فارن آفرز: توافق هستهای؛ فرصتی تازه برای همکاری ایران و اروپا
با اعلام توافق با ایران، مشخص است که عصر جدید همکاری غرب با ایران آغاز شده است. از مسئله داعش در سوریه و عراق گرفته تا ناآرامی در یمن، همکاری میان ایران و غرب هیچ گاه این اندازه اهمیت نداشته است. اما برای دیپلمات های تهران و واشنگتن سخت است که به این سرعت وارد همکاری شوند. در آمریکا، بخش زیادی از طبقه حاکمه نسبت به اهداف ایران بدبین هستند و ارتباط تاریخی مشکل دار دو کشور را فراموش نکرده اند. در ایران نیز وضعیت به همین ترتیب است. اما دیپلمات های اروپایی در موقعیت خوبی قرار دارند و می توانند -و باید- همکاری با ایران را، هم برای افزایش ثبات خاورمیانه و هم برای ارتقاء موقعیت اروپا به عنوان قدرتی مستقل، مدنظر قرار دهند.
فدریکا موگرینی، نماینده عالی اتحادیه اروپا، در اظهاراتی درباره توافق هفته قبل به صراحت اشاره کرد که این توافق «فصل جدیدی در روابط بین الملل خواهد گشود.» در حقیقت، سرفصل های اصلی این فصل جدید مدت ها پیش نوشته شده اند. اروپا و ایران در روابط دوجانبه خود تنش هایی جدی داشته اند. اما برخلاف آمریکا، کشورهای اروپایی به استثناء بریتانیا، هیچ وقت روابط دیپلماتیک خود را با ایران قطع نکرده اند. در حقیقت این خاویر سولانا، مسئول سابق امور خارجی اتحادیه اروپا بود که به همراه نمایندگانی از فرانسه، آلمان و آمریکا ارتباط دیپلماتیک با ایران را آغاز کردند، ارتباطی که در نهایت به توافق وین ختم شد.
ارتباط تاریخی با ایران به اروپایی ها کمک کرد که چنین نقش فعالی در مذاکرات هسته ای ایفا کنند. نقطه اوج این ارتباط «گفتگوهای جامع» (Comprehensive Dialogue) بود که با رسیدن محمد خاتمی به ریاست جمهوری در سال 1376، و اقدام بی سابقه او برای برقراری ارتباط با غرب، آغاز شد. اتحادیه اروپا بر سر مسائل جهانی متعددی، شامل تروریسم، سلاح های هسته ای، افغانستان، روند صلح خاورمیانه، حقوق بشر، تجارت و انرژی، با ایران وارد مذاکره شد. تعاملات جدی تر و بیشتر با تهران باعث گشایش در مسائل حساسی مانند حمایت ایران از حزب الله شدند.
این دوره همکاری با موانعی برخورد کرد، از جمله تقابل هسته ای و اظهارات خارج از عرف محمود احمدی نژاد علیه اسرائیل که روابط اروپا و ایران را به شدت تخریب کرد. اما انتخاب حسن روحانی به عنوان رئیس جمهور در آگوست 2013/خرداد 92 و لحن مترقی روحانی، کمک کرده است که وضعیت بهبود یابد. از زمان امضای توافق موقت در نوامبر 2013، حداقل 17 بازدید در سطح وزیران از ایران صورت گرفته است. گزارش ها همچنین از سفر 103 هیات تجاری اروپایی به ایران خبر می دهند. این بازدیدها برای سنجیدن شرایط صورت گرفته اند، اما هدف اصلی آنها فراهم کردن زمینه برای همکاری سیاسی و اقتصادی بیشتر با ایران در صورت نهایی شدن کامل توافق هسته ای است.
انگیزه دیگر اروپا برای پیشقراول شدن در زمینه ارتباط با ایران این است: اروپا به خاورمیانه نزدیکتر است و در مقابل درگیری هایی که در آستانه مرزهایش رخ می دهند، سیل پناهندگان، افراطی گری در خاک خودش و واکنش اسلام هراسانه به این افراطی گری، آسیب پذیرتر است. [...] دقیقاً به همین علت است که اروپایی ها فهمیده اند راه حل پایدار برای بحران های منطقه باید با همکاری ایران به دست بیاید. اروپایی ها همچنین قبول دارند که این ادعا که ایران همیشه علیه منافع غرب عمل کرده است ساده انگارانه است. ایران در برقراری ثبات در افغانستان و در تضمین بقای حکومت بغداد در مقابل داعش نقش داشته است. ارتباط ایران با حزب الله و حمایتش از سازوکار تقسیم قدرت با جنبش 14 مارس تحت حمایت عربستان بود که باعث شد ساختار سیاسی لبنان فرونپاشد.
حتی مقامات آمریکایی، از جمله باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا تلویحاً تأیید کرده اند که اهداف خاورمیانه ای دولت آمریکا از طریق همکاری با ایران بهتر تأمین می شود تا از طریق مقابله با این کشور؛ به خصوص در زمینه طراحی راهبردی علیه داعش در عراق. اما در موقعیتی که ساختار گروه 1+5 کم کم در حال مضمحل شدن است، مشخص نیست که مقامات آمریکایی چگونه این کار را انجام خواهند داد.
