی برای انتخابات نداشته و ندارند. زمانی که بنده مسئولیت داشتم یک سال و نیم مانده به انتخابات اجاق انتخابات را روشن میکردیم و شش ماه مانده به انتخابات کاندیداها را نیز اعلام میکردیم. من اعتقاد دارم هنوز چنین چیزی در جریانهای سیاسی شکل نگرفته است، همه گروهها برای مشورت سراغ من میآیند و من به آنها گفتهام سلانه سلانه میروید، این طور نمیشود؛ بنابراین این انتقاد به جریان های معتدل سیاسی کشور وارد است که هیچ برنامه مشخصی برای انتخابات ندارند. این در حالی است که من شنیدهام و از نشانههایش هم مشخص است که برخی جریانهای تندرو و افراطی که من آنها را قبول ندارم در برخی گروههای سیاسی با برنامهریزی منسجمتری میخواهند در انتخابات مجلس آتی شرکت کنند.
وی همچنین در ادامه انتقاد به عملکرد انتخاباتی اصلاحطلبان و اصولگرایان معتدل در آستانه انتخابات مجلس دهم گفت: من به گروههای سیاسی اصلاحطلب و اصولگرا گفتهام؛ اینطور که شما در خصوص انتخابات پیش میروید به نتیجه مطلوب نخواهید رسید. چون غافل هستید.
ناطق نوری درباره راهبرد انتخاباتی جریانهای سیاسی نیز گفت: من معتقدم باید روی این حرف مقام معظم رهبری که دو سال پیش فرمودند رای مردم حقالناس است، بیشتر توجه شود و این حقالناس باید حفظ شود. شما میتوانید از این کدها بسیار خوب استفاده کنید و با بسترسازی برای شرکت بیشتر مردم تلاش کنید. همچنین دستگاههای تصمیمگیرنده و شورای نگهبان باید به گونهای عمل کنند که همه نیروها در انتخابات حضور پیدا کنند. به هر حال باید همه گروههای سیاسی توجه داشته باشند که کسی نباید در عرصه انتخابات قهر کند.
وی همچنین در ادامه درباره حضور خود در عرصه سیاسی کشور گفت: من هیچ گاه از عرصه سیاسی کشور قهر نکردهام و اصلا اهل قهر نیستم شما روش من را در برخورد با جریانهای سیاسی در همان دوم خرداد 76 دیدهاید؛ آن پیام تبریکی که گفتم آبی بود که بر آتش ریخته شد. روز بعد از انتخابات هم اعلام کردم که تا دیروز رقابت بود و از امروز رفاقت است. آقای خاتمی هم همواره از مجلس پنجم به خوبی یاد میکند. اما همچنان بنده در عرصه سیاسی هستم ولی متاسفانه مطلبی که توسط رسانه به درستی منعکس نشده بود این بحث است؛ من هیچ گاه نگفتم از عرصه سیاسی کشور خارج شدهام. لکن من از عرصه سیاستهای اجرایی کشور با تحلیل خودم از همان مجلس پنجم کنار رفتم. من از سال 78 اعلام کردم که دیگر در انتخابات شرکت نمیکنم. با این تحلیل که من 20 سال است که در انتخابات و کار اجرایی حضور داشتهام اکنون باید فرصت برای حضور جوانان مهیا شود متاسفانه این بحث باید در کشور ما جا بیافتاد که افسوس اینگونه نشده است. در دنیا رجال سیاسی برای کار سیاسی عمری را تعریف میکنند، بعد از اینکه عمر کار سیاسی به پایان رسید آنها به اتاقهای فکر میروند. در آمریکا هنوز از کارتر استفاده میشود و او در اتاق فکر حضور دارد ولی ما میخواهیم مدام بیاییم تا موتور بسوزانیم این غلط است، باید با فرصتی را فراهم میکنیم زمینه حضور جوانان به وجود آید.
وی ادامه داد: وقتی که 38 ساله بودم وزیر کشور شدم، قبل از آن هم در مجلس بودم، جوانان برای اینکه بتوانند مطرح شوند باید از مجلس شروع کنند، من هرچه خلاقیت و نوآوری بود به کار بردم، باید جوانها بیایند و با تجربه امثال من امور را به پیش ببرند.
