قمار نفتی روسیه و آمریکا بوسیله توافق هستهای با ایران از نگاه بلومبرگ
پایگاه خبری بلومبرگ در گزارشی توافق هستهای با ایران را یک قمار بزرگ برای هر دو کشور آمریکا و روسیه دانسته و مینویسد: ایران صنعت نفت هر دو کشور را تهدید میکند و در مورد روسیه حتی رشد اقتصادی این کشور نیز در معرض خطر قرار دارد.
به گزارش ایسنا، لئونید برشیدسکی – تحلیلگر مسائل ژئوپلتیک – در بلومبرگ مینویسد: آمریکا و روسیه هر دو با توافق هستهای با ایران یک قمار بزرگ را پذیرفتهاند. ایران صنعت نفت هر دو کشور را تهدید میکند و در مورد روسیه حتی رشد اقتصادی این کشور نیز در معرض خطر قرار دارد. این تهدید اکنون تا حدی زیادی به این بستگی دارد که آیا ایران با آن سرعتی اعلام کرده میتواند تولید نفت خود را افزایش دهد و اینکه آیا تحلیلگران به همان اندازه ای که به اخبار توافق هستهای واکنش نشان دادند، به این تلاشها نیز واکنش نشان خواهند داد یا خیر؟
قیمت نفت برنت در فصل بهار قدری بالا رفت و در ششم می به محدوده 68 دلار در هر بشکه رسید، اما در اوایل ژوئیه همزمان با پیشرفت در گفتوگوهای هستهای ایران مجددا به مرز 56 دلار در هر بشکه تنزل کرد. تحلیلگران دلایل دیگری را از جمله ابهام در خصوص تاثیر بحران یونان روی تقاضای نفت اروپا و سقوط بازار سهام چین را برای این کاهش عنوان کردند، اما هرگونه تاثیر احتمالی که این عوامل روی قیمت نفت داشته اند تاکنون از بین رفته است. زمانی که توافق هستهای ایران در چهاردهم ژوئن حاصل شد، نفت برنت 56 دلار درهر بشکه باقی ماند.
این رقم به قیمتی که روسیه و آمریکا هر دو میتوانند بدون متحمل شدن ضرر عمده آن را تحمل کنند نزدیک است.
بودجه روسیه در سال جاری با فرض قیمت 50 دلاری برای هر بشکه نفت اورال و در سال آینده نیز با فرض قیمت 60 دلار برای هر بشکه نفت این کشور تعیین شده است. قیمت کنونی نفت در حال حاضر حدود 55 دلار در هر بشکه است. اگر این نرخ به 50 دلار در هر بشکه یا کمتر سقوط کند، روسیه ممکن است در سال 2016 به جای تجربه کردن رشد 2.3 درصدی(طبق اعلام دولت) با تداوم رکود مواجه شود. حتی قیمت کنونی نیز کسری بودجه این کشور را افزایش خواهد داد و مسکو را به سیاست انقباضی در هزینههای خود مجبور خواهد کرد. در کشوری که برای 17 الی 25 درصد تولید ناخالص داخلی خود به نفت و گاز وابسته است، یک کاهش اجتنابناپذیر در سرمایهگذاری شرکتهای نفتی نیز میتواند به یک نگرانی قابل توجه تبدیل شود که به وسیله افزایش در همکاری هستهای یا نفت و گاز با ایران برطرف نخواهد شد.
در آمریکا به نظر میرسد صنعت نفت شیل در قیمت کنونی نفت ثبات پیدا کرده است. تولید نفت آمریکا پس از کاهش مختصر در ماه می به حدود روزانه 9 میلیون و 600 هزار بشکه در روز رسیده و طی دو ماه گذشته در این سطح مانده است. کاهش تعداد دکلهای حفاری نفت شیل متوقف شده اگرچه در حال افزایش نیز نیست. اندرو کاسگرف و ویلیام فویلز تحلیلگران اطلاعاتی بلومبرگ اخیرا در گزارشی اعلام کردند، مادامیکه قیمت نفت بالای 50 دلار در هر بشکه باشد سطح فعالیت شرکتهای نفتی آمریکایی احتمالا بیش از این کاهش نخواهد یافت و احتمالا در همین سطح باقی خواهد ماند. اما شرکتهای حفاری کوچکتر آمریکایی در معرض تهدید قرار دارند. آنها احتمالا با شرکتهای بزرگتر ادغام خواهند شد و بنابراین تولید کاهش نخواهد یافت. اما اگر قیمتها به کمتر از 50 دلار تنزل کند بازیگران بزرگتر نیز در خطر خواهند گرفت.
