بررسی رویکرد صدا و سیما درباره توافق هستهای/ سیمای دلواپسی
در گفتوگوی ویژه خبری، یکسو نجفزاده نشسته است با کتوشلواری روشن، سوی دیگر، عباس عراقچی است با کتوشلوار دیپلماتیک و تکیهداده به صندلی. نجفزاده برگههای قطعنامه تصویبی ٢٢٣١ را در دست گرفته است و انگشت خود را بر موادی میگذارد که به نظرش ابهام دارد.
به گزارش شرق، عراقچی توضیح میدهد؛ اما نجفزاده بازهم به سؤالش بازمیگردد و عراقچی بازهم توضیح میدهد. نجفزاده باز همان سؤال را با بیانی دیگر تکرار میکند و اینبار عراقچی با نگاهی که تعجب در آن است، لبخندی میزند و باز پاسخ میگوید و شاید پاسخی میگوید که نیازی هم نیست در رسانههای عمومی مطرح شود.
آنجاکه با اصرار نجفزاده درباره بندهای ١١ و ١٢ (به محدودیت ساخت موشکهای بالستیک با قابلیت حمل کلاهک هستهای از سوی ایران مربوط میشود) و نقض احتمالی آن از سوی ایران، مجبور میشود پاسخی بگوید که شاید رسانهایشدن آن مناسب نباشد.
نجفزاده میگوید اگر ایران این بند را نقض کند، ممکن است که از بند ٤١ فصل هفت منشور به بند ٤٢ فصل هفتم که اقدام نظامی را توجیه میکند، منتقل شود و عراقچی میگوید بله و بعد در جملات پشت سر هم توضیح میدهد اقتدار ایران چنین اجازهای را نخواهد داد و البته بارها مجبور میشود تنها چند ساعت بعد از تصویب قطعنامه از «نقض» آن از سوی ایران سخن بگوید.
این فقط یک نمونه از برنامههایی است که این شبها و روزها از صداوسیما پخش میشود، میزگردهای متنوعی هم برگزار میشود که اغلب با حضور یک مجری است و یک تحلیلگر که مربوط به یک جریان خاص سیاسی است؛ همان مجریای که برنامههای هستهای یک شبکه را اجرا میکند، هم او در یک برنامه درباره سیل اخیر استانهای تهران، البرز و مازندران با اهل فن به گفتوگو میپردازد. فردای آن روز هم یکی از شبکههای رادیویی از توافق هستهای با پسوند «احتمالی» سخن میگوید.
آنچه از این برنامهها و از سوی دلواپسان رسانهای منعکس میشود، برای مخاطبی که اهل مطالعه روزنامه نباشد و سایتهای خبری را چک نکرده باشد، به مثابه تحمیل یک قرارداد پر از اشکال بر ملت و کشور است که نتیجه آن هم جز ضرر و زیان سودی برای ایران نخواهد داشت.
صداوسیما در این مدت تمام تلاش خود را بر بزرگنمایی برخی نکات توافق وین و قطعنامه معطوف کرده است و از بررسی و نگاه جامع به آن خودداری کرده است. تقریبا مانند آنچه در زمان پوشش مذاکرات هستهای در وین رخ داد.
خبرنگاران صداوسیما معمولا خبر تازهای برای مخاطب خود نداشتند. دراینمیان اگر گروه رسانهای تیم مذاکرهکننده در جلسات توجیهی، خطی را به خبرنگاران معرفی میکرد، صداوسیماییها آن خط را با قوت تمام و بزرگنمایی در صدر رسانههای خود قرار میدادند. بهویژه اگر خط خبری اختلاف نظری میان شش قدرت جهانی بود. شاید روزهای کمی بود که اخبار مثبتی از مذاکرات در صداوسیما به مخاطبان مخابره شد.
اکنون مذاکرات پایان یافته است و ایران و شش قدرت جهانی به توافق رسیدهاند. شورای امنیت در یک قطعنامه با به رسمیت شناختن توافق هستهای ایران، شش قطعنامه تحریمی خود علیه ایران را لغو کرده است و زمان اجرائیشدن آن حدودا دو یا سه ماه آینده خواهد بود.
به گفته مسئولان وزارت خارجه، سازمان انرژی اتمی و مقامات عالیرتبه کشور، برنامه غنیسازی در کنار تحقیق و توسعه در صنعت هستهای کشور ادامه خواهد داشت. از حالا فوج سفرهای هیأتهای تجاری و سیاسی به کشور شروع شده است و در واقع به گفته علیاکبر ولایتی، مشاور امور بینالملل مقام معظم رهبری، «اگر کاری محقق نشده، بیشتر از این نمیتوانستند انجام دهند».