اهم اظهارات ناطق در ادامه به نقل از ایسنا می آید:
دغدغه من در خصوص استفاده ابزاری از جوانان در ایام انتخابات و فضای تبلیغات دوران انتخابات مسالهای است که نه از امروز، بلکه از ابتدای دوران فعالیت مدیریت اجراییام در سی و چند سال گذشته وجود داشته و این حرف حقی است. ... نمی خواهم بگویم و نمیتوانم بگویم که در کشور ما در 37 سال نسبت به این سیره هیچ توجهی نشده است؛ چراکه در بعضی از مقاطع و زمانها توجه شده است، شاید بیانصافی شود که بگوییم اصلا نشده است. در دورانی که من مسئولیت وزارت کشور را داشتم حدود سالهای 60 تا 64 به جوانان توجه داشتم و از نیرو پتانسیل آنها استفاده کردم.
زمانی که رفتم (وزارت کشور)؛ معاون سیاسی که ایشان شخصیتی متدین و مومن بود که بعدها وزیر ارشاد نیز شد، با اینکه ایشان با من هم حزبی بودند و در شورای مرکزی در کنار ما قرار داشتند بعد از قدردانی از ایشان خواستم که تشریف نیاورند و از جوانان دعوت و استفاده کردم. البته این وزارتخانه معاونان دیگر هم داشت که با آمدنم از آنها تشکر و در نهایت خداحافظی کردم و آقای عباس آخوندی که آن زمان هنوز باجناق من نشده بود و یک جوان دانشجو بود را به عنوان معاون سیاسی منصوب کردم و همچنین احمد پورنجاتی، احمد مسجدجامعی و حتی ابراهیم نبوی - طنز نویس که به آن سوی مرزها رفته و الان با ما نیست - را در سمتهای مختلف قرار دادم. حتی وقتی دوران من تمام شد آقای مهندس موسوی نخست وزیر وقت به من گفته بود یکی از کارهای خوبی که شما در وزارت کشور انجام دادید همین جوانگرایی در وزارت کشور بود.
من هر بار که دولتمردان را میبینم این نکته را به آنها یادآور میشوم که از نیروهایی جوان در بدنه دولت بهره بگیرید، که متاسفانه این امر نه تنها در این دولت بلکه سالهاست مورد غفلت واقع شده است.
به دوستان خودم در تشکلهای سیاسی یادآور شدهام که همیشه شما ستاد انتخاباتی را در آستانه انتخابات راه میاندازید، از نیروی جوان و بدنه جوان جامعه بهره میگیرد اما همین که انتخابات تمام شد به جای آنکه به کادرسازی بپردازید و پس از انتخابات هم از نیروی فعال جامعه بهره بگیرید همه چیز را فراموش میکنید. این اشکال و نقص در همه جناحهای سیاسی متاسفانه وجود دارد. چون این سنت غلط در کشور پایهریزی شده و یک عادت دیرینه شده است. حتی این اعتراضات از طرف بسیاری از مسئولان ستادهای استانی آقای دکتر روحانی در جلسات به بنده گفته میشود. به هر حال امیدوارم دولت از پتانسیلهای جامعه بیشتر بهره بگیرد و ما هم این توصیه را به مسئولان گفتیم و باز هم انجام می دهیم.
من مانند انتخابات ریاست جمهوری در گذشته به حسب ظاهر به عنوان یک جریان مطرح نبودم؛ اما به عنوان شخص خودم آنچه را که باید انجام میدادم را در حالت چراغ خاموش انجام دادم. البته صراحتا هم میگفتم که کاندیدای من کیست. در ادامه هم هر جا هم لازم بود از دولت حمایت کردم. راجع به مسائل هستهای هم من از اول قسمت پر لیوان را دیدم و نسبت به نتیجه و دستاورد مذاکرات کاملا خوشبین بودم.
من به این دلیل نسبت به نتیجه دو سال مذاکره خوشبین بودم چون خود آمریکاییها در واقع به دنبال مذاکره بودند. همانطور که گفته شده بود آمریکاییها در اواخر دولت قبل از طریق پادشاه عمان پیام فرستاده بودند که آماده و خواستار مذاکره هستند. البته این را هم بدانید که اوباما باهوش است دموکراتها اهل جنگ نیستند، در حالت خیلی تندشان باز با پنبه سر میبرند. در هر حال اولین نشست در مسقط بود و به نحوی مذاکرات از آن زمان شروع شد. اما دلیل مهم این است که آمریکاییها و شخص اوباما به این توافق نیاز داشتند و به دنبال حل مسئله بودند؛ بنابراین من نسبت به آینده مذاکرات از همان ابتدا خوشبین بودم.
