منصور نريمان، ساز سرزمينش را به مردم شناساند
منصور نريمان رفت اما عود ايران تنها نيست. او كه براي اين ساز ايراني پدري كرد، بامداد چهارشنبه، بعد از مدتي دستوپنجه نرمكردن با بيماري ريوي درگذشت.
اسکندر ابراهیمیزنجانی كه بعدها نام خود را به منصور نريمان تغيير داد، بعد از چندين هفته بيماري، بامداد چهارشنبه، ٢٤ تير از دنيا رفت. او طي چندسال گذشته به دليل بيماري ريوي در بيمارستان بستري شده بود و اينبار نيز از چند هفته قبل، عارضه ريوي او را راهي بيمارستان كرد. مراسم تشییع پیکر اين نوازنده موسيقي ساعت ٩ صبح روز جمعه، ۲۶ تیر، از مقابل تالار وحدت به سمت قطعه هنرمندان بهشتزهرا (س) برگزار میشود.
بيشترين شهرت نريمان بهواسطه تسلط او بر نواختن ساز عود است؛ سازي كه وقتي او شروع به نواختن آن كرد بهعنوان سازي عربي در ايران شناخته ميشد اما نريمان در گفتوگويي كه با «شرق» انجام داده بود، از تلاش براي معرفي عود در ايران بهعنوان سازي ايراني ياد كرد: «وقتي در سال ١٣٤١ به تهران آمدم، آقاي خالقي کنار رفته بود و رياست هنرستان را به آقاي دهلوي سپرده بودند. اولين کاري که کردم، رفتم اداره موسيقي. مسئولان آنجا گفتند عود، سازي عربي است و بايد ساز دوم شما باشد. من گفتم از شما استادان موسيقي بعيد است که اين حرف را ميزنيد! فکر نميکنيد اين توهين به موسيقي ما باشد؟ شما چرا مطالعه نميکنيد؟ اين ساز مال اين مملکت است. گفتند شما بايد مدرک بياوريد و ثابت کنيد که اين ساز ايراني است». او در ادامه خاطرهاش گفت: «براي جلسه بعد قرار گذاشتيم و من کتاب جورج فارمر را که در آن تاريخ موسيقي شرق را بررسي کرده، علامت زدم و دادم ترجمه کردند و با خودم بردم. کتاب عزيز شعباني (رئيس هنرستان تبريز) و قدري مدارک ديگر هم همراهم بود. گفتم آقا حق را ناحق نکنيد؛ اين ساز مال ما و از افتخارات ماست. وقتي اين مدارک را نشان دادم، همه حيرت کردند. يکي از آقايان گفت بسيار خوب، آن را جزء سازهاي تخصصي بگذاريد. من گفتم منتي سر من نگذاريد. يا قبول کنيد يا رد کنيد. به من برميخورد که عود را ساز دوم گذاشتهايد؛ سازي که درواقع از کهنترين سازهاي ايران است». نريمان صداي عود را از راديو شنيده بوده و بمبودن آن باعث جذب اين موسيقيدان ايراني شده است بااينحال او در نواختن سازهاي ديگر هم دستي داشته و پيش از يادگيري عود، تار و سهتار آموخته بود. پدر نريمان يكي از پزشكان مشهد بود كه به دليل علاقه به موسيقي، اين هنر را به پسرش نيز آموزش داد و نريمان از كودكي وارد موسيقي شد. او در بخشي از گفتوگوي خود نيز به اين دوران اشاره كرد:«يکسال ماه رمضان که داشت شروع ميشد، پدرم آقايي را آورد بالاي پشتبام و پيتهاي حلبي را پر از ماسه کردند و فانوس و شمع در آنها گذاشتند. من هم اين چيزها را خيلي دوست داشتم. بعد به من گفت اينها را درست کردهام به شرطي که تو سعي کني آواز بخواني. شعرها را ميداد به من و ميگفت امشب شروع ميکنيم از مايه ابوعطا، گوشه حجاز. فردا اينها را از تو ميپرسم؛ اگر بلد نباشي بخواني، چراغها را جمع ميکنم. من هم به شوق چراغها ياد ميگرفتم. صداي مرا هم نميدانم شنيدهايد يا نه، اما خوب بود».
نريمان اما در مراحل بعدي آموزش نتخواني را از روحالله خالقي آموخت، هرچند به شيوهاي متفاوت. او كه ساكن مشهد بود، روزي با خواندن مجله «مجله موسيقي ايران» متوجه هنرستان موسيقي ميشود و با نوشتن نامهاي به خالقي كه رياست هنرستان را برعهده داشت، از دسترسنبودن منابع نتخواني ميگويد. خالقي هم از او ميخواهد نمونهاي از كارش را ضبط كند كه بعد از شنيدن قطعه تار نريمان، متوجه استعداد او ميشود و از طريق تماس تلفني، هفتهاي يكبار نتخواني را به نريمان آموزش میدهد.
اين نوازنده عود كه در سال ۱۳۱۴ در مشهد به دنيا آمده بود، در ١٤ سالگي وارد راديوي اين شهر شد و بعد از آن به مدت چهارسال فعالیت خود را با رادیو شیراز ادامه داد و پس از آن بهعنوان تکنواز رسمی رادیو در کنار استادان دیگری نظیر جلیل شهناز، فرهنگ شریف، پرویز یاحقی و دیگر تکنوازان آن دوره به فعالیت در رادیو تهران پرداخت. نريمان همچنين در اين سالها علاوهبر تدريس، كتابهاي «شیوه بربطنوازی» در سال ۱۳۷۲ و «۴۲قطعه برای عود» و «ردیف موسیقی ایرانی برای بربط» را نگارش كرد.
نظر شما