سایتها و روزنامههای همسو با صداوسیما نیز همین خط را در پیش گرفتهاند. از هفتهنامه ٩ دی گرفته که درباره توافق چنین تیتر زده است «توافق بدتر از بد» تا روزنامه کیهان، وطن امروز و جوان که با تیترهای خود بیش از این امکان نداشت چشم خود را بر نکات مثبت توافق ببندند.
حتی برخی از آنها هم طرح مطالبات حداکثری خود از توافق را در زمینههای اقتصادی و سیاسی آغاز کردهاند. مانند هفتهنامه ٩ دی که مطالبات خود را از قیمت خیار و گوجهفرنگی، بعد از توافق به مسئولان اعلام کرده است.
آنها حتی برنمیتابند آژانس انرژی هستهای نظر خود را درباره اقدامات ایران ارائه کند و بعد از آن تعهدات طرف غربی نسبت به حذف تحریمها اجرائی شود. این همه عجله در شرایطی است که آنها از گوینده این سخنان که آنقدر قطعنامه بدهید تا قطعنامهدانتان پاره شود، با سوت و کف و شعار انرژی هستهای حق مسلم ماست، حمایت میکردند.
صداوسیما تفسیری کندکه دربرگیرنده منافع ملی باشد
خط مزبور در نشریات و صداوسیما بهقدری روشن و بدون روتوش است که صدای برخی از فعالان سیاسی را درآورده است. محمدرضا عارف که به ورامین رفته بود تا در جمع دانشجویان در ورامین سخنرانی کند، به صداوسیما توصیه کرد با مسئله هستهای بهصورت ملی و جامع برخورد کند و تفاسیری که ارائه میکند دربرگیرنده منافع ملی و آثار درازمدت مذاکرات هستهای باشد.
او اضافه کرد همانگونه که رهبر معظم انقلاب تأکید کردند قضایای هستهای نباید زمینهساز دودستگی در کشور شود و در این بین، نقش نخبگان و بهویژه رسانهها در برخورد با مذاکرات انجامشده و تبیین دستاوردهای آن برای مردم مؤثر و تأثیرگذار است.
صداوسیما جناحی است
از طرف دیگر صادق زیباکلام، استاد دانشگاه تهران، هم در گفتوگو با سایت نامه نیوز، به پوشش خبری یکسویه از مذاکرات توسط صداوسیما اشاره کرد و گفت: «صداوسیمای ما یک صداوسیمای جناحی است و متأسفانه به جناح تندروهای پایداری و طرفداران احمدینژاد تعلق دارد». او ادامه داد: «صداوسیما بدبختانه بهجای اینکه منعکسکننده صدای اکثریت مردم باشد، کسانی که مالیات میدهند و حقوق آقای سرافراز را تأمین میکنند، بلندگوی کسانی شده است که تیشه آنها به ریشه منافع ملی خورده است».
زیباکلام همچنین در ادامه انتقادهای خود از صداوسیما، گفت: «صداوسیما متأسفانه یک اقلیت تندرو و اندک را میبیند که نگاهشان به موضوع هستهای نه از منظر منافع ملی که از منظر سیاسی است.
آنها به جدال هستهای نیاز دارند تا بتوانند غربستیزی خود را توجیه کنند، چراکه اگر قرار است در موضوع هستهای به سازش برسیم خیلیها خواهند گفت در موضوع هستهای که اینقدر مشکل بود ما به توافق رسیدیم، پس در افغانستان و یمن و سوریه و عراق که اشتراکاتمان بیشتر است نیز میتوانیم به توافق و همکاری برسیم».
از این نظرات چنین ارزیابی میشود که هجمه صداوسیما علیه مذاکراتی که در دوران ریاستجمهوری روحانی رخ داده است، یک پدیده اتفاقی و صرفا با هدف بررسی ابعاد مختلف مذاکرات و توافق نیست؛ بلکه بیشتر به نظر میرسد که این خط پوششی بیشتر ادای دین صداوسیماییها به جناحی است که تا قبل از آن سکان اداره امور کشور را برعهده داشت و بر آنچه بر روند مذاکرات میگذشت مهر تأیید میزد.
نزدیک به ٣٠ سال گذشته است و قطعنامه دیگری در شورای امنیت سازمان ملل درباره ایران به تصویب رسیده است که دیگر نه فقط تحریمی را به کشور تحمیل نمیکند، بلکه از بروز اقدام نظامی احتمالی نیز جلوگیری میکند. تقریبا بهمثابه قطعنامه ٥٩٨ که ایران را پیروز جنگ معرفی کرد و عراق را متجاوز.
آنها که عمرشان به آن زمان میرسد به یاد ندارند، صداوسیمای زمان جنگ عليه قطعنامه ٥٩٨ چنین خطی را در پیش گرفته باشد که صداوسیمای اینروزها عليه توافق و قطعنامه، در این خط به پیش میراند.
نظر شما