البته کاهش قیمت نفت تا حدودی متاثر از ضعف تقاضا است. بنابر اعلام موسسه مورگان استنلی، در حال حاضر بازار جهانی نفت با مازاد تولید روزانه حدود 800 هزار بشکه مواجه است. سازمان کشورهای صادرکننده نفت(اوپک) که به عقیده مورگان استنلی مسئول تولید مازاد در بازار است، پیشبینی کرده که تقاضای جهانی نفت در سال 2016 به میزان روزانه یک میلیون و 340 هزار بشکه در روز افزایش مییابد، اما این جایی است که ایران وارد عمل میشود: افزایش تولید نفت ایران پس از لغو تحریمها میتواند باعث اختلاف بین یک بازار متعادل و تداوم مازاد عرضه شود.
در ماه ژوئن ایران روزانه دو میلیون و 850 هزار بشکه نفت تولید کرد، اما زنگنه میگوید که ایران ظرف هفت ماه پس از لغو تحریمها به تولید روزانه چهار میلیون بشکه در روز میرسد. به گفته زنگنه تولید نفت ایران در مرحله بعدی به سرعت به سطح 4.7 میلیون بشکه در روز خواهد رسید. هدف ایران پس گرفتن سهم بازار سابق خود است. وزیر نفت ایران میافزاید: آندسته از تولیدکنندگانی که مسئول دفاع از قیمتها هستند همان کشورهایی هستند که قبلا سهم بازار ما را گرفته و از آن استفاده کردند.
اگر این طرح اجرایی شود ایران ناخواسته به عربستان رقیب سنتی خود کمک خواهد کرد تا تولیدکنندگان آمریکایی را تحت فشار قرار دهد، اما آیا آمار اعلام شده توسط زنگنه قابل دستیابی اسن؟ ریچارد نفیو از مرکز سیاست انرژی جهانی در دانشگاه کلمبیا پیشبینی میکند که ایران ظرف 6 الی 12 ماه پس از لغو تحریمها روزانه تنها 300 الی 500 هزار بشکه نفت بیشتر روانه بازار خواهد کرد، زیرا میادین نفت ایران از کمبود سرمایه گذاری رنج میبرند. نفیو میافزاید: احیای این میادین به بیش از 50 میلیارد دلار بودجه نیاز دارد و این پول الزاما در دسترس نیست.
وی گفت: مطمئنا ایران قادر خواهد بود نفت ذخیره شده خود را که 30 تا 40 میلیون بشکه برآورد میشود روانه بازار کند، اما این مقدار نفت برای ورود یک باره به بازار بیش از حد زیاد است و ایران در صورتی که قصد انجام فوری این کار را داشته باشد باید سقوط قیمتها را بپذیرد. به علاوه ایران باید افزایش تولید خود را تضمین کند و برای سهم بازاری که سه سال قبل از دست داد بجنگد. در سطوح قیمتی امروز انجام این کار یک چالش خواهد بود.
اگر نفیو درست گفته باشد آیا این امر به معنی افزایش قیمت نفت خواهد بود؟ گفتن این جمله دشوار است زیرا قیمت نفت فقط با رابطه عرضه و تقاضا تعیین نمیشود. روند اخبار از داخل ایران درباره افزایش صادرات نفت و قرارداد با شرکتهای بینالمللی نفتی نیز میتواند باعث گمانهزنیها مبنی بر کاهش قیمت شود.
در حال حاضر صنعت نفت آمریکا و اقتصاد روسیه که تا حد زیادی به صنعت انرژی دولتی این کشور وابسته است، در حال راه رفتن روی طنابی هستند که ایران یا اخبار این کشور به راحتی میتواند آن را تکان دهد. این تعادل شکننده است. این در حالی است که مسکو و واشنگتن احتمالا مزیتی در توافق دیدهاند که خطر نفتی را تحتالشعاع قرار داده است. از سوی دیگر روسیه و آمریکا هر دو روی مزیت توسعه اقتصادی در ایران حساب کرده اند. در هر صورت این هزینه ممکن است بالاتر از سطح انتظارات آنها باشد.
نظر شما