زیباکلام: روحانی صورتمسأله رابپذیرد
با اجرای مرحله دوم هدفمندی یارانهها و نامنویسی دوباره از مردم برای
گرفتن یارانه نقدی، فشارها به دولت افزایش پیدا کرده است. از آغاز روی
کارآمدن دولت، حاشیهسازیهایی برای دولت روحانی در ابعادی چون توافق
هستهای، هدفمندی یارانهها، برگزاری جشن و ... درست کردهاند.
البته
در این میان کارشناسان دلایل گوناگون و ارزیابیهای متفاوتی از عملکرد
دولت به ویژه در زمینه اجرای دور دوم هدفمندی ارائه میکنند. برخی بر این
باورند که دولت چارهای جز اجرای مرحله دوم به این شکل نداشته و در صورتی
که روند گذشته ادامه پیدا میکرد، تورم و رکود اقتصادی به شدت گستردهتر
میشد.
این در حالی است که شماری از مخالفان عملکرد دولت بر این
باورند، هرچند اجرای مرحله دوم ضروری است، شیوه عملکرد دولت اشتباه بوده و
میتوانست بسیار بهتر عمل کند.
به هر حال جدای از اینکه آیا دولت
میتوانست بهتر عمل کند یا خیر، موضوع مهمتر اینجاست که بیگمان انتظار
دولت از مردم برای انصراف مردم از یارانه نقدی بسیار بیش از اینها بوده و
به نوعی دولت در برنامههای اقتصادی خود با رفتار مردم با شوک روبهرو شد.
در همین ارتباط، «تابناک» در گفتوگو با صادق زیبا کلام، تحلیلگر
مسائل سیاسی عملکرد دولت و علل فشارهای روزهای اخیر به دولت را بررسی
کرده است.
*
آقای دکتر عدهای بر این باورند که بیاعتمادی به دولت، عامل این بود که
مردم نسبت به انصراف داوطلبانه استقبال نشان ندادند؛ نظر شما چیست؟
ــ آنهایی
که تعمدا یا سهوا میگویند این موضوع به آقای روحانی مربوط بوده است، فرقی
نمیکند. چون متأسفانه انصراف ندادن تنها به مربوط روحانی نبود. در طرح
نامنویسی یارانه همه مسئولین شکست خوردند.
* پس چرا ۷۳ میلیون نامنویسی کردهاند؟
ــ چرا
ما بگوییم مردم فقط به روحانی اعتماد نکردند و به او نه گفتند. آیا اگر
این داستان به جای اینکه در اردیبهشت و فروردین سال ۹۳ اتفاق بیفتد، در
اردیبهشت ۹۲، ۹۱ و یا ۹۰ اتفاق افتاده بود، فکر میکنیم نتیجه عکس این
بود. چرا شما فکر میکنید نتیجه خیلی متفاوت از اردیبهشت ۹۳ میشد؟
من
اتفاقا معتقدم که اگر نامنویسی و اعلام نامنویسی در هر مقطعی دیگری
شده بود، همین نتیجه را به باور میآورد. چرا ما سر خودمان را گول بزنیم،
اگر در یک زمانی دیگر شده بود، نتیجه دیگری به بار میاورد.
* چرا شما فکر میکنید، نتیجه یکسان میشد؟
ــ مردم
بیاعتماد شدهاند. تنها آقای روحانی از مردم نخواست که نامنویسی نکنید.
مگر مراجع نگفتند اگر کسی مستحق نامنویسی نیست، نامنویسی نکند و حرام
است. مگر سایر نمایندگان مجلس، چهرهها و شخصیتهای اصولگرا از مردم
نخواستند نامنویسی نکنند؟ این اشتباه خیلی بزرگی است. ما نباید مثل
خرگوش در خواب غفلت فرو رویم؛ اگر فکر کنیم که مردم فقط به روحانی نه گفتند
و آمدند نامنویسی کردند.
* به نظر شما، دولت نمیتوانست مکانیزم بهتری برای انصراف از یارانهها ایجاد کند که این مشکلات پدید نیاید؟
ــ بنده
بر این باورم از همان آغاز کار ستون و پایه یارانهها کج بنا شد. دیوار
یارانه از همان ابتدا در سال ۸۹ کج بالا رفت و دولت آقای احمدینژاد به
جای اینکه یارانهها را به کسانی که مستحق گرفتن یارانه هستند، بدهد، میان
تمام مردم پخش کرد. ایشان در اقدامی حساب شده برای افزایش محبوبیت، دست به
یک مانور و اقدام پوپولیستی زد و گفت،این پول مال خود مردم است.
