عمق سرگردانی ترکیه در سیاست خارجی
بلندپروازیهای حزب عدالت و توسعه که در چند سال اخیر بهعنوان یکهتاز میدان سیاست ترکیه میتاخت و بیپرواییهای اردوغان برای تحقق رؤیای تغییر قانون اساسی و شیوه حکومتداری کشورش با برگزاری انتخابات اخیر و تحولات شمال سوریه با چالش جدی در داخل و خارج از کشور مواجه شد که این امر بیشک رهآورد سیاستها و استراتژیهای توأم با خطای چندساله اخیر در سیاستهای داخلی و خارجی این کشور است.
سوگیری حاکمان ترکیه و معطوفشدن نگاهشان به خاورمیانه و کشورهای اسلامی و تلاش برای مصادرهکردن دستاوردهای جهان اسلام در جریان بهار عربی تا حدودی قرین با موفقیت نسبی شد و همین امر آنها را که از تفکرات نوعثمانی برخوردار بودند به سودای احیای ترکیه بزرگ ترغیب کرد.
افراط و بیمبالاتیهای صورتگرفته در این راستا ضمن تهدید منافع استراتژیک ترکیه، اقتدار سیاسی گذشته این حزب را نیز با چالش جدی مواجه کرده و در صورت تداوم، زمینه ایجاد بحران در این کشور را ایجاد میکند.در حوزه سیاست بینالملل، مهلکترین اشتباه استراتژیکی حاکمان فعلی ترکیه که مرتکب آن شده و بر تداومش نیز اصرار دارند، دخالت در امور داخلی کشور سوریه است، این امر نهتنها بر اساس سیاستی غیراصولی است بلکه نشأتگرفته از یک رویکرد ایدئولوژیمحور بوده و در این زمینه حاضر به همکاری و تجهیز و حمایت از مخوفترین گروه تروریستی؛ یعنی داعش شدند که بازتابهایی در درون و بیرون ترکیه داشته و محبوبیت و مقبولیت AKP را به کمترین سطح در ۱۲ سال اخیر تنزل داده و در خارج از کشور نیز حتی همپیمانان و دوستان ترکیه نیز با دیده تردید و شک به رفتارهای این دولت مینگرند.
حاکمان ترکیه با این پیشفرض موضوع لشکرکشی به شمال سوریه را مطرح کرده که هدف مبارزه با داعش است و در این رابطه تماسهای دیپلماتیک با عربستان که خود متهم به جانب داری از داعش است و اردن را مطرح میکنند.
در ژست اخیر دیپلماتیک خود نیز بهجای اینکه با طرفهای اصلی مبارزه با داعش نظیر عراق، ایران، سوریه و نیروهای مردمی هماهنگ باشند، با کشورهایی که خود در مظان اتهام هستند مذاکره میکنند که از دید ناظران منطقهای دور نیست.
ترکیه در این شرایط از یک سو به دنبال این است که دستاوردهای حاصلشده در شمال سوریه که ثمره تلاش و جانفشانیهای نیروهای مردمی و مقاومت جانانه آنهاست را مصادره کند، از سوی دیگر با فرار به جلویی که انجام میدهد مانع از پیشرویهای مخالفان داعش شود و از عواقب آتی ناشی از قدرتگرفتن کردها پیشگیری کند، غافل از اینکه این اقدامات باعث ناامنترشدن منطقه و گسترش بحران میشود که در ادامه از سه منظر بهصورت اجمالی موردبررسی قرار میگیرد.
۱- منطقه شمال سوریه دارای مرز مشترک با ترکیه به طول ۹۰۰ کیلومتر بوده که عمدتا کردنشین بوده است و امروز شاهد برپاشدن سه کانتون (منطقه خودگردان شامل کوبانی، جزیره و عفرین) در این بخش از سوریه هستیم که نسبت به دیگر مناطق سوریه از آرامش و امنیت نسبی برخوردار هستند، ورود نیروهای ترکیه میتواند امنیت اندک موجود را متزلزل کند و در صورت مقابله نیروهای مستقر در منطقه که از سوی گروه پ.ک.ک نیز حمایت میشوند موجب تسری بحران سوریه به آن سوی مرزهای ترکیه و تهدید امنیت این کشور میشود.
۲- در جریان هجوم وحشیانه داعش به شهر کوبانی که با مقاومت نیروهای مردمی مواجه شد، دولت ترکیه در خفا از داعش حمایت و پشتیبانی و ماهیت واقعی خود را آشکار کرد که نتیجه آن اعتراضات گسترده فعالان مدنی و سیاسی در ترکیه بود که به کشتهشدن ۳۷ نفر منجر شد، ماجراجوییهای جدید ترکیه میتواند به تشدید تنشهای درونی بهخصوص با توجه به موفقیتهای سیاسی اخیرHDP منجر شود.
۳- نکتهای که درخصوص رفتار ترکیه باید به دقت مورد ارزیابی و تحلیل قرار گیرد این است که چرا تا زمانی که مناطق تلابیض و... در کنترل داعش بوده نهتنها اعتراضی از سوی ترکیه صورت نگرفته بلکه حتی برق مورد نیاز و تجهیزات و خدمات درمانی، غذایی و... این گروه خشن را نیز تأمین و ورود و خروجشان را تسهیل میکردند. بعد از آزادسازی تلابیض که نیروهای داعش با تراشیدن ریشهایشان به داخل خاک ترکیه فرار کردند، با سازماندهی مجدد از سوی «میت»، سازمان اطلاعات ترکیه، با لباس نیروهای YPG و نیروهای ارتش آزاد سوریه مجددا به کوبانی حمله و ۲۰۶ غیرنظامی بیگناه را قتلعام کردند تا ضمن کاهش فشارها بر رقه جنایتی دیگر را رقم بزنند که از این ترفند نیز نتیجهای نگرفتند، ولی امروزه که نیروهای مخالف داعش به ۵۰ کیلومتری مرکز خلافت خودخوانده این گروهک رسیدهاند، امثال داوداووغلو به صرافت تأمین امنیت ترکیه بهعنوان دغدغه اصلی خود افتادهاند و در توجیه این اقدامات، تحرکات ترکیه را صلحآفرین برای خاورمیانه تلقی میکنند.
منبع: روزنامه شرق
نظر شما