آمریکا و شخص رئیسجمهور این کشور متوجه شده بود که فشارهای گذشته از قبیل تهدید نظامی ، تحریمها و .... برای به زانو در آوردن ایران قدرتمند کارساز نبوده است؛ زیرا ایران استقلال سیاسی دارد و آمریکا در هر کجا که در منطقه وارد میشود، ایران یا قبل از آنها آنجا بوده است و یا بعد به آنجا میرود، در قضایای پس از سرنگونی صدام در عراق، ماجرای افغانستان، سوریه و لبنان جای پای ایران کاملا مشخص است. آمریکا به این نتیجه رسید که چرا دل به 4 شیخ نشین ببندد ولی ایران بزرگ را نادیده بگیرد. با مدیریت هوشمندانه مقام معظم رهبری ایران توانست استقلال خود را حفظ و با عزت در مسیر مذاکرات گام بردارد.
مذاکرات از همان ابتدا سه ضلع داشت؛ یک ضلع روسا، یک ضلع مذاکرهکنندگان و یک ضلع مخالفین یا منتقدین. به نظر من هر سه این موارد در ایران به خوبی مدیریت شد. سران بایستی حرفها را از موضع بالا میزدند؛ اگر اوباما به عنوان رئیسجمهور آمریکا صحبتهایی را مطرح میکرد، پاسخ اظهارات خود را از مسئولین کشور و رهبری در طول مذاکرات به خوبی دریافت میکرد. ضلع دوم که مذاکره کنندگان بودند با دریافت چراغ سبز و مشخص شدن خط قرمزها از سوی رهبری انصافا به خوبی حرکت کردند. از طرفی من معتقدم ظلع سوم این مثلث که همانا منتقدان هستند باید باشند منتهی هتاکی، توهین و افترا نباید در انتقادها نسبت به عملکرد تیم هستهای وجود داشته باشد. هنر تیم مذاکره کننده ما این بود که تهدید را تبدیل به فرصت کرد.
من از سالها پیش درباره رفتارهای خصمانه مسئولین سعودی هشدار داده بودم؛ زیرا اینها بسیار کینهای هستند. همین امیرعبدالله که از دنیا رفت به آمریکا میگفت که این و آن را نکوبید سر مار ایران است، ایران را بکوبید. این کشور از سالها پیش به ورطه تندروی و کینهورزی علیه جمهوری اسلامی ایران و بقیه کشورهای منطقه وارد شده است. البته در نهایت این افراطیگری خود عربستان را خواهد بلعید. اما این مسئله بدان معنا نیست که ما روابط خود با عربستان را باید برای همیشه قطع کنیم بلکه با حفظ این شعار مقام معظم رهبری یعنی حکمت، عزت و مصلحت میتوانیم با دیگر کشورها ارتباط داشته باشیم.
پیشبینی من این است که هم عربستان و هم ترکیه به زودی به سراغ ما خواهند آمد و از ما برای حل مشکلاتشان کمک خواهند گرفت. از چند سال پیش به دوستان گفتم عربستان آتش زیر خاکستر است و در چند سال آینده بحرانیترین کشور در منطقه خاورمیانه خواهد شد.
صمیم گیری در خصوص مسئله حصر و رفع آن تنها در حوزه اختیارات مقامات عالی نظام است و بر حسب منافع ملی و خط قرمزها تعیین میگردد؛ بنابراین نه آقای روحانی و نه هیچ کس دیگری توانایی ورود و تصمیم گیری در خصوص این موضوع را ندارند. رهبری بارها در خصوص مسائل داخلی خط قرمزهای خود را مشخص کرده است؛ بنابراین این مسائله با گفتن و توصیه حل نخواهد شد. بلکه اگر مقامات عالی مصلحت بدانند و تشخیص بدهند مسئله حل خواهد شد.
مقام معظم رهبری هیچ حساسیتی روی گروههای سیاسی ندارند. در دولت آقای روحانی هم وزیری از حزب مشارکت و یا مسئولی از حزب کارگزاران فعالیت میکنند، ایشان روی جناحها بحثی ندارند اما در مساله فتنه که تعریف خودشان را دارند خط قرمزهایی را مطرح میکنند. خط قرمز هم یعنی چراغ قرمز پس نباید از آن عبور کرد.
خانمها خودشان قدر خودشان را نمیدانند، زنان هیچ تشکل رسمی ندارند. یک تشکل جامعه زینب در جریان اصولگرایی و یک مجمع زنان در جریان اصلاحطلبی وجود دارد که اینها فعال نیستند. متاسفانه زنان تشکل جدی راه نینداختهاند. خوب است بدانید خانمهایی که بعد از انقلاب به مجلس آمدند خیلی بیشتر بودند ولی در همین مجلس کنونی طرح و یا نظرات ضدبانوان از سوی زنان نماینده مطرح میشود، این را بدانید که ما در قانون اساسی هیچ محدودیتی برای خانم ها نداریم از این رو اگر زنان خود فعال شوند میتوانند انتظارات را برآورده کنند.
نظر شما