اروپا می تواند بخشی از راه حل باشد. پژوهش اخیر شورای روابط خارجی اتحادیه اروپا خواهان کلید زدن فرایند مشارکت منطقه ای در خاورمیانه و طراحی سازوکاری برای برقراری ارتباط سطح بالا و نزدیک، هم با ایران و هم با عربستان سعودی می شود. این گزارش به نماینده عالی اتحادیه اروپا و سه کشور آلمان، انگلیس و فرانسه توصیه می کند که برای شروع این فرایند از بحث توافق هسته ای شروع کنند: فرانسه و بریتانیا از روابط نزدیک خود با عربستان سعودی بهره بگیرند و آلمان از نزدیکی نسبی خودش با ایران استفاده کند تا تنش ها در منطقه کمتر شوند. سه کشور اروپایی قطعاً آگاه هستند که پا پیش گذاشتن برای برقراری ارتباط در خاورمیانه چه اهمیتی دارد و بعید است کشوری به تنهایی بتواند این نقش بلندپروازانه را ایفا کند. سه کشور اروپایی احتمالاً از موج سیاسی به راه افتاده پس از توافق هسته ای بهره خواهند گرفت تا تحت لوای اتحادیه اروپا و با هدف حداکثری کردن نفوذ خود بر بازیگران خاورمیانه، این اقدام را کلید بزنند.
شاید سال ها طول بکشد تا میان ایران و عربستان آشتی برقرار شود. در حقیقت، ارتباط میان دو کشور احتمالاً در کوتاه مدت بدتر هم خواهد شد. از منظر واقع گرایانه، دو کشور تا وقتی به آستانه درگیری نرسند از اروپا برای حل رقابت های منطقه ای کمک نخواهند خواست. در این مرحله، کاری که می توان کرد این است که تهران و ریاض را قانع ساخت که رویکرد متفاوتی در خاورمیانه در پیش بگیرند. در حال حاضر، اتحادیه اروپا می تواند ارتباط لازم میان همتایان سعودی و ایرانی را برقرار سازد، به ویژه میان آن دسته از مقاماتی که در فرایند رفع تنش ها نقش خواهند داشت. نماینده عالی اتحادیه اروپا و وزرای خارجه سه کشور اروپایی فعلاً باید هر دو طرف را تشویق و وادار کنند که تنش ها را کاهش دهند و از بروز خشونت جلوگیری کنند. با توجه به قدرت نسبی ایران بعد از توافق، اتحادیه اروپا احتمالاً از تهران خواهد خواست که قدم اول را برای آشتی با ریاض -به خصوص به منظور کاهش تنش در سوریه- بردارد. اروپایی ها همچنین باید بحث توسعه اقتصادی و همکاری در حوزه انرژی و تجارت در منطقه را به ثبات گره بزنند.
تلاش های اروپا باید به دقت با آمریکا هماهنگ شود. در کوتاه مدت و میان مدت، و در مدت زمان باقیمانده تا پایان ریاست جمهوری اوباما، ایالات متحده قدرت مانور اندکی برای همکاری با ایران خواهد داشت و بیشتر تلاش ها در این زمینه پشت درهای بسته صورت خواهد گرفت. اما اگر واشنگتن و تهران بتوانند با اجرای موفقیت آمیز توافق هسته ای، نقطه مثبتی در پرونده خود ثبت کنند، ایالات متحده می تواند کم کم نقش آشکارتری ایفا کند و به چارچوب های طراحی شده موجود توسط اتحادیه اروپا و سازمان ملل بپیوندد تا با ایران در زمینه مسائل منطقه ای همکاری کند.
تلاش های اتحادیه اروپا در حل دیگر چالش های سیاست خارجی، به خصوص در زمینه بحران اوکراین و افزایش تنش ها با روسیه، به دلیل نبود اتحاد میان اعضای اتحادیه کم اثر بوده است. پرونده ایران فرصتی برای اروپایی ها است که بار دیگر نقشی فعال در تقویت نظم جهانی ایفا کنند و با رهبری دیپلماتیک خود که از بحث های هسته ای آغاز شد اثرگذار باشند. بحث در مورد بحران های منطقه ای با ایران درست مانند پرونده هسته ای پرچالش خواهد بود. اروپا باید از موج دیپلماتیک ایجاد شده در پی توافق هسته ای استفاده کند و امکان همکاری با ایران بر سر مسائل حساس منطقه ای را بسنجد. شاید این فرایند در ابتدای کار ناممکن یا کند به نظر برسد. اما اروپا فضای مانور سیاسی لازم را در اختیار دارد، ضرورت این مسئله را حس می کند و نقشه اولیه برای شروع این فرایند را طراحی کرده است.
منبع: دیپلماسی ایرانی
نظر شما