بعد
در تلویزیون گفت این پول با برکت است، این پول امام زمان است و این پول را
قاتی پولهای دیگرتان نکنید. تمام مدت هدف دولت قبلی، بهرهبرداری
تبلیغاتی و پوپولیستی از مسأله یارانهها بود. البته متأسفانه من فقط دولت
آقای احمدینژاد را مقصر نمیدانم. من مجلس، رادیو تلویزیون و تمام
ارکانهای اجرایی نظام در سال ۸۹ را مقصر میدانم که سکوت کردند، بلکه
حتی بهبه گفتند. چرا همه چیز را گردن احمدینژاد بیندازیم. اصولگرایان
همین قدر مقصرند که آقای احمدینژاد.
* پس در دوره جدید چه قصوری متوجه دولت روحانی است؟
ــ قصوری
که من متوجه روحانی میبینیم مماشات است. ایشان وقتی که رئیس جمهور شدند،
باید قرص و محکم میایستاد و از همان آغاز کار میگفت پرداخت پول نقدی
یارانهها نادرست بوده و این کار را ادامه نمیداد. ایشان گفت که مجلس
اینکار را به گونهای درست کند و مجلس از دولت خواست این کار را درست کند.
دولت لایحه هدفمندی را فرستاد برای مجلس و دولت برای مجلس پس فرستاد.
*
چرا دولت قبل از درخواست مردم برای انصراف از یارانهها، اقدامات
اعتمادساز انجام نداد. مثلا تورم را کاهش میداد یا با دانه درشتهای
اختلاسگر برخورد میشد، تا مردم بتوانند به دولت اعتماد کنند؟
ــ مردم
برای اینکه چرا داریم نامنویسی میکنیم، انگیزههای و توجیهات مختلف
داشتند. مخالفان دولت خیلیهاشان گفتند که موضوع نامنویسی یارانهها،
رفراندوم برای محبوبیت دولت بود. خیلی از کسانی که آمدند نامنویسی کردند،
میگفتند ما انگیزه سیاسی نداشتیم و همینطوری نامنویسی کردیم. قطعا
انگیزه سیاسی برای شماری از این ۷۳ میلیون بوده است. کسی نمیتواند بگوید
همه انگیزه سیاسی داشتهاند و برای اینکه نه گفته باشند، آمدهاند
نامنویسی کردهاند. البته کسی هم نمیتواند بگوید همه این ۷۳ میلیون
نیازمند بودهاند.
به نظر شما عملکر دولت در این زمینه مناسب بود؟
ــ رفتار
روحانی خیلی محافظه کارانه بوده است. ایشان به شدت نگران بوده است که یک
وقت اصولگرایان دلخور و ناراحت نشوند و مشکلی بین ایشان و اصولگرایان پدید
نیاید. در نتیجه ایشان در بسیاری از مسائل مماشات و سکوت میکند.
مسأله
تنها این نیست که دیگر بابک زنجانی و سعید مرتضوی و... وجود نخواهند
داشت، مسأله این نیست. ایشان میتوانست یکسری گامهای سادهتری بردارد.
اینهاست که باعث بیاعتمادی مردم نسبت به دولت آقای روحانی میشود.
* همینطور که فرمودید همه باختند اما دولت باید چه کاری انجام دهد تا اجماع سازی پیرامون مسائل ملی ایجاد کند؟
ــ نخستین
کار پذیرش صورت مسأله است. او باید بگوید ما با یک بحران روبهرو بودیم و
مردم به نوعی نارضایتی خود را نشان دادند. فقط روحانی نیست که باید
گامهایی را در راستای به وجود آوردن اعتماد ملی بردارد، بلکه باید همه
ارگانها از جمله مجلس، خبرگان، صدا و سیما و... این اعتمادسازی را انجام
دهند.
عدهای
از تحلیلگران بر این باورند که اصولگرایان و اصلاح طلبان منتظرند ببینند،
دولت روحانی به سمت کدام یک از آنها بیشتر متمایل میشوند تا از وی
حمایت کنند. ارزیابی شما چیست؟
ــ آنچه
مسلم است، عقبه اجتماعی دولت آقای روحانی جریان اصلاحات و اصلاح طلبی است.
اگر آقای روحانی در یک دست ماه و در یک دست خورشید بگیرد و بگوید من
اصولگرا هستم، اصولگرایان ایشان را قبول نمیکنند. اصلا نباید این تصور را
کرد که اگر ایشان چراغ سبزی به اصولگرایان نشان بدهد، آنها میگویند آقای
روحانی با ماست. اصولگرایان روحانی را قبول ندارند.